جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
خداباوری شکاکانه و محدودیت‌های شناختیِ بشر
نویسنده:
فاطمه سعیدی؛ عبدالرسول کشفی؛ امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین استدلالاتی که به نفع محدودیت شناختی بشر از سوی خداباوران‌شکاک (خداباورانی که قائل به محدویت شناختی بشر در شناخت اهداف و دلایل خداوند هستند) ارائه شده، «تمثیل والدین» استفان ویکستراست. ویکسترا با ارائۀ این استدلال، نشان می‌دهد همان‌طور که کودک نمی‌تواند دلایل والدینش را برای رواداری رنج بداند، آدمی نیز نمی‌تواند از دلایل خداوند برای رواداری رنج آگاه باشد. به همین‌خاطر از نظر او نمی‌توان از نیافتن دلایل خداوند به نبودِ آنها استنتاج کرد. ازاین‌رو استدلال قرینه‌ای شر ناتمام می‌ماند. این استدلال از سوی فیلسوفانی چون بروس راسل و ویلیام رو و ترنت دوئرتی به چالش کشیده شده است. آنها در مقابل این استدلال، «تمثیل والدین مهربان» را عرضه می‌کنند که عکسِ استدلال ویکسترا، مطرح می‌کند والدین عاشق و مهربان در زمان سختی و رنج، کودکشان را تنها نمی‌گذارند یا به طریقی سعی می­کنند تا دلیلِ سختی و رنج را برای کودک روشن کنند. لذا از نظر آنها اگر خداباوری صادق باشد، انتظار می‌رود که این جهان، جهانی شفاف باشد و بتوان به دلایل خداوند پی ‌برد. در این مقاله می‌کوشیم نشان دهیم اساساً «تمثیل والدین» با محدودیت‌هایی مواجه است که نه می‌توان به سودِ خداباوری شکاکانه از آن بهره جست و نه علیه آن. از سوی دیگر ادعای شفافیت منتقدان را نیز نقد خواهیم کرد. در نهایت با پرداختن به استدلالات آلستون نشان خواهیم داد که ادعای محدودیت شناختی از سوی خداباوران شکاک بدون پشتوانه نیست. ملاحظه خواهیم کرد که استدلالات او معتبر است. از این رو، می­توان، ادعای محدودیت شناختی از سوی خداباوران شکاک را موجه دانست.
صفحات :
از صفحه 122 تا 141
بررسی نقادانۀ خداباوری شکاکانۀ برگمن و بن‌بست شکاکیت اخلاقی
نویسنده:
فاطمه سعیدی، عبد الرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خداباوری شکاکانه یکی از انواع پاسخ‌های فیلسوفان خداباور در واکنش به مسئلۀ قرینه‌ای شر است. این رویکرد که خود دربردارندۀ مجموعه‌ای از آراست، با تکیه بر محدودیت قوای شناختی بشر و پیچیدگی و ژرفای واقعیت ارزشی، در ادعای گزاف‌بودن شرور تردید می‌افکند. این مقاله مبتنی بر آرای برگمن، از فیلسوفان برجستۀ این حوزه، است. برگمن با مطرح‌کردن فرض‌های شکاکانۀ خود که مبتنی بر اصل «نمونة بارز» هستند، می‌کوشد تا استدلال ویلیام رو را به‌ چالش بکشد. مقالات برگمن در این حوزه، تأثیرگذار و به‌شدت بحث‌برانگیز شدند. یکی از نقدهایی که به آرای او شده است، قرارگرفتن خداباوری شکاکانه در بن‌بستی اخلاقی است. منتقدان بر این باورند که این رویکرد هم از جنبۀ نظری اخلاق (توجیه اخلاقی) به بن‌بست می‌رسد، و هم از جنبۀ عملی اخلاق؛ از نظر آنان این موضع دقیقاً مخالف رویکرد ما در اخلاق روزمره است و به‌هیچ‌وجه مطلوب و پذیرفتنی نیست، لذا خداباوری شکاکانه پذیرفتنی نیست. برگمن درمقابل، گرچه محدودیت در حوزۀ ارزش‌ها را می‌پذیرد، آن را مانعی برای فعل اخلاقی نمی‌داند. این مقاله می‌کوشد ابتدا موضع برگمن را روشن کند، آن‌گاه به تقریر نقدهای واردشده و پاسخ‌های مطرح‌شده بپردازد. درنهایت روشن می‌‌شود با تکیه بر وظیفه‌گرایی اخلاقی و تاکید بر جایگاه اخلاقی متفاوت انسان و خداوند می‌توان از بن‌بست شکاکیت اخلاقی رهایی جست.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
نقد و بررسی ساخته‌ انگاری واقع با تکیه بر آرای پل بوقوسیان
نویسنده:
فاطمه سعیدی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تصویر کلاسیک از معرفت سه مقولة «واقع» و به‌تبع آن «صدق» و «توجیه» اموری مستقل از ذهن و ذهنیات فاعل شناسا محسوب می­شوند. اما نسبی­گرایان استقلال این امور را از ذهن و ذهنیات فاعل شناسا انکار می­کنند و بر این باورند که هر سه مقوله، یا دست‌کم برخی از آنها با توجه به نیازها، ارزش­ها و علائق اجتماعی شکل می­گیرند و به بیان‌دیگر «برساختة اجتماعی»‌اند، درنتیجه معرفت مقوله­ای نسبی است و از جامعه­ای به جامعه­ای و از جامعه­ای در یک زمان به همان جامعه در زمان دیگر متفاوت است. حاصل این نوع نگرش به معرفت، نظریه­ای است که امروزه با عنوان «نسیبی‌گرایی معرفت­شناختی» معروف است. "پل بوقوسیان"، فیلسوف معاصر از ناقدان برجستة نسبی­گرایی معرفت‌شناختی است. این مقاله با تکیه بر آرای پل‌بوقوسیان به بررسی و نقد نوعی از نسبی­گرایی معرفت شناختی می­پردازد که ناشی‌از «ساخته­انگاری واقع» است و ضمن نشان دادن مخدوش بودن این نظریه می­کوشد برخی آرای بوقوسیان در این زمینه را مورد بررسی و نقد قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 93 تا 112
  • تعداد رکورد ها : 3