جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی تطبیقی معنای زندگی از منظر علامه طباطبایی و والتر استیس
نویسنده:
محدثه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«زندگی» معانی گوناگون دارد، مهم‌ترین آن، دو معنای: بیولوژیکی، یعنی زیستن و زنده بودن؛ و دیگری، معنای اصطلاحی و فلسفی، یعنی حیات معنوی است. «معنا» نیز ‌سه کاربرد دارد که از این میان «هدفداری» مدِّ نظر این نوشتار است. در دیدگاه علامه طباطبایی، نظام خلقت و به تبع آن معناداری زندگی انسان هدفمند بوده و غایت آن تقرب به خداوند متعال است. از نظر علامه معنای زندگی آدمی تنها در پیگیری هدف خدا از خلقت انسان و پیمودن مسیر خاصی که هماهنگ با کل نظام وجود است، قابل قبول است، وگرنه هیچ هدف دیگری یارای معنابخشی را ندارد و غایت مطلوب وصول به «حیات طیبه» است، که سعادت و قرب الی الله را باخود به همراه دارد. دیدگاه استیس دراین‌باره، بر بی‌هدفی جهان و در نتیجه نفی معنویت از نظام خلقت و زندگی انسان استوار است. او معتقد است که زندگی واقعاً معنا ندارد و در عین حال خود انسان باید وارد پروژه‌ی معناسازی شود. این پروژه‌ توسط علم نوین صورت می‌گیرد و بوسیله‌ی آن مشکل بی‌معنایی زندگی انسان راه‌حلِّ خود را می‌یابد. در مقایسه‌ی این دو دیدگاه می‌توان گفت؛ مفهوم «معنا» از نظر هردو دیدگاه به معنای «هدف» است؛ با این تفاوت که استیس وجود خدا را عقلاً منتفی می‌داند، درنتیجه جهان و زندگی از هدف الهی تهی می‌گردد، اما علامه معناداری زندگی را امری بدیهی می‌داند، که در گرو پیمودن هدفی که خدا برای انسان معین کرده، محقق می‌گردد. از نظر هر دو اخلاق با معنای زندگی ارتباط وثیقی دارد، با این فرق که استیس اخلاق را نسبی و علامه آن را مطلق می-داند؛ لذا هدف از اخلاق از نظر استیس رسیدن به خوشبختی و رفاه مادی است، درحالی‌که از نظر علامه قرب الی الله، هدف اصلی ومطلوب نهایی است.کلید واژه: معنا، هدف، زندگی، حیات، علامه طباطبایی، والتر ترنس استیس
نقد و بررسی دیدگاه والتر ترنس استیس در مورد نسبیتگرایی اخلاقی
نویسنده:
مهدی عکاشه ناصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از نسبیت یکی از بحث‌های چالش برانگیز در حوز? فلسفه است. این بحث یکی از موضوعات مهم در حوز? فلسف? اخلاق است. استیس از جمله افراد مهمی است که در حوز? نسبیت‌گرایی اخلاقی به بحث پرداخته است. در باب نسبی‌گرایی اخلاقی وی چهار استدلال را که نسبی‌گرایان برای اثبات دیدگاه‌هایشان به آنها توسل جسته‌اند را ذکر کرده، و سپس به نقد و بررسی آنها می‌پردازد. آن استدلال‌ها عبارتند از: 1- استدلال براساس مبانی انسان‌شناسانه 2- استدلال براساس عواطف و احساسات افراد 3- استدلال براساس مبانی تجربه‌گرایی رادیکال 4- استدلال مبنی بر عدم وجود منبعی الزام‌آور. وی این استدلال‌ها را نمی‌پذیرد و آن‌ها را رد می‌کند. بعد از بررسی استدلال‌های نسبی‌گرایان، وی به استدلال‌های مطلق‌گرایان پرداخته و بعد از نقد و بررسی، آن‌ها را نیز رد می‌کند. بعد از اینکه استیس این دو مکتب را نقد می‌کند بالتبع باید دیدگاه جایگزینی را ارائه دهد. عام‌گرایی اخلاقی دیدگاهی است که وی درصدد است تا آن را به عنوان دیدگاهی جایگزین ارائه دهد. بر این اساس، اخلاق نسبت به نیازهای کلی انسان نسبی نیست، نیازهایی که میان هم? انسان‌ها مشترک است. این اخلاق نسبت به نیازهای خاص و دوره‌ها یا گروه‌های اجتماعی نسبی است. اخلاق عام است اما مطلق نیست. استیس دو خاستگاه برای اخلاق قائل است؛ خاستگاه دنیوی و خاستگاه دینی. نهایتاً وی بر این باور است که می‌توان خاستگاه دنیوی را به خاستگاه دینی پیوند زد؛ زیرا خاستگاه دینی از عمق بیشتری برخوردار است. به نظر استیس عمل اخلاقی دارای سه ویژگی است: ایجاد شادی، ناخودخواهی یا دیگرخواهی و عدالت. بنابراین می‌توان گفت، اصل اخلاقی‌ای که استیس قائل به آن است، اصل سعادت یا خوشبختی است اما با قید و بندهایش. وی اصل نوعدوستی را جوهر? اخلاق می‌داند و با تمسک به این اصل، نسبی‌گرایی اخلاقی را رد می‌کند. در مورد شالود? دینی، وی تجرب? عرفانی قدیسان را به عنوان شالود? اخلاق می‌پذیرد و بینش عرفانی را سرچشم? اخلاق می‌داند.کلید واژه ها: استیس،نسبیت‌گرایی اخلاقی، مطلق‌گرایی اخلاقی، نوعدوستی، نسبیت‌گرایی معتدل.
  • تعداد رکورد ها : 2