جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
جایگاه عالم ناسوت و نسبت آن با انسان از منظر ابن عربی و مایستر اکهارت
نویسنده:
محمدمهدی عبدالعلی نژاد ، احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن عربی و اکهارت با وجود این‌که در بسیاری از اصول و مبانی با یک‌دیگر موافقت و مشابهت دارند، در وزنی که «تشبیه» و «تنزیه» خداوند می‌دهند، اختلاف دیدگاه دارند. همین اختلاف دیدگاه که در ابتدا در برابر آن‌همه اتفاق نظرات کم‌اهمیت به نظر می‌رسد، در مسئله «جایگاه عالم ناسوت» منجر به اختلافی عمیق و حتی تقابل بین اندیشه‌ی دو متفکر ما می‌شود. لذا «عالم و ناسوت» و جایگاه آن را می‌توان به‌عنوان مسئله‌ای تلقی کرد که عمق اختلاف دیدگاه ابن عربی و اکهارت را - با وجود همه‌ی مشابهت‌ها و اتفاق نظرها – در معرض توجه قرار می‌دهد. حتی آموزه‌های مشترکی چون «وحدت وجود» و «بر صورت خدا خلق شدن انسان» هم نمی‌تواند از عمق اختلاف ابن عربی و اکهارت در مسئله‌ی جایگاه عالم ناسوت بکاهد. چنان چه اثبات خواهد شد، ابن عربی از این دو آموزه در جهت تقدس بخشیدن به عالم و کثرات استفاده می‌کند. اما اکهارت این دو آموزه را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کند که منجر به تحقیر و ناچیز شمردن عالم و کثرات می‌شود.
صفحات :
از صفحه 159 تا 177
فلسفه و معرفت به خدا به روایت مایستر اکهارت
نویسنده:
محمدمهدی عبدالعلی نژاد، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشهور است که اکهارت تا آخر عمر از «وجود» نامیدن خدا پرهیز کرد. این مسئله را -که بسیاری از مفسران او به‌سادگی از کنار آن می‌گذرند- باید پراهمیت تلقی کرد؛ چراکه می‌تواند کلید فهم کلان اندیشه‌ی او مخصوصاً نظریه‌اش در باب معرفت به خدا باشد.اکهارت به‌خوبی می‌داند که اگر خدا از جنس وجود باشد، موضوع فلسفه است. با این حساب موضوع فلسفه ،همه‌چیز را در بر می‌گیرد و این به جزم‌اندیشی فیلسوفان می‌انجامد.اکهارت با فراتر از وجود دانستن خدا فیلسوفانه با جزم‌اندیشی فلسفی زمان خود مبارزه می‌کند. مبرا دانستن خدا از وجود، تنها جنبه‌ی سلبی ندارد بلکه در وجه ایجابی،اکهارت به دنبال معرفی تصوری از خدایی است که سازگاری بیش تری با خدای کتاب مقدس داشته باشد. لذا وی از واژگانی چون عشق، شناخت، تبتّل، لوگوس و... برای معرفی خدای مدنظرش استفاده می‌کند. درنهایت وی با ارائه‌ی تفسیری عرفانی از کتاب مقدس ،تنها راه شناخت خدای کتاب مقدس را رازورزی می‌داند. این مقاله ،تلاشی است جهت روشن‌سازی مسیر عبور اکهارت از فلسفه و ورود او به عالَم رازورزی برای شناخت خدا.
صفحات :
از صفحه 112 تا 137
جایگاه «اوبودگی»: چگونگی مطرح شدن خدا نزد امانوئل لویناس
نویسنده:
محمدمهدی عبدالعلی نژاد ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لویناس از تصور «نامتناهی» یا خدا نزد دکارت به مثابه‌ی امری که ناشی از اندیشه‌ی «من اندیشنده» نیست، بسیار بهره برده است، ولی آن را در راستای نظام اخلاقی خود باز تقریر می‌کند. این‌که باز تقریر لویناس از برهان دکارت تا چه حد می‌تواند برهانی اخلاقی در جهت اثبات وجود خدا باشد، و همچنین این‌که اساساً خدا چه جایگاهی در فلسفه‌ی وی می‌تواند داشته باشد، مسائلی هستند که در این مقاله به آن‌ها پرداخته شده است. از سویی دیدگاه لویناس درباره‌ی خدا قابل انفکاک از فلسفه‌ی او نیست. وی فلسفه‌ی خود را با نقد تاریخ فلسفه‌ی غربی مبنی بر نادیده گرفتن گرفتن غیریت دیگری شروع می‌کند. سپس بامعنای خاصی که بر مفهوم سوبژکتیویته بار می‌کند، می‌کوشد مسیری اخلاقی به سوی «دیگری» بگشاید؛ مسیری که در آن غیریت «دیگری» به رسمیت شناخته شده باشد. این گونه به نظر می‌رسد در این مسیر تنگناهایی وجود دارد که لویناس سعی کرده است با طرز تلقی ویژه‌ی خود از خدا و جعل واژه‌ی «اوبودگی» برآن‌ها فائق آید. این مقاله تلاشی است برای پرتوافکنی بر چگونگی سیر لویناس در جهت رسیدن به مفهوم خدا یا «اوبودگی»؛ و این‌که تا چه حد می‌توان این سیر را برهانی اخلاقی بر وجود خدا تلقی کرد.
صفحات :
از صفحه 179 تا 205
نقش دیگری نزد یوهانس اکهارتوس
نویسنده:
احمد عسگری، محمدمهدی عبدالعلی نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه «دیگری» و نوع ارتباط با آن یکی از مسائل مهم فلسفه است. در این مقاله سعی می‌شود با این مسئلۀ جدید به بازخوانی افکار یوهانس اکهارتوس، فیلسوف‌ـ‌عارف متعلق به قرون ‌وسطی بپردازیم، تا ضمن بررسی چگونگی مطرح شدن «دیگری» در اندیشه‌ای عرفانی، به این پرسش پاسخ گوییم که چگونه فیلسوفی در اواخر قرون ‌وسطی می‌تواند برای انسان معاصر سخنی برای گفتن داشته باشد و او را در پاسخ به مسائلش یاری رساند. در این پژوهش نشان داده می‌شود که چگونه نوع نگاه اکهارتوس به «خود» موجب اهمیت یافتن «دیگری» در اندیشۀ وی می‌شود. در ادامه ضمن تبیین ویژگی‌های «دیگری» و تقسیم آن به «دیگری» حقیقی و «دیگری» موهوم، نوع ارتباط فرد با هر یک از آنها بررسی می‌شود. آنچه برای اکهارتوس اهمیت دارد ارتباط با «دیگری» حقیقی است که برای او عبارت است از ذات الوهیت. لیکن ارتباط با او از طریق شناخت فلسفی ممکن نیست، لذا وی چگونگی این ارتباط را از طریق مفاهیمی عرفانی چون عشق، تبتّل، پسر خدا شدن و... توضیح می‌دهد. در نهایت ملاحظه می‌شود چگونه فرد از طریق یکی شدن با ذات الوهیت از طرفی به خودشناسی می‌رسد و از طرف دیگر ذات الوهیت اعمال و ارتباط او با دیگران را هدایت می‌کند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 153
  • تعداد رکورد ها : 4