جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
معرفت ‌نفس و بازتاب‌های اخلاقی آن از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
عفت السادات خیاط نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجود انسان ترکیبی از نفس (وجودی غیرمادی) و بدن (وجودی مادی) است، بنابر دیدگاه ملاصدرا نفس اصیل است و حاکم بر بدن، مشخصه نفس انسان به عقل اوست، لذا هم قوام نفس به اوست و هم او عامل تمییز انسان از دیگر موجودات شده است. کارکرد عقل، شناخت و فهم است؛ انسان با داشتن عقل عملی، بدن را تدبیر و کنترل کرده تا زمینه مناسب برای ارتباط عقل نظری با عالم غیر مادی و ملکوت فراهمشود، حاصل این حرکت عقل، «حریت و آزادگی» در حیطه عقل عملی و«علم وحکمت» در حیطه عقل نظری خواهد بود و غایت این حرکت،رسیدن به خداوند با استقرار در عبودیت است.بدین طریق، معرفت نفس حرکتی است علمی – عملی که همه ارکان وجودی انسان از اندیشه و انگیزه و عمل را، تحت تأثیر قرار می دهد. انسان در نگرش دگر بارهبه جایگاه خویش، هستی و خداوند به معرفت نوینی دست می یازد، این دیدگاه یا معرفت جامع اخلاقی با توجه به وصف عدل خداوند در حیطه ذات و افعال الهی، در مرحله اول ناظر به حیطه شناختاری است که در صدد تعریفی حقیقی از خویشتن، هستی،مبدء، معاد و نحوه ارتباط آنها با محوریت انسان سالک است. در مرحله بعدی ناظر به تحولات درونی سالک در عرصه انگیزه و انگیزش هاست، گرایش به کمال مطلق و شوق به استکمال در گام های نخست، و جذبه ذات کمال مطلق در ادامه مسیر، انگیزه ای می شود تا سالک بر انگیخته شود و در انگیزشی با تمامی ظرفیت های وجودی اش حرکتی شورآفرین و مشتاق داشته باشد.حرکت انسان، ظرافت های خاص خودش را دارد و همواره آسیب هایی آن را تهدید می کند. برای تنظیم و حفاظت آن، شناخت مراحل راه ونحوه سلوک انسان به نظامی نیاز مند است،نظام تربیت اخلاقی عهده دار این مهم است تا نخست انسان خود را تربیت نماید و در سلامت از انحراف و سقوط به مقصد برسد، در مرحله دوم، انسان در مقابل موجودات و هدایت آنها بسمت کمال مسئولیت اخلاقی دارد، این شأن انسان کامل است که مراحل سلوک معرفتی را به همراه آنان در پیش گیرد و در یک حرکت جمعی جهان هستی را بسمت کمال مطلق رهسپار شوند.
احکام مجردات در فلسفه أفلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
طیبه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجرد به موجود غیر مادی و غیر جسمانی گفته می‌شود. مجرد بر نفس و عقل و نیز مبدأ وجود که در فلسفه أفلوطین أحد و در حکمت متعالیه ملاصدرا، موجود مستقل و غنی و واجب الوجود است، قابل اطلاق است. علاوه بر این مرتبه‌ای از وجود به نام مرتبه مثالی در فلسفه اسلامی مطرح است که برخی از ویژگی‌های امر مجرد و برخی از ویژگی‌های امر مادی را دارا است. نزد أفلوطین عالم به دو قلمرو محسوس و معقول تقسیم می‌شود و نفس واسطه میان عقل و عالم ماده است و در عین حال خود امری مجرد و کاملاً انفعال ناپذیر است. اما ملاصدرا نگاه دیگری به عوالم دارد. نفس در دیدگاه او در شمار عوالم است و بویژه نفس انسانی از جهت مادیت و تجرد دارای مقامات و مراتب متعددی است. وجود مادی، مثالی، عقلی و برتر از آن، مقامات قابل تصور نفس است. ملاصدرا با ابتکار این رأی، گامی در جهت رفع تقابل میان مجرد و مادی برداشته و ارتباط مجرد و مادی را تسهیل نموده است. در حالی که أفلوطین با انفعال ناپذیر دانستن نفس، در تبیین ارتباط آن با ماده دچار مشکل است. البته نظریه ملاصدرا در خصوص عالم مثال و نسبت آن با عالم عقل و نفس دارای ابهاماتی است. در خصوص علت و معلول عالم مثال تصریحی وجود ندارد و شارحان نیز سخنان مختلفی در این خصوص ابراز کرده‌اند. مجردات در دیدگاه أفلوطین و ملاصدرا ویژگی‌هایی متمایز از مادیات دارند. در مجردات احکامی مثل وجود، وحدت، علیت و علم غلبه دارد و عوارض مادی مانند ماده، حرکت، زمان و مکان از آنها سلب می‌شود. البته هر یک از این احکام مختصات ویژه‌ای در هر یک از مراتب تجردو در دو نظام أفلوطین و ملاصدرا دارند.
تفسیر علیّت به تشأن در فلسفه صدرالمتألّهين
نویسنده:
مرضیه صادق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از رابطه بین واجب وممکنات که در فلسفه به ربط علّی ومعلولی یاد شده، در نظام وجودی صدرایی نیز طبق دو دیدگاه بحث می شود؛ابتدا جناب صدرا بااثبات اصالت وجود، به توجیه این رابطه در دستگاه وجودی ودر قالب تشکیک خاصی پرداخته ومعتقد است که علّت ومعلول، به عنوان دو موجود مستقل ودر مقابل هم نیستند که رابطه بین آنها مثل آنچه مشاء قائل به آنند از نوع رابطه تباینی باشد؛بلکه ایشان با تبعیّت از استاد خویش، از وجود ربطی معلول در قبال علّت سخن گفته ورابطه میان آن دو را از نوع اضافه اشراقی می داند که معلول عین ربط به علّت است نه موجودی مرتبط با علّت، وبااین توجیه واستدلال بحث را ادامه داده ؛امّا در اواخر بحث علیّت، به این نتیجه می رسد که وقتی معلول هویّتی مباین با علّت نداشته باشد، علّت هم باید در مقابل آن موجود مستقل نامتناهیی باشد که عاری از هر نقصی باشد.ایشان با استدلال از طریق (بسیط الحقیقه کل الاشیاء)و پرداختن به حقیقت علّت ومعلول(ربط علّی)به اثبات خصوصیّات علّت حقیقی پرداخته ودر نهایت به این نتیجه می رسد که تنها وجود حقیقی ذات باری است ومابقی، شئون وظهورات واجب اند، نه اینکه وجودی-حتی به نحو ربطی ومستقل-در مقابل او باشند؛بدین طریق از تشکیک خاصّی وفقر وجودی معلول به منزله پلی برای رسیدن به وحدت شخصی استفاده کرده وبه مقصود خویش دست یافت؛ودر مباحث مختلف از تعابیر عرفانی که نشان دهنده رابطه(شأن و ذی شأن )است، استفاده کرده وبدین وسیله مطلب را از سطح معمول فلسفی بالا برده وبه کمال رساند.هر چند وی پس از اثبات وحدت شخصی صریحا به اثبات مظهر بودن کثرات وتأثیرات آن بر سایر مباحث نپرداخته، امّا از بیان صریح ایشان در دلایل واستفاده از تعابیر عرفانی مطابق بحث، می توان تأثیر آن را به عنوان یکی از مبانی اساسی، همچون تشکیک خاصّی برمباحث دیگر فهمید؛همانگونه که پیروان حکمت متعالیه کمابیش مطابق بیان ومبانی جناب صدرا، به طرح مباحث بر اساس مبنای وحدت شخصی پرداخته اند؛همچون علم تفصیلی واجب به اشیاء، مبحث جعل، صادر اوّل، توحید افعالی و...
بررسی تطبیقی وحی و کلام الهی از دیدگاه قیصری و ملاصدرا
نویسنده:
مهدیه اسکندری نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر به بررسی تطبیقی وحی و کلام الهی از دیدگاه قیصری و ملاصدرا می‌پردازد. در این تحقیق مفاهیمشهود، کشف، وحی و کلام الهی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا تاریخچه‌ی وحی و کلام الهی از نظر حکما و عرفا و متکلمان مورد توجه قرار می‌گیرد و در گام دوم به مسأله‌ی وحی و کلام الهی در آثار قیصری پرداخته شده است.قیصری وحی و کلام الهی را ذیل مباحث کشف و شهود بیان کرده است. او کشف را دو گونه می‌داند: کشف صوری و کشف معنوی. کشف صوری، نوعی از مکاشفه است که در عالم مثال از طریق حواس پنج گانه تحقق می یابد. کشف معنوی، آن است که سالک حقایق عینی و معانی مجرد از صورت را قلباً مشاهده می‌کند و حاصل تجلیات اسم علیم وحکیم می‌باشد. قیصری وحی و کلام الهی را مرتبط با نبوت و رسالت و ولایت می‌داند.وحی و کلام الهی در آثار ملاصدرا نیز مورد بررسی قرار گرفته است. ملاصدرا با استفاده از رویکردهای فلسفی، کلامی و عرفانی چیستی وحی را مورد بررسی قرار می‌دهد و برای آنکه بتواند نظرات فلاسفه و متکلمان را به نوعی جمع کند، با اتکا به اصلتشکیک وجود به دنبال حل مسئله‌ی وحی و کلام الهی بوده است. ملاصدرا وحی را، همان اتصال روح نبی به عالم وحی ربانی می‌داند، که کلام الهی به صورت حقیقی به صفحه‌ی دل پیامبر منعکس می شود. نبی پس از دریافت کلام الهی، دو مرحله طی می‌کند. ابتدا به سوی ملکوت آسمان نزول می‌کند و آنچه را که فهمیده و مشاهده کرده، در لوح نفسش از الواح قدریه، صورتی برای او تمثّل پیدا می‌کند. در مرحله دوم نزول، فرشته‌ی وحی به صورت انسان محسوس ظاهر می‌شود. همچنین در این پژوهش آشکار می‌گردد که ملاصدرا در بسیاری از مباحث کشف و شهود عرفانی از قیصری تأثیر پذیرفته است.
مبانی، ادله و نتایج اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
حمیده عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول از جمله مساﺋل مهم فلسفی است که سرنوشت درک بشر از خالق در مقام فعل را روشن می نماید. بر طبق این اصل، هر فکر و یا هر عملي که مورد ادراک عالِم قرار می‏گیرد، نابود نمی شود؛ بلکه به عنوان جزئي از وجود آدمي، در روز قيامت وارد صحنه محشر مي‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعاليه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ چرا که ملاصدرا با اصول مُتقَن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خيال، همه در مسأله اتحاد عاقل و معقول، داخل هستند.ملاصدرا با استمداد از خداوند و مبانی حکمت متعالیه، با ادله مستحکم همچون برهان تضایف و برهان ماده و صورت، توانست به حل مسأله اتحاد عاقل و معقول بپردازد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با بررسی مفاهیم کلیدی عقل و عاقل و معقول و تطبیق آن از منظر صدرا، نتایج عمیقی که از این مسأله به دست می‏آید مورد مداقه قرار گیرد. مواردی نظیر: کیفیت ادراکات انسانی، سیر استکمالی نفس، تبیین مسأله تجسم اعمال، کثرت نوعی انسان و کیفیت حشر نفوس انسانی با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه، واکاوی و بیان می شود.
عشق از دو منظر عرفان و فلسفه
نویسنده:
محمد غبدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از شگفتیها و زیباییهای عالم آفرینش پدیده ناشناخته ی عشق است که همچون وجود مفهومش در غایت ظهور و کنهش در غایت خفاست.عشق در فلسفه و بخصوص در عرفان آنقدر از اهمیت ویژه ای برخوردار است که تقریبا تمام عرفا و فلاسفهی بزرگ بابی را تحت همین نام برای آن قرار داده اند.در عرفان، عشق از مهمترین مباحث عرفان نظری و عملی است.در واقع تجلّی عشق است که تمام مراتب خلقت را ایجاد می کند و به ظهور می رساند ؛در مسیر کمالیه موجودات به سوی حق نیز همین عشق است که ایجاد حرکت وکمال می کند.در فلسفه نیز فلاسفه بزرگی همچون ابن سینا.سهروردی وملاصدرا با توجه به مبانی مکاتب خویش از عشق سخن گفته اند.فلاسفه و عرفا مباحث متعددی در باب تعریف و ماهیت عشق، منشاء عشق.،رابطه بین عشق الهی و انسان،عشق و هستی و همچنین کارکردهای عشق رادر اندیشه های عملی و نظری خود گنجانده اند.در باب تعریف عشق تقریبا تمام عرفا و اکثر فلاسفه براین عقیده اند که عشق را نمی توان تعریف کرد و کشف حقیقت آن تنها از راه شهود امکان پذیر است.آنها درباره ی رابطه ی عشق وهستی معتقدند که عشق در تمام هستی جریان دارد وهر موجودی از عشق حتی به میزان کم بهره مند است.عرفا و فلاسفه منشاء اصلی و واقعی عشق را عشق الهی می دانند و همه عشق ها را مظهری از این عشق به حساب می آورند.در اندیشه عارفان وفلاسفه مهمترین ثمره ی عشق وحدت و یگانگی عاشق و معشوق محسوب میشود.
مبانی نظری معاد جسمانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی ، از اصول مسلّم اسلام است ، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است ،صدرالمتألهین اولین کسی است که با پایه گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی ، برهان عقلی اقامه کند. ايشان اين نوع از معاد را با مباني بسيار دقيق فلسفي خويش اثبات كرده است. طبق مبانی حکمت متعالیه بـــــدنی که با لذات تحت تدبیر نفس قرار دارد یعنی بدن ما ، نه این بدن متعین دنیوی عنصری از شئون وبلکه نماد مرتبه نازله نفس است و عمل نفس در عالم واقع به واسطه بدن صورت می گیرد. بنابر این هر عملی که ازانسان سر می زند و هر خلق وخویی اعم از خوب یا بد که او کسب می کند به واسطه تصور خیالی نفس نسبت به آن ،تبدیل به ملکه برای نفس می شود و از این ملکات نفسانی ، بـدن و لایه ای در باطن این بدن ایجاد می شود که تمــثل یا فتۀ نفس است این مطلب مصحح رابطه ذاتی نفس و بدن است ،نفس بما هو نفس نمی تواند در هیـــچ نشئه ای بدون بدن باشد منتهی بدنی که در خارج تحقق و تعین پیدا می کند در هر عالمی متناسب با خصوصیات همان عالم است دردنیا بدن عنصری است ودربرزخ بدن برزخی که متناسب باعالم برزخ است تحقق پیدا می کندودر آخرت بدن اخروی که متناسب با قیامت است تحقق پیدا می کند. صدرا معتقد است ، نفس به واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است ، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی ، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می کند که جنس آن از ماده اخروی غیر قابل فساد است و هر کس آن را ببیند ، می گوید همان است که در دنیا بود .یکی از مخالفان معاد ملاصدرا ، آقا علی مدرس است که خود حکیمی صدرایی می باشد . او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش ، ودایعی به جای می گذارد ؛ بنابراین پس از مرگ ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می کنند و این بدن ، در آخرت دوباره به نفسملحق می شود ؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می داند .در رساله حاضر تلاش برآن است ضمن بیان دقیق مبانی حکمت متعالیه ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی تبیین گردد
بررسی و مقایسه شرح منظومه و نهایه الحکمه
نویسنده:
مختار تبعه ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکیم سبزواری و علامهء طباطبائی از برجسته‌ترین فیلسوفان و متفکرین بعد از ملاصدرا هستند. هر دو فیلسوف صدرائی مشرب و از مهمترین شارحان و مفسران فلسفهء ملاصدرا می‌باشند. هم‌اکنون کتاب شرح منظومه سبزواری و "بدایه و نهایه" علامه طباطبائی متون اصلی درس فلسفه در مراکز آموزش فلسفه هستند. در این پایان‌نامه دو کتاب شرح منظومه و نهایه‌الحکمه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته‌اند. این مقایسه در هشت گسترهء اصلی انجام گرفته که همین هشت گستره عناوین فصول پایان‌نامه نیز می‌باشند و در فصل نهم نتیجه نهایی اخذ شده است . این نتیجه‌گیری شامل محاسن و معایب این دو کتاب و همچنین پاسخ به سئوال مطرح شده در مقدمهء پایان‌نامه و یک پیشنهاد می‌باشد. سئوال مطرح شده در مقدمه چنین است : آیا یکی از دو کتاب شرح منظومه و نهایه الحکمه بر دیگری ترجیح دارد یا خیر؟ اگر دارد به چه دلیل؟ این دو کتاب از این هشت جهت با هم مقایسه و بررسی گردیده‌اند: -1 رعایت ضوابط کتاب درسی. -2 استدلال‌ها و براهین. -3 شیوهء بیان دو حکیم. -4 اختلافات موجود در مباحث ، مسائل و نظرات دو حکیم. -5 نقدهای واردشده دو حکیم. -6 بینش تاریخی دو حکیم. -7 ابتکارات مشهود دو حکیم و اختلافاتشان با ملاصدرا. -8 مبانی جهان‌شناسی.
بررسی تطبیقی نظریه‌ی فطرت از دیدگاه ملاصدرا، استاد مطهری و دکتر شریعتی
نویسنده:
هدیه شیراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که می‌توان به شناخت خداوند دست یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت از جمله مسایل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. در تفکر اسلامی،‌ فطرت جایگاه ویژه‌ای دارد و متفکران اسلامی کم و بیش به بحث در مورد آن پرداخته‌اند. از میان متفکران اسلامی، ملاصدرا، مطهری و شریعتی در میان آثارشان به بحث در مورد فطرت انسان پرداخته‌اند. ملاصدرا اگرچه به صورت مستقیم در مورد فطرت انسان بحث نکرده‌اند اما در لابلای مباحث انسان‌شناسی او می‌توان به نظر او در مورد فطرت دست یافت. ایشان فطرت را وارد بحث عقول کرده است و معتقد است که خداوند در ابتدای خلقت انسان یک استعداد عقلی را در وجود او نهاده است. این استعداد عقلی در بردارنده قوه عقل نظری و عقل عملی است و هر انسانی این استعدادها را در درون خود به فعلیت برساند، در راه سعادت است. از نظر ملاصدرا حالت بالقوه عقل، همان فطرت اولیه انسان است و به فعلیت رسیدن آن، یعنی مرحله عقل بالفعل و عقل مستفاد، حاصل شدن فطرت ثانیه برای انسان است که این امر تنها از طریق جهد و تلاش به دست نمی‌آید بلکه علاوه بر آن نیاز به افاضه فیض از جانب خداوند نیز هست. ملاصدرا از این فطرت ثانیه با عنوان ولادت معنوی و حصول روح برای انسان یاد می‌کند. البته ملاصدرا در برخی مواضع فطرت انسان را به این‌گونه می‌داند که خداوند انسان رابه صورت رحمان خلق کرده است: ان‌الله خلق آدم علی‌صوره‌الرحمان. مطهری به صراحت در مورد فطرت بحث کرده و با حفظ تفاوت بین فطرت و طبیعت و غریزه و سرشت ابعاد فطری وجود انسان به دو بخش تقسیم می‌کند: فطرت شناخت و فطرت گرایش. فطرت گرایش دارای 5 شاخه است: فطرت حقیقت‌جوئی، فطرت گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی،‌گرایش به خلاقیت و ابداع و گرایش عشق و پرستش. این 5 مورد فطریات اولیه‌اند اما مطهری به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به فطریات ثانیه یا بعبارتی کارکردهای فطرت نیز اشاره دارند که این کارکردها در زمینه‌های مباحث دین‌شناسی، خدا‌شناسی، انسان‌شناسی،‌جامعه‌شناسی،‌تاریخ‌شناسی و… است. مطهری با ارائه نظریه اصالت فطرت،‌به توجیه و تفسیر فلسفه تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه، انسان و… پرداخته‌اند. ایشان با پیش‌زمینه‌ای که از مباحث فلسفی ملاصدرا دارند از اصل حرکت جوهری در ارائه دیدگاه اصالت فطرت خویش استفاده کرده‌اند. شریعتی نیز در ادامه بحث انسان‌شناسی خود، به صورت غیرمستقیم به بحث درباره امور فطری انسان پرداخته است. ایشان معتقدند که خداوند انسان را به گونه خویش آفریده است. خداوند دارای صفات متعددی است،‌ از میان این صفات،‌ سه صفت بارز و مهم هست که عبارتند از: آگاهی،انتخاب‌کنندگی یا آزادی و آفرینندگی. خداوند این سه صفت عمده را نیز در درون انسان نهاده است و به همین دلیل است که انسان جانشین خداوند در روی زمین است و انسان در برگیرنده امانت الهی است و به همین خاطر است که می‌توان گفت انسان خویشاوند خداست. انسان با صفت آگاهی هم به خود آگاه می‌شود و هم جهان و رابطه خود و جهان. و با استفاده از آزادی راه وطریق خود را انتخاب می‌کند و با صفت آفرینندگی به آفرینش اموری دست می‌زند که در طبیعت و در خود او وجود ندارد. این تحقیق در یک مقدمه و 4 فصل تنظیم شده است و تقدم و تأخر متفکران در فصل‌بندی، بر طبق تقدم و تأخر زمانی است.
  • تعداد رکورد ها : 46