انسان به صورت فطری و سرشت آفرینشی، موجودی اجتماعی است و رشد و تعالی او نسبتی دو سویه با جامعه دارد. دین اسلام، اهتمام فراوانی معطوف رشد و ارتقای همه جانبه جامع
... عه داشته و آموزه های بسیاری در راستای ایجاد جامعهای متمدن، رشید و الگو، ارائه نموده است. مبنای اصلی منظومه فکری اسلام در اداره جامعه برغم دیگر مکتب ها، نه صرف آسایش بلکه «سعادت» و «کمال» است. از آموزه های قرآن کریم استفاده می شود در راهبرد جامعه به سمت اهداف متوازن و مطلوب و تامین سعادت آحاد آن یک رشته شاخص های اساسی را در نظر دارد. در نگاه قرآنی، یکی از شاخصهای جامعه آرمانی، فرزانگی مردم آن در بعد معرفت و حکمت و برخورداری از درکی عمیق و همه جانبه از همه حقایق هستی است. همچنان که داشتن فلسفه زندگی و ایمان به یک تکیه گاه اعتقادی معیاری دیگر در ساخت تمدن توحیدی و جامعه مطلوب اسلامی و تمایز بخش تمدن اسلامی از تمدن های غیر اسلامی است. سومین شاخص در تمدن اسلامی، بسط فضیلتهای والای انسانی و ارزشهای اخلاقی است. فرزانگی در قلمرو مناسبات اجتماعی مانند حاکمیت قانون منبعث از حق، و مدیریت صالح، وجود عدالت، آزادی و امنیت اجتماعی و برقراری وحدت و همدلی میان افراد جامعه از دیگر شاخصهای تمدن اسلامی بشمار میرود. و سر انجام آن که برتری جامعه اسلامی در مظاهر مادی و برخورداری از اقتدار اقتصادی، صنعتی و دفاعی، از دیگر معیارهای تمدن در نگاه اسلامی ملاحظه می شود. نکته اساسی در تحلیل و ارزیابی این شاخص ها آن است که سهم و وزن اصلی در این میان به حوزه نرم افزار تعلق داشته و عناصر ذاتی یک جامعه مطلوب، پیشرفته و پوینده ی مسیر سعادت، بعد مغز افزار آن است و نه بعد سخت افزار آن.
بیشتر