جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
نقد دین شناسی دریدایی با تکیه بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی عسکرزاده ؛ استاد راهنما: رسول رسولی‌پور ؛ استاد راهنما: منیره پلنگی ؛ استاد مشاور: عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر با هدف امکان بررسی انتقادی یکی از جنجال برانگیزترین جریان های فکری حال حاضر در حوزه فلسفه دین، تحت عنوان پست مدرنیسم، با تکیه بر آراء فیلسوف معاصر قرن، علامه طباطبایی شکل گرفت. دین شناسی دریدایی با ارایه رویکردی ساختار شکنانه به فلسفه دین، در واکاوی مسایل فلسفه دین از جمله وجود خدا، هرگز در پی رسیدن به حقیقت نیست. زیرا فلاسفه پست مدرن عموماً اعتقادی به وجود حقیقت ندارند تا کسی بتواند موفق به کشف آن بشود. آن ها معتقدند با تاکید بر سرّیت و راز گونگی می توان حیات امر دینی را تضمین کرد. در حالی که فلاسفه نوصدرایی و در راس آن ها علامه طباطبایی معتقد است که آدمی با تکیه بر توانایی های ادراکی خود قادر بر کشف امر دینی است. هر چند ایشان نیز بر محدودیت هایی که عقل آدمی در حوزه فلسفه الهی با آن مواجه است، اذعان دارد، اما هرگز حاضر نیست از تفکر منسجم و نظام مند توام با بهره گیری از براهین عقلی برای کشف حقیقت امر دینی دست بکشد. نقطه ضعف هایی که از منظر تفکر نوصدرایی می توان برای دین شناسی دریدایی بر شمرد شامل پلورالیسم معرفت شناختی، عدم ثبات معنا، تشکیک در بداهت وجود و تعبیرات افراطی همچون ناممکن است که کسانی همچون کاپوتو در باب وجود خدا به کار گرفته اند. بر خلاف زعم دریدا، علامه طباطبایی معتقد است که حقیقت دارای ساختاری یکپارچه و واحد است که انسان با ممارست عقلانی قادر بر کشف آن است. ایشان هرگز دیدگاه نسبیت گرای پست مدرن ها در زمینه حقیقت که از جانب چهره های جریان فکری این حوزه خصوصاً دریدا، مطرح شده است، را بر نمی تابد بلکه معتقد است که مسیر شناسایی در فلسفه دین از رهگذر اطلاق و کلیت حقیقت به سرانجام می رسد.
بررسی انتقادی تفکر ساختارشکنانۀ ژاک دریدا در حوزۀ فلسفۀ دین با تکیه بر آرای علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی عسکرزاده ،رسول رسولی‌پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار حاضر با هدف بررسی انتقادی تفکر ساختارشکنانۀ دریدا در حوزۀ فلسفۀ دین، با تکیه بر آرای علامه طباطبایی شکل گرفت. دین‌شناسی دریدایی با رویکردی ساختارشکنانه به فلسفۀ دین، در واکاوی مسائل این فلسفه، همچون وجود خدا، هرگز در پی رسیدن به حقیقت نیست. زیرا دریدا به وجود حقیقتی که با روش برهانی، بر انسان مکشوف می‌شود، اعتقادی ندارند. به اعتقاد او با تأکید بر سرّیت می‌توان حیات امر دینی را تضمین کرد. هرچند علامه نیز بر محدودیتی که عقل آدمی در حوزۀ فلسفۀ الهی با آن مواجه است، اذعان دارد؛ اما حاضر نیست از تفکر منسجم و نظام‌مند توأم با بهره‌گیری از براهین عقلی برای کشف حقیقت امر دینی دست بکشد. پلورالیسم معرفتی، عدم ثبات معنا و تشکیک در بداهت وجود، از جملۀ ایرادهایی هستند که بر دریدا وارد است. علامه اعتقاد دارد که حقیقت دارای ساختار یکپارچه‌ای است که انسان با ممارست عقلانی، قادر به کشف آن خواهد بود. ایشان هرگز دیدگاه نسبیت‌گرای دریدا در زمینۀ حقیقت را برنمی‌تابد، بلکه معتقد است که مسیر شناسایی در فلسفۀ دین، از رهگذر اطلاق و کلیت حقیقت به سرانجام می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 697 تا 715
جایگاه خداوند در فلسفه کانت بر اساس نظر شارحانش
نویسنده:
مهدی عسکرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خداوند یکی از دغدغه های اساسی فلسفه سنتی است. با ظهور کانت این مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، جریانی که تصور می شود ما بعد الطبیعه را تقریبا به بن بست رسانیده است. علی رغم تحدیی که در سیستم نظری کانت در مقابل این گونه مباحث صورت گرفته است ، تمامی طرق وصول به غایاتی که مابعد الطبیعه آن ها را دنبال می کند – و البته مدعی شناختی یقینی در مورد آن هاست ؛ که این به هیچ وجه مورد تایید کانت نیست – مسدود نمی گردد. بلکه او سعی کرد مابعد الطبیعه را و به طور کلی فلسفه را از انزوایی که به آن دچار شده بود نجات دهد و در حقیقت او به نوعی سعی کرد از نابودی مابعدالطبیعه – مساله‌ای که بشر هیچ گاه نمی تواند از آن دست بشوید- ممانعت نماید.کانت از یک طرف با طرح سنجش قوه خرد بشری ، توانست ادعاهای مخالفان مابعد الطبیعه را به چالش بکشد و آن ها را بی اعتبار سازد و از طرف دیگر با طرح برهان اخلاقی و تلقی خداوند به عنوان شرط معناداری هر گونه نظام اخلاقی ، توانست جایگاه از دست رفته خداوند ، به عنوان یک عامل تاثیر گذار در زندگی بشر را به او برگرداند.در این تحقیق سعی بر آن است که تبیین درستی از نقش و جایگاه مثبتی که خداوند در سیستم کانتی دارد ارایه شود . علی رغم این که فلسفه کانت – به عنوان با شکوه ترین نظام فلسفی قرن هجدهم – آبستن بسیاری از مکاتبی است که بعد ها به منصه ظهور رسید ، اما قضاوت پوزیتویستی درباره چنین سیستمی ، بدون شک، قضاوتی منصفانه نخواهد بود. در نهایت با این که کانت به نا توانی عقل بشر برای کسب معرفت در باب مسایلی همچون وجود خداوند اذعان می کند ، با این وجود راهی جدید را پیش روی ما می نهد که از بسیاری جهات بر طرق دیگر فضل تقدم دارد.
  • تعداد رکورد ها : 3