جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
ناسیونالیسم و ​​درگیری های درون دولتی در جهان پسااستعماری [کتاب انگلیسی]
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Lexington Books,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب پیچیدگی‌های ناسیونالیسم و ​​مبارزات گروه‌های مختلف را که در درون دولت‌های ملت‌های دنیای پسااستعماری بدون توجه مانده‌اند، برجسته می‌کند. سوال اصلی این است که چه اتفاقی برای دیدگاه‌های دنیوی و رادیکال آزادی، آزادی و برابری افتاد که فعالان روشنفکر و سیاست‌گذاران وودرو ویلسون را در دهه 1920 متحرک ساخت؟ این کتاب نتیجه جمع کردن گروه‌های نامتجانس از مردم را تحت یک دولت-ملت و کنار هم نگه داشتن آنها در برابر دانش نظریه ناسازگاری دولت‌های متکثر تحلیل می‌کند. در دنیایی با نقشه‌های خودسرانه و استعماری، دولت‌ها، گروه‌ها و ملت‌هایی با تاریخ و فرهنگ متمایز که در داخل مرزهای دولت‌های مستقل به دام افتاده‌اند، خواهان آزادی تصمیم‌گیری درباره سرنوشت خود هستند. این کتاب معرفت‌شناسی‌های غربی مرتبط با تشکیل و حفظ دولت پسااستعماری را به چالش می‌کشد، ساختارشکنی می‌کند و استعمارزدایی می‌کند. در بررسی مفهوم آزادی که هیچ گروه انسانی نباید استقلال گروه های انسانی دیگر را تعیین کند، این کتاب مفهومی جایگزین از حقوق ملت ها و مردم در قرن بیست و یکم می سازد که در آن امیدهای رادیکال و رویاهای جهانی به عنوان محوری شناخته می شوند. به مبارزات ملی گرایی داخلی
ایران و چالش تنوع: بنیادگرایی اسلامی، نژادپرستی آریایی و مبارزات دموکراتیک [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Alireza Asgharzadeh (علیرضا اصغرزاده)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Palgrave Macmillan,
چکیده :
ترجمه ماشینی: ایران و چالش تنوع: بنیادگرایی اسلامی، نژادپرستی آریایی‌گرا و مبارزات دموکراتیک اثر علیرضا اصغرزاده (پالگریو مک میلان) ساخت نژادپرستانه آریا/آریا و آریایی‌گرایی را در بافتی ایرانی مورد بازجویی قرار می‌دهد و استدلال می‌کند که تفسیر نژادپرستانه از این مفاهیم هندی را به دست آورده است. - قومیت فارسی زبان اروپایی برتری نسبت به ملیت ها و جوامع غیرفارس ایران است. علیرضا اصغرزاده با تکیه بر تحقیقات چند رشته ای تاریخ، جامعه شناسی، ادبیات، سیاست، مردم شناسی و مطالعات فرهنگی، جایگاه ممتاز فارسی و اقوام فارس را در ایران معاصر نقد می کند. این کتاب تفاوت و تنوع را به‌عنوان موضوعات عمده سیاسی-اجتماعی برجسته می‌کند که مسیر آینده تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران را تعیین خواهد کرد. اصغرزاده با اشاره به نارسایی فزاینده بنیادگرایی اسلامی در عملکرد به عنوان یک روایت کلان، رویکرد نژادپرستانه حکومت اسلامی کنونی را در قبال مسائل اختلاف و تنوع در کشور بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه این مسائل موجودیت رژیم اسلامی را به چالش می کشد. ایران. این مطالعه یک اثر چند رشته‌ای است که در زمینه‌های تاریخ، جامعه‌شناسی، ادبیات، سیاست، مردم‌شناسی و مطالعات فرهنگی برای بررسی پیدایش، توسعه و تداوم اندیشه‌های نژادپرستانه در ایران است. این کتاب به تحلیل روابط میان اندیشه‌های نژادپرستانه اروپایی، ایجاد خانواده زبان‌های هندواروپایی، و پیدایش نژادپرستی مدرن در ایران می‌پردازد و ساخت مفاهیمی مانند آریا، نژاد آریایی و آریایی‌گرایی را در بستر ایرانی مورد پرسش قرار می‌دهد. این پژوهش با قرار دادن ایران در چارچوب گفتمان شرق شناسی و با بررسی تحولات فرهنگی، زبانی و قومی آن در پرتو بازسازی شرق شناسانه/آریایی تاریخ ایران، سطوح مختلف ملت سازی، هویت سازی و ناسیونالیسم تهاجمی را در ایران بررسی می کند. . این نشان می دهد که چگونه ناسیونالیسم و ​​نژادپرستی برای قرار دادن اقوام ایرانی هندواروپایی زبان در موقعیت برتری در برابر ملیت ها، گروه های قومی و جوامع غیرفارس ایران کار کردند. با این کار، مفاهیم متعارف تاریخ، فرهنگ و زبان ایران را با امتیاز دادن به ویژگی چند ملیتی، چند فرهنگی و چند زبانه جامعه ایران به چالش می کشد. این مطالعه با استفاده از دیدگاه‌ها و چارچوب‌های نظری متعدد، مسائل مربوط به نابرابری قومیتی، طرد و ستم در ایران را از دیدگاه ضد نژادپرستی و ضداستعماری تحلیل می‌کند. وجود نژادپرستی در ایران را به عنوان یک عامل تعیین کننده برجسته در ایجاد نابرابری اجتماعی، سرکوب و روابط نابرابر قدرت تثبیت می کند. این تحقیق با بررسی آثار منتخب تاریخ، ادبیات، دین، سیاست و نشریات مختلف رسمی و غیر رسمی، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه گروه غالب از سایت‌هایی مانند ادبیات، تاریخ، زبان و نظام آموزشی به عنوان فضاهای استراتژیک برای توجیه موقعیت ممتاز خود استفاده می‌کند. در جامعه. از طریق کاوش انتقادی از گفتمان مسلط، این مطالعه این امکان را پیشنهاد می‌کند که اقلیت‌ها می‌توانند از سایت‌های گفتمانی خود برای مقاومت در برابر اعمال نژادپرستی، استعماری و ستم استفاده کنند. برای این منظور، تحلیلی از گفتمان «ضد هژمونیک» ارائه می دهد که توسط حاشیه نشینان برای مقاومت و مبارزه با نژادپرستی ایجاد شده است. این مطالعه به محدودیت های آشکار این سایت ها برای افراد مستعمره اشاره می کند و راه هایی را برای بهبود اثربخشی آنها ارائه می دهد. به عنوان یک نتیجه گیری، این مطالعه جهت گیری های آتی برای تحقیق و احتمالات برای تحولات دموکراتیک در یک بافت ایرانی و همچنین خاورمیانه را برجسته می کند. اصغرزاده در تکمیل این پژوهش، علاوه بر بهره‌مندی از تجربیات دیگر در قالب روایت‌های موجود پیرامون موضوع، از تجربیات و دانش شخصی خود نیز بهره می‌برد. اصغرزاده به عنوان عضوی از قومیت اقلیت آذربایجانی در ایران، از دوران کودکی درد و رنج ناتوانی در برقراری ارتباط، خواندن و نوشتن به زبان مادری خود را آموخت. اندکی پس از تأسیس سلطنت پهلوی در سال 1925، تمامی اقوام و ملیت های غیرفارس در ایران از حق تحصیل به زبان خود محروم شدند. علی‌رغم اینکه آذری‌ها، کردها، عرب‌ها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها و دیگران اکثریت عددی کشور را تشکیل می‌دادند، دولت تلاش کرد زبان‌ها، فرهنگ‌ها و تاریخ ما را با زبان اقلیت فارس جایگزین کند. ما به عنوان شهروندان غیرفارس ایران، در معرض اعمال آشکار و شرم آور زبان کشی، نابودی فرهنگی و یکسان سازی اجباری قرار گرفتیم. اصغرزاده تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در سیستم آموزشی به پایان رساند که در آن اجازه خواندن، نوشتن و حتی صحبت کردن به زبان مادری خود را نداشت. نظام آموزشی در ایران حس سطحی ناسیونالیسم مبتنی بر زبان و هویت فارسی را ترویج و به اجرا گذاشت. خصلت بسیار چندفرهنگی، چند قومیتی و چندزبانه جامعه ایران به صراحت رد شد. محیط مدرسه، کتاب‌های درسی، برنامه‌های درسی، فعالیت‌های فوق برنامه، معلمان و کارکنان اداری مدرسه، همه از دیدگاهی پیروی می‌کردند که ایران را یک ملت با یک زبان و یک هویت می‌دید. در اصل، تکفرهنگی و تک زبانی به دکترین رسمی فرآیندهای ملت سازی در کشور تبدیل شد. در نتیجه، خود نظام آموزشی ایران به عنوان موتوری عظیم برای زبان کشی، فرهنگ زدایی و همسان سازی عمل کرد. اصغرزاده مانند میلیون‌ها ایرانی غیرفارسی زبان، در حسرت نظام آموزشی بزرگ شد که در آن تفاوت و تنوع بها داده می‌شد، جایی که دانش‌آموزان تشویق می‌شدند و احساس غرور می‌کردند تا به زبان خود صحبت کنند، تاریخ خود را همراه با تاریخ‌های دیگر بخوانند، ببینند. که کمک‌های مردمشان در کتاب‌های درسی در کنار سایر مشارکت‌ها ثبت شد تا از اینکه چه کسانی هستند و از کجا آمده‌اند، احساس غرور کنند. با این حال، دستیابی به این اهداف و اهداف در زادگاه او برای من و میلیون‌ها دانش‌آموز، معلم و مربی دیگر یک ایده‌آل باقی ماند. اصغرزاده در اوایل دهه 20 خود ایران را ترک کرد و آرزو داشت در جامعه ای زندگی کند که تفاوت و تنوع در آن محترم شمرده می شد. بعدها که بالاخره اصغرزاده به مراکز آموزشی کانادا راه یافت، از دیدن سطح توجه، بحث و تحلیلی که به مفهوم سازی، نظریه پردازی و درک تفاوت و تنوع در این مؤسسات آموزشی و آموزشی انجامید، واقعاً تحت تأثیر قرار گرفت. اصغرزاده در کانادا بود که خواندن و نوشتن را به زبان مادری خود آموخت. او به مدت سه سال از نزدیک با یک مجله دو زبانه که توسط مرکز اجتماعی آذری-کانادایی در تورنتو منتشر می شد، همکاری کرد. اندکی بعد سردبیر مجله آذربایجانی-فارسی دیگری به نام قرطلوش شد. کار با این مجلات راه های جدیدی برای یادگیری در مورد مسائل قدرت، هژمونی فرهنگی و سرکوب زبانی باز کرد. صرف این واقعیت که بخشی از این مجلات به زبان آذری نوشته شده بود، دلیل کافی بود تا اعضای زبان غالب او و همکارانش را خائن، تجزیه طلب و تجزیه طلب معرفی کنند. دوستان و آشنایان سابق بدون خواندن مجله و اطلاع از محتوای آن، شروع به منزوی کردن او کردند و اصغرزاده را عنصری خطرناک و رادیکال و بی‌وفا به تمامیت ارضی ایران می‌دانستند. به دلیل همین تجربه دردناک بود که او به درجه کوته فکری و کوته فکری که حس ارتجاعی ملت، ملی گرایی، مرزهای ملی و ملت گرایی می تواند ایجاد کند، پی برد. تجربه رفتار ظالمانه اعضای گروه مسلط باعث شد تا متوجه شوم که قرار گرفتن در یک مکان ممتاز به دلیل زبان و قومیت خود تا چه حد می تواند فرد را از شرارت بی عدالتی و ظلم کور کند. اقدامات و رفتارهای سرکوبگرانه برخی از اعضای گروه مسلط منجر به درک عمیق و قدردانی او از حقوق و آزادی های اساسی مانند آزادی بیان، حقوق دموکراتیک و حق تعیین سرنوشت در هر دو سطح فردی و جمعی شد. تجربه نوشتن و اداره یک مجله به زبان اقلیت، مرا در مرکز برخوردهای مختلف ملی‌گرایانه، قومی و زبانی قرار داد. اصغرزاده روز به روز بیشتر به این درک می رسید که با توجه به تاریخ استبداد شرقی، اتهامات خودسرانه، آزار و اذیت ها و به حاشیه راندن در بافت ایرانی و خاورمیانه، هر گونه تصور از یک نظام دموکراتیک در جامعه ای مانند جامعه ما باید به وضوح مبتنی باشد. اصل بیان شده «حق تعیین سرنوشت». این بدان معناست که هر نظام دموکراتیک برای ما باید مبتنی بر تمایل و تمایل داوطلبانه ملیت های مختلف برای گرد هم آمدن و تشکیل یک نظام سیاسی فدرال یا کنفدراسیون باشد. ضروری ترین نیاز چنین نظامی، هم به رسمیت شناختن و تحقق آزادی فردی و جمعی ملیت ها و اقوام مختلف ایران در انتخاب و تعیین سرنوشت دموکراتیک خود است. برای یک فعال ضد نژادپرستی و ضد ظلم، کار بر روی موضوعات تفاوت و تنوع یک موضوع منحصراً آکادمیک نیست و نمی تواند باشد. این، در درجه اول، کار در جهت آرمان های بزرگتر عدالت اجتماعی، حقوق بشر، فراگیری و دموکراسی است. چنین آرمان هایی ممکن است شانس تحقق در بستر خاورمیانه را داشته باشند، تنها در صورتی که حق متفاوت بودن به درستی به رسمیت شناخته و اجرا شود. زمان انکار تفاوت و تنوع، نادیده گرفتن تکثر قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی در جامعه ما ایران مدت هاست گذشته است. زمان آن فرا رسیده است که از یک دموکراسی نماینده فراگیر مطابق با اصول جهانی حقوق و آزادی های بشر استقبال کنیم. این کتاب به چهار بخش اصلی به هم پیوسته تقسیم شده است: (1) مسائل نظری و روش شناختی. (2) تنوع ایرانی در بافت های تاریخی. (3) گفتمان مسلط و ضد روایت
  • تعداد رکورد ها : 2