جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
بازتاب تربیت انسان و هنجارهای سیاسی در عهدنامه مالک‌اشتر
نویسنده:
الناز پروانه زاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عهدنامه مالک اشتر در قالب نامه 53 نهج البلاغه، حاوی موضوعات مهمی درباره هنجارهای سیاست اخلاقی و الهیات سیاسی است که در آن بخش‌های مهمی از تکالیف و وظایف زمامداران تربیت شده در بستر قرآن کریم ذکر می‌شود و در هر دو وجه فردی و اجتماعی موضوعاتی را به مطالعه می‌آورد که رشد انسان اجتماعی را در شهروندان را ارتقا می‌دهد. در این مقاله اهتمام این است با استفاده از روش تحقیق اسنادی که بر تحلیل و تفسیر آموزه‌های نهج‌البلاغه- خصوصاً نامه 53- استوار شده‌اند این پرسش را مطرح نماییم که اصولاً چه رابطه‌ای میان اصول تربیت توحیدی، نقش تربیتی زمامدار متعهد به کمال و البته امر سیاسی در جوامع دینی برقرار است؟ در مواجهه با این پرسش، و معطوف به نمونه‌های وارده از متن نهج‌البلاغه به نظر می‌رسد می‌توان این فرضیه را به آزمون نهاد که «ایمان قلبی و عقل سیاسی امام علی علیه السلام وجوه مهمی از اخلاق فردی و رفتار اجتماعی زمامداران را در جوامع دینی منعکس کرده و نهایتاً بنیان‌های مستحکمی از تربیت انسان سیاسی و تشکیل جامعه‌ای پویا و رو به کمال را ارائه می‌کند.» بدین ترتیب، ضمن بررسی گزاره‌های بنیادین نهج‌البلاغه روشن می‌شود که از بُعد حکومت دینی، امام علی علیه السلام این الگوی راستین در تلفیق تربیت دینی افراد و هنجارهای امر سیاسی حکومت به شمار می‌رود که همبستگی عملی این دو موضوع را در ساخت انسان اجتماعی و تحقق حاکمیت حق الهی عینیت بخشید.
صفحات :
از صفحه 39 تا 55
بازتاب اندیشه ومنش سیاسی امام علی علیه السلام در آیینه "خطبه شقشقیه
نویسنده:
محمدحسین جمشیدی ، الناز پروانه زاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت سنجی بین خطبه شقشقیه وکلیت میراث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام، سنت فرهنگی اسلام را در قالب معرفت سیاسی امامت و ولایت پدیدار می­سازد. این داوری از آن رو اهمیت می­یابد که "خطبه ناتمام شقشقیه" را از سویی می­توان آیینه تمام نمای مهم­ترین تحولات سیاسی­ و اجتماعی­ دانست که نه تنها در جامع نهج­البلاغه که در کلیت میراث خاندان عصمت بازتاب یافته است و از سویی دیگر، می­توان آن را به مثابه تصدیق کننده راستین مسائلی دانست که زوایایی از فکر و فلسفه راستین زندگانی را در علم و عمل دینی- حکومتی امام علی علیه السلام ترسیم می­کند. بدین سان، درمسیر اولیه ارائه پاسخ به این پرسش که وجود تقارن معنایی وتناسب محتوایی در بین میراث فرهنگی امامj و خطبه سوم نهج البلاغه در خصوص آسیب شناسی حکومت پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و تحولات جامعه عصر آن حضرت حامل چه پیامی است؟ امکان این فرضیه فراهم می­شود که امیرمؤمنان علیه السلام در اندیشه سیاسی و کنش­های سیاسی و اجتماعی خود دارای ملاحظاتی اساسی و تعیین کننده بود که از جهان بینی توحیدی، عقلانیت مدنی و درایت سیاسی آن حضرت ناشی شده و براساس "آموزه­های اسلام" مبتنی بر قرآن کریم و سنت پیامبر اکرمk قوام یافته و بیانگر نگاه متعالی و انسانی او به سیاست و رهبری جامعه و ارتباط صیانت ذات حضرتش با آن است. چنین فرضیه­ای رساننده این معناست که وحدت نظر و عمل در همه شئون اعتقادی و سیاسی امیرالمؤمنین جریان یافته و در قالب "سیاست متعالی" و"صیانت ذات"1 که بدون تردید مهم­ترین ارکان رهبری و حکمرانی راستین در یک جامعه دینی محسوب می­شود متجلی گردیده است. در مسیر اخذ این معنا روش تفسیری "هرمنوتیک عام" را به منزله چارچوب روشی این نوشتار برگزیده­ایم تا به واسطه آموزه­های شلایرماخر بتوانیم عمل تفسیر متن (خطبه شقشقیه) را در تبیین موقعیت زیست دینی- سیاسی گوینده آن، معطوف به شرایط زمینه­ای متن به کار گیریم.
صفحات :
از صفحه 37 تا 68
بررسی امکان تفسیر نهج البلاغه از رهگذر روش شناسی اسکینر
نویسنده:
الناز پروانه زاد؛ منصور میراحمدی؛ ابوالفضل شکوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرایند تفسیر متون کلاسیک با بهره گیری از روش های تفسیری مدرن مساله ای حائز اهمیت است که شایسته است بطور جدی از سوی متفکران علوم میان رشته ای، برای رسیدن به فهم بین الاذهانی (inter subjectivity) مد نظر قرار گیرد. با توجه به ضرورت نوآوری در بازخوانی سنت، موضوع این نوشتار بررسی اجمالی این نکته است که چگونه می توان مبانی هرمنوتیک روشی را با تاکید بر روش شناسی اسکینر می توان به مثابه رهیافتی نظری در خوانش تحلیلی-تفسیری نهج البلاغه بکار گرفت و از رهگذر آن به برخی نیات مولف پی برد؟ در پاسخ به این پرسش، ابتدا کلیات نظری در هرمنوتیک قصد گرایانه اسکینر را طرح کرده و سپس به نسبت سنجی این کلیات با فرازهایی از نهج البلاغه پرداخته ایم. برآمد نهایی از مقاله پیش رو ما را به این فرضیه می رساند که قواعد و الگوهای اصلی در مراحل پنج گانه هرمنوتیک اسکینر به شاخصه هایی می انجامد که امکان تفسیر معنایی از نهج البلاغه را میسر نموده و با غبارروبی از زمینه های زمانی، مکانی و استعاری این متن، اهداف اصلی حضرت امیر را از فحوای کلام ایشان آشکار می سازد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 132
تاملی پیرامون تحولات انسان شناختی در سنت مسیحی و تاثیر آن بر الهیات سیاسی مدرن
نویسنده:
الناز پروانه زاد، علیرضا حسینی بهشتی، ابوالفضل شکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گسترش و بسط قلمروهای الهیاتی مقوله­ ای است که همواره در مجاورت و موانست مؤلفه‌هایی همسو تفسیر شده است. تحولات انسان­ شناختی، به ویژه در پارادایم سنت مسیحی، از جمله عوامل مهمی است که بر هستی­ شناسی الهیات مدرن و رابطۀ آن با امر سیاسی تأثیر می­ گذارد و اشکالی نهایی شده از زیست انسان معاصر را توضیح می­دهد. هدف اصلی مقالۀ حاضر بررسی تحولات الهیاتی عصر مدرن است که به مثابه یافته­ای نظری، تکنولوژی ساخت انسان مسیحی را در دیالکتیک دین و امر سیاسی بررسی می­کند. در این صورت با این پرسش مواجه هستیم که تحولات هستی­ شناسانه و انسان­ شناختی الهیات مسیحی چه تأثیری بر تکوین الهیات سیاسی مدرن نهاده است؟ در پاسخ به سؤال مذکور و با بهره از روش توصیفی ـ تحلیلی کوشیده­ ایم این فرضیه را مورد ارزیابی قرار دهیم که از آنجا که الهیات سیاسی مسیحی بر اساس نقش مفهومی [جایگاه کانونی] انسان در هستی منسجم شده است و امکان مطالعۀ پارادایمی آن وجود ندارد، بنابراین با ملاحظۀ تحولات الهیات ­مسیحی می­توان دریافت که فرایند شکل­گیری الهیات سیاسی مدرن محصول گسست و پیوست­هایی در حوزۀ فلسفه، الهیات و امر سیاسی است که به­ صورت نظریه ­هایی مدون و سیستم­ های مفهومی متناظر صورت بندی می­ گردد.
صفحات :
از صفحه 201 تا 221
تبیین نفی خشونت‌‌گرایی در دین از منظر ذات‌شناسی و معرفت‌شناسی انسانی
نویسنده:
محمد حسین جمشیدی، الناز پروانه زاد، احمد سلطانی نژاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی دین از هرمنظری، بی‌‌‌گمان رابطه‌ای بسیار موسع با «وجود انسان» دارد و از دو منظر ذات‌شناسی نیاز آدمی به حضور و سیطرۀ خداوند و معرفت‌‌‌‌‌‌شناسی آدمی از فهم دین، اهمیت خود را باز می‌‌‌کند، اما از آن‌جا که طرح مقولۀ دین، قطع‌نظر از مؤلفه‌های انسانی تأثیرگذار، امری است که با تکیه بر آن به‌وضوح نمی‌‌‌توان به تبیین رابطۀ دین با خشونت‌‌گرایی دست یافت، از این‌رو، سؤال اصلی نوشتار این است که رابطۀ دین با خشونت‌‌‌گرایی از منظر ذات‌‌‌‌‌‌شناسی انسانی و معرفت‌‌‌‌‌‌شناسی چگونه قابل تبیین است؟ در پاسخ، فرضیه ما متوجه دو عنصر اساسی انسانی دین یعنی عقلانیت و فطرت است. یافته‌های پژوهش که با روش تحلیل کیفی محتوایی و رویکرد تحلیلی- تبیینی ومتکی بر روش کتابخانه‌‌‌ای جمع‌آوری داده‌‌‌ها به‌دست آمده است، بیانگر آن است که دین مشخصاً بخشی تفکیک‌ناپذیر از وجود انسان است و عقلانیت و فطرت سلیم انسانی دو رکن اصلی آن را تشکیل می‌‌‌دهند. در نتیجه، از هر نظر با خشونت‌‌گرایی واجبار و تحمیق، رابطۀ امتناعی داشته و تنها با گرایش ناب عقلانی و فطری انسان محقق می‌‌‌شود و در تحقق، از انواع خشونت، ارعاب و اجبار و تروریسم - در هر سطحی - بی‌نیاز است.
صفحات :
از صفحه 114 تا 134
  • تعداد رکورد ها : 5