جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
بررسی تطبیقی دیدگاه های معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی و رنه دکارت درباب ادراک حسّی
نویسنده:
احمد اله یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم
  • تعداد رکورد ها : 2