سابقه توجه به معانی اسماء و صفات الهی در اسلام علاوه بر تجلی در نهجالبلاغه به بررسیهای متکلمان و حکماء و عرفا بر میگردد. علم معناشناسی جدید، کلمه را در جمله
... ه و بافت معنی میکند. بافت، مجموعه عواملی است که در دریافت معنی از سوی مخاطب اثرگذار است و معنایی دقیق و هماهنگ با متن واژگان مشخص میشود و نهجالبلاغه به عنوان متنی که در اوج بلاغت است به گونه-ای که استخدام واژگان در بافتی دقیق، هدفمند و منسجم قرار گرفته است. این تحقیق به بررسی اسماء و صفات الهی براساس بافت زبانی و موقعیتی با روش استنادی-تحلیلی در نهجالبلاغه پرداخته است: با بررسی و مقایسه مترادفهای یک اسم یا صفت الهی در یک بافت، یا مقایسه آن اسم و بافتش با نظیرش در قرآن کریم، معنای دقیق و متناسب با بافت دریافت شده است و گاهی معنای اسم و صفت الهی در حالی که آن اسم، در مرکزیت همنشینهای معنایی خود قرار گرفته، متجلی می-شود در پایان دست آورد ما این است که واژه «الله» با تکرار 952 مرتبه و واژه «حق» با تکرار 213 مرتبه و واژهی «ربّ» با تکرار80 مرتبه بیشترین فراوانی را نسبت به سایر اسماء و صفات دارا میباشند و بعضی از اسماء و صفات الهی مانند: اول، آخر، قریب و.. را امام علی علیهالسلام در نهج-البلاغه معنی نمودهاندو تفاوتهای ظریف موجود در اسماء مترادف در بافت کلام به وضوح متجلی شده است هم چون: آوردن«مانح»به جای سایر اسماء مترادف آن چون: معطی و جواد و... و در پی آن به کارگیری«کاشف»در معنای«زداینده»در خطبه83 تمام تفاوتهای موجود بین «مانح» و سایر مترادفهای معنایی آن را به صراحت تبین میکند.در نهجالبلاغه، اسماء و صفات الهیبر اساس معانی قرآنی و الهی آنها در ساختاری بینظیر کهاز قرآن الهام گرفته شده و نسبت و به موقعیت ها و جایگاه مخاطب در بافتی منسجم ارایه شده که طراوت ظاهر و باطن آنها همیشگی است و معنای اسماء و صفات الهی با تمام جوانب معنایشان در بافت متن نهجالبلاغه به ظهور رسید همانند به کارگیری واژه «حیٌّ»درخطبه 134 که ازآیه58سوره فرقان الهام گرفته شده لذا این نگاه و پژوهش قدمی نو در درک معانی اسماء و صفات الهی است.کلید واژه: اسماء و صفات الهی، سیاق، بافت، تناسب معنایی، نهجالبلاغه
بیشتر