در این مقاله به سه تاثیر عمده بوعلی سینا بر نجوم دوره اسلامی پرداخته می شود: نخست، وی تمایزی روش شناختی بین نجوم به عنوان علمی محاسباتی و برهانی، و تنجیم، به ع
... عنوان علمی تخمینی نهاد و از این رو یک انفکاک اصولی بین نجوم و تنجیم، که در سراسر نجوم بابلی و یونانی و اسکندرانی به منزله یک کل پنداشته می شدند، رقم زد، دوم، دفاع وی از فلسفه ارسطویی در برابر تشکیکات ذهن تجربی ابوریحان بیرونی است که از نقش مثبت عوامل جامعه شناختی به نفع وی نیز سود برده بود، سوم، تاثیر آموزه های مشایی با قرائت سینوی در فعالیت های نجومی دوره نخست رصدخانه مراغه، حلقه علمی نصیرالدین طوسی، است. این تاثیرات در مقیاس دانش نجوم واجد جنبه های منفی و مثبت بوده است: تاثیر نخست گامی رو به جلو محسوب می شود، در حالی که دو تاثیر بعدی، یا به کاستن قدرت دانش نجوم و ناتوانی آن در تغییر باورهای رایج فلسفه طبیعی منجر شد یا در برخی جای ها و برهه ها منجر به فروکاستن آن تا حد یک دانش هندسی گردید.
بیشتر