جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
قرآن
>
سُوَر
>
سوره مزّمّل
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 19
عنوان :
التبيان في تفسير القرآن المجلد 10 (الجمعه - الناس)
نویسنده:
محمد بن حسن طوسي؛ محقق: احمد حبیب قصیر عاملی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار احياء التراث العربي,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره تبّت ,
سوره تکاثر ,
سوره ضحی ,
سوره لیل ,
سوره نبأ ,
سوره انشراح ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر ادبی ,
تفسیر بیانی ,
تفسیر کلامی ,
تفسیر امامیه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
شیخ طوسی: ابوجعفر محمد بن حسن
چکیده :
التبیان فی تفسیر القرآن، کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق) معروف به شیخ طوسی که آن را اولین تفسیر کامل شیعی دانستهاند که حاوی تفسیر همه آیات قرآن است و علاوه بر آن، از روشهای متعدد تفسیری در آن استفاده شده است. این تفسیر از منابع کهن تفسیری بهشمار میآید و بسیاری از مفسران شیعه، از آن سرمشق گرفتهاند. شیخ طوسی در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات معصومان(ع) و صحابه، با تکیه بر عقل و توجه به علوم مختلف، آرای مفسران گذشته و معاصران خود را بررسی و ارزیابی کرده است. از این رو، برخی این تفسیر را دربردارنده انواع علوم و فنون قرآنی، همچون صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، حدیث، فقه، کلام و تاریخ دانستهاند. بنابر گفته شیخ طوسی در مقدمه، او قصد داشته است با این تألیف، کاستیهای تألیفات تفسیری پیشین را برطرف سازد. به گفته او هیچیک از علمای شیعه کتابی جامع و کامل در تفسیر قرآن ننوشته بودند که آیات قرآن را از نظرگاههای مختلف مانند علم کلام، حدیث، لغت و جز آن تفسیر کند و روایات تفسیری و اندیشهگریهای مفسران پیشین را بهگونه مستوفی بررسی کند و آنچه را بدان نیاز هست، خود تفسیر کند. تنها گروهی به گردآوری احادیث درباره آیات پرداختهاند بی آنکه روایات و آرای تفسیری را استقصا(= تفحص و جست و جوی کامل)و بررسی و ارزیابی کنند و از خود چیزی برای تبیین و تفسیر آیات بیفزایند. شیخ طوسی معتقد است که عالمان اهل سنت نیز در تفسیر قرآن یا هر روایتی درباره قرآن را نقل کرده و از اینرو از اختصار و تمرکز بر موضوع دور ماندهاند و یا تنها به تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن نگریستهاند. برخی نیز کوشیدهاند راهی میان این دو را برگزینند و از زاویه دانشی که در آن تخصص دارند قرآن را تفسیر کردهاند. شیخ طوسی تفاسیر گروه سوم، از جمله ابومُسلم محمد بن بحر اصفهانی (م. ۳۲۰ق.) و علی بن عیسی رمانی (م. ۳۸۴ق.)، از علمای معتزله را بهتر از دیگر آثار تفسیری دانسته ولی تذکار داده که همینان نیز از نظرگاههای علوم مختلف به تفسیر دست نزده و افزون بر این، گاه مطالبی طولانی آوردهاند که نیازی به ذکر آنها نبوده است. بدینرو، او خود بر آن شده است تا تفسیری در عین اختصار، جامع و کامل تألیف کند که در آن، به علوم مختلف قرآنی مانند قرائت، معانی بیان، صرف و نحو و متشابهات بپردازد و نیز به شبههها و طعنههای ملحدان و مبطلان مانند اهل جبر و تشبیه و مانند آن پاسخ دهد. طوسی وعده داده است که در این اثر نه چنان کوتاه مینویسد که فهم مطالب مشکل شود و نه اصل ایجاز و اختصار را فرو میگذارد. * این اثر، تفسیر همه سورهها و آیات قرآن را به ترتیب کتابت در بر دارد. تفسیرهای پیشین شیعه، مانند تفسیر ابوحمزه ثمالی (م ۱۴۸ ق)، تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری، نقل از محمد بنقاسم استرآبادی (م ح ۳۸۰ ق)، تفسیر فرات کوفی (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)و تفسیر قمی (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری)، برخی آیات قرآن را بررسی نکردهاند. * چیستی و ترتیب مطالب مربوط به هر سوره چنین است که در آغاز از نامهای سوره، مکی یا مدنی بودنش، وضعیت آن به لحاظ وجود ناسخ و منسوخ و پارهای دیگر از مشخصاتش سخن میرود. معنای لغوی واژگان، اختلاف قرائات، نکات صرف و نحوی و بلاغی و سپس شرح و تفسیر آیه و آرا و اقوال مختلف درباره آن، از مطالب دیگر کتاب است. * بررسی اسباب نزول آیات و مسائل کلامی و مباحث فقهی مرتبط با آن در جای جای کتاب بهچشم میخورد بهگونهای که وجهه کلامی و فقهی تفسیر بر دیگر وجوه آن برتری محسوسی دارد. نظر به آشنایی شیخ با اختلافات فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی، بررسیهای فقهی او در این اثر در بسیاری از مواقع، حالت تطبیقی و مقایسهای نیز به خود گرفته است. * شیخ طوسی پیش از پرداختن به تفسیر متن قرآن، دو فصل آورده است. نخست فصلی است با عنوان «در مطالبی که باید پیش از تفسیر از آنها آگاهی داشت» که شیخ در ابتدای این فصل به اختصار در رد تحریف قرآن چه تحریف به زیادت و چه تحریف به نقیصه سخن گفته است. فصل دوم با عنوان «نامهای قرآن و نامگذاری سورهها و آیات»، مختصری است درباره موضوعاتی مانند نامهای قرآن و اصطلاحات و مفاهیمی مانند سوره، آیه و جز آن که آگاهی از آنها برای ورود به تفسیر قرآن کریم، مناسب مینماید. جلد دهم تفسیر سوره های جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، دهر، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس را در بردارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 29
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره قلم ,
سوره قیامت ,
سوره نوح ,
سوره دهر ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گستردهترين و جامعترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مىباشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصهاى از تفاسير پيش از خود محسوب مىگردد، تفاسيرى همچون تفسير ابنعطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخشهايى از منقولات رازى بهويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مىگيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مىدارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مىتازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مىتازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمتهاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچيك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مىدهد و مىگويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانههاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مىكند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مىشود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مىشود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مىكشاند و تعصب خود را نيز ابراز مىدارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مىباشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مىدهد كه از مدار تفسير خارج مىشود و نظر خود را به اثبات مىرساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مىپردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مىسازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مىكند. آلوسى متعرض قراءات نيز مىگردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مىدارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مىگيرد. در بحثهاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مىكشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمىپوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مىپردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مىگيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مىماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مىتوان گفت: تفسير آلوسى، گستردهترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدينگونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مىپردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مىگمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مىدارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مىپردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد بیست و نهم به تفسیر سورههای ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان و مرسلات میپردازد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الحديث المجلد 1 : ترتيب السور حسب النزول
نویسنده:
محمد عزة دروزة
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الغرب الاسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
سوره تبّت ,
سوره تکویر ,
سوره ضحی ,
سوره قلم ,
سوره لیل ,
سوره اَعلی ,
سوره انشراح ,
سوره حمد ,
سوره عصر ,
سوره علق ,
سوره فجر ,
سوره مدّثّر ,
سوره مزّمّل ,
تفسیر اهل سنت ,
جمع قرآن ,
چکیده :
التفسير الحديث (ترتيب السور حسب النزول)، اثر محمد عزه دروزه، از مفسران معاصر اهل سنت، تفسيرى تاريخى به ترتيب نزول سورهها مىباشد كه به زبان عربى و در سال 1380ق نوشته شده است. مىتوان هدف مؤلف از تدوين اين كتاب را در دو امر زير خلاصه كرد: - ارائه تفسيرى كامل از قرآن كريم با نگاهى تاريخى و در بستر زمان نزول آن كه در قالبى نو و به ترتيب نزول، تفسير شده باشد. - ارائه تفسيرى اجتماعى از قرآن كه بتواند عطش فكرى و علمى نسل جوان را سيراب كرده، آنان را از تفكرات و عقايد انحرافى جديد حفظ كند و با شرح ميراث گرانقدر دينى، قومى، اخلاقى و اجتماعىشان، از نتايج وحشتناك اعراض از سنت و تفكر دينى، نجاتشان دهد. كتاب با دو مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب در ده جلد، تنظيم شده است. مؤلف كه بيشتر مطالعات و تأليفاتش صبغه تاريخى، بهويژه گرايش تاريخ صدر اسلام دارد، با شيوهاى تاريخى به تفسير قرآن پرداخته است. او بهترين روش تفسيرى را روشى مىداند كه در بستر عصر نزول قرآن و بر اساس ترتيب نزول آن باشد. به همين جهت با استخراج ترتيب سورههاى قرآن بر حسب ترتيب نزول آن و با استفاده از منابع تاريخى گوناگون، به كارى جديد در عرصه تفسير قرآن دست زده است كه امروزه آن را «تفسير به ترتيب نزول» يا نوعى «تفسير تاريخى» مىنامند. مبانى او در تفسير تاريخى عبارتند از: تفسير به ترتيب نزول، محوريت قرآن و سياق آيات در تفسير، عرفى بودن زبان قرآن و كشف سيره نبوى از قرآن. مبانى تفسيرى او با نقدهايى نيز همراه است از جمله: ابتناء تفسير به ترتيب نزول بر ظنيات و تعارض مبناى وى در ترتيب آيات با ترتيب بيانشده در روايات. در مقدمات، به انگيزه تدوين و روش كار نويسنده اشاره شده است. مبانى تفسيرى، در مواردى سبب اختلاف رويكرد مفسران و روش تفسيرى و حتى گرايش تفسيرى آنان با ديگران شده، ديدگاه و روش آنان به چگونگى تفسير قرآن را شكل داده است. به نظر مىرسد اين امر، در مورد نويسنده حاضر، صادق است؛ زيرا او تفسيرى متفاوت ارائه داده كه بنابراین، اهميت تبيين مبانى تفسيرى او ضرورى مىنمايد. اين مبانى عبارتند از: الف) به ترتيب نزول بودن تفسير: آنچه اثر حاضر را از ديگر تفاسير ممتاز مىكند، تفسير آيات طبق ترتيب نزول آن است؛ به اين صورت كه ابتدا سوره حمد، سپس سوره علق و پس از آن قلم و بعد مزمل را تفسير مىكند و به همين ترتيب، تفسير سور را تا پایان سور مكى ادامه مىدهد. پس از آن تفسير سورههاى مدنى را با تفسير سوره بقره آغاز مىكند تا به آخرين سوره مدنى قرآن؛ يعنى نصر مىرسد. او تفسير قرآن با اين روش را بهترين روش در فهم قرآن و خدمت به آن دانسته و معتقد است با اين روش، پيگيرى سيره نبوى بهصورت زمانى ممكن مىشود؛ همانطوركه پيگيرى دورههاى نزول و مراحل آن بهصورتى واضحتر و دقيقتر ممكن مىشود و اين امر، قارى قرآن را در جو نزول قرآن و ظرف مكانى و زمانى و مناسبات و غايت و مفاهيم آن قرار مىدهد و حكمت آيات الهى براى او آشكار مىشود. مفسر، كتب مختلفى را كه در آن، ترتيب سور بر حسب نزول آمده است، بررسى كرده، در هر كتاب، ترتيبى خاص و متفاوت از ترتيب ديگران يافته است، مانند ترتيبهاى چهارگانهاى كه در «اتقان» سيوطى يا تفسير «خازن» يا «مجمع البيان» آمده يا ترتيبى كه در مصحف قدروغلى در رأس هر سوره اشاره شده است. دروزه پس از بحث پيرامون ترتيب متداول مصحف و جواز تخطى از آن، در پایان به اين نتيجه مىرسد كه امكان تعيين ترتيب صحيح همه سور بر حسب نزول وجود ندارد، اما اين به آن معنى نيست كه ترتيبهاى مستند به روايات قديم يا منسوب به صحابه و تابعين، كلا غلط و غير قابل اعتماد هستند؛ زيرا مثلاًسياق و مضامين قسمت اعظم سور مكى نشان مىدهد كه نزول اين سورهها يكباره است و اين ترتيبهاى گوناگون نيز در ترتيب اكثر سورهها متفقند. در نتيجه فىالجمله مىتوان در بسيارى از سور، به ترتيبى كه از گذشته نقل شده، اعتماد كرد. وى پس از بررسى ترتيبها، ترتيبى كه در مصحف قدروغلى (چاپشده توسط وزارت كشور مصر) مىباشد، برگزيده است. در آغاز هريك از سور اين مصحف - كه طبيعتا چينش سورههايش به ترتيب مصحف عثمانى است - به ترتيب نزول آن نيز اشاره شده و همانطوركه خطاط آن مصحف، اشاره كرده، اين ترتيب تحث اشراف گروهى از اهل علم بررسى و تحقيق علمى شده است. ب) عرفى بودن زبان قرآن: مفسر، معتقد است مفردات، اصطلاحات و تركيبات قرآن بر مبناى لغت و فرهنگ مردم عصر نزول در حجاز است و طبعا مردم آن زمان و مكان، مفاهيم قرآن را بدون هيچ تكلفى مىفهميدهاند و لسان و لغت قرآن براى مخاطبان آنان كه عرب عصر نزول بودهاند، واضح و مفهوم بوده است. او براى اين عقيده، شواهد و دلايلى دارد كه بهطور خلاصه، به آن اشاره مىشود: - آياتى كه لسان قرآن را عربى مبين مىداند. - آياتى كه به تدبير در قرآن امر مىكند. - آياتى كه سؤالات مردم آن عصر را مطرح كرده، پاسخ مىگويد. - آيات تهديد و تكذيب و وعظ و احكام و اخلاق. - مأمور بودن پيامبر(ص) به تبليغ قرآن براى همه طبقات. - آياتى كه قرآن را هادى مردم معرفى كرده و به تبعيت از آن امر مىكند. - معجزه بودن قرآن در فصاحت و بلاغت. - آياتى كه به جارى شدن اشكها و به سجده افتادن سامعين قرآن اشاره مىكند. به عقيده دروزه، لازمه منطقى همه اين دلايل آن است كه لسان و لغت قرآن براى عرب عصر نزول كه مخاطب خاص قرآن بوده است، قابل فهم و درك باشد. از طرفى لغت، اصطلاحات و مفاهيم قرآن براى مخاطبانى با فهم متوسط و حتى عرب بدوى و عربزبانان غير اصيل مقيم حجاز يا كسانى كه از بلاد مجاور به حجاز وارد شده بودند، نيز مغلق و غامض نبوده است. ج) روش تفسير قرآن به قرآن: از نظر دروزه، خود قرآن مطمئنترين منبع براى فهم آن است. او در مقدمه تفسيرش در مبحث «فهم القرآن من القرآن» به مبناى تفسيرى اشاره كرده و معتقد است كه مطمئنترين و محكمترين و بهترين وسيله براى فهم قرآن و دلالتها و تلقينهاى آن، بلكه ظروف و مناسبات نزول آن، تفسير بعض قرآن با بعض ديگر و عطف و ربط بعضى از قرآن به بعضى ديگر است. البته اين در صورتى است كه اين امر از لحاظ لغت يا معنى يا مناسبت يا سبک يا حكم يا... ممكن باشد. او بر اين باور است كه آيات قرآن، همانند زنجيرهاى بههمپيوستهاند كه هر بخش از آن با بخش ديگر، اتصالى تام دارد و اين سلسله، ادوار سيره نبوى را در دو عهد مكى و مدنى به تصوير مىكشد؛ بنابراین، شأن عبارات، جملات، احكام و مواعظ آن، چنان است كه هر بخش از آيات، مفسر بخشى ديگر باشد. او براى اين روش، فوايدى را ذكر كرده است كه عبارتند از: تفسير قرآن به قرآن، انسان را از نظرات گوناگون تفسيرى، تكلف و تخمين، بىنياز مىكند و مثل حائلى ميان او و تعارضات تفسيرى و اشكالات لغوى و غير لغوى قرار مىگيرد. اين تفسير در بسيارى موارد باعث مىشود كه مفسر، قول قوى از ضعيف و صحيح از باطل را ميان روايات يا مناسبات نزول و اسباب آن، تمييز دهد. شناخت آيات ناسخ و منسوخ و تبيين صورتهاى متنوع تطور سير دعوت نبوى و تشريع قرآنى، يكى ديگر از فوايد اين گونه تفسير است؛ مثلاًآيات 15 و 16 سوره نساء، به جريمه زنا و نصاب شهود ثبوت آن اشاره مىكند، ولى حد آن را تعيين نمىكند و به نگهداشتن زنان در خانه و اذيت آنها اكتفا مىكند. اما در آيه 2 سوره نور، حد زانى را تعيين مىكند. دروزه، معتقد است كه ملاحظه آيات سوره نساء و نور در كنار يكديگر، نشان مىدهد كه آيات سوره نساء قبل از آيات سوره نور نازل شده است و آيات سوره نور، بهعنوان آيات محكم، در مقابل آيات سوره نساء قرار مىگيرد. همچنين، ملاحظه اين ترتيب، گوياى تطور تشريع قرآنى است. فهرست مطالب هر جلد در انتهاى همان جلد و فهرست محتويات تمام مجلدات به همراه فهرست «احاديث و اقوال»، «فقه»، «اعلام»، «شعوب»، «قبايل و طوايف»، «اماكن»، «اصنام»، «ايام، غزوات و وقايع»، «شعر» و «كتب مذكور در متن»، در انتهاى جلد دهم آمده است. در پاورقىها، به ذكر منابع و توضيح و تبيين برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است. جلد اول به تفسیر سورههای حمد، علق، قلم، مزمل، مدثر، تبت، تکویر، اعلی، لیل، فجر، ضحی، انشراح و عصر به ترتیب نزول سورهها میپردازد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 21
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
سوره تکویر ,
سوره طارق ,
سوره قیامت ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره دهر ,
سوره عبس ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره نازعات ,
تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سورهها و آيهها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سورهها و آيه با آيهها در ضمن سورهها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، بهطور كلى بررسى مىكند، آنگاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مىپردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مىكند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مىرسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سورهها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كردهايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مىتوان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مىكند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مىداند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مىكند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيلهاى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مىكند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آنها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مىداند؛ بهطورىكه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مىشود، اما اگر انسان كمهوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آنها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مىپندارد و چهبسا آنها را نفىكننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكلهاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه بهظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بىتوجهى به اين علم درباره آنها به حيرت افتادهاند، ذكر مىكند و از جمله آنها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مىكند. * پى بردن به حكمت تكرار داستانهاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آنها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جملهاى: از نمونه آياتى كه جملههاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مىرسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلالها [ى ماه] از تو مىپرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاهشمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانهها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانهها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مىآيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلالهاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اينگونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مىدهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادتهاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آنها عادت كرده، از مشكلترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفتهاند، ملاك قصد بهسوى خدا، بيرون آمدن از عادتها و سعى در قبول فرمانهاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مىكند، عمل اعراب را زشت مىشمارد و به آنها هشدار مىدهد كه آنها همان گونه كه كارشان را بهعكس انجام مىدادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آنها وارونه بود و از امورى سؤال مىكردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مىتواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مىتوان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جملهاى، رايجترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيهاى است و مناسبات آيهاى از فراگيرترين بحثهاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مىخوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسلهاى از ابهام و اشكالها براى آنها به وجود مىآيد و از خود مىپرسند چرا بايد آيههاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يكباره به سراغ تاريخ انبيا مىرود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مىرود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مىشود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مىكوشد به اين سؤالهاى فرضى كه در ذهن هر خوانندهاى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ بهعنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مىنويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوفعليه آن در آيه قبل مشاهده نمىشود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچكس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مىگوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مىداند كه معطوفعليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مىكند كه در اين آيه هم معطوفعليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مىداند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مىكند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكمهايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مىشود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درونمايه سوره؛ * تناسب آيههاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سورهها در پايان مىتوان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سورهها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كمنظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سورهها و آيات، بىنظير است. جلد بیست و یکم به تفسیر سورههای مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق و اعلی میپردازد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير القرآن العظیم المجلد 3 : تفسير ابن فورك
نویسنده:
محمد بن حسن ابن فورك؛ گردآورنده: علال عبدالقادر بندویش؛ ناظر: غالب بن محمد حامضي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر اهل سنت
,
فاقد چکیده
کلیدواژههای فرعی :
سوره اخلاص ,
سوره تبّت ,
سوره تکاثر ,
سوره تین ,
سوره جن ,
سوره زلزال ,
سوره طارق ,
سوره قیامت ,
سوره نبأ ,
سوره نصر ,
سوره نوح ,
سوره همزه ,
سوره اَعلی ,
سوره ناس ,
سوره انشقاق ,
سوره بروج ,
سوره بینه ,
سوره دهر ,
سوره عادیات ,
سوره علق ,
سوره غاشیه ,
سوره فجر ,
سوره فیل ,
سوره قارعه ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اضواء البيان في ايضاح القرآن بالقرآن المجلد 8
نویسنده:
محمدامين شنقيطي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
سوره تحریم ,
سوره تغابن ,
سوره جمعه ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره صف ,
سوره طلاق ,
سوره قلم ,
سوره قیامت ,
سوره نوح ,
سوره حشر ,
سوره دهر ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره ممتحنه ,
سوره منافقون ,
تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
اضواء البيان في ايضاح القرآن بالقرآن نوشته محمدامین بن محمدمختار شنقیطی می باشد. این تفسیر از جهت نسبت به مولف ناتمام است: زیرا تا جلد هفتم (آخر سوره مجادله) را خود نویسنده تفسیر كرده است و بقیه را شاگردش، عطیه محمد سالم كه مجموعا 9 جلد میشود و جلد دهم نیز در حقیقت ربطی به تفسیر ندارد ومجموعهای است از دیگر نگارشهای مولف. موضوعات این رسالهها عبارتاند از: ناسخ و منسوخ، دفع ایهام اضطراب از آیات قرآن و منع جواز مجاز در قرآن. مفسر از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره جسته است و بر مذاق مذهب سلفیه رقم زده است و عقاید شیعه و دیگر مذاهب اهل سنت را مورد حمله قرار میدهد. در تفسیر آیات بیشتر از آنكه به شرح مفردات ومباحث لغوی بپردازد به تبیین محتوای آیات همت میگمارد. بحثهای فقهی و كلامی همه مذهبهای چهارگانه اهل سنت را با مقایسه و نقد و انتخاب ذكر میكند. از ویژگیهای این تفسیر، بحثهای زبانشناسی و قواعد لفظی مرتبط با قواعد تفسیر است كه در مقدمه ذكر شده است. از جمله این مباحث، بحثی درباره انواع بیان در قرآن است. مثلا بیانهای مجمل قرآن را به چند قسم تقسیم میكند: اجمالی كه به خاطر اشتراك لفظی حاصل شده است؛ مجملهایی كه بخاطر وجود احتمالات و ضمایر نامشخص آن حاصل شده است؛ بیانهایی كه در آن پرسش شده و در جای دیگر پاسخ آن آمده و... در جلد هشتم به تفسیر سورههای حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان و مرسلات پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
لطائف و معارف القرآن الكريم بين سؤال و جواب المجلد 4 : من سورة المزمل إلی سورة المرسلات
نویسنده:
علي ابراهيمي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مکتبة هیئة الأمین,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
,
فاقد چکیده
کلیدواژههای فرعی :
آیات فضائل اهل بیت (ع) ,
حدوث قیامت ,
احوال معاد ,
سوره قیامت ,
سوره دهر ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
کلمات قرآن ,
آیات معاد ,
فضایل سور ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
من هدى القرآن المجلد 11
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره تحریم ,
سوره تغابن ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره طلاق ,
سوره قلم ,
سوره قیامت ,
سوره نبأ ,
سوره نوح ,
سوره دهر ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره منافقون ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و بهگونهاى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مىگويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش دادهاند كه همان تفسير قرآن بهوسيله خود قرآن مىباشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشتهام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزندهاى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مىكند». در ادامه، مفسر محترم مىنويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را بهصورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مىكوشم كه تنها بينشها و بصيرتهايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافتهام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، بهطور دستهبندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سورهها آغاز مىگردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اينگونه است كه نخست مجموعهاى از آيات را ذكر مىكند، آنگاه معانى واژهها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مىدارد. آنگاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مىدهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوانگذارى شده است. به جنبههاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجهگيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مىشود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمىدهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مىكند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ بهعنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مىنمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، بهطور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مىدهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و بهطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مىكند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظهاى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات بهقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابهلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مىپردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و بهاختصار مسائل را مطرح مىنمايد. در جلد یازدهم سوره های منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات و نبأ تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب المجلد 13
نویسنده:
محمد بن محمدرضا قمي مشهدي؛ محقق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره تحریم ,
سوره تغابن ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره صف ,
سوره طلاق ,
سوره قلم ,
سوره مجادله ,
سوره نوح ,
سوره واقعه ,
سوره حدید ,
سوره حشر ,
سوره مزّمّل ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره ممتحنه ,
سوره منافقون ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر شیعه ,
تفسیر امامیه ,
شابک (isbn):
978-964-87-67-19-3
چکیده :
«تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب»، به زبان عربی، اثر میرزا محمد قمی مشهدی، از علمای حدیث و مفسران امامیه در قرن دوازدهم میباشد. مصنف، در بیان انگیزه خود از نگارش این تفسیر، میفرماید: در گذشته حاشیهای بر تفسیر زمخشری و حاشیهای بر حاشیه شیخ بهایی بر تفسیر «انوار التنزیل» بیضاوی نگاشتم، پس از آن به فکر افتادم که تفسیری تالیف کنم که هم شامل اسرار تنزیل باشد و هم شامل روایات منقول از ائمه اطهار علیهالسّلام . آیة الله معرفت، این تفسیر را تفسیری جامع، ما حصل تفاسیر مهم امامیه، شامل روایات اهل بیت علیهالسّلام، مشتمل بر مباحث قرائت، تنزیل، اعراب، لغت و دقایق ادبی در کنار مطالب فلسفی و عرفانی، دربردارنده حسن تعبیر بیضاوی و اسلوب شیخ طبرسی در «مجمع» و گزیدهای از «کشاف» و حواشی شیخ بهایی، جامع بین عقل و نقل و... میداند. آقای سید محمد علی ایازی، در باره آن مینویسد: «تفسیری است که شامل تمام آیات قرآن میباشد، ما حصل مهمترین تفاسیر امامیه و اهل سنت است، آمیختهای است بین نقل و عقل و... از منظری دیگر، این تفسیر، از تفاسیر بلاغی و ادبی و شرح و حاشیهای بر تفسیر بیضاوی نیز محسوب میگردد.» به قول برخی از اندیشمندان، مؤلف، روایات منقوله را از تفسیر «نور الثقلین» برداشت کردهاند. تحقیقا ایشان بیش از ۹۰ درصد روایات «نور الثقلین» را با ترتیبی که در آن کتاب آمده، در تفسیر خود آوردهاند؛ به طور نمونه، از ۱۲۰ حدیث ابتدای تفسیر که شامل سوره حمد و مقدار کمی از سوره بقره میشود، ایشان فقط ۴ حدیث را نقل نکردهاند و ۱۱۶ حدیث دیگر را بدون کم و کاست نقل کردهاند و خود ۲۰ حدیث بر آنها افزودهاند. احادیث اضافه شده، از تفسیر قمی، تفسیر عیاشی، تفسیر فرات کوفی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیهالسّلام میباشد. بخشی از احادیث اضافه شده، به نحوی نسبت به روایات نقل شده، تکراری محسوب میشوند و احتمالا «نور الثقلین»، به همین دلیل آنها را نقل نکرده است. کتاب دیگری که «کنز الدقائق»، اکثر احادیث آن را نقل مینماید، «تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة»، تالیف سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی از علمای قرن دهم هجری قمری، میباشد. «کنز الدقائق»، به سبب در بر داشتن معظم تفسیر بیضاوی و نقل از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان»، به طور طبیعی در کنار روایات اهل بیت علیهالسّلام، برخی روایات اهل سنت را نیز نقل نموده است، اما این احادیث را مصنف با توجه به تفسیر بیضاوی و «مجمع البیان» نقل کرده است و به معنای نقل احادیث اهل سنت از منابع آنها تلقی نمیشود. یکی از برتریهای تفسیر «کنز الدقائق» نسبت به «نور الثقلین»، مسند بودن آن یا به تعبیری عدم حذف اسانید است؛ البته از آن جایی که بخش اعظم روایات «کنز الدقائق» همان روایات «نور الثقلین» است، تفاوتی بین اسانید روایات آن دو نمیباشد، ولی در جایی که «کنز الدقائق» مستقیما از تفسیر فرات کوفی، «تاویل الآیات الظاهرة»، تفسیر قمی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیهالسّلام، روایت نقل میکند، سند را کامل میآورد و احتمال دارد مراد بزرگان از عدم حذف اسناد، همین قسمت باشد. «کنز الدقائق»، علاوه بر نقل روایات، صبغه اجتهادی نیز دارد؛ یعنی در مواجهه با روایات فقط به نقل اکتفا نکرده، بلکه در مباحث مختلف اظهار نظرهای متناسب نموده است. برخی از اظهار نظرهای ایشان چنین است: ۱. تصریح به جعلی بودن برخی از احادیث؛ به عنوان نمونه در جلد ۱، صفحه ۸۸، در آخرین فرازهای تفسیر سوره حمد، بحث «آمین»، در باره نقل احادیث از پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -و حضرت علی -علیهالسّلام -، مینویسد: «و احادیثنا الصحیحة تدل علی وضع تلک الاخبار»؛ ۲. تصریح به تقیهای بودن برخی از روایات؛ به عنوان نمونه در جلد۱، صفحه ۲۲۲، ذیل آیه ۲۵ سوره صاد، مینویسد: «و الروایة التی رواها علی بن ابراهیم، واردة مورد التقیة»؛ ۳. توجیه برخی از روایات؛ ۴. شرح بعضی از فقرات برخی از احادیث؛ ۵. جمع بین برخی از روایات متعارض با شیوههای مختلف؛ ۶. ثصریح به اسرائیلی بودن برخی از روایات. چون اکثر مطالب تفسیری «کنز الدقائق» از تفسیر بیضاوی است، غالب بحثهای ادبی و نقل اقوال ادبا، مباحث علوم قرآنی ابتدای سورهها (مانند تعداد آیات و مکی و مدنی بودن آنها)، بحثهای کلامی و نقل اقوال اشعریه، خوارج، معتزله، حتی بخشی از «اقول» ها از تفسیر بیضاوی است و گاهی نیز از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان» با ذکر و یا بی ذکر نام آنها؛ البته این، بدان معنا نیست که در این گونه مباحث، مطلبی را اضافه یا کم نمیکند، چون وی، گاهی اوقات نظرات بیضاوی را نمیپذیرد و یا خود، بسط بیشتری میدهد، مانند بحث تخصصی- ادبی راجع به ضمیر فصل، در جلد ۱، ص۱۳۴- ۱۳۵، ذیل آیه ۵، سوره بقره که تفصیل مطلب از خود اوست. این کتاب، در پارهای از مباحث عقلی و عرفانی و تاویلات عقلی قریبه و بعیده، تحت تاثیر تفسیر صافی ملا محسن فیض کاشانی است. کتاب، گوشه چشمی نیز به عقاید صوفیه دارد. گاهی آنها را نقل و نقد مینماید؛ مثلا در ج۱، صفحه ۶۶، در ذیل «اهدنا الصراط المستقیم»، مینویسد: «و لا یخفی علیک ان هذا و ما سبق من التاویل و ما سیاتی منه مبنی علی ما ذهب الیه الصوفیة من الاصول الفاسدة و الغرض من نقله الاطلاع علی فساده». جلد سیزدهم، شامل سوره واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن و مزمل می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 5
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره احقاف ,
سوره اخلاص ,
سوره جاثیه ,
سوره جمعه ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره زلزال ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره مجادله ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره ناس ,
سوره الرحمن ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره حجرات ,
سوره حدید ,
سوره حشر ,
سوره محمد ( ص ) ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره ممتحنه ,
سوره منافقون ,
سوره نازعات ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
سوره انسان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سوره «جاثیه» تا آخر قرآن پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 19
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید