جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
نظریه کیاس در ژنومرفولوژی
نویسنده:
رامشت محمدحسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سه دهه اخیر را باید دهه های تجدید نظر در مبانی معرفت شناسی علمی تلقی کرد. انتشار نظریة عمومی سیستم ها در سال 1972 یعنی یکسال بعد از مرگ لودیگ فون برتالنفی، طرح منطق فازی توسط زاده و تبیین نظریه Chaos در سال 1986 توسط هریسون و بیسواس، پایه های خدشه ناپذیر بودن تفکر علمی را فرو ریخت. بدون تردید غایت گرائی و عدم الزام علیت در نظریه سیستم ها، مردود دانستن منطق علمی (Scientific logic) در تبیین بسیاری از پدیده های چند ارزشی در منطق فازی(Fuzzy Logic)  و پیروی نکردن بسیاری از رفتارها و رخدادها از نظم علمی در نظریه Chaos بیان یک واقعیت از جهان مارا بر ملا کرد و آن عدم کارآیی معرفت شناسی علمی در تحلیل رفتار و مکانیسم همه پدیده هاست. (رامشت 1376 و 1378) مروری گذرا بر سیر تاریخی نظریه های فوق نشان می دهد، مخالفت ها و تمسخرهای علمی مابانه با این گونه عقاید، مانع از گسترش و نظریه پردازی در این مقولات نگردیده زیرا پیچیدگی سیستم های محیطی و انسانی امروز و نیاز انسان به حل مشکلات و معضلات، تمسک به چنین نظریه پردازی هائی را احساس کرده است. تلاش محققین در معرفت شناسی علمی برای نظم بخشیدن به رخدادها بیشتر بدان خاطر صورت گرفته که تب پیش بینی بشر در حدوث وقایع و رفتارها را فرونشاند و تئوریChaos  دقیقا به این نکته اشاره دارد که این تلاش اگرچه در بسیاری از موارد نتیجه بخش بوده است ولی همه رخدادها و رفتارها وقوعشان تابع نظم علمی نیست و اگرچه می توان به پیش بینی آن ها نیز مبادرت کرد ولی پیش بینی های خطی نمی تواند راه حل مناسبی در این موارد به شمار آید.
صفحات :
از صفحه 59 تا 86
دریاچه های دوران چهارم بستر تبلور و گسترش مدنیت در ایران
نویسنده:
رامشت محمدحسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دیدگاه های تکاملی چه در علوم اجتماعی و چه در علوم دیگر همواره سعی نموده اند، سیر تکوین خاصی را برای بروز پدیده ها ترسیم نمایند. در مقابل، کاتاستروفیست ها همواره بر نوعی تغییر تاکید دارند که به جای ترسیم یک سیر تکوینی، نوعی تناوب و تکرار را در بروز پدیده ها حاکم میدانند (رژه کک 1370). انتخاب این دیدگاه ها توسط یک محقق، در نحوه تفسیر واقعیت ها تاثیر فراوان دارد.از چندی پیش باستان شناسان بخوبی در یافتند که بررسی های اقلیم شناسی دیرینه و ژئومرفولوژی محیط های طبیعی می توانند در برداشتی واقع بینانه تر از وقایع گذشته، آنها را یاری دهد و همین احساس سبب شده است که رشته جدیدی بنام زمین باستان شناسی (Geoarcheology) در دهه های اخیر، پایه گذاری شود.اطلاعات مربوط به بستر های زیستی، مدنیت ها وتاثیراتی که تغییرات اقلیمی وطبیعی در نـوع معیشت، نحوه زندگی، جابجایی و مهاجرت ها، انقطاع یا ظهور حیاتی گونه ها داشته، نه تنها بسیاری از واقعیت های مورد توجه باستان شناسان را توضیح داده است که گاه، پارهای ازانگاشته های قطعی در مورد سیر تکوین جوامع رانیز، به تجدیدنظر جدی طلبیده است.اطلاعات زمین باستان شناسی، به خوبی بر این واقعیت تاکید دارد که بستر ظهور مدنیت ها در همه نقاط یکسان نبوده است وبر اساس عوامل محیطی، تبلور این کانون ها از پدیده های خاص طبیعی تبعیت نموده است. برای مثال در بسیاری از نقاط، رود خانه ها بستر بروز مدنیت و در پاره ای از مناطق، سواحل و در بعضی موارد عملکرد یخچالها و در ایران بصورت عام دریاچه های دوران چهارم چنین نقشی را دررشد وتبلورکانونهای جمعیتی ومدنی بعهده داشته اند.در این مقاله، به استناد شواهد ژئومرفیک وتکیه بر شواهد تاریخی وباستـان شناسی، سعی شده نقشی را که بستر دریاچه های دوران چهارم در تبلور کانونهای جمعیتی ایران و رشد آنها داشته روشن سازد وگستره ایران را بر اساس اهمیتی که شاخص ها و مولفه های طبیعی در ایجاد انعقاد نطفه یا گسترش این کانونهای مدنی داشته، طبقه بندی نماید.
صفحات :
از صفحه 13 تا 38
تحلیل مجازی فرم و فرآیند در نقشه های توپوگرافی میان مقیاس
نویسنده:
نوجوان محمدرضا, رامشت محمدحسین, انتشاری زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در مطالعات جغرافیایی یکی از دغدغه های اصلی زمین ریخت شناسان دست یابی به تحلیل هایی است که در چهارچوب فرم اراضی و فرآیندهای ژئومرفیک تبیین پذیر باشد. این مساله بدون بررسی های میدانی و مشاهدات مستقیم بویژه در مورد پدیده های کوچک مقیاس امکان پذیر نبوده و کارهای دورکاوی تصویری اگرچه تا حدودی می تواند در حل این مشکل کمک نماید، ولی استفاده توپوگرافی نیست. از تصاویر و در دسترس بودن آن ها به سهولت دسترسی نقشه های 1/50000 این مقاله که حاصل اجرای یک طرح پژوهشی در دانشگاه آزاد است به شرح روشی پرداخته که با مطالعه و تجزیه و تحلیل فرم خطوط میزان منحنی در نقشه های توپوگرافی سعی در تبیین فرم ها و فرآیندهای ژئومرفیک بوجود آورنده آن داشته و نسبت به تبیین اصول و مبانی می پردازد که بر اساس ارزیابی شکل (فرم) خطوط میزان منحنی در نقشه های توپوگرافی استوار است. برای دست یابی به چنین اصولی با ارزیابی سی منطقه در بررسی های صحرایی و تحلیل، بازشناسی، طبقه بندی فرم اراضی و خطوط میزان منحنی و نحوه ارتباط فرم اراضی و تیپ میزان منحنی ها و جنس و سیستم های شکل زا در چهارچوب یک متد قیاسی تجربی به چنین عملی مبادرت گردیده است. مهمترین نتیجه بدست آمده در این بررسی ها نشان می دهد که فرم خطوط میزان منحنی در نقشه های توپوگرافی جلوه گر و نمایشگر محتوای مکانی است، بدین معنی که با اتکا اصول موضوع خاصی می توان بدون در اختیار داشتن اطلاعات زمین شناسی با تجزیه و تحلیل شکل شناسی خطوط میزان منحنی در نقشه های توپوگرافی به فرم و فرآیند و همچنین جنس رسوبات و سنگ های یک منطقه با دقت بالایی، پی برد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 142
مواریث یخچالی در حوضه صفاشهر – استان فارس
نویسنده:
معیری مسعود, رامشت محمدحسین, تقوایی مسعود, تقی زاده محمدمهدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
ارزیابی مدارک یخچال شناسی ایران بر اساس تجربیات بوبک، درش، هاگه درن، کوهله، شوایتزر و دیگران بیانگر این نکته است که پایه تحلیلی این محققین بیشتر بر مبنای شناسایی خط برف دایمی و مناطق تحت استیلای یخچال های فعلی قرار گرفته و بخصوص برای نواحی مرکزی ایران با وجود برف مرز دایم نزدیک به 5000 متر و عدم وجود ارتفاعات بالاتر از این حد، تصور حضور یخچالهای دایمی حتی در طی دوران یخبندان چندان مورد پذیرش قرار نگرفته است. لیکن نکته اخیر هرگز به معنای عدم حضور مواریث حاصل از رفتارهای یخچالی گذشته در مناطق فوق نمی باشد. بنابراین جهت آزمون فرضیه تحقیق بر مبنای شکل گیری اشکال ژئومورفیک حاصل از عملکرد یخچالهای کواترنر در ایران مرکزی، حوضفه صفاشهر با ارتفاع متوسط 2447 متر از سطح دریا به عنوان یکی از مناطقی که تا قبل از پژوهش اخیر کمتر امکان آن می رفت که مورفولوژی حاصل از یخ و یخچال را تجربه کرده باشد، انتخاب گردید. بر اساس این پژوهش، ارزیابی پالئوکلیمای منطقه به روش رایت و تهیه نقشه های هم دما و هم بارش گذشته و مقایسه آن با شرایط حال حاضر نشان می دهد که حوضه صفاشهر در پیشینه اقلیمی خود نه تنها دو برابر میزان فعلی بارش دریافت می کرده، بلکه دمای آن نیز 8 درجه سانتی گراد کمتر از متوسط فعلی بوده است. بنابراین در آخرین فاز یخبندان کواترنر تمامی شرایط لازم برای تدارک یخ و برف کافی جهت فرمسازی توسط حرکات یخ در منطقه وجود داشته است. آثار گسترده ای از عوارض ژئومورفیک یخچالی نظیر 94 سیرک با ابعاد مختلف، دره های U شکل، مورنهای جانبی و سطوح موجدار همراه با تجزیه و تحلیل های رسوبی، ضمن تایید نتایج حاصل از تحلیل اقلیم گذشته و کاربرد روش رایت، ثابت می کند که حوضه صفاشهر در عصر یخبندان کاملا تحت نفوذ گسترده یخ و یخچال بوده است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 130
  • تعداد رکورد ها : 4