جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
نشانه‌شناسی نماد نور در دوره میترائیسم و زرتشت و بازتاب آن در اندیشه‌ی مولانا
نویسنده:
فاطمه شادیانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه‌شناسی ساختارگرا، تقابل‌های دوتایی را عناصر دلالت‌مندی می‌داند که ساختار پنهان متن را تشکیل می‌دهد که با تحلیل آنها می‌توان به تفسیر و تأویل منعنا پرداخت.با توجه به نقشی که نور و خورشید که نمادی از نور است در زندگی بشر، چه اقوام متمدن و چه بدوی از روزگاران کهن دارا بوده، این عنصر مفید مورد ستایش و بزرگداشت همه‌ی اقوام بوده است و نماد نور به ویژه خورشید در اندیشه‌ی اساطیری ایرانیان باستان جایگاه ویژه‌ای داشته است.نمادگرایی مولانا، قراردادی منحصر به شخص یا قوم و فرهنگ خاصی نیست، بلکه سمبل‌ها بر مبنای ذاتی و همگانی دلالت دارند، از این رو می‌توان نمادگرایی مولانا را نمادگرایی فطری خواند که برای همه‌ی ملت‌ها در همه‌ی زمان‌ها قابل فهم است.نور، در اندیشه‌ی مولانا جنبه‌ی هدایت‌گری و غذای روح دارد. وی ایمان را غذای روح می‌داند و حیات مومن را موقوف نور الهی می‌داند و نه خون. در اندیشه‌ی مولانا نور نماد معانی متعددی است از جمله: نور نماد حق تعالی، نور چشم ناشی از نور دل است، انسان کامل همان نور است، وحدت نور، نور آفتاب، خورشید که سمبل معنای و حقایق مقدس آسمانی است از جمله رمز حق تعالی، مظهر اسماء و صفات حق، رمز انسان کامل، رمز عشق، رمز وحدت وجود و... می‌باشد. همچنین کلمه‌ی (شمس، آفتاب و خورشید) بزرگترین انقلاب درونی مولانا محسوب می‌شود، آفتاب تمثیل معنوی مولاناست.همچنین مولانا در آثار خویش ماه را به تنهایی یا همراه با خورشید و ابر به کار می‌برد و از ترکیباتی مانند: ماه در محاق، هلال ماه و بدر استفاده می‌کند و ماه را نماد حق تعالی و تجلیات او، نماد وحی و الهام و... می‌داند و از آتش به به عنوان نماد عشق، هواهای نفسانی، آتش کلام، شیطان و... در اشعار خود استفاده می‌کند.در دوران میترائیسم تا زرتشت در ایران باستان، از نماد نور و خورشید به صورت گردونه‌ی مهر (چلیپا) دایره، چرخ و یا گل لوتوس و همچنین نقوش حیوانی و گیاهی از جمله: شیر، بز کوهی، عقاب، شاهین، گاو و نیز سرو و کاج می‌باشد. همچنین از دیگر مظاهر نماد خورشید (نور) در آن زمان حلقه، گل سویا و صلیب شکسته نیز می‌باشد.در این پژوهش سعی بر آن است که چگونگی به وحدت رساندن تقابل‌های عینی و ذهنی نماد نور (خورشید، ماه، آتش) در اشعار مولانا و ایران باستان (دوره‌ی میترائیسم و زرتشت) را در قالب تصویر بیان کرد.واژگان کلیدی: نماد، نور، خورشید، ماه، آتش، مولانا، میترائیسم، زرتشت
بررسی عرفان شرقی در تصویر کلام سهراب سپهری
نویسنده:
ثمین امیدیزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه درمورد یکی از برجسته ترین شعرای معاصر، به نام سهراب سپهری است، که در نقاشی نیز دستی داشته و آثارش سرشار از عرفان لطیف بوده است. عناصر متشکله ی آثار او در مجموع، جستجویی در خود، سرزدن به زوایای پنهان و گمشده هستی، به منظور مکاشفه و اشراق می باشد. از مهمترین اهداف این پژوهش، درک مفاهیم آثار سهراب، از لحاظ موضوع، فرم و رنگ و بررسی نمادهای تصویری آن است. همینطور مقایسه ی عرفان کلاسیک شرقی با عرفان خاص سهراب سپهری است. نتایج بدست آمده از این پژوهش، این است که دست مایه اصلی نقاشیهای سپهری، اشکال ساده طبیعت بوده است. او کوشیده که خود را از قیدهای مصنوعی زندگی تزکیه کرده و در آثارش، بیشتر به طبیعت نزدیک شود. فرم ها نیز کاملآ ساده، در فضایی خلوت و رنگها، شفاف و بدون کنتراست بوده است. در مورد نمادهای تصویری نیز چنین دریافت شده که برگرفته از اندیشه های عرفانی اوست. حتی به آثار سمبولیست ها بیشتر نزدیک است. زیرادر آثار سپهری نیز، همانند آنان، ابهام به وفور دیده می شود. همینطور از دلایلی که باعث شده عرفان سهراب با عرفان کلاسیک شرقی تفاوت داشته باشد، این است که سپهری، نگرشی وسیع نسبت به تمان مخلوقات داشته و همه موجودات در یک ردیف و با هم برابرند. و هدف او ستایش جهان و بازگشت به آن عالم بوده است در صورتی که در عرفان کلاسیک، به ابر انسان ، بیشتر از موجودات دیگر اهمیت می دادند. همچنین آنها، جهان را بی ارزش دانسته و هدفشان گریز از آن بود.
  • تعداد رکورد ها : 2