جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم
نویسنده:
عیسی نجم آبادی ، ستار طهماسبی ، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی‌نفسه پرداخت. نتیجۀ چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی‌نفسه بود. هگل که شیء فی‌نفسۀ کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می­دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض‌آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش­های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش­ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیک‌دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی­دارد. نتیجۀ دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به‌عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می­انجامد؛ تقابلی که نتیجه‌اش، پذیرش شیء فی‌نفسۀ کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوۀ تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه‌به پیشرفت‌های روزافزون علمی و فیزیکی به‌ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی‌نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم‌پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئلۀ هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیویدبوهم ( با محوریت ایده نوین جهان هولوگرافیک )
نویسنده:
ستار طهماسبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیوید بوهم، استاد دانشگاه لندن، و یکی از بزرگترین فیزیکدانان فیزیک کوانتوم بود که با تفسیر هستی شناختی از مکانیک کوانتوم و با نگرش کل نگری و اعتقاد به متغیرهای پنهان، به مخالفت با تفسیر رایج مکانیک کوانتوم ( تعبیر کپنهاگی) پرداخت و رویکردی متفاوت از همعصران خود پیشه کرد که صبغه فلسفی دارد. در این رویکرد، او با ناقص خواندن مکانیک کوانتومی و اعتقاد به حاکمیت نوعی ایده آلیسم سوبژکتیو بر ساحت آن، بی توجهی به مبانی فلسفی و متافیزیکی را به عنوان هسته مرکزی چالش اساسی فیزیک کوانتوم معرفی کرد. از این رو، پس از چهل سال کنکاش ژرف، مبانی متافیزیکی خاصی را برای فیزیک کوانتوم پایه ریزی کرد. از جمله این مبانی عبارتند از: ایده جهان هولوگرافیک، نظم مستتر و نامستتر، حوزه پتانسیل کوانتومی و همبستگی ماهوی همه اشیاء، اصالت کل یکپارچه، هولوموومنت و نفی دوئالیسم میان آگاهی و ماده. محور اساسی مبانی متافیزیکی دیوید بوهم، « ایده جهان هولوگرافیک» است. براساس این ایده، او اصالت را به کل تمام جنبش می دهد که بنیان اساسی تمام اشیاء است و همه موجودا ت در قلمرو نظم نامستتر ، را به عنوان تجلیات ساحت نظم مستتر، وابسته این کل می داند. ایده نوین جهان هولوگرافیک، دیوید بوهم را بر آن می‌دارد تا با رد دو گانه انگاری دکارتی اندیشه و ماده، هر گونه مرز میان این دو قلمرو را نفی کند. و با اعتقاد به عدم استقلال این دو، آنها را به عنوان انتزاعی از یک سیلان کلی قلمداد کند. دیوید بوهم با تأکید بر ایده جهان هولوگرافیک و توجه به مبانی متافیزیکی خاص خود و بالاخص اصالت کل یکپارچه، به نقد همه جانبه تفکر تجزیه نگری و دو گانه انگاری می پردازد و خواهان چرخشی نوین در رویکرد علوم و از جمله فیزیک به جهان است، که کلیت و وحدت را مدار کنکاش های خود قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 155
معانی عقل از دیدگاه دکارت و مولانا
نویسنده:
ستارطهماسبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در جهان اندیشه دکارتی، عقل مورد نظر او را در درجه ی اول، یک عقل خود بنیاد ومستقل و سپس کمی و ریاضی می یابیم. مولانا عارف و فیلسوف برجسته ی ایرانی در بحث از عقل، گاهی آن را به طور مطلق ، بدون منتسب کردن آن به قیود جزوی و کلی و... مورد بحث قرار می دهد که در این معنا از آن قوه ی قدسی ادراک و فهم و تدبیر امور را مراد می کند که پیروی از آن ما را به سعادت می رساند. اما گاهی برای عقل تقسیماتی از قبیل جزئی وکلی و مکسبی و موهبی و ... قائل می شود که مشهورترین اصطلاح او در مورد عقل همان اصطلاح جزئی و کلی است. در مقایسه دیدگاه دکارت و مولانا در مورد عقل می توان گفت که موضع این دو در اعتقاد به ارزش عقل مقابل حس و وهم و خیال و مبارزه با هر گونه تقلیدگرائی و تأکید بر ابداع و نوآوری و ژرف اندیشی به هم نزدیک است و آنچه این موضع را تقویت می کند، اهمیت بخشی به« اندیشه » در هر دو متفکر است . ولی نقاط افتراق دکارت و مولانا همان سوبژکتیویسم دکارتی و رنگ باختن چند گانگی معیارهای شناخت در مقابل عقل و تساوی این قوه در تمام انسان ها از یک طرف و تقدم اپیستمولوژیکی نفس بر خدا و تلقی جدید از حقیقت و انسان و معرفی این موجود متفکر به عنوان مدار هستی از طرف دیگر در دکارت می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 3