جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
بررسی تأثیر نصوص دینی در ارائه نظریه مدینه‌ی فاضله فارابی
نویسنده:
حسین کتاب پور؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: سعید علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مدینه فاضله به عنوان حکومت آرمانی، همواره مورد توجه بشر بوده است. فارابی نیز یک مدل از آن را طراحی کرده وبه جامعه بشری عرضه داشته است. [که به نظر میرسد ریاست آن, از اصول سیاسی شیعه جعفری اخذ شده باشد.] هدف اصلی فلسفه سیاسی فارابی, کسب سعادت از مجرای شریعت پیامبر [ص] است که نردبان عروج انسان تا سعادت حقیقی می باشد. نظریه مدینه فاضله فارابی , اشاره به همان مدینه فاضله ای دارد که در ظل کفایت و مدیریت پیامبر (ص) پدیدآمده, و پس از پیامبر نیز, ائمّه اطهار جانشینان آن حضرت، زعامت مسلمین را بر عهده می گیرند و در ادامه ریاست سنت [ولایت فقیه] ریاست آن را خواهد داشت. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی و تطبیقی تلاش می کند، با بررسی آیات و روایات، جامعه آرمانی که در نصوص دینی به تصویر کشیده شده با مدینه فاضله فارابی بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا فارابی در ارائه نظریه مدینه فاضله از نصوص دینی تأثیر پذیرفته است یا نه؟ برآیند و نتیجه آن تبیین شباهت ها و اختلاف ها و در نتیجه فهم عمیق مسأله خواهد بود.
بررسی و نقد اندیشه شیخ احمد احسایی در ارتباط با عالم وجودی حیات امام عصر(عج)
نویسنده:
سعید علیزاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
فرض عالمی بنام «هورقلیا» بین عالم مادی و عالم مثال و مبتنی ساختن عقاید دینی بر آن توسط شیخ احمد احسایی رهبر فرقه شیخیه، موجب ابهام در کیفیت حیات امام عصر(عج) شده است. اعتقاد به حیات هورقلیایی امام مستلزم غیبتی فراتر از غیبت مصطلح در فرهنگ شیعی است که در بر دارنده محذوراتی از قبیل مرگ عنصری امام و خالی شدن زمین از حجت، عدم حضور آن حضرت در این جهان و اختلال در ارتباط عمومی امام و امت و از سویی منتفی شدن فلسفه نیابت بطور مطلق است که همه بر خلاف عقل، روایات و اجماع مسلمانان می باشد و در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی به نقد این ایده و پیامدهای آن پرداخته و ضمن تشکیک در عالم مزبور، حیات این جهانی آخرین حجت الهی را اجتناب ناپذیر معرفی می کند.
رابطه نفس شناسی با معرفت شناسی در فلسفه سهروردی
نویسنده:
فاطمه کوه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:از جمله دغدغه های فلاسفه مسلمان، مساله معرفت نفس است. سهروردی با انتقال نفس از طبیعیات به مابعدالطبیعه، توانست با تحلیل فلسفی حقیقت نفس، فلسفه ی اشراقی بنیان گذاری کند که در آن فلسفه، از خود آگاهی مستمر نفس به ظهور نفس برای خودش و از عینیت ظهور با نور، به نور بودن نفس می رسد و از این طریق علم بی واسطه نفس به ذات خود را اثبات کرده و بر تقدم خود آگاهی بر دیگر آگاهی و ابتنای دیگر آگاهی بر خود آگاهی تاکید می کند. لذا در فلسفه سهروردی، برخلاف نظام فلسفی مشاء، نفس نه یک جوهر مجرد بلکه نور جوهری می باشد. وی کل نظام معرفتی خود را بر معرفت این هویت نوریه مبتنی می سازد، به نحوی که با معرفت نفس، سایر حقایق از جمله نور الانوار و انوار قاهره نیز شناخته می شود. حال که نفس از هویت نوری بر خوردار بوده و واجد اضافه اشراقی است، ارتباطش با سایر از جمله ذات، قوا، بدن و جهان خارج در پرتو این اضافه اشراقی، به یک ارتباط اشراقی تحول پیدا می کند. یعنی نظر به تحول در هویت نفس، ارتباط با ذات و غیر ذات نیز متحول شده و در اثر پرتو افکنی و اشراق نفس، ذات، قوا، بدن و همچنین اشیا خارجی معلوم بالذات نفس واقع می شوند. لذا برخلاف فلاسفه مشاء که نفس فقط به ذات خود، علم حضوری داشته و به بدن و جهان خارج علم حصولی دارد، در نزد سهروردی از آنجا که نفس نور است و ذاتی نور ظهور و پرتو افشانی است، در اثر این ظهور و پرتو افشانی علاوه بر ذات نفس، قوای نفس، بدن و حتی جهان خارج متعلق علم بی واسطه ی حضوری اشراقیِ نفس قرار می گیرند. نتیجه چنین ارتباطی، حصول معرفت شناسی اشراقی است. معرفتی که علاوه بر حکمت بحثی و استدلال، از تهذیب نفس و حکمت کشفی نیز بهره گرفته تا بدین وسیله منجر به ایجاد فلسفه ی اشراقی گردد.
تبیین و قلمرو نظریه نیابت در عصر غیبت کبری با تأکید بر شبهات بابیّت، بهائیّت و فرقه‌های‌ صوفیه
نویسنده:
سعید علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پاسخ به اين سوال که «نيابت و قلمرو آن در عصر غيبت کبرى، چه تبيين و پاسخى به شبهات پيرامون آن از ناحيه فرقه‌هاى بابيت، بهائيت و صوفيه دارد؟» تحقيق حاضر بر اساس مبانى و دلايل، با تاکيد بر روش توصيفى و تحليلى و با هدف دستيابى به زواياى مغفول عنصر نيابت در عصر‌ غيبت کبرى ، به پاسخ شبهات مزبور مى‌پردازد. انديشه استمرار‌ رهبرىدينى ، به رغم آغاز آن از زمان پيامبر(ص) و مسلم بودن آن در تاريخ شيعه در مقاطعى بعد از رحلت آنحضرت(ص)و نيز غيبت امام‌عصر(عج)، با تعارضاتى مواجه شده و وضعيت رهبرى دينى را دچار بحران کرده است. البته اگر چه غيبت امام(ع) نافى حضور پنهان وى در ميان مردم نيست؛ لکن به دليل طولانى بودن آن، وجود رهبرى آشکار از ناحيه ايشان ضرورى مى‌نمايد. اين مفهوم که در فرهنگ شيعى با نام «نيابت» شهرت دارد، به رغم فقهى بودن برخى اجزاى آن، بالذات موضوعى کلامى بوده و فرع بر اصل امامت است و بر اساس آن، فقهاء نائبان‌عام امام(ع) در عصر غيبت‌کبرى هستند و رهبرى همه جانبه دين در اين عصر، بر عهده آنان بوده و ديگران سهمى در آن ندارند. از دستاوردهاى اين تحقيق کشف غفلت از ظرفيت عنصر نيابت و به همين دليلرفع سوءبهره از آن از ناحيه ديگران است و لهذا، توسط فرقه‌هايى از جمله؛ بابيت، بهائيت و صوفيه... با شبهاتى و تعارضاتى مواجه گشته است؛ چنانکه بر اساس عقايد شيخ احمد احسايى ، شيخيه‌کرمان نظريه رکن‌رابع را به جاى نيابت‌خاص نشانده و اين امر، خواه ناخواه بستر ظهور فرقه هايى همچون بابيت و صوفيه ... شده است. با اينکه با شروع غيبت‌کبرى ، دورهنيابت خاص سپرى شده است به زعم بابيت، نيابت مقبول همچنان نيابت‌خاص است از ديدگاه صوفيه نيز، نيابت بر مبناىولايت ‌شمسيه و قمريه، تفسير مى‌شود واقطاب آنان از ولايت‌قمريه (نيابت‌خاص) برخور‌دارند؛ اما اين انديشه هم، به دليل اعتقاد آنان مبنى بر عمومى بودن ولايت باطل است.
نقش عقل در اثبات گزارههای دینی از دیدگاه استاد مطهری و علامه جعفری
نویسنده:
شهریار محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل به عنوان یک قوه با عت تمایز انسان از سایر حیوانات میشود در عرصه ی دین پژوهی هم عقل نقش بسزایی ایفا میکند و استاد مطهری و علامه جعفری به عنوان دو متفکر عقل گرا به این مساله پرداخته و بحث کرده اند.
تبیین و نقد پدیدار شناسی دین
نویسنده:
حسین پناهی آزاد، سعید علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
" پدیدار شناسی " در تحولات تاریخی خود معنای ثابتی نداشته است. پدیدار شناسی دین، با انشعاب از پدیدار شناسی هوسرل تلاش کرده است پدیدارهای دینی را با معیارها و ملاک های پدیدار شناسانه ارزیابی کند. پدیدارشناسی دین در دو چهره کلاسیک و هرمنوتیک ظهور می کند که روشی مرفت شناسانه هستند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 142
بررسی توقیفی بودن اسماء و صفات الهی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
رقیه نشاط فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اینکه هر شخص یا در هر لغت و زبان، آفریدگار جهان را به زبان و نامی می خواند، همانطور که تازیان وی را به الله، و پارسیان به خدا و یزدان، و ترکان به تاری و تانری، و به لغت انجیل کرسطوس، و فرنگیان به دیو و. . . می نامند؛ بین متفکرین نزاعی مطرح است که آیا انسان اوصاف و احوالی را که به وسیله اندیشه خود درک می کند، می تواند به عنوان نام، برای خدا به کارگیرد، یا نمی تواند؟ که در این صورت، اسماء الله توقیفی اند یعنی باید در استعمال اوصاف و احوال بر خداوند، اذن شرعی رسیده باشد؛ هر چند باید توجه شود که استعمال به عنوان صفت محل نزاع نمی باشد. مثلا اینکه به عنوان صفتی از صفات خدا به او واجب الوجود بگوییم محل نزاع نیست، بلکه محل نزاع اینگونه است که آیا جایز است، ذات خداوند متعال با این اسماء مورد خطاب قرار گیرد یا خیر؟ در تایید مطلب فوق برخی از دانشمندان گفته اند که محل نزاع، در اطلاق اسماء ادراکی توسط انسان به عنوان یکی از صفات و احوال خداوند است. حال این سوال مطرح است که آیا اسماء و برخی صفات الهی محدود به همانهایی است که در آیات و روایات آمده است و یا می‌توان هر اسم و صفتی که کمال به حساب می‌آید به خداوند نسبت داد؟ دیدگاه اندیشمندان مسلمان در این زمینه چیست؟ در این زمینه می‌توان بیان داشت که؛ مقصود از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی در علم کلام و فقه آن است که در مقام اسم گذاری ذات مقدس حق، باید فقط به آن دسته از اسامی که از طریق شریعت وارد شده است اکتفا نمود و جایز نیست خداوند را به غیر آن اسامی نامگذاری کنیم، گر چه عقل چنین اطلاقی را مجاز بداند. در این مورد سه گروه نظر داده اند، برخی گفته اند اسماء الهی توقیفی است ولی صفات توقیفی نیست یعنی در بحث نامگذاری باید فقط نام هایی را بر خداوند اطلاق کنیم که در قرآن و روایات بر خداوند اطلاق شده است. برخی دیگر می‌گویند که اسماء و صفات هر دو توقیفی است یعنی صفتی را هم که در قرآن نیامده است نمی‌توان بر خداوند اطلاق کرد. دسته ی دیگر می‌گویند که هر دو آزاد است یعنی نه اسماء و نه صفات الهی هیچ کدام توقیفی نیست. اکثر متکلمان اهل سنت پیروان مکتب بغداد از معتزله و بخش مهمی از متکلمان امامیه بر این اعتقاد اند که در نامیدن و وصف کردن خداوند نباید از نام ها و وصف های منصوص در قرآن و حدیث تجاوز کرد. برخی هم، همچون معتزلیان بصره و گروهی از امامیه، تسمیه و وصف خداوند به غیر منصوص را پذیرا بوده اند. البته قائل اند تنها می‌توان اسمای را که در بردارنده ی نقصی برای خدا نیست و نشانه عظمت و جلال خداست درباره او به کار برد.مرحوم خواجه نصیر طوسی در”تجرید الاعتقاد”همچنین ابن بابویه وشیخ صدوق دررساله ی اعتقادش سخنی از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی نموده،ولی دلیلی برمدعای خویش اقامه نفرمودند، متکلمان اسلامی در توقیفی بودن الفاظ اسماء دلیل نقلی دارند ودرکتب کلامیه هم دلیل وبرهان عقلی اقامه نشده است.
چیستی و مبانی کلامی «رکن رابع» در نظام اعتقادی فرقة شیخیه و ارزیابی نسبت آن با «نیابت خاصه» در فرهنگ شیعی
نویسنده:
سعید علیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایدة رکن رابع در فرقة شیخیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که برخی سران این فرقه، آن را برتر از اصول دین، حتی توحید و به عنوان اساس هستی و فلسفة آفرینش قلمداد کرده اند. سخنان سران شیخیه در تبیین رکن رابع، در نظام اعتقادی این فرقه دارای اشکالات و چالش های اساسی است و اختلافات عمیقی میان این ایده و اصول و مبانی اعتقادی شیعه، ازجمله نظریة نیابت وجود دارد. این نوشتار بر آن است که پس از بررسی مفهوم، جایگاه و مبانی رکن رابع در نظر شیخیه، نسبت آن با نظریة نیابت (عامه و خاصه) در فرهنگ شیعی را بررسی کند. بررسی به عمل آمده حاکی از آن است که: ایدة رکن رابع، انحراف و بدعتی در مبانی شیعه بوده و با نظریة نیابت، تفاوت های اساسی دارد؛ ضمن اینکه خود نیز از مبنا و دلیل قابل قبولی برخوردار نیست.
  • تعداد رکورد ها : 8