جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
ما‌هیت‌شناسی پدیده‌های اجتماعی از منظر یک پارادایم تأسیسی
نویسنده:
حمیدرضا حسنی، مهدی علی پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مشخصات هر پارادایم علمی، موضع آن در قبال چیستی پدیده‌های اجتماعی و به تعبیر دقیق‌تر، ماهیت‌شناسی و هستی‌شناسی امور اجتماعی به مثابة یکی از پیش‌فرض‌های بنیادین علوم انسانی است. در این نوشتار، ضمن بازخوانی پاسخ سه پارادایم عمده در علوم انسانی به این پرسش، به پاسخ «پارادایم اجتهادی دانش دینی» (پادّ) پرداخته، آن را تحلیل و تبیین و ویژگی‌های آن در پرتو پارادایم‌های رقیب بیان می‌کنیم. از دیدگاه این نوشتار، در پارادایم اجتهادی، پدیده‌های اجتماعی بر خلاف دیدگاه پوزیتیویستی (که آنها را عینی و مستقل می‌شمارد.) و بر خلاف پارادایم انتقادی (که آنها را بر پایة زیرساخت‌های غیر عینی و غیر ثابت تحلیل می‌کند.) و بر خلاف پارادایم تفسیری (که آنها را ذهنی و غیر مستقل می‌خواند)، اموری عینی و حقیقی اما غیر مستقل‌اند. پارادایم اجتهادی ضمن توجه به برخی عوامل انسانی و اجتماعی تاریخی بر آن است که تا حد امکان، عوامل انگیزشی انسانی، اجتماعی و تاریخی را در پژوهش علمی کنار گذارد تا به واقعیت عینی مستقل از آدمیان دست یابد. به نظر می‌رسد نوشتارهایی از این دست، زمینة عرضة پارادایم جدیدی از دانش را فراهم می‌سازد و وجوه امتیاز آن را می‌نمایاند و در نهایت، به تبیین بهتر و مقبول‌تری از امور انسانی و اجتماعی می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
ظرفیت‌شناسی نظریه انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره) برای علوم انسانی (با ملاحظه سه پارادایم عمده علوم انسانی در غرب)
نویسنده:
هادی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان‌شناسی به عنوان یکی از مبانی پارادایمی، نقش اثرگذاری در ساختارها، هنجارها و روش‌شناسی علوم انسانی دارد. به نحوی که با تفاوت تعریف انسان در هر رویکرد علوم انسانی شاهد تمایزهای بسیار زیادی در علوم انسانی ترسیم شده توسط آن پارادایم هستیم. آگوست کنت به عنوان موسس پارادایم اثباتی با تعریف انسان به حیوان اجتماعی‌تر و موجودی با ساختار کاملاً منفعل، ساختارها و ارزش‌هایی را وارد علوم اجتماعی کرد که به محقق جواز مطالعه غیرکمّی در اجتماع را نمی‌دهد. به نظر او تنها راه مطالعه پدیده‌های اجتماعی استفاده از روش‌های علوم طبیعی است. در مقابل، دیلتای با مبناسازی فلسفی برای «نقد عقل تاریخی» روش علوم انسانی را یکسره متفاوت از علوم طبیعی می‌داند و روش هرمنوتیکی را بر مبنای «انسان‌شناسی» بنا می‌کند. مارکس با تأکید بر ویژگی کار اجتماعی انسان در صدد است وجوه جبری جامعه و حیثیات آزادانه بشر را توأمان در مقابل سرمایه‌داری به عنوان رویکردی ضد انسانی به ما بنمایاند. از طریق این همراهی با بزرگان پارادایم‌های رایج علوم انسانی، توانستیم به این برسیم که تصویر علامه طباطبایی از انسان در معارف شیعی و فلسفی، اقتضائات منحصر به فردی می‌تواند در علوم انسانی داشته باشد. این تأثیرات با حضور نظریه اعتباریات علامه که تبیین مقولات عقل عملی است پر رنگ‌تر می‌شود. به نحوی که این نظریه توضیحات راهگشایی در تعریف و تبیین اجتماع، پیدایش اجتماع و تبیین فعل اجتماعی، تبیین هویت مفاهیم اجتماعی، مسأله بسیار مهم ساختار و عامل، و جایگاه ورود ارزش‌ها و اجتهاد به علوم انسانی دارد. این عنصر اخیر راه تولید علوم انسانی دینی را برای ما روشن می‌کند. از دیگر تأثیرات انسان‌شناسی علامه بر روش‌شناسی علوم انسانی و برخی توصیه‌های علمی به دانش انسان‌شناسی است. بدیهی است که برای شکل‌گیری یک پارادایم عناصر معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی نیز اقتضائاتی در موارد پیش گفته دارند که در تعامل با هم می‌توان به یک نظر جامع راجع به پارادایم دانش دینی یا بومی از نگاه علامه طباطبایی (ره) رسید.
بررسی دیدگاه علم دینی سید محمد نقیب العطاس و تطبیق آن بر اسلامی سازی علوم اجتماعی
نویسنده:
محمد درگاهزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«محمدنقیب العطاس» یکی از موافقان و نظریه‌پردازان ایده اسلامی‌سازی معرفت است. در این رساله دیدگاه علم دینی عطاس، با توجه به مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی وی گزارش و مورد بررسی قرار گرفته است. در گزارش، این نکته مورد توجه قرار گرفته که دیدگاه وی تنها شامل تهذیب و تکمیل علوم موجود نیست، بلکه دربردارنده دو مرحله تهذیب و تکمیل علوم موجود و تولید علوم جدید بر اساس مبانی اسلامی است. همچنین روش‌شناسی تحقق علوم اسلامی در اندیشه عطاس تبیین شده که شامل استفاده از روش ترکیبی(اجتهادی، شهودی، عقلی و تجربی)، اسلامی‌سازی زبان و بکار‌گیری روش‌های تفسیر و تاویل در مطالعه پدیده‌های طبیعی و انسانی می‌باشد.در بررسی دیدگاه عطاس، ابتدا برخی از اشکالات مطرح‌شده بر آن، همچون عدم واقع‌نمایی گزاره‌های دینی، پذیرفته نشدن علوم اسلامی‌شده از سوی جامعه علمی، ناهمسازی معارف تولید شده، دوگانگی دانش، مورد بررسی قرار گرفته و سپس به کاستی‌های مدل علم اسلامی وی از نظر نگارنده همچون ضعف روش‌شناختی، گام برداشتن درون روش‌شناسی پارادایم رقیب و ناکارآمدی اشاره شده است.همچنین در بررسی روش‌شناسی وی، به این نتیجه رسیدیم که استفاده از روش ترکیبی مبتلا به نوعی ابهام بوده و حدود وثغور هر کدام از روش‌ها در رسیدن به علوم اسلامی روشن نشده؛ نیز اصل اسلامی‌سازی زبان برای تحقق علوم اسلامی ناکافی است. استفاده از روش تاویلی نیز مناسب مباحث فلسفی و عرفانی است و برای تولید معرفت علمی بایستی روش‌ها و تکنیک‌های متناسب با روش-شناسی تاویلی استخراج و تبیین شود.
  • تعداد رکورد ها : 3