جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
بررسی نقش فلسفه در قلمرو اجتهاد از دیدگاه امام خمینی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: محمدامین کلانتری ؛ استاد راهنما: عباس ایزدپناه ؛ استاد راهنما: سید یوسف علوی وثوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه دانشی است که بشر با کمک از آن و در حد توان خود، حقیقت و متافیزیک امور را با روش تحلیلی برهانی کشف می‌کند. اجتهاد نیز در علوم اسلامی ملکه‌ای است جهت دستیابی به حجت بر احکام شرعی و استنباط آن از کتاب، سنت، اجماع و عقل یا حصول بر وظیفه عملی در فقدان آن منابع. بنابر این اجتهاد مبتنی بر حقایق، علوم و مراحلی است که جایگاه ورود فلسفه است. خصوصا این که روش تحلیلی برهانی فلسفه در برخی مراحل اجتهاد به کار آید و یا خود فلسفه یکی از علوم مقدماتی اجتهاد شمرده شود. امام خمینی به عنوانی شخصیتی جامع مطرح است که هم در فلسفه و هم در اجتهاد از سرآمدان عصر خود می‌باشد برخلاف بعضی که بین علوم عقلی و نقلی جانب افراط و تفریط را در پی گرفتند. این که از دید امام خمینی فلسفه به عنوان یک کل یا با بخش‌ها و مسائل یا روش خود، چه مقدار با اجتهاد مرتبط بوده و چه نقشی در اجتهاد ایفا می‌کند سوالی است که در این رساله به دنبال پاسخ به آن هستیم. با توجه به مبانی و مبادی فلسفی و عقلی و اجتهادی امام خمینی می‌توان گفت که وی اجتهاد مصطلح و متداول را برای تحقق منویات خویش ناکافی می‌دید و با طرح نظریه زمان و مکان در تبدل موضوعات، تغییر در احکام متغیر را با گذشت زمان بر حسب حکم عقل و نظارت عقل ضروری می‌دانست. در نظر وی روی برتافتن از علوم عقلی خیانت محسوب می‌گردد هرچند به فراخور هر علم، حد خاصی از بهره‌مندی از آن صحیح است. مثلا در علم اصول نباید بین مباحث عرفی و عقلایی و مسائل فلسفی خلط نمود. او هر چند نامی از فلسفه زبان نیاورده اما در مباحث الفاظ علم اصول همچون وضع، استعمال مجازی، عدم تبعیت دلالت از اراده متکلم و ... مباحثی مشترک با این علم دارد. در حوزه فلسفه زبانی وی در فلسفه خود تکیه‌ای بر مباحث فلسفه زبانی و تحلیل آن‌ها نکرده و به تبع در اجتهاد از آن بهره نبرده و بر راه فلسفی حقیقت محور تأکید داشته است. در حوزه فلسفه تحلیلی از یکی از ارکان آن که تحلیل مفهومی باشد در آثار اجتهادی خود نسبتا به شکل زیاد استفاده کرده است. همچنین وی از برخی از قواعد و مسائل فلسفه مابعد الطبیعه در اجتهاد خویش بهره برده است ولی برخی قواعد همچون قاعده الواحد را طرد می‌کند. همینطور برخی مباحث مرتبط با فلسفه‌های مضاف در لابلای آثار اجتهادی ایشان یافت شد. در بحث از عقل نیز، ایشان قاعده ملازمه را علی الاطلاق قبول ندارد و نسبت به استفاده از عقل نظری و عملی در اجتهاد، عملا قائل به تفصیل است.
  • تعداد رکورد ها : 1