معمولا در بیان دیدگاه هیوم از علّیت بر ابعاد سلبی و نتایج شکاکانه آن متمرکز میشوند. در حالی که طبق تفسیر طبیعتگرایانه، دغدغه هیوم تبیین ماهیت انسان و تعیین م
... محدوده فهم بشر است. هدف او این نیست که رابطه علّیت را به لحاظ فلسفی انکار کند، بلکه منتقد آن نوع تفکر فلسفی است که ادعای عقلانیکردن باورها را دارد. هدف اول نویسنده در این مقاله آن است که با تکیه بر تفسیر بیسابقه کمپاسمیت، تبیین طبیعتگرایانهای از بحث علّیت نزد هیوم ارائه دهد. در مکانیزمی که اسمیت از کارکرد ذهن انسان ارائه میدهد، منشأ تصور پیوند ضروری، احساسی درونی است که به واقعیت تعمیم مییابد و باور به علّیت با هیچ استدلالی قابل اثبات نیست. نشأتگرفتن باور به علّیت از احساس درون ذهن که مبتنی برعقل هم نیست، چالش جدی در پذیرش و توجیه آن ایجاد کرده است. هدف ثانوی و اصلی مقاله بررسی و تبیین ذهنیبودن منشأ پیوند ضروری است، سپس مفهوم عقل از دیدگاه هیوم مورد ارزیابی قرارمیگیرد تا روشن شود که به چه معنا باور به علّیت نمیتواند مبتنی بر عقل باشد.
بیشتر