جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 47
بررسی تطبیقی مبانی فلسفی و ادلّه ابن سینا و ملاصدرا در مسألە جاودانگی نفس
نویسنده:
صنم کیانی خانکندی؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از اکتشافات باستان شناسی چنین مشخص شده است که مسئله جاودانگی و اعتقاد به جاودانگی ریشه در عمق حیات بشر دارد. جاودانگی و عدم جاودانگی از آن دسته مسائلی میباشد که درخور توجه فیلسوفان بوده است و عده ای قائل به جاودانگی و عدهای قائل به فنای نفس بوده اند.در میان فیلسوفان مسلمان، ملاصدرا با رویکرد جدید خویش به بحث جاودانگی و مسئله بقای نفس پرداخته است. فهم دقیق سخنان ملاصدرا در بحث نفس درگرو توجه به مبانی فلسفی او میباشد.چنین پرسشی مطرح میشود که ملاصدرا با استمداد از چه مبانی به بحث نفس و جاودانگی نفس پرداخته است؟در نگاه اول میتوان این اصول را تحت عنوان مبانی وجود شناختی فلسفه ملاصدرا به شمارو آورد. صدرالمتالهین شیرازی بر اساس مبانی خاص مانند اصالت وجود، اشتداد وجود، بساطت وجود، حرکت جوهری، تساوق وحدت و وجود، ،وحدت وجود، تساوق وجود و صفات کمالی،تقسیم عوالم به ماده، برزخ و عقول.صورت به عنوان ملاک شیئیت شی. به اثبات فناناپذیری نفس میپردازد. ابن سینا به مانند ملاصدرا برای نفس حیات جاودانه قائل است.ابن سینا ادله خویش را برای اثبات جاودانگی نفسبر اساس اصول و مبانی خاص خویش استوار کرده است.مبانی و اصول فلسفی ابن سینا برای اثبات فناناپذیری نفس عبارت است از: تعلق تدبیری نفس به بدن،نیازمندی نفس به عقل فعال، تجرد نفس، تعلق امور نامتناهی توسط نفس، عالم هستی به دو قسمت عقل و حس تقسیم میشود. ابن سینا و ملاصدرا دلایلی را برای اثبات جاودانگی نفس بیان میکنند که به صورت خلاصه مطرح میکنیم.استدلال اول و دوم ابن سینا در اشارات و تنبیهات میباشد که او چنین عقیده دارد نفس به بدن تعلق تدبیری دارد.در تعلق تدبیری حال،برای قوام خود به محل نیازمند نیست در نتیجه نفس برای قوام خود به بدن نیاز ندارد .نفس به علت ازلی خود نیاز دارد.علت ازلی نفس چیزی جز عقل بسیط نیست که فناناپذیر است.پس اگر علت تامه نفس فناناپذیر باشد در نتیجه نفس باقی است.استدلال دوم ابن سینا:نفس موجودی بسیط است که نمیتواند حال در چیزی باشد موجودی که حال در چیزی نیست پس بی نیاز از ماده است.پذیرش فسادپذیری امر حادث است و هرامر حادثی به ماده نیاز دارد که بتواند در آن حادث شود.اما نفس را نمیتواند امر مادی در نظر گرفت.ابن سینا عقیده دارد که نفس در بقای وجود، متکی به ذات است.نفس میتواند امور نامتناهی را درک کند.قوای امور جسمانی نامتناهی نیست.نفس با تکیه بر ذات خود میتواند امور نامتناهی را درک کند و به قوای جسمانی نیاز ندارد.تعقل،درک کردن از جمله فعل های نفس است.نفس در تمامی فعل های خود به ذات خود تکیه دارد بنابراین اگر بدن نابود شود نفس نابود نخواهد شد. ملاصدرا عقیده دارد نفس دو قسم میباشد:نفوسی که به درجه عقلی رسیده اند و نفوسی که نتوانسته اند به درجه عقلی برسند.اگر نفس بتواند به حد تعقل برسد در این دنیا صورت معقوله را کسب کند این نفس فناناپذیر است.او عقیده دارد نفوسی که میتوانند به حد تعقل برسند به دو دلیل فناناپذیرند.دلیل اول این است که نفس با مرگ بدنز نابود نمی شود و نمی میرد.دلیل دوم این است که نه مرگ بدن باعث مرگ نفس میشود نه هیچ عوامل دیگری.دلیل دوم:هرچیزی اگر بخواهد فاسد شود یا با ورود ضد فاسد میشود یا با از میان رفتن یکی از چهار علت فاعلی،مادی،صوری و غایی نابود میشود.نفسی که به درجه عقلی برسد ضدی ندارد که بتواند آن را نابود کند.استدلال دیگر ملاصدرا:او معتقد است نفسی که به یک جوهر عقلی تبدیل شده فناناپذیر است. او عقیده دارد موجودی که بسیط محض باشد نابودی نسبت به آن معنا ندارد به ویژه زمانی که علت افاضه کننده آن باقی باشد.حال تصور کنیم که میتوان نفس را امر عدمی در نظر گرفت.این سوال مطرح میشود این عدم ذاتی است یا از طریق شی دیگری بر آن تحمیل شده؟حالت اول غیرممکن است چون یک شی نمیتواند خود را نابود کند و حالت دوم نیز ممکن نیست چون علت برای ایجاد عدم معنایی ندارد بلکه عدم علت را میتوان تصور کرد.در نتیجه نفس امری جاودانه میباشد.
احوال نفس، رساله ای در نفس، بقاء و رجعت آن، جلد اول [کتاب عربی]
نویسنده:
يمنى طريف الخولي
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
حامده راستایی ، کبری نجفیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع مقاله مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی است. ملاصدرا بر اساس قاعده «النفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» نفس را حقیقتی می‎داند که ابتدا مرتبه‌ای جسمانی دارد و با حرکتی اشتدادی به مرتبه تجرد مثالی و مرتبه عقلی نایل می‏شود. او بدن انسان را همچون پوسته‎ای می‎داند که با مرگ دنیوی، نفس آن را کنار می‏گذارد و در برزخ با مثالِ «جزئی‎» و در عالم عقل، عقل «جزئی‎» است. جاودانگی نزد ملاصدرا باقی‎بودن‎ انسان به بقای جزئی‎ است. علامه در مسئله جاودانگی شارح ملاصدرا نیست، بلکه نظر مستقلی در این خصوص دارد. از دیدگاه علامه انسان نه یک وجود سیال اشتدادی، بلکه واجد سه لایه وجودی است که هر لایه کار مختص به خودش را انجام می‎دهد. همه انسان‌ها دارای ادراک عقلی‎اند؛ اما شهود عقلی –که وابسته به ایمان و تقواست- برای تعداد بسیار کمی از انسان‏هاست. همه انسان‎ها افزون بر جاودانگی مثالی، جاودانگی عقلی نیز دارند. بدن پوسته نیست، بلکه ماده برای بدن دیگر و باقی است؛ این جاودانگی در بعد عملی انسان است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
فلسفه و اعتقاد به زندگی پس از مرگ [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
R. W. K. Paterson (auth.)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Macmillan Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب همچنین به بررسی استدلال‌های کلاسیک برای جاودانگی روح می‌پردازد و بر انواع واقعیت‌های ثبت‌شده که شواهد اولیه بقا را ارائه می‌کنند، تمرکز می‌کند: تجربیات نزدیک به مرگ، مظاهر مردگان و در حال مرگ، ارتباطات واسطه‌ای، و موارد ظاهری تناسخ. نویسنده استدلال می‌کند که مسائل «اثبات» یا «رد» اجباری باید در این زمینه نسبت به سؤالات احتمال یا عدم احتمال نسبی فرعی باشد. او تصدیق می‌کند که جهان‌بینی ماتریالیستی غالب، حتی زمانی که مورد انتقاد جست‌وجو قرار می‌گیرد، اعتقاد به زندگی پس از مرگ را پیش از این غیر محتمل می‌کند. با این حال، او نتیجه می گیرد که وزن انباشته شواهد مثبت، حتی پس از کاهش مناسب، تمایل دارد تا نوعی از زندگی پس از مرگ را به طور کلی به یک احتمال متمایز تبدیل کند.
فایدون [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Plato
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فایدون (به یونانی: Φαίδων) یکی از مکالمات افلاطون است که به شرح واپسین لحظات حیات سقراط می‌پردازد. سقراط پس از توضیح راجع به علّت رد کردن پیشنهاد فرار، به شاگردان می‌گوید «دغدغه به خود راه ندهید و به خود بگویید که فقط جسم مرا به خاک خواهید گذاشت.» افلاطون در مکالمهٔ فیدون می‌نویسد که پس از گفتن این جملات، سقراط برای استحمام به اتاق دیگری می‌رود. پس از استحمام نیز مدتی در همان اتاق می‌ماند تا اینکه نزدیک غروب آفتاب به نزد شاگردانش بازمی‌گردد. همین هنگام زندانبان می‌رسد و به سقراط می‌گوید که او را نجیب‌ترین و شریف‌ترین و بهترین کسانی می‌داند که به این زندان آمده‌اند. «من می‌دانم که حتی در این وضع تو به من خشم نخواهی گرفت و خشم تو متوجه جنایتکاران حقیقی خواهد بود که آن‌ها را می‌شناسی.» زندانبان سپس با اندوه خارج می‌شود. سقراط از زندانبان در نزد شاگردانش تمجید می‌کند و او را جوان‌مرد می‌خواند. سپس از کریتو می‌خواهد که جام زهر را برایش بیاورد. کریتو به سقراط می‌گوید که عجله نکند زیرا هنوز شعاع خورشید روی تپّه‌ّاست و سقراط همچنان مجال حیات دارد؛ افراد در موقعیت او، نخست خوب می‌خورند و میاشامند و حتّی بعضی به عشق‌بازی می‌پردازند. سقراط پاسخ می‌دهد که: «آن‌ها که چنین می‌کنند بی‌دلیل نیست؛ زیرا آن‌ها خیال می‌کنند که از این کار نفعی می‌برند… من در اینکه جام زهر را دیرتر بخورم نفعی نمی‌بینم. اگر اندکی دیرتر بخورم خودم را مسخره خواهد کرد؛ زیرا خود را به زندگی علاقه‌مند نشان خواهم داد و از آنچه در نظر من هیچ است، برای خود ذخیره خواهم ساخت.» سقراط از خادمی در زندان می‌پرسد که چه باید بکند و او پاسخ می‌دهد که کاری ندارد جز اینکه زهر را سر بکشد و مدتی راه برود تا در پای خود احساس سنگینی کند، پس از آن هم باید دراز بکشد تا زهر کار خود را بکند. سقراط در میان هیاهوی فریاد و گریهٔ شاگردان چنین می‌کند، به تدریج بدنش رو به سرد و بی‌حس شدن پیش می‌رود. آخرین سخن او این بود که «ای کریتو ما باید خروسی به آسکلپیوس بدهیم؛ ادای دِین را فراموش نکنید.» توضیح آنکه مردم یونان قدیم چون از بیماری شفا می‌یافتند، خروسی نذر آسکلپیوس می‌کردند؛ و او از تب زندگی شفا یافته بود. لحظه‌ای بعد سقراط تکانی می‌خورد و چشم‌هایش بی‌حرکت می‌ماند.
بهشت، جهنم و زندگی پس از مرگ [3 جلد]: ابدیت در یهودیت، مسیحیت و اسلام [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
J. Harold Ellens (editor) (جِی. هارولد النز)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Praeger Publishers Inc,
چکیده :
ترجمه ماشینی: مسیحیت، اسلام و یهودیت همگی دارای ایده هایی در مورد بهشت، جهنم و زندگی پس از مرگ هستند و این مفاهیم در طول زمان در این ادیان تکامل یافته اند. این اثر درک دقیق و منسجمی از دامنه وسیع تفکر معنوی در 3000 سال گذشته در سنت های ابراهیمی ارائه می دهد. بهشت، جهنم و زندگی پس از مرگ: ابدیت در یهودیت، مسیحیت و اسلام بررسی همه جانبه ای از دیدگاه های تاریخی و معاصر درباره زندگی پس از مرگ در ادیان غربی ارائه می دهد. در این سه جلد، دانشمندان یهودی، مسیحی و مسلمان با هم متحد می‌شوند و مروری بی‌سابقه از سنت‌های مذهبی فردی خود ارائه می‌کنند. هر موضوع مهم و موضوع اصلی مورد بحث قرار می گیرد. از هیچ موضوع بحث انگیزی اجتناب نمی شود. از آموزه‌های باستانی گرفته تا دیدگاه‌های امروزی محافظه‌کاران، مترقی‌ها و لیبرال‌ها در هر سه دین، همه در اینجا تحلیل و ارائه می‌شوند. چارچوب مجلدات بر این نکته تأکید می‌کند که چگونه اخلاق و مفاهیم ابدیت در ادیان «عمل» غربی با مذاهب شرقی که تمایل دارند در اخلاق خود به‌عنوان ادیان «منفعل» یا «کناره‌گیر» توصیف شوند و تصوراتشان از زندگی پس از مرگ به‌عنوان جذب در درون جهانی، در تضاد است. روح، نیروانا، یا نیستی. این اثر برای دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، خوانندگان عمومی علاقه مند به دین، و دانشمندان حرفه ای، به ویژه کسانی که در زمینه های مرتبط با مطالعات دینی هستند، مناسب است. * ارائه یک بررسی جامع از کل حوزه موضوعات و مسائل مربوط به بهشت، جهنم و زندگی پس از مرگ از سه هزاره اخیر تاریخ غرب * ارائه بینش از نزدیک به 50 محقق ارجمند در مورد مفاهیم روانی، معنوی و مذهبی در مورد انسان در ابدیت. * با هر موضوعی با حساسیت برخورد می کند و اهمیت آن را برای کسانی که به این نظام اعتقادی نسبت می دهند درک می کند.
  • تعداد رکورد ها : 47