جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
ديوان الإمام الشافعي
نویسنده:
محمد بن ادریس شافعی؛ اعتنی به: عبد الرحمن المصطاوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار المعرفة,
کلیدواژه‌های اصلی :
ديوان ترجمان الأشواق (شرح آرزومندی‌ها)
نویسنده:
محیی الدین بن علی بن العربی؛ به کوشش: عبدالرحمن المصطاوی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالمعرفة,
چکیده :
ترجمان الاشواق ابن عربی در وصف نظام بانوی اصفهانی: شیخ اکبر ابن عربی در سال ۵۹۸ (۳۸ سالگی) که در بین علماء و ادباء مکه حضور داشت با شیخ بزرگی بنام مکین الدین ابو شجاع اصفهانی آشنا می شود و او را از بزرگترین فضلای آن دیار می بیند. نزد او به شنیدن کتاب ترمذی در روایت مشغول می شود. در آنجا با خواهر او آشنا می گردد و طالب گرفتن حدیث و اجازه روایت از او می گردد اما خواهر شیخ بخاطر پیری و نزدیکی اجل اجازه روایت را به برادرش حواله می دهد. « اما این شیخ را دختری بود باکره نازپروده و باریک میان که دیده را به بند می کشید و افسون می کرد. آراینده محافل و سرور بخش محاضر بود و مناظر را به تحیر وا می داشت. نامش نظام و لقبش عین الشمس و البهاء بود. عالمه و عابده و زاهده و مسبحه. شیخه حرمین و پرورده بلد امین. » شیخ اکبر در مقدمه کتاب ذخایر الاعلاق فی شرح ترجمان الاشواق که شرح غزلهای او برای نظام، بانوی اصفهانی است، اینچنین می گوید: « گوشه نگاهش سحر می کرد و ظرافتی عراقی وش داشت. چون سخن را به درازا می کشید آن را جاری و چون کوتاه می نمود اعجاز می کرد. فصاحت که در کار می بست، آشکارا بود و چون نطق می کرد قس بن ساعده نالان. چون کرم می نمود معن بن زائده در عقب بود و چون سخن را ادا می کرد پرنده سموال گامهایش کوتاه. » سپس ادامه می دهد: « اگر نفوس ضعیف که بسوی امراض و کجی اغراض شتابانند نبود در شرح آنچه خداوند در خلقتش از حسن و خُلقتش چون گلستان انجام داده، عنان سخن را رها می کردم... ... و اوراست تلقین و نوازش ملائکه و همت و بلند طبعی شاهانه و ما در مصاحبت او کرامت ذاتش را با سخنانی که از عمه و پدرش نصیب گشت بهم درآمیختیم و در نظم خود در این کتاب با زبان نرم مغازله و عبارات پاک تغزلی بهترین آویزه ها را بگردن او آویختیم ولی با این همه آنچه روان بدان رسیده و انس آن را برانگیخته، از آن کرامت محبتش و عهد قدیمش و لطافت معنایش و طهارت منزلگاهش نرسیدیم. چون او آرزو و دلخواه و دوشیزه عذرا است. ولیکن به نظم کشیدم خاطر اشتیاق را ازین ذخایر اعلاق. پس هر اسمی که در این جزء ذکر می کنم او در آن است و در هر خانه ای که اشکم روان است، خانه اوست و آنچه که به بند کشیدم در این جزء بر سبیل اشاره از واردات الهیه و تنزلات روحانیه و مناسبات علویه جدا نگشت که بر طریقه مثالی ما جاریست و آخرت از دنیا بهتر است. » و شرح کرد این کتاب را شیخ اکبر بنا به درخواست بدر حبشی و اسماعیل ابن سودکین در طعن جماعتی از فقهای حلب بر طریقه او تا مقصود واضح و اسرار الهیه روشن گردد. در جایی دیگر می گوید: « شرح کردم آنچه به نظم کشیده بودم در مکه مشرفه از ابیات تغزلی در حال عمره ام که در رجب، شعبان و رمضان بود و بدو اشاره کردم بسوی معارف ربانی و انوار الهی و اسرار روحانی و علوم عقلی و تنبیهات شرعی و عبارت آن را بخاطر انس نفوس بدان به زبان غزل و تشبیب استوار کردم که انگیزه های شنیدن آن بسیار است و این زبان هر ادیب ظریف و روحانی لطیف است. »
  • تعداد رکورد ها : 2