جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

ترجمه ماشینی: به طور کلاسیک که یکی از شاخص های اصلی چپ تلقی می شود، آیا سکولاریسم به سمت راست یا حتی به راست افراطی تغییر کرده است؟ این سوال از زمان «بحث سکولاریسم» UMP، چرخش جناح راست مردمی و اشاره های مکرر مارین لوپن به جدایی دین و دولت مطرح شده است. بسیاری از شخصیت ها بدون اینکه واقعاً موفق به رد آن شوند، این انحراف را محکوم می کنند. اعتراض به «انگ» مسلمانان - که اغلب انگیزه واقعی این موضع «سکولار» جدید است - البته ضروری است. اما توقف در آنجا کاملاً ناکافی است، زیرا این سکولاریسم دست راستی جدید با ارزش‌های مشترکی مانند دموکراسی، برابری جنسیتی و آزادی بیان آراسته شده است. بنابراین ضروری است نقطه به نقطه تجزیه و تحلیل شود که چگونه سکولاریسم می تواند به این ترتیب جعل شود و چرا قانون جدایی 1905 به راحتی خلاف آنچه را که در واقع گفته است بیان می کند. این همان کاری است که ژان بابرو در این مقاله انجام می‌دهد، جایی که مکانیسم‌های سکولاریسم جدید را برچیده می‌کند و نشان می‌دهد که برای ترویج آن، باید جرأت کنیم ساختارهای مسلط خود جامعه را زیر سوال ببریم. او در دو فصل پایانی جذاب، «برنامه جمهوری‌خواهانه برای بازیابی سکولاریسم» و رهایی از روحانیت‌های امروزی را به لطف جستجو برای هنر زندگی پیشنهاد می‌کند: «سکولاریسم درونی».