چکیده
سنت قرارداد اجتماعی در تاریخ فلسفه ی سیاسی از اهمیت خاصی برخوردار است. نظریه پردازان کلاسیک
سنت قرارداد اجتماعی، مثل لاک، روسو و کانت، قرارداد اجتماعی را
... ا برای برقراری مرجعیت سیاسی به
منظور غلبه بر مشکلات زندگی در وضعیت بی قانونی امری لازم می دانستند. جان رالز در نظریۀ عدالت خود
رویکرد تاز های به نظریۀ قرارداد اجتماعی دارد. او طرف های قرارداد یای را برای انتخاب اصول عدالت فرض
می کند که به تعیین اصول اخلاقی که نهادهای سیاسی جامعه را شکل می دهد، می پردازند. طرف های قرارداد
در دیدگاه رالز در موقعیتی فرضی به نام موقعیت اولیه قرار دارند. این افراد آزاد، برابر و عقلانی اند و در پرده
جهل هستند؛ به این معنا که از خصوصیاتی مانند جنسیت، جایگاه اجتماعی، جهتگیری مذهبی و برداشت
نام می برد که اصول عدالت و « تعادل تأملی » خود از امر خیر ناآگاه هستند. رالز در این موقعیت از فنی به نام
داوری های سنجیده ی ما را با هم هماهنگ می کند. در موقعیت اولیه، طرف های قرارداد دو اصل عدالت، یعنی
اصل آزادی و اصل برابری را انتخاب م یکنند. مفهوم موقعیت اولیه تفسیری از دیدگاه کانت دربارۀ اصل
آزادی اراده و امر مطلق است. توصیف این موقعیت است که فرد را قادر م یسازد ، هنگام عمل به اصول
انتخاب شده در این موقعیت، طبیعت ذاتی خود را به عنوان انسان آزاد و خودآیین نشان دهد. بنابراین رالز از
قرارداد اجتماعی برای مشروعیت بخشیدن به مرجعیت سیاسی استفاده نمیکند، بلکه او با استفاده از
موقعیت اولیه مفهومی از طبیعت انسان را ارائه م یکند که لیبرال ها همواره از آن سخن گفته اند؛ فرد آزاد
شده، فردی که از هرگونه فشار اجتماعی، سنتی و یا سیاسی رها شده است.
بیشتر