جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
تفسیر الکبیر الفخر الرازی المجلد 1
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمر الشهیر بخطیب الری
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
ک‍ل‍م‍ه‌ ع‍ل‍ی‍ا در ت‍وق‍ی‍ف‍ی‍ت‌ اس‍م‍اء
نویسنده:
ح‍س‍ن‌زاده‌ آم‍ل‍ی‌
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ق‍م‌: ق‍م‌: ح‍وزه‌ ع‍ل‍م‍ی‍ه‌ ق‍م‌، دف‍ت‍ر ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات‌ اس‍لام‍ی‌، م‍رک‍ز ان‍ت‍ش‍ارات‌، ۱۳۷۴.,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مراد از اسماى الهى‏ چیست؟ آیا این اسماء توقیفی اند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
منظور از اسماى الهى الفاظى است كه حاكى از ذات و يا صفات والاى خداوند بوده و انسان‏ها به سبب آنها ذات حق را شناخته و قادر به خواندن او و طلب حوائج از درگاهش مى‏شوند. يكى از مباحث مطرح شده در اين زمينه اين است كه آيا اسماى الهى توقيفى است يا نه؟ به ع بیشتر ...
توقیفیت اسماء و صفات
نویسنده:
عباس شیخ شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اسما و صفات خداوند و توقیفیت آنها(1)
نویسنده:
عباس شیخ شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تطبیق آرا و نظریات صدرالمتألهین و قاضی سعید قمی در توقیفیت اسماء و صفات الهی
نویسنده:
علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
توقيفي بودن اسماء الهي و علیت خداوند
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
توقيفي بودن نام ها و اسماي خداوند بدين معناست که اطلاق اينها بر خداوند نيازمند به اذن شرعي است؛ يعني ما بايد خداوند را به آن نام هايي بخوانيم که او خود با آن ها خود را خوانده است و غير آن روا نيست.
بسياري از متکلمان قائل به توقيفي بودن اسماء و صف بیشتر ...
بررسی توقیفی بودن اسماء و صفات الهی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
رقیه نشاط فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اینکه هر شخص یا در هر لغت و زبان، آفریدگار جهان را به زبان و نامی می خواند، همانطور که تازیان وی را به الله، و پارسیان به خدا و یزدان، و ترکان به تاری و تانری، و به لغت انجیل کرسطوس، و فرنگیان به دیو و. . . می نامند؛ بین متفکرین نزاعی مطرح است که آیا انسان اوصاف و احوالی را که به وسیله اندیشه خود درک می کند، می تواند به عنوان نام، برای خدا به کارگیرد، یا نمی تواند؟ که در این صورت، اسماء الله توقیفی اند یعنی باید در استعمال اوصاف و احوال بر خداوند، اذن شرعی رسیده باشد؛ هر چند باید توجه شود که استعمال به عنوان صفت محل نزاع نمی باشد. مثلا اینکه به عنوان صفتی از صفات خدا به او واجب الوجود بگوییم محل نزاع نیست، بلکه محل نزاع اینگونه است که آیا جایز است، ذات خداوند متعال با این اسماء مورد خطاب قرار گیرد یا خیر؟ در تایید مطلب فوق برخی از دانشمندان گفته اند که محل نزاع، در اطلاق اسماء ادراکی توسط انسان به عنوان یکی از صفات و احوال خداوند است. حال این سوال مطرح است که آیا اسماء و برخی صفات الهی محدود به همانهایی است که در آیات و روایات آمده است و یا می‌توان هر اسم و صفتی که کمال به حساب می‌آید به خداوند نسبت داد؟ دیدگاه اندیشمندان مسلمان در این زمینه چیست؟ در این زمینه می‌توان بیان داشت که؛ مقصود از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی در علم کلام و فقه آن است که در مقام اسم گذاری ذات مقدس حق، باید فقط به آن دسته از اسامی که از طریق شریعت وارد شده است اکتفا نمود و جایز نیست خداوند را به غیر آن اسامی نامگذاری کنیم، گر چه عقل چنین اطلاقی را مجاز بداند. در این مورد سه گروه نظر داده اند، برخی گفته اند اسماء الهی توقیفی است ولی صفات توقیفی نیست یعنی در بحث نامگذاری باید فقط نام هایی را بر خداوند اطلاق کنیم که در قرآن و روایات بر خداوند اطلاق شده است. برخی دیگر می‌گویند که اسماء و صفات هر دو توقیفی است یعنی صفتی را هم که در قرآن نیامده است نمی‌توان بر خداوند اطلاق کرد. دسته ی دیگر می‌گویند که هر دو آزاد است یعنی نه اسماء و نه صفات الهی هیچ کدام توقیفی نیست. اکثر متکلمان اهل سنت پیروان مکتب بغداد از معتزله و بخش مهمی از متکلمان امامیه بر این اعتقاد اند که در نامیدن و وصف کردن خداوند نباید از نام ها و وصف های منصوص در قرآن و حدیث تجاوز کرد. برخی هم، همچون معتزلیان بصره و گروهی از امامیه، تسمیه و وصف خداوند به غیر منصوص را پذیرا بوده اند. البته قائل اند تنها می‌توان اسمای را که در بردارنده ی نقصی برای خدا نیست و نشانه عظمت و جلال خداست درباره او به کار برد.مرحوم خواجه نصیر طوسی در”تجرید الاعتقاد”همچنین ابن بابویه وشیخ صدوق دررساله ی اعتقادش سخنی از توقیفی بودن اسماء و صفات الهی نموده،ولی دلیلی برمدعای خویش اقامه نفرمودند، متکلمان اسلامی در توقیفی بودن الفاظ اسماء دلیل نقلی دارند ودرکتب کلامیه هم دلیل وبرهان عقلی اقامه نشده است.
بررسي توقيفي بودن اسماء خدا از ديدگاه روايات
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 13