در طول تاریخ بشری زبان عشق را میتوان یگانه زبان انسانی دانست که در حوزهی وحدت تمدن، فرهنگ و ادبیات اقوام مختلف به کار برده میشود. بدون شک در بررسی زوایای عر
... رفان اسلامی، (به ویژه در ادبیات ایران و اندلس) مبحث عشق از اهمیت فوق العادهای برخوردار بوده و میباشد. مقوله عشق از مهمترین موضوعات در عرفان اسلامی است، چندان که بدون در نظر گرفتن آن، عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. از مهمترین کتاب هایی که در ادبیات ایران به طور مستقل به موضوع عشق میپردازد؛ لمعات فخرالدین عراقی است و در حوزه نظم، عشاق نامهی وی عشق نامهای کامل به شمار میآید. از آخرین رسالاتی نیز که در قرن هشتم هجری در حوزه عرفان اسلامی در اندلس، پیرامون عشق الهی نگارش یافته است، کتاب روضه التعریف بالحب الشریف لسان الدین بن الخطیب است که به شکل کنایی درخت عشق و محبت الهی را ترسیم میکند. لذا مبانی مکتب عرفانی این دو اثر بر پایهی عشق استوار است؛ چرا که با عشق آغاز میشود و با عشق پایان مییابد. با این تفاوت که لمعات عراقی در برگیرندهی مهمترین مبانی عرفان نظری است و حال آنکه روضه التعریف, علاوه برعرفان نظری مبادی عرفان عملی را نیز در بر دارد. همچنین در این میان اندیشههای آنها پیرامون عشق الهی, گاه با هم تطابق کامل دارند و گاه در نتیجهی تفاوت در شیوهی بیان این دو ادیب، باهم متفاوت میشود که تفاوت آن نیز بیشتر در میان مباحث علمی، فلسفی، منطقی و حکمی است که گاه با بیان علمی دقیق و گاه در قالب تعبیرهای عارفانه و شاعرانه بیان میشود.در این تحقیق به شکل تطبیقی اندیشههای عشق محورانه این دو ادیب در قلمروهایی چون: عدم تعریف به ذات عشق، سریان عشق در جهان هستی، جدایی عشق از شهوت، وحدت وجود، عشق و حیرت و.... مورد بررسی قرار گرفته است.از مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که این دو ادیب علت فاعلی و غایی جهان هستی را از عشق میدانند و بر این اعتقادند که جهان از عشق هستی گرفته و برای عشق پدید آمده است؛ لذا عشق در همه موجودات سریان دارد تا آنجا که وجود را برابر با عشق می-دانند. عقیده وحدت وجود و مبانی مربوط به آن نیز در دو کتاب نمود خاصی دارد.
بیشتر