جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
اندیشه فلسفی ابن سینا
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 15
عنوان :
ابنسینا: فیلسوف یا متکلم
سخنران:
امیر مازیار
نوع منبع :
کتابخانه عمومی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت سینوی
,
ابن سینا
,
حکمة ابن سیناء
,
فلسفه بوعلی
,
فلسفه ابن سینا
,
اندیشه فلسفی ابن سینا
,
اندیشه های ابن سینا
,
ابن سینا و فلسفه
,
تفسیر فلسفه ابن سینا (فلسفه)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
در این رویداد، امیر مازیار ذیل پرسش ابنسینا: فیلسوف یا متکلم به موارد ذیل اشاره کرد. 1.حوزه و قلمرو موضوعی آثار ابنسینا 2.روش او 3.منش فکری و تعقلی او 4.نسبت دین و فلسفه به طور کلی (و بحث معاد در مقام موضوعی اختلافی) در این رویداد دکتر مازیار از این ادعا دفاع کرد که ابنسینا فیلسوف است و به برخی نقدها در این باره از جمله نظرات استاد ملکیان پاسخ گفت.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
المباحثات
نویسنده:
أبو علی حسین بن عبد الله بن سینا؛ محقق: محسن بیدارفر
نوع منبع :
کتاب , پرسش و پاسخ , درس گفتار،جزوه وتقریرات , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
بیدار,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه
کلیدواژههای فرعی :
علم حق در فلسفه مشاء ,
ویژگی های جوهر در فلسفه ابن سینا ,
نفس در حکمت مشاء ,
فلسفه اسلامی ,
فلسفه مشاء ,
فلسفه بوعلی ,
معرفت شناسی ابن سینا ,
عقل در حکمت مشاء ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
خیال از نظر ابن سینا ,
خدا در اندیشه ابن سینا ,
دیدگاه مشاء در ملاک مجرد یا مادی بودن ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
شماره ديويي:
189/1
چکیده :
المباحثات، يكى از كتابهاى كم حجمى است كه انتساب آن به ابن سينا مشهور مىباشد. اين كتاب كه به زبان عربى است، مجموعه جوابهاى شيخ و سخنان مأخوذ از وى است كه توسط شاگرد او؛ يعنى بهمنيار جمعآورى شده است. ساختار كتاب، با عبارت رب يسّر شروع شده و داراى شش مباحثه و يك ملحق است. از جهت نداشتن ترتيب و باببندى شبيه كتاب تعليقات شيخ است. اين كتاب، در واقع مجموعه پرسشها و پاسخها و نامههايى است كه قسمت اعظم آنها بين ابن سينا و برخى از شاگردانش رد و بدل شده است. ويژگىها 1- چون اين كتاب، محاورات شيخ با شاگردانش مىباشد، از اين رو آدابى كه مؤلفين رعايت مىكنند، در آن رعايت نشده و روحيات واقعى ابن سينا(اعتماد زياد وى به خود و آراء خويش، شدت غضب و پرخاشگرى نسبت به معترضين و...) نيز در آن بروز پيدا كرده و اين مطلب، خيلى مهم است، زيرا شناخت شخصيّت واقعى ابن سينا براى خيلى از شخصيتها، داراى اهميت وافرى مىباشد. 2- چون شيخ در صدد جوابگويى به مشكل شاگردان بوده، از اين رو توجه به اقوال ديگر نداشته، بدين جهت به راحتى مىتوان اقوال شيخ را در اين كتاب به دست آورد.اين، تنها كتابى است كه شيخ الرئيس در آن به صراحت، اقرار به عجز و ناتوانى خود از درك پارهاى از مسائل نموده است. گزارش محتوا مباحثه اول: برخى از مطالب مطرح شده در اين مباحثه عبارتند از: صور و اعراض از آن جهت كه واحد و بسيطند در اجسام حلول نمىكنند؛ معقولات از آن جهت كه واحد و بسيطند، تعقل مىشوند؛ اختلاف وجود در موجودات مختلف، از قبيل اختلاف نوعى نيست، بلكه اختلاف به واسطه تأكد و ضعف درجه وجودى است، آرى موجودات به حساب ماهياتشان اختلاف نوعى دارند؛ مثلاً اختلاف نوعى انسان با اسب در ماهيتشان است نه در وجودشان؛ امتزاج اخلاط حيوانات و نباتات امرى اتفاقى يا معلول عوامل خارجى نيست، بلكه امرى ذاتى و طبيعى است كه ريشه در منى دارد و... مباحثه دوم: پارهاى از مطالب مطرح شده در اين مباحثه، عبارتند از: شئ ثابت در حيوانات؛ شىء ثابت در نباتات؛ نامتناهى بودن آن شىء، در نباتات؛ لزوم وجود امرى ثابت در هر تغيرى و.... مباحثه سوم: اين مباحثه، در مورد مسائلى است كه توسط شيخ ابوالقاسم کرمانى مطرح گرديده است. برخى از مطالب مطرح شده در اين مباحثه عبارتند از: سخن درباره برهانى كه به اثبات وجود نفس مىپردازد؛ تأثير و تأثر و چگونگى آن؛ غيريت يا عدم غيريت بين نفس و مزاج؛ حقيقت احساس لذت و درد؛ علم به ذات خويش و بيان اينكه اين علم از طريق حس يا به وسيله استدلال از راه افعال حاصل نمىشود؛ بحث در مورد حدس و اينكه چنين نيست كه حد وسط تنها از طريق فكر براى انسان حاصل شود؛ مسئله زمان و نامتناهى بودن خط مستقيم و رابطهاش با دايره و قطر آن و... مباحثه چهارم: اين مباحثه جوابهايى است كه اغلب آنها به نظريات ابوالفرج بن طيب مىباشد و ناظر به مباحثات منطقى در باب كليات خمس، قضاياى منطقى و مقولات عشر و... است. سپس نگاهى گذرا به معنى عقل بالقوه شده و از هر چيز مجرد از ماده، به عقل تعبير شده است كه براهينى نيز براى اين معنا به كار گرفته شده است. اما اينكه چه چيزى عقل را از قوه به فعل مىرساند؟ موضوع ديگر بحث بوعلى در اين باب است. چگونگى تصور معقولات، تفاوت نفس ناطقه و عقل، تعريف نفس ناطقه به جوهر قابل معقولات و متصرف درمملكت بدن و عقل هيولانى، از مباحثى است كه شيخ الرئيس در ادامه بدانها پرداخته است. وى در مورد خيال نيز به دو صوت بحث كرده است: اول، كيفيت اطلاع نفس از صور خياليه. دوم، آليّت خيال براى نفس.چگونگى عدم لزوم بطلان صورت مادى و نفوس متعلق به ماده با بطلان مادّه، سؤال مطرح شده ديگرى است كه بوعلى در جواب، اشارهاى به مباحثش راجع به اين موضوع در كتاب اشارات و شفا نموده است كيفيت تعلق وجود و وحدت و اضافه و ساير لوازم به مواد، دليل اينكه تعقل، عبارت است از استحضار صورت معقول در عقل، مطالب ديگرى است كه در ادامه مطرح شده است. سؤال ديگر اين است كه آيا اينكه شئ ثابت واحدى به لحاظ عددى و شخصى براى اشخاص انواع وجود دارد، داراى برهان هست يا نه؟ كه بوعلى وجود چنين چيزى را در غير حيوان سخت مىداند و مىگويد: احتمالاً اين حرف فلاسفه كه مىگويند فقط در انسانها موجود است، داراى دلايلى باشد كه با تفكر بتوان به آن دست يافت. مباحثه پنجم: اين مباحثه با سؤالى از صدور افعال مختلف از بسائط شروع مىشود كه پاسخ كوتاهى از سوى شيخ الرئيس بدان داده شده است. دومين سؤال، از كفايت نفس در جميع افعال خود است كه بوعلى بطلان آن را ثابت مىكند. سپس مطلبى بدين مضمون طرح مىشود كه مزاج واسطهاى است براى نفس كه كارهاى خود را توسط آن انجام دهد كه باز بوعلى آن را رد مىنمايد و مزاج را كيفيت واحدهاى با حد و مرز معين مىداند. شيخ ابوالقاسم اعتراضى به كلام شيخ الرئيس در كتاب شفا دارد كه گفته: محال است كه اعراض و صور قائم به مواد، وجود ذات را كه قائم به نفس است، افاده كند و بوعلى به اعتراض وى جواب مىدهد. مطالب مهم ديگرى نيز در اين مباحثه مطرح شده است كه ما به برخى از آنها اشاره مىكنيم تا كليات اين مباحثه نيز معلوم گردد: امكان يا عدم امكان دو صورت داشتن هيولاى واحد؛ مفاد قاعده الواحد؛ لزوم تعطيلى قوه عقليه در حالت خواب؛ اثبات محرك براى متحرك؛ كيفيت تأثير بدن در نفس؛ برهان عدم جسمانیت عقل؛ جسمانیّت قواى حيوانيه؛ چگونگى تعقل انسان نفس خودش را؛ اقامه دليل، بر اينكه هر چيزى كه غير خودش راتعقل مىكند، واجب است ذات خود را هم تعقل نمايد؛ برهان وجود معقولات در عقول فعّاله و... مباحثه ششم: اين مباحثه، در شش فصل طراحى شده كه بخشى از آنها به قلم خود بوعلى و بعضى به دست شاگردش بهمنيار نوشته شدهاند. فصل اول به قلم بهمنيار و حاوى شنيدههاى وى از بوعلى و مشتمل بر مطالبى است درباره عقل و ادراك و شعور و نفس كه كليات آنها در مباحثه پنجم گذشت. بعد بهمنيار، سؤالهايى را كه از بوعلى شده و وى به آنها پاسخ داده است، جمعآورى كرده؛ برخى از مطالب مطرح شده در اين سؤال و جوابها عبارتند از: نفس انسانى؛ قواى نفس؛ بخشهاى گوناگون فلسفه و اشتمال آن بر حكمت عملى و نظرى؛ عقل حيوانى؛ علم الهى در نزد معتزله و فلاسفه؛ تقسيمات وجود و تبيين هر يك از واجبالوجود و ممكن الوجود؛ صفات ممكن الوجود و... در ادامه خود شيخ الرئيس مطالبى را در قالب سؤال و جواب مطرح نموده است كه برخى از آنها عبارتند از: عقل و ماهيت آن؛ چگونگى بودن امكان از لوازم ماهيت؛ چگونگى سود رسيدن از استغفار به حال مردگان؛ تعقلات نفوس كامله بعد از مردن و... در بخش آخر كتاب كه ملحق نام گرفته است، به چند موضوع مهم فلسفى اشاره شده است، مانند جسمانى نبودن قواى عقليه، غايت داشتن جميع حركات، خروج هيولى در تمام لحظات از صورت به فعل و...
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
التعلیقات (تحقیق: عبدالرحمن بدوی)
نویسنده:
أبو علی حسین بن عبد الله بن سینا؛ حققه وقم له: عبدالرحمن بدوی
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه
کلیدواژههای فرعی :
فلسفه اسلامی ,
فلسفه مشاء ,
فلسفه بوعلی ,
خلق ( ایجاد ) ,
معرفت شناسی ابن سینا ,
انسان از دید ابن سینا ,
حکمت از دیدگاه ابن سینا ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
خیال از نظر ابن سینا ,
خدا در اندیشه ابن سینا ,
تنزه الهی از جسمانیات ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
التعلیقات ابن سینا این رساله مجموعه یادداشتهایی پراکنده در باره مسائل و مباحث فلسفی است که برخی از آنها نسبتاً مفصّل و برخی دیگر بسیار مختصر است. التعلیقات ابن سینا نیز حاشیه بر کتابی دیگر نیست، بلکه عبارتهایی از گفتههای ابن سینا در مجلس درس اوست که بهمنیار یا یکی دیگر از شاگردان وی یادداشت کرده است. در این رساله، ترتیب موضوعات و مباحث به شیوه معمولِ کتابهای فلسفی نیست که با منطق آغاز شود و به مباحث الاهیات یا مابعدالطبیعه پایان پذیرد، اگر چه در برخی نسخ خطی آن سعی شده تا تعلیقهها به ترتیب معمول تدوین و تحریر شود. جوزجانی در فهرستی که از آثار استاد خود، ابن سینا، تهیه کرده، از این رساله نام نبرده است، اما اسلوب متن و شباهت مباحث آن با دیگر آثار ابن سینا نشان میدهد که این رساله از آثار وی است. تاریخ تالیف تاریخ دقیق تألیف آن در هیچیک از نسخ خطی ثبت نشده، اما به گفته بدوی احتمالاً بین ۴۰۴ و ۴۱۲ ــ در دورهای که بهمنیار همراه ابن سینا بوده ــ تألیف شده است، یعنی زمانی که ابن سینا در همدان وزیر شمس الدوله بود و با بعضی شاگردانش مجالس علمی شبانه داشت. اما به نظر آل یاسین ممکن است که این رساله پس از مرگ ابن سینا تدوین شده باشد. برخی محتویات کتاب ابن سینا در این رساله به نقد و بررسی برخی آرا و براهین معتزله پرداخته، که از آن جمله است: شیوه استدلال ایشان در ابطال جسمانیت خداوند و نیز رأی ایشان در باره اختیار ، ملاک احتیاج معلول به علت، امتداد ثابت بین خداوند و آفرینشِ عالم، که این امتداد ثابت را وِعاء زمان دانستهاند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نفس من کتاب الشّفاء
نویسنده:
أبو علی حسین بن عبد الله بن سینا
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
براغ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه
کلیدواژههای فرعی :
نظریه نفس ابن سینا ,
حقیقت نفس انسانی ,
فلسفه اسلامی ,
فلسفه مشاء ,
فلسفه بوعلی ,
مراتب علم(اصطلاح وابسته) ,
خداشناسی مشائی ,
علم شناسی سینوی ,
انسان از دید ابن سینا ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
النفس من كتاب الشفاء برگزیده فن ششم از كتاب طبیعیات شفاى ابن سينا است ابن سينا، در ابتداى فن ششم طبیعیات درباره ماهيت نفس و اينكه چرا در طبیعیات داخل شده، مىگويد: وقتى ما شناختيم كه نفس كمال است، با آن تعريفى كه به طور مفصّل درباره كمال گفتيم، آنگاه ماهيت نفس را هنوز نشناختهايم، بلكه نفس بودن نفس را شناختهايم؛ زيرا نام نفس نه از جهت جوهريتش، بلكه از آن نظر كه مدبّر بدن است و با آن مقايسه مىشود، بر نفس اطلاق مىشود و به همين دليل است كه در تعريف نفس، بدن وارد مىشود... و بدين دليل، مطالعه نفس از جمله مباحث علم طبيعى شده است، زيرا بررسى نفس از آن نظر كه نفس است، مطالعه نفس از جهت ارتباط با ماده و حركت است، اما براى آنكه ذات نفس را بشناسیم، بايد بحث ديگرى را مستقلاً مطرح كنيم. نگاه متفاوت ابن سينا به مسئله مادى يا مادى نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا يا فناى نفس پس از بدن، به ضميمه نوآورىهاى او در مباحثى چون اثبات وجود نفس، ماهيت ذهن، ادراكات حسى، حس باطن، قواى عقلى، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانى، مسائل فراوان علمِ نبوّات و رابطه آنها با ماهيت و كاركرد نفس و دهها مسئله ديگر، باعث شد تا او نفس شناسى را جدا از مجموعه علوم طبیعیات، به طور مستقل مطالعه كند و در حقيقت، علم النفس را از نو، بر پايههاى متفاوت با ديدگاه ارسطو، بنيان نهد و تدوين نمايد. ابن سينا در تقسيم بندى علوم، دو علم ديگر را در تقسيم ارسطويى گنجانده است: علم الهى در شاخه نظرى و شناخت نبوت در شاخه عملى. مراد وى از شناخت نبوت، چنانكه در مقدمه منطق المشرقيين مىگويد، آن است كه ما در كنار سياستِ مُدُن يا تدبير مدينه، به طور خاص نيازمنديم كه درباره متولىِ اين تدبير هم شناخت پيدا كنيم. اين متولى از نظر او همان نبى است. اما علم نبوّات كه از آگاهىهاى نفس ناطقه به امور غيبى سخن مىگويد، برآمده از همين تفكر نبوّت شناسى است. اساس نبوات، اين است كه آدمى به درجات مختلف در خواب و بيدارى از پديدههاى ناپيدا، مستور و غيبى عالم مطلع مىشود و اينها همه از قدرت نفس بر اطلاع و تصرف در عالم سرچشمه مىگيرد. دانش نبوّات از خوابهاى صادق، حسّ ششم، دورآگاهى، كرامات، اعمال خارق العاده مرتاضان، ذهنخوانى، الهامات و امثال آن بحث مىكند كه امروزه آنها را در علمِ فراروانشناسى مطالعه مىكنند. نويسنده، به جاى تعبير اصلِ حياتى يا محرك بودن، ويژگى مدبّر بودن را براى نفس در نظر گرفت. وى همانند ارسطو، ماهيت و تعريف نفس را به بحث مىگذارد و جوهريت، صورت بودن و كمال بودن را براى نفس مىپذيرد، اما هم در معناى صورت و هم در معناى كمال، متفاوت با ارسطو سخن مىگويد و مهمتر آنكه ويژگی «در بدن» بودن نفس را جانشين ويژگی «با بدن» بودن مىكند و به تعبير سادهتر، جسمانيت و انطباع نفس در بدن را نمىپذيرد و به روحانیت و تعلق نفس به بدن معتقد مىشود. ابن سينا درباره اينكه نفس، صورت بدن است يا كمال آن، مىگويد: كمال دو گونه است: كمال اول و كمال ثانى. كمال اول آن است كه نوع، به سبب آن به صورت بالفعل نوعيت مىيابد؛ مثل شكل براى شمشير و كمال ثانى امرى است كه در فعل و انفعال خود تابع نوعِ شىء است؛ مثل بريدن براى شمشير و فكر و احساس براى انسان. وى درباره بهتر بودن كاربرد صورت يا كمال در تعريف نفس، بر خلاف ارسطو كه هر دو را به كار برده، نفس را صورت و صورت را كمال دانسته و مىگويد: تعريف نفس به كمال بهتر است؛ زيرا هر صورتى كمال است، اما هر كمالى صورت نيست؛ مثلاً سلطان كمال شهر است، اما صورت آن نيست بنا بر اين، كمالهاى مفارق[مثل نفس] در حقيقت صورت ماده و في الماده نيستند؛ زيرا صورت، منطبع در ماده و قائم به آن است. البته مگر اينكه قرارداد شود كه به كمال نوع، صورت نوع گفته شود. ارسطو و ابن سينا هر دو، نفس را جوهر مىدانند، اما آيا هر دو يك معنا براى اين جوهريت قائلند؟ ارسطو براى جوهر سه معنا مطرح مىكند: ماده، صورت، و شىء مركب از آن دو؛ يعنى جوهر مادى، جوهر صورى و جسم كه مركب از آن دو است. وى در اين مورد، اجسام را از ساير اشيا سزاوارتر به جوهريت مىخواند، آنگاه بيان مىكند كه نفس بالضروره جوهر است، بدين معنا كه صورت براى جسمى است كه حيات بالقوه دارد، اما ابن سينا نفس را منطبع در بدن نمىداند و در نتيجه جوهريت آن را همانند جوهريت صورت قلمداد نمىكند. در واقع، او به جاى رابطه انطباعى، رابطه تعلقى نفس و بدن را مطرح كرده است. درباره اثبات وجود نفس، به اين دليل مىرسد: ما اجسامى را مشاهده مىكنيم كه حس داشته و به اراده خود حركت مىكنند، بلكه اجسامى را مشاهده مىكنيم كه تغذيه، نمو و توليد مثل دارند. اين ويژگىها به خاطر جسميت آنها نيست، پس به خاطر دليل ديگرى غير از جسميت آنهاست و جز اين نيست كه در ذات آنها يك مبادى غير جسمانى براى اين كار باشد. آن چيزى را كه مبدأ صدور اين افعال است و به طور خلاصه هر چه را كه مبدأ صدور افعال گوناگون باشد و نه فعل واحد كه بدون اراده هم ممكن است، نفس مىناميم. ابن سينا مجموعه سخنان ارسطو را نظمى نو بخشيده و دو نوع ادراك غير عقلى را مطرح كرده است: ادراك حس ظاهر و ادراك حس باطن. در ادراك حس باطن، وى پنج حس يا قوه ادراكى را برمىشمارد: حس مشترك، خيال، تخيل، وهم و حافظه (يا ذاكره). اين پنج نوع حسّ، به صورت محدود در نفس حيوانى و به گونه كمال يافته در نفس ناطقه حصول يافتهاند. نامگذارى اين پنج حس به ادراكات باطنى درست به موازات هستى شناسى ابن سينا صورت گرفته است كه نفس را عالم ميانِ عالم حس و عالم عقل قلمداد مىكند؛ زيرا اين ادراكات هم واسطهاى ميان ادراكات حسى و ادراكات عقلى هستند. نظريه عقل و نظريه معرفت(فرآيند پيدايش علم در نفس آدمى) در ديدگاه ابن سينا جزئيات فراوان دارد. تعريف عقل، تقسيم آن به نظرى و عملى، تقسيم عقل نظرى به مراتب هيولانى، بالملكه، بالفعل و بالمستفاد، تطبيق اين مراتب با آموزههاى قرآنى مثل مشكات، زجاجه، نار، عقل فعال، عقل قدسى، مفهوم تفكر، قدرت حدس، معنا و فرآيند تعقل، قدرت تصرف نفس در خارج از وجود خود كه در دانش نبوات تبيين شده است، نحوه ساخته شدن يك مفهوم عقلى از معلومات حسى، عمليات ذهنى و عقلى، تجريد و... همه از مسائل اين دو نظريه محسوب مىشوند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شفاء المجلد 5 : الطبیعیات: 1- السماع الطبیعی
نویسنده:
حسین بن عبدالله ابن سینا؛ ناظر: إبراهیم مدکور؛ محقق: سعید زاید
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتبة سماحة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
کلیدواژههای فرعی :
علم طبیعی ,
عوارض حرکت ,
اجزاء حرکت ,
احکام جسم ,
امر طبیعی ( طبیعیات ) ,
برهان حرکت ,
طبیعیات شفا ,
مبادی علم طبیعی ,
رابطه مابعد الطبیعه با طبیعیات ,
اتکاء الهیات به طبیعیات ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
ابن سینا و فلسفه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
الشفاء (الطبیعیات)، كتاب گرانسنگ شفاء را به واقع مىتوان دائرةالمعارفي به زبان عربى، در علوم عقلى به حساب آورد كه در هر چهار قسمت منطق، رياضى، طبیعی و الهيات توانسته به طور دقيق و كامل سخن گفته و مطالب لازم را دربارهى هر يك از اين چهار علم شريف به صورتى منظم و قابل استفاده در اختيار مخاطب قرار دهد. اين اثر شيخ الرئيس در طول قرون مورد توجه كمنظير دانشمندان مسلمان و غير مسلمان واقع گرديده است كه حاكى از جايگاه علمى و منطقى آن در بين كتب علوم عقلى مىباشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبیعیات است. تقسيمبندى بخش طبیعیات شفا، بدين صورت است: اين بخش، مشتمل بر هشت فن است و فن اول آن، داراى چهار مقاله است كه به ترتيب مشتمل بر پانزده، سيزده، چهارده و پانزده فصل مىباشند؛ فن دوم آن، داراى يك مقالهى ده فصلى است؛ فن سوم آن، يك مقاله پانزده فصلى دارد؛ فن چهارم آن، يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد؛ پنجمين فن آن، دو مقاله دارد كه هر كدام داراى شش فصل است؛ فن ششم آن، از پنج مقاله تشكيل يافته است كه به ترتيب داراى پنج، پنج، هشت، چهار و هشت فصل مىباشند؛ فن هفتم آن داراى يك مقاله هفت فصلى است؛ هشتمين فن آن، از نوزده مقاله تشكيل يافته است كه مجموعا داراى شصت و پنج فصل مىباشند. فن اول در سماع طبيعی است و داراى چهار مقاله مىباشد كه مقاله اول آن در اسباب و مبادى طبیعیات است و داراى پانزده فصل مىباشد. مقالهى دوم در حركت مىباشد و سيزده فصل دارد. مقالهى سوم در امورى است كه داراى كمّ بوده و از چهارده فصل تشكيل يافته است. چهارمين مقالهى فن اول، در عوارض اين امور طبیعی و مناسبات بعضى با بعض ديگر است كه فصولى پانزدهگانه دارد. فن دوم طبیعیات دربارهى آسمان و عالم مىباشد كه داراى يك مقالهى ده فصلى است. فن سوم در كون و فساد است كه آن نيز يك مقاله دارد كه متشكل از پانزده فصل مىباشد. فن چهارم طبیعیات در افعال و انفعالات است كه يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد. پنجمين فن، در علل كائناتى كه نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علويه، مىباشد و دو مقاله دارد. فن ششم دربارهى نفس مىباشد و از پنج مقاله تشكيل يافته است. فن هفتم در مورد نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرين و هشتمين فن كه مفصلترين نيز هست، دربارهى حيوان است كه از نوزده مقاله تشكيل يافته است. فصل اول مقالهى اول از اولين فن طبیعیات، اختصاص به تعريف طريقى دارد كه مىتوان به وسيله آن از راه مبادى طبیعیات، به طبیعیات عالم شد. كه اين مبادى را در فصل دوم به گونهى مصادره و وضع شمارش نموده است و در فصل سوم اشتراك اين مبادى را تبيين كرده است. تعريف طبيعت و نسبت آن با ماده و حركت و صورت، عناوين فصول بعدى هستند كه در آنها دارا بودن جسم طبيعت، ماده، صورت و اعراض را بيان كرده و طبيعت اجسام را مشخص مىكند. تعريف مزاج و اجسام بسيطه را نيز در اين فصول بيان كرده و الفاظ مشتق از طبيعت را در فصلى ديگر عنوان مىكند. وى ضمن توضيح اين الفاظ، طبيعت كليه و جزئيه را تعريف كرده و در فصل بعدش به كيفيت بحث علم طبیعی و نقاط مشترك آن با علوم ديگر مىپردازد. علت عنصرى، علت فاعلى، علت صورى و علت غايى علل چهارگانهى جسم طبیعی هستند كه احوالشان در فصل ديگرى از مقالهى اول بحث شده است. ابن سينا علل ذاتى براى امور طبیعی را عبارت از فاعل، ماده، صورت و غايت مىداند. مناسبات اين علل نيز در فصل بعدى بررسی شدهاند؛ براى مثال، فاعل، از جهتى سبب براى غايت بوده و از جهتى ديگر غايت، سبب فاعل مىباشد؛ زيرا اين غايت است كه فاعل را حركت مىدهد تا فاعل باشد و... اقسام احوال علل، در فصل دوازدهم مطرح شده و در آخرين فصول اين مقاله، مباحثى تقريبا مفصل راجع به بخت و اقبال بيان گرديده است. مقالهى دوم فن اول طبیعیات در حركت و آنچه كه با آن جارى است مىباشد و در سيزده فصل بيان شده است كه فصل اول آن اختصاص به علت صحبت از حركت، دارد. شيخ الرئيس مىگويد: تا به حال از مبادى عامه براى امور طبیعی سخن گفتيم، اكنون عوارض عامه آن امور را بررسی مىكنيم كه عامترين عوارضشان حركت و سكون است و از آنجايى كه سكون همان عدم الحركة است، ما سخن را روى حركت مىبريم. نسبت حركت به مقولات، بحثى است كه در دو فصل بعدى به آن پرداخته گرديده است. علت واقع نشدن حركت در پنج مقولهى مضاف، متى، جده، فعل، انفعال و همچنين بروز حركت در چهار مقولهى كم، كيف، اين و وضع را يادآور شده است؛ به عنوان مثال، در مقام بيان واقع نشدن و روى ندادن حركت در مقوله مضاف، مىگويد: هر جابهجايى و سيرى در اين مقوله، آنى است و اگر دگرگونى تدريجى در آن ديده شد، آن دگرگونى به واسطهى مقولهى ديگرى است؛ بدين معنى كه حركت در مقوله مضاف، پيرو حركت در مقولهى ديگر است. تقابل حركت و سكون، اقوال در مكان و نفى و اثبات آنها، جنس مكان و بيان نظريات در آن زمينه، قول به خلأ و تناقض در گفتار قائلين بدان، مباحثى در زمان و ماهيت آن و نظريات گونان دربارهى آن و رفع شبهاتى در رابطه با زمان، عناوين ديگر فصول مقالهى دوم را به خود اختصاص دادهاند. مقالهى سوم در امورى است براى طبیعیات كه از جهتى داراى كم مىباشند. اين مقاله، در چهارده فصل بيان گرديده كه در فصل اول آن كيفيت بحث در اين مقاله را توضيح داده است. شيخ الرئيس طبیعیات را به اجسام و احوال اجسام تقسيم مىكند و حركت و زمان را از احوال اجسام مىداند و دربارهى ابتدا و انتها داشتنشان بحث مىنمايد. تتالى، تماس، تشافع، تلاحق، اتصال، وسط، طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردى هستند كه بوعلى قبل از ورود به بحث تناهى اجسام، به تعريف و توضيح آنها پرداخته است تا براى چنين بحث حائز اهميتى، شناخت لازم از احوال اجسام براى مخاطب ايجاد شده باشد. حالت اجسام به هنگام انقسام، مسافتها و حركتها و زمانها و همچنين بحث از متناهي و نامتناهي بودن اجسام و...مباحث ديگرى است كه يكى پس از ديگرى مورد بحث واقع گرديدهاند. ابن سينا اجسام متناهي را از جهت تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى مورد بررسی قرار داده و تنها متقدم بر حركت و زمان را ذات بارى تعالى مىداند. جهات اجسام و جهات حركاتشان، از ديگر مطالب مهم اين مقاله است. مؤلف، جهات را از لواحق اجسام به حسب كميت مىداند و جهات ششگانه را تشريح مىنمايد. بررسی مستقيم بودن جهت حركت اجسام، آخرين فصل مقالهى سوم بوده و در مقالهى چهارم كه در پانزده فصل مىباشد، به عوارض امور طبیعی و مناسبات بينشان پرداخته شده است. اغراضى كه اين مقاله بدانها مىپردازد، موضوع فصل اول مقاله بوده و در مقالهى دوم، وحدت و كثرت حركت بررسی شده است. ابن سينا واحد بودن حركت را از جهات مختلفي ثابت كرده است؛ طبيعتاً شبهاتى در مورد واحد بودن حركت، مطرح مىشود كه مؤلف به پاسخ مهمترين آنها پرداخته و تقابل حركت و سكون و تضاد بين حركات و تقابلشان را نيز بررسی كرده است. اتصال حركات به همديگر به طورى كه سكونى بينشان فاصله نشود، از ديگر موضوعات مورد بحث در اين مقاله است. حيّز داشتن اجسام، آن هم حيّزى واحد و طبیعی، حركت بالعرض و حركت قسريه و... از ديگر مباحث مقاله چهارم است كه در بعضى موارد، بوعلى مسير ارسطو را پيموده و به نوعي شارح آراى مهم و قابل توجه وى مىباشد، اما در پارهاى موارد نيز همچون حركت قسريه به مخالفت با ارسطو برخاسته و به نظريهاى غير از نظر او رسيده است. احوال علل محركه و مناسباتى را كه بين علل محركه و متحرك وجود دارد، در آخرين فصل مقالهى چهارم مورد بررسی قرار داده و مىگويد: محرك يا بالذات است يا بالعرض كه محرك بالعرض يا ذاتا بالعرض است يا عرضيت را از غير گرفته است و تحركش هم يا بالطبع است يا بالقسر و...
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حقيقة الاعتبار بين الاطروحة القديمة و الاطروحة الجديدة المجلد 1 و 2 : اصول الاستنباط العقائد فی نظریة الاعتبار؛ حقيقة الاعتبار فی نظریة المعرفة
نویسنده:
محمد سند؛ تقریر نویسان: محمدحسن رضوي، علي تميمي
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الاميرة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه فلسفه
,
کتب کلام شیعه
,
فاقد چکیده
کلیدواژههای فرعی :
حسن و قبح ,
ولایت تشریعی ,
حسن و قبح عقلی ,
انکار حسن و قبح ,
غایت ,
اعتبار ذهبیه ,
هستی شناسی اسلامی ,
حسن و قبح از نظر علامه طباطبایی ,
فلسفه اسلامی ,
اعتبار منابع استنباط ,
معرفت بشری ,
برهان لمّی مطلق ,
برهان لمّی غیر مطلق ,
قلمرو معرفت بشری(اصطلاح وابسته) ,
عقل عملی((مدرک کلیات مربوط به عمل)، مقابل عقل نظری)Alʿaql al-ʿamalī(practical intellect) ,
عقل نظری((مدرکات عقل نظری)، اصطلاح وابسته) ,
اعتبار حسن و قبح ,
اعتبار ادراک واضح و متمایز ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
چکیده :
.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شفاء المجلد 7 : الطبیعیات: 8- الحیوان
نویسنده:
حسین بن عبدالله ابن سینا؛ ناظر: إبراهیم مدکور؛ محققان: عبدالحلیم منتصر، سعید زاید، عبدالله إسماعیل
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتبة سماحة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
کلیدواژههای فرعی :
همسانی انسان و حیوان ,
طبیعت شناسی ,
حیات الحیوان ,
محرک ,
امر طبیعی ( طبیعیات ) ,
انسان الحیوان ,
علوم طبیعی ,
طبیعیات شفا ,
رابطه مابعد الطبیعه با طبیعیات ,
حیوان شناسی ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
الشفاء (الطبیعیات)، كتاب گرانسنگ شفاء را به واقع مىتوان دائرةالمعارفي به زبان عربى، در علوم عقلى به حساب آورد كه در هر چهار قسمت منطق، رياضى، طبیعی و الهيات توانسته به طور دقيق و كامل سخن گفته و مطالب لازم را دربارهى هر يك از اين چهار علم شريف به صورتى منظم و قابل استفاده در اختيار مخاطب قرار دهد. اين اثر شيخ الرئيس در طول قرون مورد توجه كمنظير دانشمندان مسلمان و غير مسلمان واقع گرديده است كه حاكى از جايگاه علمى و منطقى آن در بين كتب علوم عقلى مىباشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبیعیات است. تقسيمبندى بخش طبیعیات شفا، بدين صورت است: اين بخش، مشتمل بر هشت فن است و فن اول آن، داراى چهار مقاله است كه به ترتيب مشتمل بر پانزده، سيزده، چهارده و پانزده فصل مىباشند؛ فن دوم آن، داراى يك مقالهى ده فصلى است؛ فن سوم آن، يك مقاله پانزده فصلى دارد؛ فن چهارم آن، يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد؛ پنجمين فن آن، دو مقاله دارد كه هر كدام داراى شش فصل است؛ فن ششم آن، از پنج مقاله تشكيل يافته است كه به ترتيب داراى پنج، پنج، هشت، چهار و هشت فصل مىباشند؛ فن هفتم آن داراى يك مقاله هفت فصلى است؛ هشتمين فن آن، از نوزده مقاله تشكيل يافته است كه مجموعا داراى شصت و پنج فصل مىباشند. فن دوم طبیعیات دربارهى آسمان و عالم مىباشد كه داراى يك مقالهى ده فصلى است. فن سوم در كون و فساد است كه آن نيز يك مقاله دارد كه متشكل از پانزده فصل مىباشد. فن چهارم طبیعیات در افعال و انفعالات است كه يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد. پنجمين فن، در علل كائناتى كه نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علويه، مىباشد و دو مقاله دارد. فن ششم دربارهى نفس مىباشد و از پنج مقاله تشكيل يافته است. فن هفتم در مورد نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرين و هشتمين فن كه مفصلترين نيز هست، دربارهى حيوان است كه از نوزده مقاله تشكيل يافته است. بوعلى در نهايت، طبیعیات شفا را با فن هشتم كه اختصاص به طبايع حيوان دارد، تمام مىكند. مقالههاى نوزدهگانهى اين فن كه هر كدام از فصولى متشكل مىباشند، به اين صورت هستند: مقالهى اول كه سه فصل دارد، ابتدا از اختلاف حيوانات به لحاظ مأوى، مطعم، اخلاق، اعمال و اعضاء بحث كرده و در ادامه اعضاى كليه و اعضاى آليهى آنها را مورد بررسی قرار مىدهد. در مقالهى دوم، اختلاف حيوانات از جهت اعضاى ظاهرى و اعضاى باطنى مطرح است. در مقالهى سوم كه سه فصل دارد، اعضاى باطنى حيوان تشريح شده و اختلاف ميان فلاسفه و اطبا در مورد آن مطرح گرديده است و نيز از استخوانها، موها و پشمهاى حيوانات، سخن به ميان آمده است. مايعات بدن حيوان كه عبارتند از خون، شير و منى، در سومين فصل اين مقاله، مورد بحث واقع گرديدهاند. در مقالهى چهارم اين فن، دو فصل وجود دارد كه در اولين فصل آن راجع به حيوانات آبزى و...صحبت شده است و در فصل دومش دربارهى حسّ حيوان، حركات و اصواتش و همينطور خواب و بيدارى و نر بودن و ماده بودنش بحث گرديده است. در اين فصل، بوعلى، مدعي شده كه تمام حيواناتى كه خون دارند از حواس پنجگانه بهرهمند مىباشند و... در مقالهى پنجم نيز توليد مثل انواع حيوانات بررسی شده است. شيخ الرئيس از نوعي ماهي نام مىبرد كه نر در ميان آنها نيست و به طريقى ديگر توليد نسل مىكنند و بعضى ديگر از حيوانات را ياد مىكند كه آنچه زاييدهاند، عين خودشان نمىباشد، مانند پروانه كه زادهاش كرم مىباشد. تخم پرندگان و ماهيها و مواد تشكيل دهندهى آنها، همينطور زمان تخمگذارى و محل آن، موضوع دو فصل مقالهى ششم مىباشد. اختلاف حيوانات از جهت مأوى، خوراك و اختلافشان در طول عمر و اخلاق همراه با اشارهاى به امراض حيوانات، در مقالهى هفتم مطرح است. در مقالهى هشتم نيز همين مطلب ادامه يافته و قدرى توضيح بيشتر راجع به اخلاق حيوانات درنده، ماهيها و پرندگان داده شده است. مراحل تكوين انسان از منى، موضوع مقالهى نهم است. شيخ الرئيس، در فصل اول اين مقاله اشاره به علايم بلوغ در انسان كرده و چگونگى توليد مثل را توضيح مىدهد. وى بحثى نيز دربارهى اوج لذت جنسي كه اصطلاح ارگاسم را در موردش به كار مىبرند، در مرد و زن دارد. مدت حمل و خون نفاس، از ديگر مطالبى است كه در اين فصل مطرح مىشود. احتجاجى كه جالینوس حكيم با يك فيلسوف در ارتباط با چگونگى جذب منى توسط رحم واقع گرديده، موضوع فصل دوم اين مقاله مىباشد. در فصل سوم بوعلى بحثى مطرح مىكند دربارهى منى نداشتن زنان كه در ادامهاش چگونگى تكوّن اعضاى مهم بدن از منى، تبيين گرديده است. آخرين مطلب مطرح شده در مقالهى نهم، بيان احوال نوزاد و مادرش مىباشد كه در آن دوران باردارى در بلاد مختلف و مقايسهى آن با ساير حيوانات، بحث شده است. علت سقط رحم نيز عنوان مقالهى دهم مىباشد. در مقالهى بعدى كه پانزده فصل دارد، تركيب و مركبات بدن، اعم از مزاج كلى، مزاج اعضاء، مزاج دندانها، بحثى راجع به اخلاط و اصناف آن، توضيحاتى راجع به مغز و نخاع و عصب، مباحثى راجع به استخوانبندى و تشريح اعضاى بينايى، شنوايى، بويايى، چشايى و اعضاى ديگر سر و عضلاتشان مطرح مىباشد. مقالهى سيزدهم كتاب كه هفت فصل دارد و اعضاى دستگاه گوارش در آن تشريح شدهاند، به اين ترتيب مىباشد: بحثى در مورد دندان و دهن و...؛ تشريح اعضاى تنفس، اعم از ريه، حنجره و دريچهى ريه؛ تشريح قلب و رگهاى آن؛ تشريح مسير عبور؛ بحثى خاص دربارهى امعا؛ تشريح كبد و اعضاى كنارى آن؛ مثانه و... در مقالهى چهاردهم، برخی اعضاى ديگر مانند كليه، ترقوه، كتف، دستها، كمر، گردن، سينه، استخوانهاى سينه، پاها و اختلاف آن با پاهاى حيوانات، صورت و لبها و عضلات و ماهيچههاى محرك آنها توضيح داده شده است. پانزدهمين مقاله دربارهى احوال تولد و توالد حيوان مىباشد كه به مناسبت راجع به ذَكَر مرد و رحم زن نيز توضيحاتى داده است. دربارهى مواد تشكيلدهندهى فرزند كه عبارت است از منى زن و مرد و دربارهى خون حيض، سخن گفته است. مقالهى شانزدهم در تولد حيوانات از منى و تخم و چگونگى آن و همينطور علل عقيم بودن و تولد مؤنث يا مذكر مىباشد. كثرت يا قلت تخمگذارى حيوانات و علل آن، موضوع مقالهى هفدهم مىباشد كه به دنبالش در مقالهى هجدهم، بحثى دوباره در علت تأنيث و تذكير، مطرح كرده و اختلاف طول عمر حيوانات را بررسی كرده است و طويل العمرترين پستاندار را بعد از فيل، انسان - به خاطر اعتدال مزاجش - مىداند و در آخرين مقالهى كتاب احوال ديگرى از انسان، مانند وضعيت جنين و طبيعت زن و مرد مورد تدقيق و بررسی واقع گرديده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شفاء المجلد 8 : الریاضیات: الفن الاول من جملة العلم الریاضی اصول الهندسة
نویسنده:
حسین بن عبدالله ابن سینا؛ ناظر: إبراهیم مدکور؛ محققان: عبدالحمید صبره، عبدالحمید لطفي مظهر
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتبة سماحة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
,
فلسفه بوعلی
کلیدواژههای فرعی :
فلسفه ریاضی ,
مثلثات ,
علم ریاضی ,
جسم تعلیمی ,
علم هندسه ,
ریاضیات شهودی ,
ساختار منطقی ریاضیات ,
تجرد ریاضیات ,
هندسه و تناسب ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
کتاب شفا (ابن سینا) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
شابک (isbn):
978-600-161-071-4
چکیده :
شيخ الرئيس، كتاب(الشفاء) را به زبان عربى و در موضوعات الهيات، طبیعیات، رياضيات و منطق تأليف كرده است. مىتوان اين كتاب را به عنوان جامعترين اثر بوعلى، به حساب آورد. وى، در مورد موضوعهاى ياد شده، در كتابهاى ديگرى نيز سخن گفته است كه به آنها اشاره خواهيم كرد، لكن چيزى كه در كتاب شفا با آن روبهرو هستيم، مجموعهاى است كامل و دقيق كه ترجمه يا تلخيص مطالب آن در كتابهاى ديگرش، همچون نجات و دانشنامهى علايى آمده است. كتاب(الشفاء) داراى چهار بخش طبیعیات، رياضيات، منطق و الهيات است. قسمت رياضيات كتاب شفا، در چهار بخش هندسه با پانزده مقاله، حساب با چهار مقاله، موسيقى با شش مقاله و هيئت با سيزده مقاله تنظيم شده است كه هر كدام از آنها نشانگر تسلط و احاطهى مؤلف بر اين علوم مىباشد. هندسه: بخش اول رياضيات يا به عبارتى فن اول رياضيات كه عبارت است از هندسه، در واقع تحليل و بررسى اصول اقليدس مىباشد كه توسط حجاج بن يوسف مطر، به عربى ترجمه شده است. البته ترجمههاى ديگرى نيز موجود است كه مىتوان حجاج بن يوسف را اولين مترجم اصول اقليدس به حساب آورد. بوعلى، در بخش هندسه بر خلاف خود اقليدس و مترجم آن، به تفصيل نپرداخته و فقط به مطالبى كه براى درك قضايا و اثبات آنها لازم است، پرداخته است. مقصود ابن سينا اين است كه متعلم را هر چه سريعتر با مبانى هندسه آشنا سازد. وى به گفته شاگرد و دوستش، ابوعبيد جوزجانى، ابتدا كتابى به نام مختصر اقليدس، تأليف كرد كه بعدا بخشى از كتاب شفا را تشكيل داد. ابن سينا، بخش هفتم كتاب نجات را نيز به هندسه اختصاص داده است. نظريات ابن سينا در رياضيات هنوز كاملا مورد بررسى قرارنگرفته است، ولى كارل لوكوچ، بخشى از فن اول رياضيات شفا (هندسه مسطحه) را در كتاب خود مورد بررسى قرار داده است. هندسه، به نظر ابن سينا، يكى از علوم رياضى، بلكه اولين علم از علوم رياضى است كه متكفل آموزش اوضاع خطوط، اشكال سطوح و انحطام مقادير مىباشد. مقاله اول از بخش هندسه رياضيات شفا، در تعريف مثلث و متوازى الاضلاع مىباشد. اولين مطلبى كه در اين مقاله بيان مىگردد، تعريف نقطه و خط است. مؤلف، نقطه را به شىء ما لا جزء له و خط را به طول بلا عرض و طرفاه نقطتان، تعريف مىكند، سپس به تعريف زاويهى قائمه، حاده و منفرجه مىپردازد. در ادامه انواع مثلث كه عبارتند از: متساوى الاضلاع، متساوى الساقين، مختلف الاضلاع و قائم الزاوية بيان شده، سپس مربع و مستطيل و اشكالى كه چهار ضلعى مىباشند، با انواع گوناگونشان مورد بررسى قرار گرفتهاند. ديگر اشكال چند ضلعى و تعريف دو خط موازى نيز در بخش مقدمه مقاله اول هندسه مطرح گرديدهاند. ابن سينا، در بخشى به نام علم جامع، كيفيت به دست آمدن مثلث متساوى الاضلاع از دو دايره را بيان كرده است. مقالهى دوم در مورد خط مستقيم و تقسيمات آن مىباشد. وى اين بخش را با تعريف مربع به سطح قائم الزاويايى كه خطوط محيط به زاويه قائمه بر آن احاطه دارند، آغاز مىكند. چگونگى به دست آمدن مربع و انواع آن نيز در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است. مقالهى سوم در مورد دايره است. ابن سينا، مىگويد: در دايره تمام قطرها و نصف قطرها كه امروزه شعاع گفته مىشود، با همديگر مساوى هستند. به دست آوردن مركز دايره، نقطه مماس دو دايره و مطالبى از اين قبيل نيز در همين مقاله مطرح شدهاند. مقالهى چهارم، در مورد عمليات مثلثها و دايرهها است. شكل محيط، اولين مبحث اين بخش مىباشد. مقالهى پنجم در مورد نسبت مىباشد. شيخ الرئيس، در اين بخش، جزء را به مقدار كوچكتر از مقدار بزرگتر معرفى مىكند و... سطوح متشابهه، عنوان مقاله ششم است. بوعلى سطوح متشابهه را به زواياى متساويه و اضلاع تناسبيهى آنها معنا مىكند و مىگويد: سطوح متكافئه، سطوحى هستند كه اضلاعشان بنا بر تقدم و تأخر با هم متناسب مىباشند. مقاله هفتم درباره اشتراك و تباين و...است. در اين مقاله، راجع به وحدت، عدد، زوج و فرد توضيحاتى داده شده است؛ براى مثال مىفرمايد: واحد، به هر چيزى كه عقلاً قابل قسمت نباشد، گفته مىشود و عدد، جماعت مركبى از واحدها است. عدد زوج، عددى است كه قابل قسمت به دو عدد مساوى باشد. هشتمين مقاله، متعلق به بحث متواليات و نهمين مقاله در ادامه آن مىباشد و عنوان «متواليات و ما يتصل بها من عوامل و غيرها» را به خود اختصاص داده است. مقاله دهم، در اشتراك و تباين است و در ادامه خطوط مشترك توضيح داده شده است كه مثل ساير بخشها با اشكال گوناگونى همراه است. يازدهمين مقاله، درباره هندسه فراغيه مىباشد. در اين قسمت، اشكال به مجسم، منشور و مخروط و استوانه تقسيم شده و هر كدام با توضيح و تعريف خاص خودش مورد بررسى واقع گرديده و شيوه محاسبه هر كدام، با ترسيم اشكالى بيان شده است. مقاله دوازدهم، كثيرات السطوح نام دارد كه در واقع بحث از اشكالى است كه داراى چند سطح مختلف مىباشند. عناوين مقاله سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم به ترتيب عبارت است از: «القسمة ذات الوسط و الطرفين و المضلعات المنتظمة»، «القسمة ذات الوسط و الطرفين و المجسمات المنتظمة» و «رسم مجسمات منتظمة داخل بعضها». حساب: دومين بخش رياضيات، علم حساب است. ابن سينا، اين بخش را در قالب چهار مقاله توضيح داده است كه مقاله اول، در خواص عدد؛ مقاله دوم، در احوال عدد از حيث اضافه شدنش به غير؛ مقاله سوم، در احوال عدد از حيث تأليفش از واحدها و مقاله چهارم، در متواليات دهگانه است. مؤلف، در جاهاى ديگر همچون كتاب قاطيغورياس و... از ماهيت عدد و اقسام آن سخن گفته است. برخى از مسائل مطرح شده در اين مقاله عبارتند از: هر عددى نصف مجموع دو عدد زيرين و رويين خويش است، چنانكه پنج، نصف حاصل جمع شش و چهار مىباشد؛ مربع هر عددى مساوى است با حاصل ضرب دو عدد زيرين و رويين آن به اضافه يك، چنانكه مربع پنج، برابر است با حاصل ضرب شش در چهار به اضافه يك(بيست و پنج) و... مقاله دوم، در باب احوال عدد است از جهت اضافه شدنش به غير. ابن سينا، مىگويد: در باب عدد، دو نگاه به عدد ممكن است: اول، نگاه به عدد از باب اينكه في نفسه معتبر است و ديگرى از اين جهت كه اضافه به عددى ديگر مىگردد. احوال عدد از حيث كيفيت تأليفش از واحدها، عنوان مقاله سوم است. مقاله چهارم در متواليات دهگانه مىباشد كه در آن مناسبات و اصناف و خواص آن مطرح گرديده است. موسيقى: سومين بخش رياضيات، علم موسيقى است كه بوعلى، خود، آن را «جوامع علم الموسيقى» ناميده است. اين بخش، حاكى از تسلط قابل توجه مؤلف بر علم موسيقى است و البته اين تسلط در ديگر علما و دانشمندان زمان ابن سينا نيز كم و بيش مشهود است. موسيقى در عصر مؤلف، در هزار سال پيش، بسيار مورد توجه بوده است و بسيارى آن را پيشه خود مىساختند و در جامعه ارجمند بودند. فضلا و امرا و پادشاهان آن را دوست مىداشتند و اغلب، خود، نيز مىآموختند. موسيقى، فن و علمى صاحب شأن بوده است و به اين سبب دانشمندان مشرق زمين چون كندى، فارابى، خوارزمى، اخوان الصفا و ديگران به آن توجه داشتند و آن را توسعه داده ومورد مباحثه و تدريس و عمل قرار مىدادند و راجع به آن كتاب مىنوشتند. ابن سينا از بزرگان علماى موسيقى و مشاهير موسيقىدانان زمان خود بوده و مباحث اصلى موسيقى را با نهايت دقت، تشريح نموده است. اين، تعجبى ندارد، چه اين فيلسوف شهير، دامنه فكرى خود را به ناحيه خاصى از دانش محدود نكرده، بلكه نواحى مختلف معرفت و ضمن آنها موسيقى را نيز پيموده است و آن را از اقسام چهارگانه حكمت رياضى شمرده و در كنار علم حساب، هندسه و علم هيئت قرار داده است. بوعلى، سه كتاب در موسيقى دارد كه دو تاى آنها به عربى و سومى را به فارسی نگاشته است. مهمتر از همه در كتاب شفا است و آنچه در كتاب نجات است، در واقع خلاصهاى از شفا مىباشد و فارسی آن در دانشنامه علايى است كه خلاصهاى از كتاب نجات است و معروف است كه قسمت موسيقى دانشنامه را جوزجانى، شاگرد بوعلى، بعد از وفاتش به رشته تحرير درآورده است. ابن سينا، در موسيقى شفا، به دو كتاب ديگر اشاره مىكند كه در آن بعضى از مباحث موسيقى را شرح داده است؛ اين دو، يكى كتاب البرهان است و ديگرى كتاب اللواحق. ابن ابىاصيبعه، خبر داده كه بوعلى، كتاب ديگرى به نام «المدخل الى صناعة الموسيقى» نگاشته است كه موضوع آن با قسمت موسيقى كتاب النجات متفاوت است. متأسفانه سه كتاب مزبور، تا كنون به دست نيامده است. مهمترين كتاب موسيقى ابن سينا، قسمت موسيقى شفا است كه از نفيسترين مراجع موسيقى ايران شمرده مىشود و تا آنجا كه بر ما مكشوف است، اين اثر، توسط باروندرلانژر به فرانسه ترجمه شده و موسيقى عربى نام گرفته است. موسيقى شفاى ابن سينا، شامل شش مقاله است كه هر يك به ترتيب زير فصولى دارد: مقاله اول، شامل پنج فصل است: فصل اول، در تعريف موسيقى و اسباب صوت و... است. فصل دوم، در شناخت ابعاد متفقه و ابعاد متنافره و... است. فصل سوم، در ابعاد متفقه به اتفاق اصلى است. فصل چهارم، در ابعاد متفقه به ابعاد بدلى است. مقاله دوم، داراى دو فصل است كه اولى، در جمع كردن بعضى از ابعاد با برخى ديگر و جدا كردن بعضى از بعضى ديگر مىباشد و دومى، در مضاعف و نصف كردن ابعاد است. مقاله سوم، شامل چهار فصل است كه فصل اول، در جنس و تقسيم آن به انواع است. فصل دوم، در تعداد اجناس است. فصل سوم، درباره اجناس قوى است. فصل چهارم، درباره اجناس ملايم است. مقاله چهارم، داراى دو فصل است كه اولى، در جماعت و دومى، در انتقال است. مقاله پنجم، شامل پنج فصل است كه اولى، در نتهاى موسيقى يا علم اوزان و دومى، در وزنخوانى يا حكايت آهنگها با زبان و سومى، در انواع اوزان متصل و منفصل و چهارمى، در اوزان چهار تايى، پنج تايى، شش تايى و اوزان معمولى و پنجمى در اوزان شعرى است. مقاله ششم، شامل دو فصل است كه اولى، در تركيب و تأليف آهنگ و دومى، در آلات موسيقى است. اغلب مستشرقين، به استناد اينكه فلاسفه مشرق، علماى يونان را شناخته و كتابهاى آنها را به عربى ترجمه كرده و خواندهاند، گفتار آنها را در موسيقى بر پايه موسيقى يونان، استوار دانستهاند و حتى نظريات علمى آنان را بر موارد عملى موسيقى شرقى، منطبق نگرفتهاند، چنانكه گويى بحث فارابى و بوعلى سينا در موسيقى، يك بحث رياضى بيش نبوده و بر عمل موسيقى آن زمان تطبيق نمىكرده است. اينگونه قضاوت، به نظر، بسيار نارواست، چه گام منسوب به فيثاغورث كه بر پايهي عدد سه استوار است و پايه گام ملودى موسيقى غربى است، از هزارها سال پيش در چين به شكل خاصى مورد استعمال بوده است و مسلما از قديم در ايران وجود داشته است. فارابى، در شرح تنبور خراسان و درجهبندى آن، وجود چنين گامى را تأييد مىكند، در حالى كه در شرح تنبور بغداد كه گام آن معرف موسيقى عربى پيش از اسلام است، چنين درجهبندى وجود ندارد. چنانچه اين گام از يونان به ايران آمده باشد، بايد نخست از بغداد عبور كرده باشد. همچنين گام منسوب به اريستكسن را كه پايه گام هارمونى مغرب است، در موسيقى هند و ايران مىتوان يافت و دليلى نيست كه بگوييم موسيقى از يونان به ممالك شرق رفته است. بنا بر اين مباحث علمى موسيقى فارابى و بوعلى سينا، بر موسيقى علمى زمان خودشان تطبيق مىنموده و اين دانشمندان، اسرار آن را مكشوف و قوانين آن را پىريزى كردهاند. روش بوعلى، در بحث و تحقيق درباره موسيقى، نشان مىدهد كه عقايد متقدمين يونانى خود؛ يعنى پيروان مكاتب فيثاغورث، افلاطون و بطلميوس را پيروى ننموده و به خصوص در مورد جستوجوى رابطهاى بين اوضاع و احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، عقايد آنان را صحيح ندانسته و فلسفه آنها را مندرس شمرده است و معتقد است كه آنان، صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم گرفتهاند و در شناختن حقايق اشيا راه صحيح نپيمودهاند؛ آنجا كه در مقدمه، مىگويد: همچنين از جستوجوى رابطهاى بين احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، خوددارى مىكنيم تا از روش كسانى كه از حقيقت هر علم آگاهى ندارند، پيروى نكرده باشيم، چه اينان وارث فلسفهاى مندرس مىباشند؛ صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم مىگيرند و خلاصه كنندگان نيز از آنها تقليد كردهاند، ولى اشخاصى كه فلسفه حقيقى را فهميده و مشخصات صحيح اشيا را درك كردهاند، اشتباهاتى را كه در اثر تقليد رخ مىدهد، تصحيح نموده و غلطهايى را كه زيبايىهاى افكار كهنه را مىپوشاند، پاك كردهاند؛ اينان سزاوار تحسينند. بوعلى، در مباحث موسيقى، از فارابى پيروى كرده و عقايد او را تشريح نموده است و آنها را مختصر و مفيد و بدون تكرار تشريح نموده است و هر مطبى را به دلايل و براهين منطقى مستند نموده و در اين راه، نه تنها به اصول فيزيكى و رياضى تكيه مىكند كه دامنه بحث را به فلسفه و علم النفس نيز مىكشاند. مؤلف، در تعريف موسيقى، رابطه علم موسيقى را با علوم ديگر چنين توضيح مىدهد: «موسيقى، يكى از علوم رياضى است كه منظور از آن، مطالعه صداها و بحث در ملايمت و عدم ملايمت و همچنين كشش آنها و قواعد ساختن قطعات موسيقى است، بنا بر اين علم موسيقى، شامل دو قسمت است: علم تركيب نغمات مربوط به صداهاى موسيقى و علم اوزان مربوط به زمانهايى كه صداهاى يك نغمه را از يكديگر جدا مىسازد. پايههاى اين دو قسمت بر اصولى استوار است كه از علومى خارج از موسيقى اخذ مىشوند؛ بعضى از اين اصول، از رياضى و بعضى ديگر، از فيزيك و علوم طبيعى و برخى، از هندسه گرفته مىشوند. وى در تعريف صدا، فلسفه وجود صدا و ماهيت آن را بيان مىكند و مىگويد: «صدا، يكى از پديدههاى خارجى است كه حواس ما درك مىكند و احساس آن ممكن است خوشآيند باشد...» صدا، از نظر احساس به خودى خود نمىتواند خوشآيند يا بدآيند باشد، فقط هنگامى كه بيش از اندازه شدت يابد، گوش ما از آن رنج مىبرد. يك آلت موسيقى كه بيش از حد لازم قوى زده شود، صداى نامطبوع ايجاد مىكند كه به گوش، زننده است، ولى از طرف ديگر صدا مىتواند، نه از نظر احساس، بلكه از نظر رابطهاى كه با قوهى شنوايى دارد و به وسيله آن تصويرى از صدا در ذهن ايجاد مىشود و همچنين عملى كه در يك قطعه موسيقى دارا است، خوشآيند يا بدآيند باشد. در شرح علل زيرى و بمى صدا، قوانين ارتعاش را در اجسام روشن مىسازد و مىگويد: علل زيرى صدا، عبارتند از: اتصال شديد ذرات جسم و سختى آن، كوچكى ابعاد آن و زيادى نيروى كشش و... درجهى زيرى و بمى، با زياد و كم شدن علل آن بستگى دارد؛ مثلاً تارى، با كشش ثابت، تغيير طول صداهايى با زير و بمى متفاوت ايجاد مىكند؛ هر چه طويلتر باشد، صدا بمتر است. تعيين درجهى زير و بمى، به اندازهگيرى مقادير خواصى كه به آن اشاره شده، ميسر است. همچنين مقايسه دو صدا، با مقايسه مقادير خواص مشابه آن، انجام مىشود؛ مثل مقايسه طولهاى آنها. بنا بر اين مسلم مىشود كه اولاً هر دو صدا به نسبت معينى از زيرى و بمى مىباشند و ثانيا مىتوان نسبت بين آن دو را مشخص نمود. ابعاد ملايم و غير ملايم را با نسبتهاى مشخص، معرفى مىكند. ابعاد ملايم، آنهايى است كه صداهاى آن بالفعل يا بالقوه مشابه باشند. آنهايى كه بالفعل مشابهند، با نسبتهايى از اكتاو معرفى مىشوند و آنهايى كه بالقوه مشابهند، به صورت نسبتهايى به شكل n+1/n به اصطلاح نسبتهاى سوپر پارتيل مىباشند. در جمع و تفريق ابعاد، به پيروى از روش فارابى، ضرب و تقسيم نسبتهاى معرف آنها را به كار مىبرد و اين عمل در حقيقت فكر ايجاد لگاريتم است. در تقسيم اجناس، گوشزد مىسازد كه مقادير 256/243 از نيم پرده كوچكتر است و با اينكه اين بعد به خودى خود جزء ابعاد غير ملايم است، ولى وجود آن در دنباله دو بعد ملايم 9/8 خوشآهنگ و مطبوع است، چنانكه مىدانيم اين جنس معرف گام ماهور ايرانى و ماژر موسيقى غربى است و امروزه جزء دستگاههاى اصيل ايران شمرده مىشود. همچنين بين اجناس، جنسى را ملايمتر از همه مىداند كه ابعاد آن به ترتيب 10/9 و 9/8 و 16/8 باشد و چنانكه مشهود است گام هارمونيك، از خواص فوق ساخته مىشود. وجود هارمون را به معناى امروزى كلمه قائل است و مىگويد: صداها ممكن است با هم يا پى در پى نواخته شوند، چنانكه مىدانيم براى ساختن آهنگ، صداهايى به كار مىروند كه پى درپى دنبال هم واقع مىشوند. وقتى چندين صدا با هم نواخته شوند، در حكم يك صدامىگردند، ولى چنانچه اختلاط آنها با اصول صحيح باشد، باعث تقويت فكرى مىگردد... در شرح عود و پردهبندى آن، دقت كامل به كار برده است و به خصوص روشى را به دست مىدهد كه فقط با تشخيص اكتاوهاى زير و بم، مىتوان تمام پردههاى عود را بست. بخشى از وسعت فكر و دقت علم مرحوم شيخ الرئيس، در مطالعات مباحث آواشناسى و موسيقى، با اين بيان مشخص گرديد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شفاء المجلد 6 : الطبیعیات: 2و3- السماء و العالم 4و5- الکون و الفساد 6و7- الافعال و الانفعالات
نویسنده:
حسین بن عبدالله ابن سینا؛ ناظر: إبراهیم مدکور؛ محقق: محمود قاسم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتبة سماحة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
کلیدواژههای فرعی :
الکون والفساد ,
محرک ,
کواکب سیاره ,
امر طبیعی ( طبیعیات ) ,
علم فلک ,
عالَم استحاله(قسیم عالم اعلی و تعمیر و نسب) ,
علوم طبیعی ,
طبیعیات شفا ,
فعل و انفعالات ,
رابطه مابعد الطبیعه با طبیعیات ,
حالات و انفعالات ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
شابک (isbn):
978-600-161-072-1
چکیده :
الشفاء (الطبیعیات)، كتاب گرانسنگ شفاء را به واقع مىتوان دائرةالمعارفي به زبان عربى، در علوم عقلى به حساب آورد كه در هر چهار قسمت منطق، رياضى، طبیعی و الهيات توانسته به طور دقيق و كامل سخن گفته و مطالب لازم را دربارهى هر يك از اين چهار علم شريف به صورتى منظم و قابل استفاده در اختيار مخاطب قرار دهد. اين اثر شيخ الرئيس در طول قرون مورد توجه كمنظير دانشمندان مسلمان و غير مسلمان واقع گرديده است كه حاكى از جايگاه علمى و منطقى آن در بين كتب علوم عقلى مىباشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبیعیات است. تقسيمبندى بخش طبیعیات شفا، بدين صورت است: اين بخش، مشتمل بر هشت فن است و فن اول آن، داراى چهار مقاله است كه به ترتيب مشتمل بر پانزده، سيزده، چهارده و پانزده فصل مىباشند؛ فن دوم آن، داراى يك مقالهى ده فصلى است؛ فن سوم آن، يك مقاله پانزده فصلى دارد؛ فن چهارم آن، يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد؛ پنجمين فن آن، دو مقاله دارد كه هر كدام داراى شش فصل است؛ فن ششم آن، از پنج مقاله تشكيل يافته است كه به ترتيب داراى پنج، پنج، هشت، چهار و هشت فصل مىباشند؛ فن هفتم آن داراى يك مقاله هفت فصلى است؛ هشتمين فن آن، از نوزده مقاله تشكيل يافته است كه مجموعا داراى شصت و پنج فصل مىباشند. فن دوم طبیعیات دربارهى آسمان و عالم مىباشد كه داراى يك مقالهى ده فصلى است. فن سوم در كون و فساد است كه آن نيز يك مقاله دارد كه متشكل از پانزده فصل مىباشد. فن چهارم طبیعیات در افعال و انفعالات است كه يك مقالهى نه فصلى و يك مقالهى دو فصلى دارد. پنجمين فن، در علل كائناتى كه نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علويه، مىباشد و دو مقاله دارد. فن ششم دربارهى نفس مىباشد و از پنج مقاله تشكيل يافته است. فن هفتم در مورد نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرين و هشتمين فن كه مفصلترين نيز هست، دربارهى حيوان است كه از نوزده مقاله تشكيل يافته است. در فن دوم كه به نام في السماء و العالم مىباشد، طى ده فصل به بررسى اوضاع و احوال كواكب و... پرداخته است. قوا و افعال اجسام بسيطه و مركبه، در اولين فصل اين بخش توضيح داده شده است. شيخ الرئيس، اجسام را از جهت قوايشان به سه قسم تقسيم مىكند، سپس مىگويد: بحث ما در قسم دوم؛ يعنى واحد غير مركبى است كه از دو قوه تشكيل شده است. در فصل دوم اصناف قوا و حركات بسيطه را بيان كرده و خارج بودن طبيعت فلكيه را از طبيعت عنصريه تبيين مىنمايد. مخالفت فلك با اعيان اجسام بسيطه و ترتيب و اوصاف و اشكال آنها و همينطور احوال جسمى كه حركت دايرهاى دارد، در فصول بعدى مورد اشاره واقع شدهاند. بوعلى احوال كواكب را در ضمن فصلى جداگانه توضيح مىدهد و نفوذ اين اجرام در چشم را كه اجرامى مريى و نورانى هستند، ويژگى جسم آسمانى مىداند، لكن بعضى با همان نگاه اول قابل رؤيتند و بعضى در پس بعضى ديگرند و... فصل بعدى در حركتهایى كه كواكب دارند، مىباشد. نوع حركتى كه افلاك دارند و نظرياتى كه مردم در احوال زمين و ساير عناصر ارائه مىكنند و همينطور تناقضى كه در نظريات قائلان به سكون زمين وجود دارد، عناوين فصل بعدى مقالهى اول فن دوم طبیعیات شفا مىباشد. آخرين فصل اين فن اختصاص به بحثى راجع به خفيف و ثقيل دارد با اين مضمون كه جسم خفيف، حركت دايرهاى خود را حول مركز به خاطر سبک بودنش با نهايت سرعت ادامه مىدهد و ثقيل به خاطر وزنش نيرويى گريز از مركز پيدا مىكند كه در اين حركت دايرهاى به سختى در پى دور شدن از هستهى مركزى مىباشد... در فن سوم، راجع به كون و فساد بحث مىگردد. در فصل اول اين فن نظريات قدما را درباره كون و فساد اجسام و... بيان مىكند. او معتقد است اجسام بسيطهاى كه در جوهرشان مبادى حركات مستديره مىباشد، قبول كون و فساد نمىكنند، اما اينكه اجسام داراى حركت مستقيم، پذيرش كون و فساد را دارند، بحث ديگرى است كه شيخ الرئيس به اثبات آن پرداخته است. بيان حجتهاى هر كدام از طرفين و نقض براهين مخطئين، در فصول بعدى مورد بحث واقع شده. وى در اين فن راجع به مزاج و نمو نيز سخن گفته و در نهايت ادوار كون و فساد را مورد بررسی قرار داده است. فن چهارم در افعال و انفعالات است كه از دو مقاله تشكيل يافته است. مقالهى اول كه نه فصل دارد به اين ترتيب مىباشد: 1- بحث از طبقات عناصر. 2- بحثى از احوال درياها. 3- بحثى در تعريف سبب تعاقب گرمى و سردى. 4- ارتباط كيفيت و كميت اجسام كه هر قدر كميتشان زيادتر شود كيفيتشان نيز بيشتر خواهد شد. 5- آثارى كه گرما و سرما در اجسام مىگذارند، مانند بخار شدن، پختن، دود شدن، يخ زدن و... 6- چگونگى پخته شدن غذا و رسيدن ميوه. 7- عوامل پختن، قليان، تبخير، تدخين، تصعيد، ذوب، اشتعال و... 8- بحثى در حل و عقد اينكه اجسام با سردى و برودت حل گرديده و با گرما و حرارت انحلال و ذوبشان سخت مىشود، مانند ذوب شدن نمك در آب و عدم انحلالش بر روى آتش. 9- اصناف انفعالات تر و خشك. مقالهى دوم فن چهارم كه داراى دو فصل مىباشد، دربارهى مزاج است. چيستى و چگونگى مزاج به همراه تولد كيفيات چهارگانه از عناصر اربعه كه در واقع تأييدى است بر آراى ارسطو مبنى بر اينكه اكثر فعل و انفعالات ميان كرات نيز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل مىشوند. در فصل دوم اين مقاله، بوعلى، در تحقيقى راجع به توابع مزاج، مىگويد: واجب است دانسته شود كه وقتى اجسام جمع شدند و ممزوج گرديدند براى بعضى مزاجى عارض نشود مگر مزاج خودش. فن پنجم، در معادن و آثار علويه است. در اين قسمت نيز تأثير ويژهاى از آثار علويهى ارسطو به چشم مىخورد. اين فن داراى دو مقاله است كه مقالهى اول در مورد آنچه كه بر زمين عارض و حادث مىشود، است. شيخ الرئيس، فصل اول اين مقاله را به موضوع كوهها اختصاص داده است. وى چگونگى تشكيل كوهها و ماهيت آنها را بررسی كرده و عنايت ويژهاى نيز، مانند ديگر جاهايى كه از عوامل طبیعی زمينى و آسمانى بحث مىكند، به مشاهدات و تجربيات خود دارد. نوعي خاک در شط جيحون كه مردم با آن سرشان را مىشستند، از آن قبيل مىباشد كه بعد از بيست و سه سال، مؤلف خود شاهد تبديل شدنش به سنگ بوده است. اينكه ابرها چگونه به وجود مىآيند و همينطور چشمهها، در فصل بعدى مورد بررسی قرار گرفته است. منابع آبها، موضوع فصل ديگرى است كه بوعلى بعد از آن به علل و عوامل زلزلهها پرداخته است. وى حركتى را كه عارض جزيى از اجزاى زمين مىشود و آن باعث بروز حركت در لايههاى رويى زمين مىگردد، عامل زلزله شمرده است. بخارهاى جمع شده در درون زمين، عامل ديگرى براى زلزله قلمداد شده كه به عقيدهى ابن سينا اگر در مناطق زلزلهخيز شكافي در زمين ايجاد شود، آثار آن بخارات مشهود خواهد بود. تكوين معدنيات، عنوان فصل ديگرى است كه در آن به قول خود از احوال جواهر معدنيه صحبت كرده است. شيخ الرئيس اجسام معدنيه را بر چهار قسم مىداند كه عبارتند از: سنگها، گوگردها، نمكها و ذائبها كه بعضى سخيف و ضعيف الجوهر و بعضى ديگر قوى الجوهر مىباشند. وى در اين بخش مواد مركبهى آنها را بيان نموده و اشارهاى كوتاه نيز به مدعيات كيمياگران دارد. در آخرين فصل از مقالهى اول فن پنجم، به احوال اراضى مسكونه و امزجهى بلاد مىپردازد. سنگلاخ بودن بعضى از سرزمينها، جنگلى بودن بعضى ديگر و همينطور نوع آب و هوايشان موضوعهاى اين فصل مىباشند. مقالهى دوم اين فن نيز مشتمل بر كائناتى است كه نفسي ندارند. وى در اولين فصل اين مقاله به چگونگى تشكيل ابرها پرداخته و كارايى آنها را در فصول مختلف توضيح مىدهد و اينكه از ابر واحد چگونه گاهي باران، گاهي برف و گاهي تگرگ به وجود مىآيد. در فصل دوم، درباره رنگينكمان و اينكه چگونه و در كجاها به وجود مىآيد، بحث مىنمايد. چگونگى به وجود آمدن بادها و انواع آنها و تأثيرشان و همينطور بحث از صاعقه و رعد و برق و شهابسنگها، موضوع فصول ديگر اين مقاله است. ابن سينا در آخرين فصل اين فن، بحثى را نيز راجع به طوفانها ارائه مىكند و مىگويد: غلبهى يكى از عناصر اربعه بر باد، باعث به وجود آمدن طوفان مىگردد. اوضاع كواكب نيز در مرحلهى بعدى و در غلبهى يكى از عناصر اربعه بر سايرين بىتأثير نبوده و باعث وقوع طوفان مىگردد. در اين قسمت نيز ابن سينا مخالفتهايى با مشائين دارد كه حاكى از آزادانديشى و بلندنظرى وى مىباشد، زيرا در مباحث علمى تأثيرپذير از هيچ مشرب خاصی نبوده و همواره به دنبال يافتههاى عالمانه و مستدل بوده است. فن ششم، دربارهى نفس است. اين فن مشتمل بر پنج مقاله مىباشد و مقالهى اول داراى پنج فصل است كه فصل اول آن، در اثبات و تعريف نفس است. در فصل بعدى نظريات قدما را دربارهى نفس و جوهر آن بيان كرده و در پى نقض آنها مىباشد. بوعلى سومين فصل اين مقاله را به داخل بودن نفس تحت مقولهى جوهر اختصاص داده است. او مىگويد: ثابت كرديم كه نفس، جسم نمىباشد... منشأ اختلاف افاعيل نفس كه همان اختلاف قواى نفس مىباشد، در فصل بعدى مورد بررسی واقع مىگردد. در فصل پنجم نيز تقسيمات قواى نفس مطرح است؛ براى مثال قواى نفسانى را در يك تقسيم به سه دسته تقسيم مىكند كه عبارتند از: 1- نفس نباتيه كه كارش تولد، رشد و تغذيه مىباشد. 2- نفس حيوانيه كه كارش درك جزئيات و تحرك بالاراده مىباشد. 3- نفس انسانى كه داراى دو قوه عامله و عالمه است. دومين مقاله اين فن كه پنج فصل دارد با تحقيقى دربارهى قواى منسوب به نفس نباتيه آغاز مىگردد. در قواى نفس نباتيه نيز اول به تغذيه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراكات انسان را كه عبارتند از قواى داركه و حاسّه، توضيح مىدهد و در ادامه قواى حاسهى لمسيه، ذائقه و شامّه و حاسهى سامعه را در ضمن فصولى تبيين مىنمايد. شيخ الرئيس، در سومين مقالهى اين فن كه هشت فعل دارد، دربارهى نور و شعاع آن و همينطور رنگ و منشأ آن و اينكه آيا نور جسم است يا نه و بررسی آراى مختلف در اين زمينه و همينطور بررسی آراى گوناگون در مورد ديدن و علل آن و مطالبى چند در حواشى مبحث رؤيت صحبت مىكند. مقالهى چهارم مبحث نفس كه چهار فصل دارد دربارهى حواس باطنهى حيوان و افعال قواى مصوره و مفكره و افعال قواى متذكره روحيه و اينكه هر يك از اين قوا داراى آلاتى جسمانى هستند و بحثى دربارهى نبوت، مىباشد. ابن سينا دربارهى وهم مىگويد: وهم حاكم اكبر در حيوانات است كه به صورت انبعاث تخيّلى حكم مىكند؛ مثالى كه بوعلى در تمام آثار خود براى اين قوه مىزند، درك شيرينى عسل است كه از ديدن رنگ و ظاهر آن، به مخيّلهى انسان خطور مىكند. او دربارهى قوهى محركه كه هر حيوانى بعد از درك چيزى و احساس نياز به آن، به سويش حركت مىكند، توضيح داده و نبوت را نيز بخشى از آن مىداند. شهوت و غضب كه اولى براى جلب منافع، اعم از خوردن براى ادامه حيات، جماع براى ادامه نسل و... و دومى براى دفع مفسده، مانند دورى از خطرات و دشمنان و... مىباشد، دو نيروى محركه نفس مىباشند كه براى انجام وظايف خود، ديگر نيروهاى جسم را در اختيار دارند. مقالهى پنجم كه داراى چهار فصل مىباشد، بيانگر مطالبى راجع به نفس انسانى است كه عبارتند از: الف- خواص فعل و انفعالاتى كه انسان دارد. بوعلى مىگويد: از نفس انسانى افعال خاصی صادر مىگردد كه ويژهى انسان بوده و در ساير حيوانات موجود نمىباشد. وى يكى از نمونهها را نيازهاى انسان مىداند كه براى رفع آنها به چيزى فراتر از آنچه طبيعت در اختيار حيوانات نهاده، مانند كشاورزى، خياطي، نساجى، ساختن حروف و اصوات براى رساندن مقصود خود به ديگران و... نياز دارد. مؤلف، در بخش ديگر، به چگونگى انتفاع نفس انسانى از حواس پرداخته و غايتاً محال بودن تناسخ و فناناپذير بودن نفس انسانى را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پایان مىبرد. فن هفتم طبیعیات كه دربارهى نبات مىباشد از هفت فصل تشكيل يافته است كه به عبارتى كوتاهترين فن از فنون ثمانيهى طبیعیات شفا مىباشد. در اولين فصل اين فن تولد و اغتذاء و مزاج حيوان را توضيح داده و در فصل دوم اعضاى نبات را تبيين مىنمايد. مبادى تغذيه، توليد، تولد در نبات به همراه چگونگى تولد اجزاى گياهان و اختلاف آنها به حسب اماكن، در بخش بعدى توضيح داده شدهاند. از جمله مسائل مطرح شده در اين فن، تعريف شاخ و برگ و بوتهى گياهان است. مؤلف به صورتى بسيار دقيق و عالمانه در مورد ميوه و ثمرات گياهان و انواع و اقسام آن توضيحاتى ارائه كرده و با بيان اصناف نبات و مزاج اشيائى كه داراى نفس غاذيه مىباشند، اين فن را نيز به سرانجام مىرساند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
شفاء المجلد 10 : الهیات 1و2
نویسنده:
حسین بن عبدالله ابن سینا؛ ناظر: إبراهیم مدکور؛ محققان: أب قنواتی، سعید زاید، محمد یوسف موسی، سلیمان دنیا
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتبة سماحة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه اسلامی
,
کتب فلسفه اسلامی
,
کتب فلسفه مشاء
کلیدواژههای فرعی :
نظریه فضیلت ارسطویی ,
راههای فلسفی خداشناسی ,
الهیات شفا (ابن سینا) ,
فلسفه ارسطو ,
احکام علت Causes ,
محرک ,
احکام جواهر ,
احکام قوه ,
احکام واجب الوجود ,
سعادت و فضلیت از دیدگاه ارسطو ,
الهیات ارسطو ,
اندیشه فلسفی ابن سینا ,
خدا در اندیشه ابن سینا ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
شابک (isbn):
978-600-161-070-7
چکیده :
الشفاء(الالهيات)، بخشى از كتاب گرانسنگ شفاى بوعلى است. اين كتاب، به زبان عربى و حاوى مباحث فلسفه اعلى يا الهيات بالمعنى الاعم مىباشد. تأثير اين بخش از شفاء، نه تنها در شرق كه در غرب نيز بسيار شگفتانگيز بوده است؛ بگونهاى كه متفكرين غربى، آن را مقدم بر ساير اجزاى شفاء، به زبان لاتينى ترجمه كردهاند. كتاب، مشتمل بر ده مقاله به ترتيب هشت فصلى، چهار فصلى، ده فصلى، سه فصلى، نه فصلى، پنج فصلى، سه فصلى، هشت فصلى، هشت فصلى و پنج فصلى است. در مقاله اول، از موضوع فلسفه اولى و منفعت و مرتبه و نام اين علم و اجمالى از آنچه در اين علم مورد بحث قرار مىگيرد و... سخن گفته مىشود. در مقاله دوم، از جوهر و اقسام آن، جوهر جسمانى و... و عارى نبودن ماده جسمانى از صورت و... و تقديم صورت بر ماده در مرتبه وجود و... بحث مىشود. در مقاله سوم، مباحثى در مورد وضعيت مقولات نهگانه و عرضيت آنها و واحد و تحقيق واحد و كثير و عرض بودن عدد و درباره علم و عرض بودن آن و... مطرح مىشود. در مقاله چهارم، متقدم و متأخر و حدوث و قوه و فعل و قدرت و عجز و تام و ناقص و... بررسى مىشود. در مقاله پنجم، از امور عامه و كيفيت وجود آنها و چگونه بودن كليت براى طبايع كلى و تفاوت بين كل و جزء با كلى و جزيى و تفاوت بين جنس و ماده و... سخن به ميان مىآيد. در مقاله ششم، درباره اقسام علل و احوال آنها و حل اشكال بر معيت هر علتى با معلولش و... بحث مىشود. در مقاله هفتم، درباره هوهويت و اقسام آن و غيريت و خلاف و اصناف تقابل و مثل و مبادى تعليميات و... بحث مىشود. در مقاله هشتم، سخن از تناهى علل فاعلى و قابلى و علل غايى و صورى و اثبات مبدأ اول و صفات اوليه واجبالوجود و... به ميان مىآيد. در مقاله نهم، صفت فاعلى مبدأ اول و اثبات دوام حركت و كيفيت صدور افعال از مبادى عاليه و... بررسى مىشود. در مقاله دهم، درباره مبدأ و معاد و الهامات و منامات و دعاهاى مستجاب و بلاهاى آسمانى و احوال نبوت و... سخن گفته مىشود. نسخه حاضر در برنامه، داراى مقدمهاى است ارزنده از دكتر ابراهيم مدكور. در آغاز اين نسخه، فهرست موضوعات و در پایان آن، فهرست مصطلحات ذكر شده است. نسخه حاضر در برنامه، داراى مقدمهاى است ارزنده از دكتر ابراهيم مدكور. در آغاز اين نسخه، فهرست موضوعات و در پایان آن، فهرست مصطلحات ذكر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 15
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید