یکی از اشکالات وارد به امکان فلسفۀ تطبیقی، قیاسناپذیری سنتهای فلسفی است. مقصود از قیاسناپذیری آن است که فرهنگهای متفاوت بستر رشد نظامها یا اندیشههایی می
... شوند که از لحاظ ساختار مفهومی، روشها و ابزار مورد استفاده با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارند، و از اینرو، نمیتوان نظریات فلسفی را به شکلی بینفرهنگی مورد مقایسه قرارداد. شیانگ لانگ جانگ ریشۀ امکانناپذیری مقایسه را نبود وضعیت تطبیقی میداند. مراد از وضعیت تطبیقی، وضعیتی است که در آن مقایسهکننده همزمان بر موارد مورد مقایسه و نسبت بین آنها اشراف داشته باشد تا بتواند مقایسۀ ثمربخشی داشته باشد. مقاله میکوشد که نشان دهد که برای تحقق امکان فلسفۀ تطبیقی پژوهشگر باید با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی وضعیت تطبیقی را پدید آورد. قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی رهاکردن خود از محدودیتهای درونپارادایمی و به فعلیت رساندن پتانسیل «در میان قرار گرفتن» است. با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی و ایجاد وضعیت تطبیقی میتوان به مقایسهای ثمربخش بین سنتهای فلسفی دست یافت.
بیشتر