جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل مقایسه ای تفسیر آیات حجاب در تفاسیر الکشاف و المیزان
نویسنده:
علی عسکری یزدی ، سید علی محمد موسوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیات 31 نور، 53 و 59 أحزاب به عنوان آیات حجاب مشهور است. پژوهش حاضر درصدد بررسی روش تفسیر آیات فوق از دیدگاه صاحبان تفاسیر الکشاف و المیزان است. بر پایه ترتیب نزول و ظاهر آیات، خدای متعال ابتدا در آیه 53 احزاب به مردان مؤمن دستور می دهد که مواجه آنها با همسران پیامبر| «من وراء حجاب» باشد. سپس در آیه 59 از زنان مؤمنه می خواهد خود را با «جلباب» بپوشانند، تا مورد آزار نامحرمان قرار نگیرند. سرانجام در آیه 31 نور با ذکر جزئیات مسئله حجاب، حد و حدود آن را ترسیم می فرماید. در این میان زمخشری گاهی با استناد به روایات ضعیف، تفسیر غیر قابل قبولی را از آیه مورد بحث ارائه داده است که در هنگام مقایسه نظرهای ایشان با نظرهای علامه طباطبایی و ارزیابی دلایل و مستندات ایشان، برخی نظرهای زمخشری مانند: «سبب نزول آیه 53 احزاب ناراحتی و غیرت خلیفه دوم از رفت وآمد مردان اجنبی به منزل پیامبراکرم| است» به طور قطع قابل خدشه است. همچنین هر دو مفسر گاهی بدون دلیل، دست از ظاهر آیه برداشته و تفسیری خلاف ظاهر ارائه کرده اند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 204
بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قرآن در تفاسیر مجمع البیان و کشاف
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه رضایی استاد راهنما: کیوان احسانی استاد مشاور: علیرضا طبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آغاز ورود واژه معجزه به تفاسیر به قرن دوم و اثر تفسیری فراء باز می گردد، اما واژه اعجاز تا قرن چهارم در تفاسیر کاربستی نداشت. از قرن چهارم، استعمال واژه معجزه به صورت صعودی و با شتابی بیشتر آغاز شد؛ اما همچنان واژه اعجاز ورود پررنگی نداشت؛ اما سده ششم، نقطه اوج روند صعودی کاربرد این واژگان به مثابه دانش واژگانی خاص در علوم قرآنی بوده است که در آثار مختلفی چون تفسیر فخر رازی، کشاف زمخشری، مجمع البیان طبرسی، تفسیر میبدی و ... مشاهده شد (توکلی محمدی و مکوند، 1392). دانشمندان علوم قرآنی در بین مباحـث علـوم قرآن به موضوع اعجاز توجه ویژه ای داشته اند و بـا اسـتناد بـه آیـات قـرآن وجـوه بسیار و متفاوتی را برای اعجاز قرآن مطرح کرده اند. هرچند در این موضوع اختلاف نظـر وجود دارد و متأخران به گونه ای بر اقوال گذشته و اندیشه ی گذشتگان مطـالبی اضافه کرده اند. بعضی از این مطالب شامل فصاحت و بلاغت ولی بعضی افراد جز اسلوب و نظم مطلب دیگری را قید نکرده اند و گروهی هم وجوه معرفتی و معنوی را به ان افزوده اند . قرآن معجزه ی جاویدان الهی و نشانه ی صدق دعوت پیامبر (ص) است و بـرای اینکه این معجزه بودنش را به بشر ثابت کند اورا را به تحدی فراخوانده است. آیات تحدی بر موارد گوناگونی دلالت دارد از جمله دلالت بر، یـک سـوره، ده سوره ،دلالت بر عموم قرآن،بر خصوص بلاغت و یا بر همه ی جهات. تحـدی در همه ی ایات قران میتواند دلیلی قاطع بر معجزه بودن قران کریم از جانب خداوند باشد. دانشمندان مباحث متفاوتی را در خصوص اعجاز مطرح کرده اند. بسیاری از آنها، جنبـه هـایی از قبیل فصاحت -بلاغت و اسلوب و نظم را بیشتر مورد توجه قرار داده اند.و از این جهت به مواردی از جمله آیات تحدی، زمان نزول قرآن و همچنین به فرهنگ مردم جزیره‌العرب استناد کرده اند، از جمله خواجه نصیرالدین طوسی، علامـه حلی، زمخشری و فخر رازی. بیشتر دانشمندان اعجاز قرآن را در گرو فصـاحت و بلاغت آن دانسته اند،چرا که این قران با وجود اینکه در میـان اعـراب جاهلی نازل شده است و انها در فصـاحت و بلاغت سرآمد دیگر اقوام بوده اند و قران انهارا به تحدی دعوت کرده است ولی عرب از آوردن سوره ای شبیه آن عاجز مانده است. از این جهت است که اعجاز قرآن را در فصاحت و بلاغت آن میدانند. ولی برخی از دانشمندان از جمله علامه طباطبایی جنبـه ی اعجـاز را در معارف والا و تعالیم حکیمانه ی آن می دانند.و یا گروهی موارد دیگری را نام برده و اشاره کرده اند از جمله :اعجاز در تشریع، اخبار غیبـی، عدم تناقض، صرفه و .... .اما از جایی که قـرآن باید معجزه ای همیشگی برای عموم بشر باشد،به نطر میرسد این معجزه از سـنخ علـم و معرفت باشد. همانطور که پیش تر اشاره شد، برای اعجاز قرآن وجوه مختلفی گفته شده که می‌توان به طور کلی آنها را به 4 بخش طبقه بندی نمود: 1. اعجاز لفظی قرآن (وجوه بلاغی و وجوه ادعایی) 2. اعجاز محتوایی قرآن (اعجاز تشریعی و معارف عالی قرآن، عدم تناقض، اعجاز علمی و اخبار از غیب) 3. نظریه صرفه 4. اعجاز قرآن از جهت آورنده ی آن (محمدی، 1391). بر اساس مطالعات دانشمندان، معجزه در اسلام با توجه به نقشی که ایفا می کند، دارای اهمیت ویژه ای در موضوعات دین شناسانه است. و باعث شده است تا حرکت علمی بسیاری توسط پژوهشگران عرصه دین و علوم مختلف دینی در پیرامون موضوع معجزه به وجود اید. از جمله کلام، تفسیر، علوم قرآنی و ...تفسیر آیاتی که در مورد اعجاز انبیاء و اعجازمندی قرآن هستند ، مطالب باارزشی را در خصوص معجزه، در بر داشته است .در این میان مطالعه اثار و نظرات علامه طبرسی در خصوص تفسیری که به جای گذاشته است دارای اهمیت ویژه ای است . شناخت چگونگی پردازش موضوع معجزه در تفسیر مجمع البیان، بیانگر نگرش خاص دانش تفسیر به این موضوع است. علامه طبرسی در مجمع البیان به طور گسترده به موضوع معجزه پرداخته است؛ ولی رویکرد ایشان در این مورد یک رویکرد کاملا کلامی است که فراتر از بحث های تفسیری است. چراکه وی کمتر به برداشت های تفسیری توجه کرده است. شاید این امر بدین علت بوده باشد که میان مفسران یک اجماع گسترده پیرامون مسئله معجزه در دلالت های قرآنی وجود دارد؛ بدین روی علامه طبرسی بیشتر بر آن بوده است تا با این اصل قطعی در قرآن، بیشتر با یک نگرش تبیینی به آنچه در بیرون از چهارچوب قرآن، پیرامون مسئله معجزه می گذارد، پاسخ دهد.علامه طبرسی در جایی به اجمال بعضی موارد مسئله معجزه را از مطرح کرده است؛ ولی در برخی مسائل که جنبه عمومی بیشتری داشته، مفصل تر سخن گفته است؛ این رویکرد نیز به نوع تشخیص وی بازمی گردد که به نظرش موضوعی از اهمیت بیشتری برای تبیین و پاسخگویی در قاعده پژوهش های تفسیری برخوردار بوده است (نجفی و همکاران، 1398). در کنار تفسیر مجمع البیان، تفسیر الکشاف اثر محمود بن عمر زمخشری (م538 ق) یکی از کامل ترین تفاسیر قرآن کریم است که با رویکرد کلامی معتزله و با شیوه‌ی اجتهادی و به درخواست علمای معتزله نوشته شده است. ویژگی ممتاز آن بیان نکات بلاغی آیات است. زمخشری معتقد بود که اعجاز قرآن بر بلاغتش نهفته است. او در این تفسیر با رویکرد کلامی از آراء معتزله دفاع کرده است و عقل را در جهت تبیین آیات به کار گرفته و نیز از نحو، لغت، قرائت، فقه و روایات سود جسته است. زمخشری در تبیین واژه های قرآن مهارت بسیاری داشته و با دقت به تبیین معانی حقیقی و مجازی آنها پرداخته است (اسکندری، 1399). بر طبق مطالب بیان شده، وجوه اعجاز و تکرار بیان آن در قرآن همیشه می‌تواند مسئله و موضوع مهمی برای پژوهشگان این حوزه باشد و همواره موضوعاتی وجود دارند که میتوانند چالش برانگیز باشند . مفسران و مترجمان قرآن برای بیان وجوه اعجاز تلاش های بسیاری کرده‌اند. صاحبان مجمع البیان و کشاف نیز از ان جهت که به صورت جداگانه و بدون ارتباط بایکدیگر به این موضوع پرداخته اند بدین جهت شایسته است مورد پژوهش تطبیقی قرار گیرند.
بررسی و مقایسه مقدار توجه به علوم لغوی در دو تفسیر الکشاف و المیزان (با محوریت سوره توبه)
نویسنده:
پدیدآور: مروه ناطق فارس السعید استاد راهنما: محمد ملکی نهاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
علوم زبانی از مهم ترین علومی است که مفسّران در تفسیر و تحلیل متن قرآن از آن بهره مند شده اند و برمطلوب آن ایستاده اند و به اهداف آن دست یافته اند تا با سایر زمینه ها یک بنای تفسیری یکپارچه تشکیل دهند. دو مفسّر (زمخشری و علامه طباطبائی) در دو تفسیر خویش از مباحث زبانی مانند نحو، صرف و بلاغت استفاده کرده اند. آن ها در استفاده از آن مباحث اختلاف کردند و هدف شان تفسیر متن قرآن و رسیدن به معنی است. توجه داشته باشید که رویکرد تفسیری که علامه طباطبائی در تفسیر خود (المیزان) دنبال می کند، روش تفسیر قرآن در قرآن است، اما این امر او را از استفاده از مباحث زبانی در تفسیر خود باز نمی داشت. اما زمخشری در تفسیر (الکشاف)، بیشتر اوقات سعی می کند این مباحث را در خدمت مذهب اعتقادی خود قرار دهد. این دو مفسّر در سطح نحوی بیشتر بخش های نحوی واژگان و تراکیب را به کار گرفته و بخشی از آن ها را ترک کردند. و در آن تفاوت داشتند. زمخشری در بخش واژگان بیشترین کاربرد را داشت، و علامه طباطبائی به دلیل اهمیتی که در انسجام متن قرآنی دارند بیشتر از سبک ها و جملات استفاده می شد. و در سطح صرفی با وجود تعداد زیادی از مباحث صرفی، اما دو مفسّر محدود به مباحث خاصی بودند. علامه طباطبائی در استخدام آن بر زمخشری برتری داشت. آن مباحث به مصدر و مشتقات ومعنی ساختارصرفی آن اختصاص دارد. در سطح بلاغی، مباحث بلاغی در سه فصل آن سهم قابل توجهی نزد دو مفسّر داشتند. و آن علم معانی، بیانی وبدیع است. طباطبائی بیشتر از زمخشری برای آن مباحث به ویژه در مجاز ها، استعاره ها و کنایه ها مورد استفاده و استخدام قرار گرفت. به ویژه آن است که درباره معنی می چرخند که خود را در انسجام معنی تحمیل می کند.
بررسی تطبیقی مبانی لغوی تفسیر مجمع‌البیان طبرسی و کشاف زمخشری
نویسنده:
محمد حسن صالحی هفشجانی ، سید مجتبی جلالی ، علی طاهری دهنوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن‌کریم به عنوان اصلی‌ترین منبع دینی در علوم مختلف تکلیف‌ساز و الهی، همچون؛ فقه، کلام، اخلاق، حدیث و... مورد توجه بوده و مبانی اساسی از آن استنباط شده است. شناخت مفردات قرآن‌کریم امری مهم در تفهیم آیات است. از این رو فهم آیات منوط به بررسی دقیق واژه‌های قرآن از نظر لغوی و نحوی است. سؤال اصلی پژوهش که با روشی توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته است، وجوه اشتراک و افتراق معناشناسی مفردات قرآن‌کریم از دیدگاه زمخشری در کشاف و طبرسی در مجمع‌البیان است. از یافته‌های پژوهش آنکه از وجوه اشتراک معناشناسی مفردات در کشاف و مجمع‌البیان؛ استناد به سنت رسول خدا(ص)، اشعار عرب، یافتن معنای الفاظ قرآن در عصر نزول و بهره‌گیری از قوه عقل و تدبر و پذیرش ترادف ناقص، واژه‌های معرب و دخیل است و از جمله وجوه افتراق می‌توان به: 1-گرایش‌های فقهی(حکم ذبیحه اهل کتاب)، 2- تفاوت دیدگاه‌ کلامی(آیه تبلیغ، امکان نسخ قرآن با خبر واحد)، 3- مباحث لغوی و ادبی(جایگاه همزه)، 4- مصداق اسباب نزول(ایمان ابوطالب، مصداق اهل بیت(ع) و نقش استحسان‌، اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 140 تا 156
بررسی تطبیقی مفردات سوره‌های نور و زمر در تفسیرهای المیزان، مجمع البیان، الکشاف
نویسنده:
نویسنده:یونس قادری کنگاوری؛ استاد راهنما:محمدحسین لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
علم مفردات دانشی است که درباره واژه های قرآن از نظر ریشه، اشتقاق لغوی، معانی و نوع کاربرد آن در قرآن بحث می کند. این علم یکی از ابزارهای پیش نیاز مفسر است، چون به وسیله آن، شرح مفردات الفاظ و معانی آنها روشن می گردد. کمتر تفسیری را میتوان پیدا کرد که در آن نیم نگاهی هرچند سطحی به مفردات قرآن و ارائه معنایی از آنها نشده باشد. و این علم که بر بنياد موادّ اصلى كلمه سامان داده شده، نخست ماده را با معناى حقيقى‌اش مى‌آورد، آنگاه مشتقات آن را ياد مى‌كند، سپس معانى مجازى را با تبيين علاقۀ حقيقت و مجاز عرضه مى‌دارد ویکی ازراههای دسـتیابی به معنای مفـردات قرآن کریم ، تطبیق و مقایسه صاحب نظران در امرلغت و مفهوم شناسی آن است . در این تحقیق نظرات علامه طباطبایی ؛ طبرسی و زمخشری دربـاره مفردات سـوره نور و زمر اسـتخراج شده و به بررسی نقاط اشـتراک و افتراق نظراتشان می پردازیم و نتایج به دست آمده این بود که مجمع البیان بیشتر به بحث ها ی لغـوی و ریشه شناسی کلمه و نقل شـواهد از اشعار و کـلام عرب پـرداخته است ؛ کـشاف هم معمولا به بـحث های نظری کمتر وارد شده مگر بصورت جزئی و علامه طباطبایی( ره ) در تفسیر آیات قرآن تاکید بسیاری بر معانی مفردات آیات داشته و تلاش کرده تـفسیری که از آیه بیان می کند با معنی لغوی آیه تناسب داشته باشد.
نقش علوم بلاغی درتفسیر قرآن( کنایه و تعریض ) در تفسیر مجمع البیان طبرسی و کشّاف زمخشری به محوریت جزء های 26و27و28 قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:معصومه نعمت‌اللهی؛ استاد راهنما:علیرضا دل‌افکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از عوامل سعادت انسان بهره گیری از قرآن به عنوان برنامه زندگی وراه مستقیم به سوی رضوان الهی است و بالتبع آشنایی واُنس با آن لازمه این کار است .یکی از عوامل جذب به قرآن پی بردن به معجزه بودن آن واینکه با دیگر کتاب ها وبرنامه ها متفاوت است .چرا که سخن خالق است ویکی از اعجاز قرآن کاربرد بلاغت کنایه وتعریض در آن است .قرآن کتابی است که معجزه بودن اش بدون تحریف ماندن آن برای راهنمایی همه انسان ها در تمامی زمان ها می باشد و مخاطب آن همه انسان ها با هر درجه از درک وفهم است ، پس باید آنگونه سخن گفته باشد که هر کس به اندازه فهم خویش از آن به درستی بهره بگیرد یعنی بلیغ ترین گفتار .یکی از نشانه های بلاغت به کارگیری از کنایه ویا تعریض است .کنایه پوشیده سخن گفتن است آیات قرآن پر است از کنایه وبا پی بردن به آنها هم به زیبایی سخن پی می بریم وهم فهم بهتری از مفهوم وموضوع مورد نظر خواهیم داشت . در این تحقیق به بررسی دو کتاب تفسیری از مجمع البیان طبرسی و کشاف زمخشری پرداخته شده تا موارد کنایه وتعریض را جهت کمک به بهره گیری دیگر افراد که تازه با تفسیر قرآن سر وکار پیدا نمودند مشخص نماییم برای سهولت در تشخیص و مقایسه آنها از دو کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور در سه جزء از قرآن ( 26و27و28 ) استفاده نمودم و آیاتی که دارای کنایه ویا تعریض می باشند را مشخص نمودم ودر پایان با مشخص نمودن 96 آیه دارای کنایه وتعریض که هر چهار مفسر در وجود این کنایه ویا تعریض ها هم نظر می باشند راهی برای شناخت بیشتر قرآن ومفاهیم آن گشودیم.
معناشناسی واژگان تکامد و غریب سوره« القصص» با محوریت تفاسیرالمیزان، مجمع البیان، الکشّاف و التحریرو التنویر
نویسنده:
نویسنده:ثریا افتادگان؛ استاد راهنما:وفادار کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
گام نخست برای فهم صحیح کتاب آسمانی قرآن و درک درست از مفاهیم آن، شناخت معنای دقیق واژگان است. برخی واژگان به کار رفته در قرآن تکامد هستند. از سویی دیگر کلماتی درمتن قرآن وجود دارد که تحت عنوان کلمه غریب (مشکل) بیان شده‌اند و منظور از آن‌ها همان کلماتی است که افراد آشنا به زبان عربی به سادگی معنای آن را درنمی‌یابند. این واژه‌ها به دلایلی نظیر سابقه‌ی ذهنی و تحولات احتمالی در زبان و ... مشکل و پیچیده جلوه کرده ‌است؛ از این رو می‌توان گفت که غریب بودن برخی واژه‌ها امری نسبی است. هدف از این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته، یافتن معنای صحیح ومنطقی برای چنین واژگانی است که در«سوره قصص» آمده تا با بررسی ترجمه‌ی آن‌ها در معاجم کهن و اولیه و همچنین در برخی تفاسیر مد نظر این پژوهـش، در نهایت ترجمه‌های دقیق برای آن واژگان ارائه دهیم. دستاوردهای پژوهش بیانگر آن است که: اغلب مفسران روش معنایی را در ترجمه‌ی این واژگان تک‌کاربرد داشته‌اند. برخی از ایشان از ترجمه واژگان تکامد صرف نظر کرده‌اند وبه آوردن عین کلمه در ترجمه اکتفا نموده‌اند و می‌توان گفت نقش آن کلمات را مد نظر نگرفته‌اند. در برخی موارد نیز مفسران علی رغم تلاش برای بیان نمودن معنایی واضح برای چنین واژگانی با توجه به کاربرد آن‌ها در جمله نتوانسته‌اند معنای صحیح که معادل واژه تکامد باشد بیابند. برخی نیز به تبیین معنای واضحی برای این کلمات دست یافته و معنای آن واژگان را برای خواننده روشن نموده‌اند. واژگان تکامد در تقسیم‌بندی به سه صورت: فعل و اسم (با ریشه‌‌ی ثلاثی و یا ریشه‌ی رباعی) و حرف و اداوات بیان گردیده‌اند که در «سوره قصص» از این بین یک مورد تکامد حرفی به‌کار رفته (ویکَأنّ ،ویکَأنّه/82) و هشت مورد مابقی اسمی و فعلی می‌باشند.
بررسی تطبیقی کارکردهای عقل در تفسیر قرآن با محوریت تفسیر المیزان و کشاف
نویسنده:
نویسنده:زهرا مولایی‌فر؛ استاد راهنما:سید محمد مرتضوی؛ استاد مشاور :ناهید مشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
خدای متعال برای انسان، انبیا و امامان را حجّت های ظاهری و عقل را حجّت باطنی قرار داده است. ازمیان فرق اسلامی، شیعیان و معتزلیان، از عقل، به عنوان ابزار و نیز منبعی معرفتی، در فرایند تفسیر قرآن، بسیار استفاده نموده اند .تفسیر«المیزان فی تفسیر القرآن» اثر علّامه سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدّس سرّه) و «تفسیر الکشّاف عن حقائق غوامض التّأویل و عیون الاقاویل فی وجوه التّأویل» نوشته جار الله محمود زمخشری از برجسته ترین تفاسیر شیعه و معتزله است که با نگاه عقلی نگاشته شده است؛ در پژوهش حاضر که با روش استنادی– تحلیلی صورت پذیرفته، با بررسی تطبیقی این دو تفسیر، نحوه استفاده از عقل در تفسیر قرآن و نقاط اشتراک و اختلاف این تفاسیر و آثار مترتّب بر مواضع وفاق و خلاف آنها بیان و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. هردو مفسّر از کارکردهای مختلف ابزاری عقل به فراوانی بهره جسته اند؛ از جمله: کشف انواع دلالت های کلام، توجّه به قرائن پیوسته و ناپیوسته لفظی و غیر لفظی کلام و ... ؛ در عین حال، از کارکرد استقلالی عقل مانند تأیید و تقویت معنای ظاهری آیه درصورت عدم مخالفت با حکم قطعی عقل، فهم آیات متشابه و در نظر گرفتن معرفت های بدیهی و براهین عقلی در تفسیر قرآن استفاده نموده اند. از بین آثار مترتّب بر مواضع مشترک دو مفسّر، می توان به نفی جسمانیّت و نفی امکان رؤیت حسّی خداوند، تنزیه خداوند از جهل و خلاف گویی و ... اشاره نمود؛ گرچه به طور اختصاصی، اقامه براهین فلسفی بر توحید، نبوّت و معاد، اثبات امکان مغفرت بدون توبه، اثبات شفاعت در حقّ گنه کاران، اراده انسان به نحو امرٌ بین الامرین و ... از آثار بهره گیری عقل توسط علّامه و نفی مغفرت بدون توبه، انکار شفاعت در حقّ گنه کاران، اراده انسان به نحو تفویضی، نفی حقیقت گروی در بسیاری از آیات و حمل بر مجاز، رد یا تأویلِ روایاتِ معارض با اصول اعتقادی معتزله، انکار برخی امور غیبی و کرامات اولیای الهی، از نتایج عقل گرایی زمخشری است.
بررسی تطبیقی تفسیر آیات وجه و ید خداوند در تفاسیر المیزان،مجمع البیان، کشاف و تفسیر طبری
نویسنده:
پدیدآور: شهرام امیری استاد راهنما: معصومه قنبرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه متکلمان و مفسران قرآن بوده بحث آیات متشابه است که گاها تفسیر ظاهری این آیات با اعتقادات مربوط به توحید در اسلام متناقض است، از جمله این آیات، آیاتی است که در آنها لفظ ید و وجه تکرار شده و مستقیما با جسمانیت خدا در ارتباط است. همه مسلمانان وجود صفات خبری خداوند و اتصاف خدا به این اوصاف را می پذیرند ولی در تفسیر و تحلیل آنها اختلاف نظر دارند و سعی نموده اند به صورتهای مختلف این مسأله را توجیه و تفسیر نمایند . مساله اصلی این تحقیق آن است که تفاسیر شیعه و اهل سنت آیات ید و وجه خداوند را چگونه تفسیر کرده اند و اصولا آیا می توان وجه اشتراک و افتراق تفاسیر را در این زمینه تبیین کرد یا نه؟ با بررسی تطبیقی تفاسیر شیعه و اهل سنت چنین به دست می آید که در هیچ یک از تفاسیر شیعی معنای ظاهری آیات به کار برده نشده و در تمام مواردِ مورد بررسی از معنای کنایی و مجازی صفات ، تفسیر به عمل آمده است. همچنین در منابع اهل سنت معنای کنایه ای آیات مورد نظر مفسر بوده و در بعضی موارد نیز از بیان تفسیر صرف نظر نموده اند. امامیه و معتزله نیز قائل به تأویل صفات خبری هستند بر اساس نظر امامیه با ارجاع متشابهات به محکمات می توان این صفات را تأویل کرد ولی معتزله تفسیر عقلی را به تفسیر نقلی ترجیح می دهند و با عقل محض آیات صفات خبری را تفسیر کرده اند. روش مورد استفاده در این تحقیق کتابخانه ای و بررسی مطالب بصورت توصیفی تحلیلی می باشد.