جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
این‌همانی چیست؟ نظریه ویتگنشتاین درباره گزاره‌های این‌همانی
نویسنده:
موسی دیباج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اهمیت گزاره‏‌های این‌‏همانی در منطق ویتگنشتاین بیش از هرگونه گزاره دیگری اعم از بسیط یا معین است. گزاره‌‏های این‏‌همانی است که از طریق آن می‌‏توانیم به عینیت و یگانگی ماهوی جهان آگاهی یقینی بیابیم. گزاره‌‏های این‌‏همانی مبنای اثبات و حتی انکار دیگر گزاره‌‏هایند، بنابرین گزاره‏‌های این‏‌همانی هیچ گزاره علمی دیگری را تولید نمی‏‌کند اما بدون آن نیز هیچ گزاره علمی دیگری، صادق یا کاذب، و به‌نحو منطقی امکان‏پذیر نیست. تنها به تأیید مضمونی گزاره این‏‌همانی در گزاره‌‏های دیگر می‌‏توان آن گزاره‌ها را صادق یا کاذب دانست. بدون گزاره‏‌های این‏‌همانی حتی نمی‏‌توان حدس زد جهان غیر مبتنی بر این گزاره‌‏ها چگونه خواهد بود. این است اسطوره گزاره‏‌های این‌‏همانی که فیلسوف لودویک ویتگنشتاین در برخی از نوشته‌‏های خویش و به‏‌خصوص در اثر ارزشمند وی مرسوم به درباره یقین و یادداشت‏‌ها (1918- 1914) به جنبه‌هایی از آن توجه نموده است. گستره گزاره‏‌های این‌‏همانی جهان است و گستره جهان به‌‏اندازه گستره منطقی است که گستره این‌‏همانی است. مرزهای جهان و مرزهای زبان به غیر از گزاره‌‏های این‌‏همانی نماینده تام و تمام دیگری در میان گزاره‌‏ها ندارد. در نظر ویتگنشتاین این گزاره‌‏ها فاقد ویژگی تحاکی و تصویری‏‌اند اما ضرورت برخاسته از این گزاره‏‌ها یک ضرورت تام و تمام ابتدایی و مقدماتی است. بدون گزاره‏‌های این‌همانی نمی‌‏توانیم آن‌گونه بیندیشیم که اینک می‏‌اندیشیم و بنابرین بحث درباره ماهیت این گزاره‌‏ها بدون تردید در کشف و شناخت منطق وجودشناسی مندرج در نظریه زبانی ویتگنشتاین مهم و ارزشمند خواهد بود. واقعیت ناشی از این‌‏همانی نیست اما آن مصداق این‌‏همانی است.
صفحات :
از صفحه 265 تا 284
انسان و هستی در فلسفه یاسپرس
نویسنده:
مریم حیاط شاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چنین گفت زرتشت و گفتارهای زرتشت
نویسنده:
پریسا خدا پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
نگاهی به آغاز و انجام دیالکتیک
نویسنده:
موسی دیباج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
مکان فی نفسه و اشیا فی نفسه تفسیر فلسفه استعلایی کانت درباره مکان
نویسنده:
دیباج سیدموسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نظریه کانت مکان و زمان شرط و ممهد نسبت اشیا با یکدیگر (Verbaltnis) در مکان (و زمان) است، اما همچنین مکان (و زمان) با ما نسبت و رابطه ای (Beziebung) دارد که غیر از نسبت و رابطه اول است. ما در این تحقیق بیان خواهیم کرد که چنانچه نسبت اشیا با یکدیگر در مکان، نسبت و رابطه ای صرفا مکانی باشد، کانت باید به اصالت مکان پیش از نسبت مکان با ما و نیز اصالت مفهوم مکان پیش از مفهوم زمان اقرار نماید. این تحقیق متضمن مطالعه متنی از نقد عقل محض کانت است که در تعقیب دیگر تحقیقات درباره مساله جوهریت مکان- آنچنان که در عرشیه مکانیه و فریده مکانیه ظاهر شده است- می آید.مکان از طریق تجربه روابط پدیدارهای مکانی ظاهر نمی شود، بلکه بازنمایی مکان امکان تجربه مذکور را میسر می سازد و یقین ما به واقعیت مکان نسبتی با شناسایی تجربی ندارد و ما بی هیچ تجربه ای پیشاپیش در مکان گرفتار هستیم. کانت باید مکان را مطلقا بیرونی لحاظ کند، زیرا خود وی بیرون بودن اشیا از من را به معنای مکانی آن بازگردانده است، بدین معنی که مکان غیر از آنچه که در صورت محض در دسترس فاهمه است، خود از جایی است که بالاصاله از من شناسا متمایز و جداست و اعتبار آن ورای اعتبار شناسایی و فاهمه ما از مکان است. اما برای کانت، مکان صرفا شرط ظهور اشیائی است که در خارج بر ما ظاهر می گردد، گرچه نسبتی با تعینات مربوط به اشیا فی نفسه ندارد. بدین ترتیب، می توان پرسید که پس کجاست آن مکانی که مکان اشیا فی نفسه است.ما هیچ دلیل ایجابی ای از جانب کانت مبنی بر نفی مکان فی نفسه حامل اشیا نداریم و این امر که مکان یکی از ویژگی های شی فی نفسه نیست، بدین معنی نیست که شی فی نفسه در مکان نیست. به نظر ما عبارات کانت در مرز تصدیق مکان به مثابه جوهر است. چنانچه مکان همچون امر داده شده، پیشینی باشد، هیچ گاه به ویژگی شی فی نفسه تقلیل نمی یابد و شی فی نفسه به مثابه جوهر در مکان با جوهر مکان مواجهه و مناسبتی ندارد. اما چنانچه نپذیریم که مکان جایی است که اشیا فی نفسه در آن اند، پس از اشیا فی نفسه در کجا هستند؟
صفحات :
از صفحه 75 تا 83
ضرورت وساطت هنر در آموزش تفکر فلسفی به کودکان
نویسنده:
سوداگر محمدرضا, دیباج سیدموسی, اسلامی سیدغلامرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
برنامه آموزش تفکر فلسفی به کودکان، فبک، برنامه ای درجهت بهبود تفکر کودکان است. پیش گامان این برنامه ادبیات را، به علت کارکردها و خصوصیات نهفته آن، مناسب ترین شیوه ارتباط با کودکان دانسته اند و این در حالی است که ادبیات نیز جایگزین های دیگری پیدا کرده است؛ اکنون این فرض مطرح است که هنر، به عنوان جایگزینی دربرگیرنده ادبیات، به مدد ابزار و روش های گوناگون و با محتوای درونی، پاسخ گوی جایگاه بنیادین، نظری و عملی هنر در تفکر است. ازاین رو این مقاله هنر را میانجی دریافت خرد و یا همان تفکر معرفی می کند و با توضیح چگونگی میانجی گری هنر در آموزش تفکر فلسفی به کودکان، جایگاه هنر در فبک را با رویکردی نظری ـ تحلیلی بررسی و لزوم این میانجی گری را بیان می کند و نتیجتا به دنبال این هدف است تا هنرورزی با کودکان را، همراه فلسفه ورزی با آنان، به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر، موضوعیت بخشد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 50
ماهیت هنر نزد ویتگنشتاین
نویسنده:
سعید گودرزی استاد راهنما: سیدموسی دیباج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین، فیلسوفی با دغدغه های کاملاً انسانی، که اندیشه هایش در دو دوره ی درخشانِ فلسفی رقم می خورد. موضوع محوری در اندیشه های او همانا زبان و معناست. در واقع رویکرد های گونه گون او در دو دوره ی فلسفی، مسیرِ حرکتِ اندیشه هایش را به نمایش می گذارد. ویتگنشتاین هیچ گاه بیانِ نظام مند و مفصلی راجع به زیبایی شناسی نداشته است، اما زیبایی و اخلاق و دیگر ارزش های انسانی جزءِ جدایی ناپذیرِ شخصیتِ او بود. از این رو، نگاشته های ویتگنشتاین را باید با توجه به همین شخصیتِ انسانی و ارزشی مورد مطالعه قرار داد. نگاشته هایی که از چارچوب صرفاً نظری و فلسفی در می گذرد و در جهتِ روشن کردنِ هر چه بیشترِ جایگاهِ ارزش های زیبا شناختی و اخلاقی و انسانی گسترش می یابد.رویکرد های متفاوت ویتگنشتاین به زبان در دو اثر مهم او، یعنی رساله و پژوهش های فلسفی، خلاصه می شود. پیش از ورود به بحث زیبایی شناسی در ویتگنشتاین اول، می توان این پرسش نه چندان بی جا را مطرح کرد که آیا رساله صرفاً یک اثر منطقی است که در آن زبان مورد ژرف نگری های دقیق قرار می گیرد؟ یا نه؛ اینگونه نیست؟ در نگاه اول می توان به این پرسش پاسخ مثبت داد؛ اما با تأمل بیشتر می توان دریافت که هدفِ ویتگنشتاین صرفاً ارائه ی یک تبیینِ منطقی از زبان نبوده است. وی در واقع با تمایزی که میان امورگفتنی و امور ناگفتنی قائل می شود، ما را وا می دارد که نگاهی از سرِ بصیرت به جایگاهِ امور در جهان بیاندازیم. امور گفتنی یا امور معنادار در رساله همان اموری است که با زبان واقع گو قابل بیان است و امور ناگفتنی، یا همان امور ارزشی، اموری است که خارج از حیطه زبان واقع گوست؛ از این رو به زبان در نمی آید و تنها، در نتیجه ی شیوه ی نگریستنِ انسان به جهان، نشان داده می شودتنها اشاره ای که در رساله به زیبایی شناسی شده است در عبارتی خلاصه می شود که در آن زیبایی شناسی و اخلاق یکی انگاشته می شوند. اما ردِّ پای اندیشه ی ویتگنشتاین متقدم راجع به زیبایی شناسی را می توان در دیگر آثارش، که در دوره ی اولیه ی تفکرش به نگارش در آمده - مخصوصاً در یادداشت ها- جستجو کرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها هنر را نتیجه ی نگریستنِ از منظر ابدیت به جهان توصیف می کند و عقیده دارد اخلاق را نیز باید از منظر ابدیت نگریست.رویکرد ویتگنشتاین دوم در پژوهش های فلسفی نسبت به زبان از جهاتی در مقابلِ رساله قرار می گیرد. ویتگنشتاین دریافت که، بر خلاف نقطه نظرِ رساله، نمی توان زبان را فقط در کارکردِ توصیفیِ آن خلاصه کرد. باری، او متوجه ی کاربرد های گونه گونِ ما از زبان در زندگیِ روزمره شده بود. از این جهت زبان را به جعبه ابزاری تشبیه کرد که ما با آن کارهای متفاوتی را انجام می دهیم. در واقع ویتگنشتاین، در رویکرد دومش به زبان، آن را از چنگالِ تحلیلِ خشکِ منطقی رهانید و به جستجوی زبان در میان جنب و جوش زندگی پرداخت. ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی با مقایسه ی زبان و بازی بر اهمیت زبان، به منزله ی فعالیتی که در زندگی انسان ریشه دارد، تأکید می کند و کاربرد های گوناگونِ زبان را تحت عنوان "بازی های زبانی" قرار می دهد. از این رویکرد تازه ترِ ویتگنشتاین به زبان می توان آموزه های نوینی را در برخورد با مسائلِ زیبایی شناسی و هنری پیش روی قرار داد.از یک طرف، با توجه به نقطه نظرِ ویتگنشتاین راجع به معنا، می توان کاربرد مفاهیم زیبایی شناختی را مورد بررسی قرار داد. رویکرد وی به این مسائل را می توان، با توجه به اظهاراتش در درسگفتارهای زیبایی شناسی- به طور عمده- و دیگر آثارش، تشریح کرد. از طرف دیگر می توان به تعریف و امکان تعریف پذیری هنر نگاهی دوباره انداخت و بیشتر از آن می توان امکانِ نظریه پردازی در مسائل زیبایی شناختی را بررسی کرد و بنیان های نظریِ رویکرد هایِ علمی و تجربی به مسائل زیبایی شناختی را به چالش طلبید.در پژوهش حاظر سعی می شود با ارجاعات مستقیم به آثارِ خودِ ویتگنشتاین رویکرد های متفاوتِ او به زبان و معناداری زبان آشکار گردد؛ تا جایی که بتوان اظهاراتِ نه چندان بیشمارِ او در مورد مسائل زیبایی شناختی را به بحث گذارد. این پژوهش، ابتدائاً، به دو بخش تقسیم می شود. در بخش اول سعی شده چارچوبِ نظری رساله مفصلاً تشریح شود؛ تفصیل در تشریحِ رساله از این جهت است که به زعمِ خودِ ویتگنشتاین امکان فهم پژوهش های متأخرِ او را تسهیل می کند. در ادامه به فهم ویتگنشتاین از مسائل زیبایی شناختی در چارچوب رساله، یادداشت ها و درسگفتارهایی درباره ی اخلاق پرداخته می شود. در بخش دوم نیز پس از تشریحِ دیدگاه های متأخر ویتگنشتاین درباره ی معنا، به آرای ویتگنشتاین درباره ی زیبایی شناسی، که در درسگفتارهای زیبایی شناسی گنجانیده شده است، می پردازیم و همچنین، پیامد هایِ اندیشه ی او را از نگاه مفسرانش در مورد هنر بررسی می کنیم.
درباره یقین
نویسنده:
لودویگ ویتگنشتاین؛ مترجم: سیدموسی دیباج
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تندیس,
چکیده :
کتاب حاوی یادداشت‌های کوتاه ویتگنشتاین درباره "عالم یقین "است که در دو سال پایانی عمر آن را به رشته تحریر درآورده است Das Weltbild" .یا جهان تصویر، مبنای نظری خاصی است که ویتگنشتاین در کتاب "درباره یقین "پایه‌ریزی می‌کند .جهان تصویر، تصویری نیست که از جانب ما و فراروی ما قرار گیرد .آن هنگام که به مطالعه جهان می‌پردازیم جهان تصویر مرتبط با زبان صورت زندگی است که به امکانات محتمل دیگر می‌پردازد و از این راه انسان درمی‌یابد که از پیش چه می‌دانسته است .به عقیده ویتگنشتاین :من علم دارم یا من می‌دانم، بدون این که این اظهارات دلیلی باشد بر این که من می‌دانم .من می‌دانم غیر از من باور دارم یا من مطمئن هستم، می‌باشد که درخور متضمن باور یا اطمینان است . تنها هنگامی که می‌اندیشیم که می‌دانیم، می‌دانیم .بر این مبنا فلسفه که خود را برترین دانش هستی می‌داند و فیلسوف که می‌اندیشد می‌داند، بهتر از هر دانشی و هر انسانی دیگر به اصل عالم راه یافته‌اند .موشکافی ویتگنشتاین درباره قضایای محوری به این جا می‌رسد که بپذیریم قضایای مربوط به واقعیت عالم نه می‌تواند موجد باشد و نه قابل تردید، چرا که یقین در این قضایا در حکم کردن مفروض می‌باشد ."
درباره یقین و کشف المطالب آن
نویسنده:
لودویگ وی‍ت‍گ‍ن‍ش‍ت‍ای‍ن‌؛ مترجم: سیدموسی دیباج
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مولی,
کلیدواژه‌های اصلی :
امکان عمل سیاسی محض بخش اول
نویسنده:
موسی دیباج
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 24