جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
اثبات عصمت حضرت آدم(ع) بر اساس روش تفسیر قرآن به قرآن
نویسنده:
محمد دانش نهاد، محمدحسن وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عصمت حضرت آدم(ع) یکی از موضوعات چالشی در علوم تفسیر و کلام است به گونه‌ای که ظاهر آیات و روایات برای برخی موجب این تصور گردیده که حضرت آدم(ع) در زمان بی‌توجهی به نهی از شجره، معصیت کرده و از عصمت برخوردار نبوده است. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی و با جمع‌آوری اطلاعات همراه با مقارنه آراء، در پی اثبات عصمت حضرت آدم(ع) از طریق روش تفسیر قرآن به قرآن است. بر این اساس، ابتدا آیات عام دال بر عصمت حضرت آدم(ع) بیان می­شود و آنگاه، ادله ارشادی بودن نهی از شجره که منافاتی با عصمت ندارد، بر مبنای روش تفسیر آیه به آیه تحلیل می‌گردد. در گام نهایی، واژگان موهم عدم عصمت حضرت آدم(ع) نیز، بر مبنای روش تفسیری گفته­شده تحلیل می­شوند. از جمله نتایج تحقیق اینکه اولاً، آیات ﴿لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾ و ﴿فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ﴾ به طور عام، دال بر عصمت حضرت آدم(ع) هستند، ثانیاً، از میان دلایل ارشادی­ بودن نهی از شجره، تنها یک دلیل بر ارشادی بودن نهی دلالت ندارد و مابقی ادله، دلالتشان تام است و ثالثاً، بر اساس روش تفسیر قرآن به قرآن، هیچ­یک از واژگان «ظلم»، «عصیان»، «غوایت»، «توبه» و «خسارت» منافاتی با عصمت حضرت آدم(ع) ندارد.
قیاس نظریه عدم تطابق ذهن و عین با قول به شبح و ثمرات آن
نویسنده:
محمد دانش نهاد ، محمدحسن وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عدم تطابق ذهن و خارج یکی از مباحث چالشی است که بسیاری از حکما آن را نمی‌پذیرند و شاید غالب حکما بر این امر متفق باشند که همان چیزی که انسان ادراک می‌کند، مطابق با واقع است. در مقابل اگر نظریه عدم تطابق ذهن و عین مطرح گردد، ممکن است با قول به شبح همسان تلقی گردد درحالی‌که این نظریه می‌تواند متفاوت از آن تحلیل شود به‌گونه‌ای که نه از آن قول به شبح لازم آید و نه سفسطه‌ای پدید آید. در این پژوهش که مبتنی بر روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا است تطابق بین عین و ذهن رد می‌گردد چراکه دلیلی بر تطابق وجود ندارد بلکه ادله‌ای نقلی و تجربی(شهودی) بر عدم تطابق وجود دارد و از سوی دیگر اشکالاتی را که در رابطه با عدم تطابق به وجود می‌آید در ذیل بحث قول به شبح پاسخ دهد. ازجمله ثمرات این نظریه این است که مشکلاتی را که در باب مکاشفات، تعبیر خواب و تجسم اعمال و معاد جسمانی وجود دارد برطرف می‌نماید، چراکه در این موارد از یک حقیقت تعابیر گوناگونی بیان شده است که اگر ذهن و عین مطابق باشند این تعابیر با یکدیگر تناقض دارند و قابل‌حل نیستند اما زمانی که تطابق میان ذهن و عین برداشته شود می‌توان از یک حقیقت تعابیر گوناگونی ارائه نمود .
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
تبیین اشکالات تقسیم‌بندی معقولات اولی و ثانی بر مبنای اصالت وجود و ثمرات هستی‌شناسانه آن
نویسنده:
محمد دانش نهاد ، محمد حسن وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تقسیم معقولات به معقول اولی و معقول ثانی یکی از تقسیمات مشهور فلسفی است که در حکمت مشاء و متعالیه با تعبیرات متفاوت مورد قبول قرار گرفته است. این تحقیق با روش کتابخانه‌ای، جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات و مقارنه آرا در پی آن است که نادرستی تقسیم معقولات را اثبات نماید و ثمرات هستی‌شناسانه چنین اشکالی را برشمارد. بر این اساس ابتدا تقسیم‌بندی معقولات بر دو مبنای اصالت ماهیه و اصالت وجود مورد بررسی قرار می‌گیرد پس از آن علل نادرستی تقسیم‌بندی معقولات تبیین و در نهایت ثمرات هستی‌شناسانه اشکال به تقسیم معقولات اولی و ثانی بیان می‌‌شود. از جمله نتایج تحقیق آن که در پرتوی مابه‌ازا داشتن مفاهیم کلی در عالم کلیات و مجردات و مبنای اصالت وجود تقسیم معقولات به معقول اولی و ثانی ممکن نیست؛ اتحاد ماهوی در حمل جایگاهی سست دارد و مفاهیم وجودی بر اساس ارتباطی که میان آنها برقرار است بر یکدیگر حمل می‌شود؛ تقسیم امور به واقعی و اعتباری نادرست است و تمام امور به میزان بهره‌مندی از وجود دارای واقعیت هستند؛ تقسیم امور به ذاتی و عرضی نادرست است چرا که مبتنی بر اصالت ماهیت است در حالی که بر مبنای اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت جایگاهی برای آن باقی نمی‌ماند؛ تقسیم مرکبات به حقیقی و اعتباری نیز صحیح نیست و تمام مرکبات حقیقی هستند و به عبارت ادق تمام وجودات بسیط هستند؛ ملاک حمل اتحاد و این همانی نیست بلکه ارتباط میان ادراکات وجودی است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 112
  • تعداد رکورد ها : 3