در برخى از مکتب هاى فلسفى هند، تعالیم قدیسان آن مکتب مبتنى است بر اینکه انسان جزء و ذره اى از کلى است که در آرزوى پیوند با آن است و آن کل نیز جداى از خود او نی
... یست. به عبارت دیگر، خداى هندیان «درونى» است و هستى جهان «توهمى» بیش نیست. آنچه از شارحان این مکاتب به دست آمده این است که خدا و نفس انسان وارسته، یکى هستند و جهان مادى به وسیله قدرت خلاقه خدا نمود پیدا کرده و استقلال و هستى او، توهمى بیش نیست.
بیشتر