جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
نقد لئو اشتراوس بر اندیشه سیاسی مدرن با نگاهی به اندیشه سیاسی ماکیاولی، روسو و نیچه
نویسنده:
غلامرضا محب زاده نوبندگانی؛ استاد راهنما: محمد عابدی اردکانی ؛ استاد مشاور: محمدعلی توانا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
چکیده :
لئو اشتراوس به عنوان یکی از متفکران مهم و تأثیرگذار در قرن بیستم به حساب می‌آید که در زمینه‌های مختلف اعم از علوم اجتماعی، فلسفه، تاریخ و علوم سیاسی تحقیقات قابل تأملی از خود به جا گذاشته است. بر همین اساس تاکنون تلاشهای زیادی برای نقد و بررسی و فهم اندیشه‌های وی، خصوصاٌ در حوزه علوم سیاسی صورت گرفته است. از طرفی به نظر میرسد وی نگاه ویژه‌ای نسبت به موضوع اندیشه سیاسی مدرن و بحران حاصل از آن داشته است. هدف این پژوهش آشنایی با نقد لئو اشتراوس بر اندیشه سیاسی مدرن با نگاهی به اندیشه سیاسی ماکیاولی، روسو و نیچه میباشد. چنانکه به نظر میرسد اشتراوس بحران به وجود آمده در غرب را محصول اندیشه سیاسی مدرن، به خصوص حاصل اندیشه‌های سه اندیشمند تأثیرگذار، یعنی ماکیاولی، روسو و نیچه میداند. در همین راستا پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «مؤلفه‌های اصلی حقوق طبیعی و فلسفه سیاسی کلاسیک از نظر اشتراوس چیست و بر اساس آن چه نقدهایی بر اندیشه سیاسی مدرن وارد میداند؟». در این پژوهش فرض بر این است که اندیشه سیاسی مدرن تأثیرات قابل توجهی بر مبانی حقوق طبیعی و فلسفه سیاسی کلاسیک داشته است. به نظر میرسد با شیوه‌ای که اشتراوس در رابطه با نقد اندیشه سیاسی مدرن در پیش گرفته، توانسته است تا حدودی تأثیر بحران اندیشه سیاسی مدرن را بر این مبانی نشان داده و تبعات حاصل از این بحران را توضیح دهد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش توصیفی/ تحلیلی است.
کهن الگوها و اسطوره های سیاسی عصر مدرن: بر اساس چارچوب نظری «کارل گوستاو یونگ»
نویسنده:
محمدعلی توانا ، فرزاد آذرکمند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«کارل گوستاو یونگ»، یکی از برجسته ترین متفکران معاصر است که موضوع کهن الگوها و بازتولید آنها در قالب اسطوره های سیاسی مدرن را بررسی کرده است. از منظر یونگ، کهن الگوها مقولاتی اند که از گذشته های دور و از اعقاب و نیاکان (حیوانی و انسانیِ) ما به ارث رسیده اند و بخشی از ناخودآگاه ما را تشکیل می دهند. کهن الگوها در گذشته های دیرین در قالب افسانه ها و اسطوره ها خودنمایی می کردند؛ اما - برخلاف پیش بینی روشنگری - آنها نه تنها از بین نرفتند، بلکه زندگی سیاسی مدرن را نیز دستخوش تحولات بسیار نمودند. یکی از برجسته ترین این تحولات، شکل گیری ایدئولوژی های سیاسی مدرن و جنبش های توده ای است. به بیان ساده، کهن الگوها در عصر مدرن به شکلی دیگر به حیات خود ادامه داده اند. بر این اساس مقاله حاضر قصد دارد بر مبنای چارچوب نظری یونگ، ارتباط اسطوره های سیاسی مدرن را با کهن الگوها بررسی کند. پرسش اصلی مقاله حاضر این است: چگونه کهن الگوهای گذشته، در روان انسان مدرن بازتولید شود؟ فرضیه مقاله حاضر این است که این کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه انسان رسوب کرده اند و رهبران فرهمند (کاریزماتیک) مدرن با بازمفصل بندی کهن الگوها، مجدداً آنها را فعال می سازند. رهیافت مقاله حاضر اندیشه شناسی است. بدین معنا که فرایند شکل گیری کهن الگوها در عصر مدرن را بازسازی می کند. روش مقاله نیز تحلیل محتوای کیفی است. بدین معنا که به تحلیل (استنباط، استدلال بر له یا علیه) اندیشه ها و مفاهیم مرتبط با کهن الگوها می پردازد. می توان مهم ترین یافته تحقیق حاضر را چنین برشمرد: در عصر مدرنیته متأخر، کهن الگوها همچنان در ناخودآگاه روانی انسان حضور دارند و بحران های اجتماعی - روانی (همانند سرگشتگی میان سنت و مدرنیسم) می تواند این فرصت را در اختیار رهبران فرهمند (کاریزماتیک) اقتدارطلب قرار دهد تا آنها را مجدداً فعال سازند. به بیان ساده، در عصر حاضر همچنان زمینه شکل گیری ایدئولوژی های تمامیت خواه - بر مبنای کهن الگوها - مهیاست.
خشونت در وضع مدنی هابز: بازخوانی لویاتان
نویسنده:
محمدعلی توانا ، نفیسه الله دادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«لویاتان» از نخستین متون فلسفه سیاسی مدرن است که می کوشد وضع مدنی قانونمند مبتنی بر جامعه بازاری و دولت بورژوایی را جایگزین وضع طبیعی سازد که در آن جنگ همه علیه همه برقرار است. حال این پرسش طرح می گردد: آیا وضع مدنی هابز عاری از خشونت است (پرسش)؟ به نظر می رسد گذار از وضع طبیعی به وضع مدنی نه تنها پایان خشونت نیست، بلکه در کنار خشونت کنشگرانه آشکار، گونه های پنهان تر خشونت همچون خشونت کنش پذیرانه و نمادین نیز تقویت می گردد (فرضیه). مقاله حاضر به منظور فهم و تحلیل گونه های خشونت در وضع مدنی هابز از چارچوب نظری «اسلاوی ژیژک» بهره می برد (چارچوب نظری). به نظر می رسد منشأ خشونت کنش گرانه، کنش پذیرانه و نمادین در وضع مدنی هابز را در چند عامل می توان جست وجو کرد: نخست اینکه هراس اجتماعی که از ذات شرور بشر متأثر شده است، همچنان در وضع مدنی تداوم می یابد؛ دوم اینکه در وضع مدنی هابز، شخص حاکم که دارای اقتدار برتر (حاکمیت مطلق) است، مستثناست؛ سوم اینکه شخص حاکم برای مهار خشونت افسارگسیخته وضع طبیعی به نیروی قانون، عرف و اخلاق متوسل می گردد که خود طردکننده، سرکوبگر و محدودیت ساز است. به بیان ساده، بخشی از شهروندان را به نفع بخشی دیگر طرد، سرکوب یا محدود می سازد (یافته ها). مقاله حاضر از روش هرمنوتیک متن - مؤلف محور بهره می برد (روش).
مقایسه حقوق زن مسلمان از دیدگاه مرتضی مطهری و فاطمه مرنیسی
نویسنده:
محمدعلی توانا ، محمد کامکاری ، محمد امین میرزایی زاده کوهپایه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرتضی مطهری و فاطمه مرنیسی مساله زن مسلمان در را کانون توجه خود قرار داده اند؛ یکی از منظر فقه سیاسی شیعی و دیگر از منظر فمینیست اسلامی. مقاله حاضر دیدگاه این دو متفکر درباره حقوق زن مسلمان را بررسی می کند و این پرسش ها را طرح می کند که مطهری و مرنیسی، چه حقوق مدنی، اجتماعی و سیاسی برای زن مسلمان قائل هستند؟ و دیدگاه این دو متفکر چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد: مطهری حق آزادی عقیده و مذهب، حق مالکیت (ازحقوق مدنی)، حق آموزش و امنیت احتماعی (از حقوق اجتماعی) و حق رای (از حقوق سیاسی) را برای زنان همسان با مردان به رسمیت می شناسد اما به دلیل زیست شناختی و روان شناختی ، در زمینه قوانین ارث، پوشش و طلاق (از حقوق مدنی)، حق اشتغال (از حقوق اجتماعی) و حق انتخاب شدن سیاسی (از حقوق سیاسی) حقوق متفاوت برای زنان قائل می شود. در مقابل مرنیسی برابری ذاتی میان زن و مرد متصور است و معتقد است اسلام ذاتی (در تقابل با اسلام تاریخی) هم این برابری را به رسمیت می شناسد. در نتیجه حقوق مدنی، اجتماعی و سیاسی مشابه با مردان برای زن مسلمان قائل است. مبنای تفاوت دیدگاه مطهری و مرنیسی را می توان نتیجه نگرش های متفاوت آنان به اسلام دانست.
صفحات :
از صفحه 41 تا 61
بدن، سوژه و تکنولوژی های خود: درس هایی از راه حل فوکویی برای جامعه امروز
نویسنده:
محمد علی توانا، محمود علی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از پرسش­های مطرح در فلسفه­سیاسی متاخر نسبت قدرت، سوژه و بدن است؛ میشل فوکو از متفکرین برجسته­ای است که بدین مساله می پردازد. وی نه تنها تبار سوژه مدرن را می­کاود بلکه از تکنولوژی های خود، به عنوان مجموعه­ای از سازوکارهایی یاد می کند که از طریق آن خود بر بدن خویشتن اعمال قدرت می­کند. حال این پرسش طرح می گردد که در اندیشه فوکو چگونه تکنولوژی های خود، سوژه مدرن و بدنش را برمی­سازد؟ پیامد چنین وضعیتی چیست؟ و فوکو چه راحلی برای آن متصور است؟ به نظر می­رسد در اندیشه­ فوکو، سوژه و بدنش در فرآیند سازوکارهای نظارتی و تنبیهی سراسربین و درونی­شده شکل می­گیرد. شاید مهمترین پیامد چنین وضعیتی ازخودبیگانگی، اسارات و تکه پاره شدن سوژه و بدنش باشد. به نظر می­رسد؛ فوکو دو راه­حل متصل به هم برای رهایی سوژۀ از این وضعیت پیشنهاد می­کند: 1- مقاومت و امتناع دائمی؛ 2-پارهسیا (حقیقت­گویی). بدین معنا فوکو از یکسو ما را به مقاومت دائمی بر علیه مناسبات دانش/قدرت/حقیقت نه تنها در دنیای بیرون بلکه در درون خود فرا می­خواند (وجه سلبی راه­حل فوکویی)؛ ازسوی دیگر ما را به رک­گویی، خطرکردن و بازساختنِ خود بر مبنای خرده­روایت­های خلاقانه دعوت می­کند (وجه ایجابی راه­حل فوکویی).
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
عرفان سیاسی نجم‌الدین رازی: حلقه‌ی وصل عقل و عشق
نویسنده:
محمدعلی توانا، یوسف حقیقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
درباره‌ی نسبت عرفان و سیاست دو دیدگاه کلان وجود دارد: یک دیدگاه میان این دو تمایز مطلق قائل است؛ دیدگاه دیگر بر هم‌پوشانی نسبی آنها حکم می‌کند. بر این اساس، در نگاه به اندیشه‌های نجم‌الدین رازی، این پرسش‌ها قابل طرح هستند که: نجم‌الدین رازی چه نسبتی میان عرفان و سیاست برقرار می‌کند؟ جایگاه حکمران خوب در عرفان سیاسی وی کجاست؟ از نظر وی، حکمران خوب چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ نجم‌الدین رازی، عرفان را پدیده‌ای اجتماعی می‌داند که می‌کوشد در کنار خواص، عوام را نیز متحول سازد. از منظر وی، عوام بر درک هستی از عقل، و خواص از عشق بهره می‌برند؛ پس صرفاً کسانی می‌توانند هم خواص و هم عوام را به‌سوی سعادت هدایت نمایند که دارای قوه‌ی عقل و عشق به حد اعلاء باشند. از این منظر در غیاب انبیا حکومت در اختیار اولیای الهی است. بدین‌ترتیب حکومت پادشاهی الهی، بخش جداناشدنی از عرفان اجتماعی محسوب می‌شود. پادشاه الهی نجم‌الدین باید متصف به صفات اخلاقی-سیاسی ایجابی و سلبی باشد که اساسی‌ترین آن‌ها عدالت است که شامل: راستی، انصاف، احسان، صبر، مدارا، مشورت‌پذیری، فسادستیزی، مصلحت‌اندیشی و اعتدال (ویژگی‌های ایجابی) و دوری از هوای نفس، عجب، تکبر، فساد، کفر، فحشا، منکر، بغی، حرص، دنیاطلبی، مالدوستی، بخل، خشم و سستی، و افراط و تفریط (ویژگی‌های سلبی) می‌شود.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
خوانش انتقادی نظریۀ عدالت مایکل والزر در پرتو تفسیر متن-زمینه محور
نویسنده:
محمدعلی توانا, سید عبدالله هاشمی اصل
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عدالت به‌عنوان یکی از نیازهای جامعۀ بشری، در عرصۀ فلسفۀ سیاسی همیشه مورد مداقه بوده است؛ در اواخر قرن بیستم مایکل والزر در مقابل کتاب نظریه‌های عدالت جان رالز، کتاب قلمروهای عدالت را به نگارش درآورد. وی با رویکرد زمینه‌محورانۀ خود، تفسیری نسبی‌گرا و کثرت‌گرا از عدالت توزیعی به‌دست می­دهد که نحوۀ توزیع مواهب اجتماعی در آن براساس فهم مشترک اعضای جوامع سامان می‌یابد. والزر عدالت توزیعی خود را بر پایۀ دو اصل 1. برابری ساده و 2. برابری پیچیده صورت‌بندی می‌کند؛ چه اینکه از منظر والزر هنجارهای اخلاقی (فربه و نحیف) شالودۀ اصول عدالت وی را پی‌ریزی می‌کنند. مقالۀ حاضر می‌کوشد تا ضمن بهره از سنت فکری جامعه­گرایانه به‌عنوان چارچوب نظری، به خوانش انتقادی نظریۀ عدالت والزر، بپردازد. جامعه­گرایی سنتی فکری است که با چاشنی انتقاد از اصول لیبرالیسم به بازسازی آن می‌اندیشد. به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین نقطۀ قوت نظریۀ عدالت والزر رد جهانشمول‌گرایی حاکم بر نظریۀ عدالت لیبرالی و مهم‌ترین ضعف آن نیز تکیه بر هنجارهای اخلاقی فربه‌ای است که نمی‌تواند تعارضات اخلاقی میان جوامع را حل کند. این مهم زمینۀ نسبی‌گرایی رادیکال در تعریف عدالت را در پی دارد.
صفحات :
از صفحه 333 تا 349
مقایسه حکومت اقتدارگرا و جایگاه مردم در آن در اندیشه «امام محمد غزالی» و «توماس هابز»
نویسنده:
محمدعلی توانا، فرزاد آذرکمند
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی نظریه امام محمد غزالی و توماس هابز درباره حکومت اقتدارگرا پرداخته است. به نظر می رسد هر دو متفکر، نظریه حکومت اقتدارگرایی خود را بر اساس طبیعت و سرشت انسان پایه ریزی می کنند. غزالی با توجه به صفات چهارگانه انسان سعی دارد تا انسانی الهی تربیت کند که تحت حاکمیت حاکم الهی به کنش منفعلانه مبادرت نماید. در مقابل، هابز معتقد است که انسان ها سرشتی جنگجو و قدرت طلب دارند و در وضعیت اولیه و طبیعی بشر، جنگ همه علیه همه در جریان بوده است و انسان ها به حکم عقل، درصدد رهایی از این وضعیت هستند و بنابراین با دوراندیشی خود به تاسیس حکومتی مقتدر حکم داده اند. به نظر می رسد مساله هر دو متفکر تا حدود زیادی یکسان است، اما شیوه پردازش آنان به مساله متفاوت است. بدین معنا که هر دو متفکر در دوره ای پرآشوب زندگی می کردند و نیاز به امنیت سبب می شود هر دو به حکومت اقتدارگرا متوسل شوند. از سویی دیگر، هر دو متفکر برای مردم نقش انفعالی قائل هستند؛ هر چند شیوه استدلال غزالی، شرعی و هابز، عقلی است. ضمن اینکه به نظر می رسد نظریه عقلانی هابز - با پذیرش امکان شورش- راه را برای فراتر رفتن از حکومت اقتدارگرا باز می گذارد، در حالی که نظریه شرعی غزالی به بازتولید گونه ای حکومت اقتدارگرا می انجامد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 76
نظریه انتقادی یورگن هابرماس: نمونه ای از تفکر میان رشته ای در عصر حاضر
نویسنده:
محمدعلی توانا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یورگن هابرماس از جمله متفکرین مکتب انتقادی است که به سختی می توان وی را به یک حوزه معرفتی خاص محدود و مقید نمود. با تفحص در آثار وی آشکار می شود که وی همزمان به چند حوزه معرفتی متفاوت از جمله فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و زبان شناسی تعلق دارد. هابرماس برای حل معضلات بشر امروزین چندین رشته علمی را در هم بیامیزد که حاصل آن نظریه خویشتن نگری (تامل بر خویشتن) و نظریه کنش ارتباطی است. در هر دو نظریه تلفیقی از دانش های مختلف مشاهده می شود. از این رو، می توان تفکر میان رشته ای را یکی از شاخصه های اصلی نظریه انتقادی یورگن هابرماس برای رهایی جامعه مدرن از سیطره قدرت و ثروت دانست. بر همین اساس، متن حاضر می کوشد هم خاستگاههای معرفتی متفاوت تفکرهابرماس (فلسفه ذهن، فلسفه تاریخ، فلسفه انتقادی، جامعه شناسی معرفت، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی کارکردگرای ساختاری، اقتصاد سیاسی، روان کاوی، روان شناسی رشد و زبان شناسی) را نشان دهد و هم نحوه تلفیق آنها در نظریه ای منسجم و بدیع را تبیین نماید. به بیان صریح تر، مقاله حاضر متون اصلی هابرماس را مورد واکاوی قرار می دهد تا نخست منابع الهام بخش وی را مشخص سازد و آنگاه نحوه ترکیب و تلفیق حوزه های معرفت متفاوت در نظریه انتقادی بازتابی(در دوره اول) و نظریه انتقادی کنش ارتباطی (در دوره دوم) را نشان دهد.
سیاست چندفرهنگی و تعلیم و تربیت ارزش ها؛ آموزش ارزش های اسلامی در دنیای چندفرهنگی
نویسنده:
محمدعلی توانا,آریس داوودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در حالی که جهان حاضر، روزبه روز درهم تنیده تر می گردد و فرهنگ های چندگانه شکل می گیرد، سیاست های چندفرهنگ گرایی به عنوان راه حلی برای مسائل تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی مورد توجه جدی تر قرار گرفته است و تغییراتی را در سیاست های تعلیم و تربیت ایجاد نموده است. به عبارت دیگر، وضعیت چندفرهنگ گرایی حاضر، سیاست های تعلیم و تربیتی خاص خود را می طلبد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر این است که از یک سو، وضعیت چندفرهنگ گرایی زمینه را برای رونق تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی فراهم آورده است و از سوی دیگر، ارزش های اسلامی قابلیت سازگاری با چنین وضعیتی را دارا هستند. این مقاله پس از توصیف وضعیت چندفرهنگی، رابطه آن را با تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی بررسی و در نهایت ظرفیت های سنت اسلامی برای مواجهه با چنین وضعیتی و عرضه ارزش های اسلامی، به ویژه تعلیم و تربیت ارزش ها را آشکار می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 18