جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی اباضیه عمان در دوران معاصر (عصر سلطان قابوس)
نویسنده:
سید جلال رضوی مهر ، رمضان محمدی ، محمد شجاعیان ، عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اباضیه از مذاهب پویای معاصر در جهان امروز است که توانسته است تا عصر حاضر ظهور و بروز داشته باشد. عمان پایتخت مذهب اباضیه سابقه‌ای کهن دارد. شخصیت‌های سیاسی و مذهبی فعال در این کشور، جزء رهبران ملی و مذهبی مردم عمان هستند. اباضیه در عصر حاضر با توجه به شرایطی که برای آنها فراهم شد، توانستند پایه‌های خود را در ابعاد مختلف به‌ویژه سیاسی و اجتماعی استحکام ببخشد و این موفقیت مرهون سلطان قابوس است. سلطان قابوس حاکم و پادشاه این کشور و از شخصیت‌های مهم اباضیه در دنیای معاصر بود و از همان روزهای آغازین حکومت خود اقدام‌های لازم برای خروج عمان از انزوا را بعد از سال‌ها انجام داد؛ به گونه‌ای که از ابتدای قدرت درصدد مدرن‌سازی نظام حکومت و سبک زندگی مردم با ملاحظه دین‌داری و رسومات محلی برآمد و تمام برنامه‌های اجتماعی و سیاسی خود را با عنوان برنامه‌های پنج‌ساله به اجرا گذاشت. همچنین با شعار «مخالفت با مصادره فکر» سعی بر جذب مخالفین خود برآمد؛ اما پرسش این است که چگونه این مذهب در جهان معاصر توانسته است با وجود اندک‌بودن پیروان، خود را حفظ نماید؟ اوضاع اجتماعی و سیاسی اباضیه در دوران معاصر چگونه است؟ رموز موفقیت اباضیه چیست؟ در این مقاله با استفاده از منابع، این مذهب از بُعد اجتماعی و سیاسی در عصر حاضر (سلطان قابوس) بررسی شده است و به پرسش‌های فوق پاسخ داده شده است. درنهایت این نتیجه به دست آمد که سلطان قابوس توانست هم مخالفین داخلی را مطیع حکومت کند و هم در زمینه بین‌المللی عمان و اباضیه را در سطح جهان در جایگاه مذهبی پویا معرفی کند و نهادهای دینی، اعتقادی و فقهی آن را به جهان عرضه بدارد. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه‌ای اوضاع سیاسی و اجتماعی اباضیه را در عصر سلطان قابوس بررسی و تحلیل کرده است.
صفحات :
از صفحه 265 تا 290
تقابل علی(ع) و معاویه در روایت های عثمانیه و ابن تیمیه: مطالعه ای مقایسه ای
نویسنده:
سید علی خیرخواه علوی ، نعمت الله صفری فروشانی ، عبداله فرهی ، عثمان یوسفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ظهور اندیشه عثمانیه و نفوذ و گسترش آن در همه دانش­ های اسلامی از جمله تاریخ به ­­شکل ­گیری مکتب تاریخ ­نگاری عثمانیه انجامید. ابن ­تیمیه عالم سنی سده هفتمی یکی از متأثران از اندیشه و مکتب عثمانیه بود که البته درباره شماری از رویدادهای تاریخ صدر اسلام صاحب دیدگاه ­های خاص خود است. این مقاله که با روش مقایسه­ ای نگاشته شده، به ­دنبال آن است که با استقصای موارد تمایز و تشابه میان تاریخ‌نگاری عثمانیه و ابن‌تیمیه در موضوع تقابل علی(ع) و معاویه، به شناخت عمیق‌تر از گرایش‌های آنان دست یابد. نتایج حاصل از این مقایسه، نشان داد که مورخان متمایل به مکتب عثمانیه کوشیدند تا با تحریف در برخی از گزارش ­ها، تصویری غیرواقعی از تقابل علی(ع) و معاویه برای مخاطبان خویش ارائه دهند؛ ابن ­تیمیه نیز در موارد زیادی در مواجهه با گزارش­ های تاریخی همسو با این مورخان است. با این همه در برخی موارد همچون نقش علی(ع) در فتنه عثمان، رویکردی متعارض با مبانی تاریخی مورخان عثمانیه اتخاذ کرد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 53
تاریخ‌نگاری نو، در مصر
نویسنده:
مصطفی عبدالغنی,عبدالله فرهی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دکتر مصطفی عبدالغنی در این نوشتار به نقل از دکتر عبدالخالق‌لاشین وضع تاریخ‏نگاری مصر را در این روزگار، در سه دوره برمی‌رسد. دوره نخست (1835-1919) با ظهور رفاعةالطهطاوی و شاگردان وی آغاز می‏شود. دوره دوم (1919-1960) را با آمدن «مورخ متخصص و حرفه‏ای»، از دوره پیشین می‌توان بازشناخت و دوره سوم، هنگامه گسترش شتابنده علوم و تأثیرگذاری آنها در یک‌دیگر است.
علی(ع) و خلافت وی از نگاه مورخان مکتب تاریخ نگاری عثمانیه
نویسنده:
سید علی خیرخواه علوی ، نعمت الله صفری فروشانی ، عثمان یوسفی ، عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فراگیری تفکر عثمانیه به‌عنوان خونخواهان عثمان و تأثیرگذاری این تفکر در شاخه‌های مختلف علوم و شکل‌گیری «مکتب تاریخ‌نگاری عثمانیه»، مسئله‌ای در خور توجه می‌باشد. از آنجا که تقابل با علی(ع) و اعتقاد به عدم مشروعیت خلافت وی در تفکر عثمانیه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اصول این تفکر، پذیرفته شده است، شناخت نوع رویکرد تاریخ‌نگاران این مکتب در ترسیم شخصیت آن حضرت و چگونگی تصویرسازی آنان از حوادث دوران حکومت ایشان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پژوهش پیش‌رو با روش توصیفی تحلیلی، می‌کوشد تا گونه‌ نگاه تاریخ‌نگاران این مکتب نسبت به علی(ع) و حوادث دوران خلافت وی را بررسی و تحلیل نماید. بر اساس یافته‌های پژوهش، تاریخ‌نگاران این مکتب همسو با سیاست‌های حاکمان و حامیان اموی خویش، تلاش کردند تا با جعل و تحریف در برخی از گزارش‌ها، تصویری متفاوت و غیرواقعی از شخصیت علی(ع) و حوادث دوران خلافت وی برای مخاطبان خویش ارائه دهند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 73
نقد و بررسی انحطاط تمدن اسلامی از دیدگاه محمد ارکون و حسن حنفی
نویسنده:
مجید منهاجی؛ استاد راهنما: محمد حسین مختاری؛ استاد مشاور: غلام رضا ظریفیان؛ استاد مشاور: عبدالله فرهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دهه‌ پنجاه قرن بیستم میلادی اندیشمندان مسلمان تلاش‌های فزاینده‌ای برای بازیابی هویت خویش و بازگشت به دوران طلایی تمدن اسلامی انجام داده‌اند. بنابراین، بحث چگونگی و سیر انحطاط تمدن اسلامی به مباحث کلیدی تبدیل شد و تئوری‌ها و خوانش‌های مختلف از سوی اندیشمندان پدیدار شد. آنها به‌دنبال واکاوی عوامل انحطاط و بیان راهکارهایی برای برون‌رفت از آن بودند؛ ازجمله این متفکران می‌توان به محمد ارکون الجزایری و حسن حنفی مصری اشاره کرد. روش تحقیق این رساله توصیفی-تحلیلی است، که به بررسی انحطاط تمدن اسلامی از منظر محمد ارکون و حسن حنفی می‌پردازد. ارکون و حنفی به بررسی و نقد انحطاط تمدن اسلامی پرداختند و از نقد سنت اسلامی، تمدن غربی و مدرنیته در راستای ارائه راهکارهایی برای برون‌رفت از انحطاط بهره برده‌اند. پروژه‌های آنها با دو گفتمان متفاوت؛ اما دارای اشتراکات و افتراقات متعددی است. می‌توان گفت به نوعی معرفت‌شناسی تاریخی است و با عبور از شیوه روایی، قرائت متون، بررسی سنت و مولفه‌های منحصر به فرد در آموزه‌های اسلامی به بررسی راه‌های برون‌رفت از انحطاط پرداخته‌اند. پرسش‌های اصلی این پژوهش عبارتنداز: دیدگاه محمد ارکون و حسن حنفی درباره انحطاط تمدن اسلامی چیست؟ ارکون و حنفی چه راهکارهایی در قبال برون‌رفت از انحطاط تمدن اسلامی ارائه کرده‌اند؟ مهم‌ترین رویکردهای کاربردی ارکون و حنفی برای بررسی پدیده انحطاط تمدن اسلامی چیست؟ یافته‌ها: ارکون و حنفی، سنت اسلامی-عربی را به‌عنوان امری غیرقابل انکار و گسست‌ناپذیر از جهان اسلام-عرب می‌پندارند و معتقدند که ریشه انحطاط در سنت نهفته است؛ آنها با کاربست و تاثیرپذیری از رویکردها و مکاتب غربی همچون پدیدارشناسی هوسرلی، دیرینه‌شناسی فوکویی، تاریخی‌گری و...، در مطالعه پدیده انحطاط، قائل به بهره‌گیری از اندیشه‌های غربی در راستای نقد تمدن اسلامی هستند. راه‌کارهای ارکون و حنفی از کانال طرح‌واره‌های آنها یعنی «نقد عقل اسلامی»، «اسلام‌شناسی کاربردی»، «بازسازی سنت» و «غرب‌شناسی» می-گذرد. در این ارتباط به نظر می‌رسد که پروژه اسلام‌شناسی کاربردی، نقد عقل اسلامی، بازسازی سنت، غرب-شناسی (شرق‌شناسی وارونه) مهم‌ترین راهکارهای برون‌رفت از انحطاط تمدن اسلامی ارکون و حنفی به‌شمار می‌رود. همچنین از میان تاثیرگذارترین رویکرد بر مبانی فکری آنها محسوب می‌شود. از میان همه رویکردهای کاربردی ارکون و حنفی در زمینه بررسی انحطاط، رویکرد پدیدارشناسی هوسرلی و شرق‌شناسی، نمود بسیاری در اندیشه‌ها و پروژه‌های آنها دارند.
ویژگی‌های جامعه مکه در عصر بعثت و راز تحول آن از منظر قرآن کریم
نویسنده:
پدیدآور: حسین خاوری ؛ استاد راهنما: عاطفه زرسازان ؛ استاد مشاور: عبداللّه فرّهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
توجه قرآن به جامعه، روابط، مسائل اجتماعی، دعوت به مطالعه جوامع، بیان سنت‌ها و تاریخ آن‌ها را می‌توان در آیات فراوانی با تعابیر مختلفی مشاهده کرد. اهمیت این موضوع بدان حدّ است که بیشتر آیات قرآن کریم، یا احکام اجتماعی را بیان می‌کنند، یا نتیجه آن‌ها پیوندی محکم با روابط اجتماعی انسان‌ها دارد. در همین راستا سور مکّی قرآن کریم، جامعه جاهلی عصر بعثت را در سه حوزه عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی تقسیم می‌کند که این جامعه به دلیل دور بودن از پیامبران و غوطه‌ورشدن در خرافات و عقاید باطله، به پرستش بت‌ها و پرستش جنیان و عبادت اجرام آسمانی به دلیل اعتقاد به نقش داشتن آن‌ها در تغییر وضعیت زندگی شان، روی آورده بودکه در نتیجه، این طرز نگرش، انکار زنده شدن بعد از مرگ را با خود به همراه داشت. همچنین دور ماندن از کتاب و فرهنگ و ادیان الهی، جامعه مکه عصر بعثت را به باتلاق رذایل اخلاقی از قبیل «تعصب بیجا نسبت به زبان و عقیده، خشونت نسبت به زیردستان (کشتن فرزندان، عدم اکرام یتیم و بردگان)، تکبر در مقابل هم‌نوع، بخل و تفاخر» کشانیده بود. لذا این جامعه با فرورفتن در جهالت و پیروی از عقاید نادرست وگسترش اخلاق ناسالم در آن، برخی از ارزش‌های اجتماعی خویش را از دست داده و به «رباخواری، سحر وکهانت، کم‌فروشی وخون خواهی ناحق» روی آورده بود، اگرچه در کل «شعر و شاعری» را می‌توان به‌عنوان رشد یک جامعه درنظر گرفت اما به دلیل کاربرد آن در امور مذموم و فخرفروشی قبیلگی، این نگرش را در جامعه مکه نمی‌توان تأیید کرد. بعثت حضرت رسول اکرم (ص) با ارائه شریعتی نوینی که از شهر مکه آغاز یافت، توانست تغییرات گسترده‌ای را در حیات عقیدتی، حیات اخلاقی و حیات اجتماعی مردم آن جامعه پدید آورد که پیامبر اکرم (ص) طبق آیات قرآن در راستای رشد جامعه جاهلی و تحول آن به جامعه الهی، اقداماتی را در سه بخش ذیل به انجام رساند؛ که «تغییر بینش و نگرش نسبت به مبدأ و معاد» را با «بیان ناتوانی و عجز آلهه و اصنام، تفکر در آسمان‌ها و زمین و وجود مبدأ واحد» در بخش مبدأ، مطرح کرده و در حوزه معاد چون؛ «پاسخ‌گویی به شبهات با آیات علم و قدرت خدا؛ بیان براهین حکمت و عدل؛ و پدیده‌های مشابه معاد مانند رویش گیاهان و ..» را در دستور کار خویش قرارداد. در بُعد رعایت موازین اخلاقی چون «رعایت حقوق والدین، ادای امانات، دعوت به صبر و توکل، رعایت اعتدال و دستور به عدل و احسان» را مورد تأکید قرارداده و در سومین قسمت از اقدامات خویش که در حوزه احکام شرعی قرار می‌گیرد؛ «اقامه نماز، انفاق کردن، تغذیه حلال، داشتن خلوص و عدم ریا در عبادات و معرفی حرمت‌ها» را تأسیس کرد. همچنین پیامبر اکرم (ص) برای تأدیب قوم خود به آداب الهی، از روش‌ها و ابزارهای مختلف دعوت، همچون «روش الگویی، ایجاد زمینه برای تفکر و تعقل، ذکر دلیل برای امور، مقایسه، تمثیل، خطابه، نمایش و قصه‌گویی»، متناسب با روحیه افراد و شرایط مکان و زمان بهره می‌جستند که گاهی موعظه و نصحیت و گاهی نیز مجادله و مناظره و یا استفاده از تشویق و تنذیر از بهترین روش‌های هدایتی آن حضرت بوده است.
جهان‌شناسی ابویوسف یعقوب بن اسحاق کِندی
نویسنده:
رسول جعفریان , ایرج نیک سرشت , عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کِندی نخستین محصول مهمّ دوران گذار از کلام به فلسفه بود که با اتّکا به آثار مکتب ارسطویی تلاش کرد جهان­شناسی قابل دفاعی در برابر اندیشه­های وارداتی به عالَم اسلام عرضه کند. او فلسفه­ی اولی را اشرف علوم به­شمار می­آورد و علوم مبتنی بر برهان را مفید یقین می­دانست.کِندیبا بهره­گیری از مفهوم «ابداع» در تبیین آغاز آفرینش، به نظریّه­ی خلق از عدم، تناهی حرکت، متناهی بودن زمان و مکان و در نتیجه، حدوث عالَم و ماسوی الله اعتقاد داشت. به باور وی، دو نوع حرکت انتقالی وجود داشت: دَوَرانی و مستقیم؛ او حرکت افلاک را از نوع اوّل و حرکت عناصر اربعه را از نوع دوّم می­دانست. نظریّه­ی عناصر چهارگانه در منظومه­ی فکری کِندی، به­ویژه در میان علوم طبیعی، از جایگاه خاصی برخوردار بود.این نظریّه نه­تنها در علوم طبیعیاز محوریّت خاصّی برخوردار بود، بلکه کِندی حتّی سعی کرد آن را به علوم تعلیمی هم تسرّی دهد و میان این عناصر و موسیقی هم ارتباط برقرار کند. او همین محوریّت عناصر و ویژگی­های آنها را در نورشناسی هم حفظ کرد و وجود عنصر غیرشفّاف و کدر خاک را موجب وجود رنگ­های مختلف در عالَم طبیعت دانست. او تمایل عناصر از خاک و آب گرفته تا جرم اقصی را به کره (کامل­ترین شکل) می­دانست و جهان را کروی­شکل تصوّر می­کرد که کره­ی زمین در وسط آن جای داشت، فلک ثوابت در این کیهان­شناسی آخرین افلاک بود و ورای آن هیچ چیز وجود نداشت.
صفحات :
از صفحه 17 تا 40
جهان شناسی محمد بن زکريای رازی
نویسنده:
ايرج نيک سرشت، رسول جعفريان، عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رازي در جستجوي گوهر هستي با گرايشي پيشيني انگار به جواهر پنجگانه باري (خالق)، نفس ناطقه، هيولا (ماده)، زمان مطلق (دهر) و مکان مطلق (خلاء) اعتقاد داشت. او در تبيين فرايند خلقت بواسطه چهار قديم در کنار خداوند، با پيش کشيدن نقش جهل نفس در تمايل به ماده تعلق اراده الهي را بر امر خلقت توجيه نمود و اثبات کرد که آفرينش جهان به اراده است نه به طبع. به باور وي، اين تنها انسان است که ميتواند بمدد فلسفه باواسطة عقل دوباره نفس را از آلام و آفات ماده رهايي بخشد و به سعادت و فلاح بازرساند؛ ولي با اين تفاوت که ديگر نفس به ماده ميلي پيدا نخواهد کرد. رازي قائل به امکان فساد و تغيير در اجسام و درنتيجه، جهان خلقت بود؛ حتي اگر اين جسم گوهري زميني يا گوهري فلکي باشد. او اجسام را متشکل از دو جوهر هيولا و خلاء ميشمرد و معتقد بود که جواهر داراي حجم و ازلي هستند. بر همين اساس، وي به ترکيب و بي¬نهايت بودن ذرات باور داشت و منكر ابداع و خلق از عدم بود. کيفيات عناصر اربعه و افلاک سماوي از قبيل سبکي و سنگيني، روشني و تاريکي، نرمي و سفتي و مانند آن هم از نگاه وي، ناشي از ميزان حجم و شمار اجزاء خلائي بود که در ميان جواهر هيولا نفوذ ميكرد. در ضمن، او به مرکزيت و سکونت زمين اعتقاد داشت و فلک و بتبع آن خورشيد و ديگر کواکب را بواسطة توازن اجزاء هيولا و خلاء درون آنها داراي حرکتي دوراني ميدانست. رازي جهان را حادث و وجود جهانهايي ديگر را هم ممکن ميشمرد. او خلاء و ملاء را در قالب مفهوم مکان کلي بيکرانه يي که وابسته به جهان نيست، توضيح ميداد و وراي آن را هم فضا معرفي ميكرد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 102
«سوفسطائیون» و شکاکان مسلمان
نویسنده:
عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شکّ یکی از مهمترین محصولات دوره گذار بود که در قلمرو مسلمانان بشکل جنبشی فکری با عنوان سوفسطائیان ظهور یافت. «سوفسطائیون» یا بعبارت دیگر، شکّاکان مسلمان با پیشگامی فردی بنام صالح بن عبدالقدّوس، گروهی بودند بزعم شماری از متکلّمان مسلمان متشکّل از «عنادیه»، «عندیه» و «لاادریه» که همچون سوفیستها و شکاکان یونان و هند، نه بعنوان یک مکتب که بیشتر بعنوان یک جنبش یا یک جریان فکری در درون تمدن مسلمانان ظهور یافتند. آنها نه تنها برای «ذهن» که برای «عین» هم حقیقت و اصالتی قائل نبودند و چیزها در نظر ایشان تنها از وجودی خیالی، وهمی و حدسی برخوردار بود. برخورد قاطعانه متکلمان، بویژه معتزلیها، فلاسفه طبیعی و منطقی و متفکران صوفی مسلک برجسته‌یی همچون غزالی با این جریان موجب شد که این گروه بسرعت از بین برود و نام چندانی از آثار و پیروان این جریان فکری در تاریخ باقی نماند. البته شکاکان مسلمان هم با ایجاد تردید نسبت به معارف مأخوذ از «حسیات» و «عقلیات» در جلب توجه اندیشمندان مسلمان به معرفت حضوری بجای حصولی و گرایش آنها به عرفان و تصوف بجای علم و فلسفه بی تأثیر نبودند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 56
نمودارهای جهان نگارانه در اسلام
نویسنده:
احمد قره مصطفی,عبدالله فرهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نویسنده در ابتدا اشاره ای به بحث مهم جهان شناسی در اسلام نموده و آن را از منظر دو منبع مهم اسلام یعنی قرآن و سنت، به شکلی مختصر مورد واکاوی قرار داده، و در ادامه به شناخت نمودارهای جهان نگارانه در اسلام، با توجه به سه سنت فکری فلسفی علمی، گنوسی و عرفانی پرداخته است. نویسنده رشد و تبلور گرایشهای کلامی را در عدم به وجود آمدن یک سنت مجزای مبتنی بر تأملات جهان شناسانه دینی در اسلام مؤثر دانسته و به تأثیر یونان، هند و ایران در ظهور این سه سنت فکری اشاره کرده است؛ از جمله مهم ترین مواد تأثیرگذار بر شکل گیری نمودارهای جهان نگارانه در درون این سه سنت فکری، می توان به تأثیر جهان شناسیهای ارسطویی و بطلمیوسی بر نظامهای کلامی و فلسفی، نظام هفت اقلیم بر جغرافیای اسلامی و آموزه های نوافلاطونی بر حکمت گنوسی و عرفانی اشاره کرد. در ضمن، این نمودارهای جهان نگارانه نیز شامل طرحهایی درهم تنیده از افلاک سیاره ای، افلاک تحت قمر عناصر چهارگانه، بروج دوازده گانه، جهات اصلی چهارگانه، جهان معدنی و حتی اعضای اصلی بدن انسان می شدند. نویسنده با توجه به گستره وسیع نمودارهای جهان نگارانه در نُسَخ خطی برجای مانده، دست به گزینش زده و تنها شماری از این نمودارها را براساس سه سنت مذکور، مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. این نمودارها متعلّق و یا منتسب به علما و دانشمندانی از هردو مذهب شیعه و سنی و با مشربهای فکری متنوّع هستند که از جمله این شخصیتها می توان به این افراد اشاره کرد: جابر بن حیّان، اخوان الصفا، ابویعقوب سجستانی، ابوریحان بیرونی، ناصرخسرو، حامدی، حمیدالدین کرمانی، ابن عربی، سید حیدر آملی و ابراهیم حقّی.
  • تعداد رکورد ها : 12