يكی از نظرياتی كه به طور جدی، ابن سينا، آن را به چالش كشيده است، نظريه مثل افلاطونی است، يقيناً وقتی افلاطون به طراحی چنين نظریه ای می پرداخت گمان جدی اش اين ب
... بود كه بدان وسيله می تواند پيدايی عالم محسوسات را با نظر به ناپايداری آن و قابل شناخت نبودن يقينی آن، توجيه كند.
ابن سينا، از جمله حكيمانی است كه نظريه مثل افلاطونی را ارزيابی منفی كرده و آشكارا آن را منسوب به دوران خامی و ناپختگی انديشه يونانی دانسته است و اين در حالی است كه ستايش خود را از فيلسوف ديگری كه معاصر و شاگرد بزرگ افلاطون، يعنی ارسطو بوده، پوشيده نمی دارد. او به صراحت اعتقاد به مثل را ناشی از جهل، دانسته است. به گمان وی چنين نظريه ای مستظهر به منطق قوی استدلالی و برهانی نيست. بخشی از آثار مهم ابن سينا به نقد و بررسی اين نظريه اختصاص داده شده است كه از جمله آن می توان به مقاله هفتم «الهيات شفا» . اشاره كرد نگارنده مقاله درصدد است با عنايت به ساختار كلی نظريه مثل در انديشه افلاطون و صورت تقرير يافته آن نزد ابن سينا، نشان دهد كه چرا بر خلاف فيلسوفان مسلمان ديگر همچون شيخ اشراق و ملاصدرا، نظريه ابن سينا قائل به نارسايی آن در تبيين نظام پيدايی عالم بوده است. به اين منظور سعی می شود تا با بررسی آرای مكتوب افلاطون و دريافت ابن سينا از آن نظريه، نشان داده شود كه نقد فلسفی ابن سينا تا چه اندازه موجه بوده است.
بیشتر