جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
بررسی تطبیقی استعاره در غزلیات حافظ و مولوی از منظر معنی‌شناسی شناختی
نویسنده:
علی کوچک‎زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق سعی شده است تا در چارچوب معنی‌شناسی شناختی به تبیین استعاره‌های مفهومی در شماری از غزلیات حافظ و مولوی پرداخته شود. تفاوتی که در عرفان حافظی و عرفان مولوی وجود دارد موجب شده است که بسیاری گمان برند که حافظ عارف نبوده است و از دیگر سو اعتقاد برخی دیگر بر آن است که او یک عارف کامل است. از سوی دیگر در عرفان مولوی چنین شک و شبهه‌ای وجود ندارد. در این پژوهش سعی شده است تا بر پایه‌ی استعاره‌های مفهومی که تصور می‌رود نشانگر نه زبان که اندیشه‌ی گوینده است، راهی به تصورات این دو شاعر با بررسی غزلیات آنان بیابیم .
بررسی استعاره‌های "بهشت و جهنم" در ترجمه فارسی قرآن، انجیل، و تورات با رویکرد معنی‌شناسی‌شناختی
نویسنده:
فاطمه یگانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استعاره نقش محوری در اندیشه دینی دارد بدین معنا که برای بیان حقایق مجرد از واژه‌های ملموس و مادی بهره می‌گیرد. مهمترین کارکرد شناختی استعاره نیزفراهم ساختن درک یک مفهوم انتزاعی از طریق مفهومی ملموس‌تر است. با این نگاه پایان‌نامه حاضر به بررسی استعاره‌های به‌کار رفته در توصیف «بهشت و جهنم» در قرآن، انجیل و تورات می‌پردازد تا ضمن معرفی این استعاره‌ها، انواع استعاره‌های مفهومی به‌کار رفته در آنها (ساختاری، هستی‌شناختی، جهتی) معین شود و مشخص شود در توصیف هر کدام از بهشت و جهنم چه نوع استعاره‌ای کاربرد بیشتری دارد و نیز بسامد به‌کارگیری این استعاره‌ها در قرآن، انجیل و تورات به چه شکل است. تمام آیاتی که در توصیف بهشت و جهنم ساختار استعاری داشتند به‌عنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند، برخی آیات نماینده چند «نگاشت استعاری» بودند. به این شکل 852 مورد عبارت استعاری از آیات قرآن و 140 مورد عبارت استعاری از آیات انجیل مورد بررسی قرار گرفتند. و در مورد تورات تنها به معرفی استعاره‌ها پرداخته شد. روش تحلیل داده‌ها به صورت توصیفی در قالب شناختی بر اساس رویکرد لیکاف و جانسون (1980) به استعاره و نیز به صورت کمی و در قالب نمودار بوده است. نمودارها برحسب تعداد استعاره‌های ساختاری، هستی‌شناختی و جهتی که در توصیف بهشت و جهنم در قرآن و انجیل به‌کار رفته‌اند، ترسیم شد. بررسی نتایج نشان داد در کاربرد هر سه نوع این استعاره‌ها، قرآن بسامد بالاتری دارد. هم قرآن و هم انجیل در ترسیم فضای بهشت بیشتر از استعاره ساختاری بهره برده‌اند. ولی در استفاده از استعاره هستی‌شناختی و استعاره جهتی شاهد این اتفاق نیستیم. در قرآن استعاره‌های هستی‌شناختی بیشتر در ترسیم فضای دوزخ مورد استفاده قرار گرفته‌اند تا در ترسیم فضای بهشت، در حالی که در انجیل استفاده از استعاره هستی‌شناختی در ترسیم فضای دوزخ ملاحظه نشد. در قرآن استعاره جهتی به طور یکسان هم درمورد بهشت و هم درمورد جهنم به‌کار رفته‌است، در حالی که در انجیل تنها در ترسیم فضای دوزخ، کاربرد این استعاره مشاهده شد. در مورد برخی عبارات استعاری، هم در قرآن و هم در انجیل برای توضیح مطلب از نظریه «آمیختگی مفهومی» بهره برده شده است.
استعاره های مفهومی از منظر معنی شناسی شناختی
نویسنده:
کامیار جولایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی در پیکره‌ای نمونه از زبان فارسی می‌پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره‌گیری از پایگاه داده‌های زبان فارسی، پیکره‌ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه‌گیری و سپس استعاره‌های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل 10 متن از نویسندگان معاصر نظیر «هدایت»، «جمالزاده»، «دانشور»، «آل‌احمد» و... می باشد. پس از بررسی پیکره، نگارنده موفق به استخراج نزدیک به 2000 عبارت استعاری در قالب 600 استعاره مفهومی شد. سپس این استعاره‌ها براساس طبقه‌بندی لیکاف و جانسون (1980)، در قالب استعاره‌های «ساختاری»، «هستی‌شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه‌ای از استعاره‌های مفهومی که لیکاف و ترنر (1989)، تحت عنوان «استعاره‌های تصویری» معرفی کردند، دسته‌بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره‌ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و مشخص گردید که فارسی‌زبانان از استعاره‌های هستی‌شناختی بیش از سایر استعاره‌ها در زبان روزمره خود بهره می‌برند. سپس تلاش شد تا پر بسامدترین نگاشت‌های استعاری و پربسامدترین حوزه‌های مبدأ در هریک از این طبقات تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته‌های پیکره‌ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه‌های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می‌برند. در خلال این پژوهش، نگارنده به دلیل بهره‌گیری از پیکره در تحلیل استعاره‌های مفهومی به نتایج درخور توجهی دست یافت. از آن جمله تعیین حوزه‌های مبدأیی است که مفاهیم انتزاعی بواسطه آنها درک می‌شوند. برای مثال مشخص گردید که مفاهیمی انتزاعی نظیر زندگی، حالات روحی/عواطف یا زمان از طریق حوزه‌هایی نظیر؛ شیی، ظرف، انسان و... درک می‌شوند. همچنین پیشنهادهایی برای پیشبرد یک رویکرد پیکره‌مدار در تحلیل استعاره‌های مفهومی و نحوه استفاده از یافته‌های پیکره نمونه مورد بررسی برای تعمیم به پیکره‌های بزرگتر ارایه شد.
بررسی استعاره‌های مفهومی در ترانه‌های عامیانه گویش بختیاری از دیدگاه شناختی
نویسنده:
مدینه عسکرنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی انواع استعاره‌های مفهومی در ترانه‌های عامیانه گویش بختیاری از دیدگاه معنی‌شناسی شناختی و مشخصاً نظریه معاصر استعاره لیکاف(1992) می‌پردازد. در معنی-شناسی شناختی اعتقاد بر این است که استعاره مفهوم‌سازی حوزه انتزاعی مقصد بر اساس حوزه عینی مبدأ می‌باشد. نظریه معاصر استعاره بر اساس لیکاف و جانسون(1980) بر پایه دو فرض بنا شده: 1- استعاره مختص زبان ادب نیست و در کاربرد روزمره زبان نیز جای دارد، 2- استعاره اصولاً پدیده‌ای زبانی نیست، بلکه ریشه در نظام مفهومی انسان دارد. در این نظریه استعاره به سه نوع جهتی، هستی شناختی و ساختاری تقسیم می‌شود. در استعاره‌های جهتی، نظامی کلی از مفاهیم با توجه به مفاهیمی از نظامی دیگر سازمان‌بندی می‌شوند و شخص به مفهوم انتزاعی جهت مکانی می‌بخشد. استعاره‌های هستی شناختی به فرد این امکان را می‌دهد تا قسمت‌هایی از تجاربش را برگیرد و با آن‌ها همانند اجزاء مجزا یا مواد هماهنگ برخورد کند. در استعاره‌های ساختاری، ساختار دقیق مفهومی حوزه مبدأ به ساختار مفهوم انتزاعی حوزه مقصد بازنمایی می‌شود و برخی ویژگی‌های حوزه مبدأ برجسته و برخی پنهان می‌شوند. روش انجام این تحقیق توصیفی می‌باشد و جامعه آماری را ابیات دو کتاب به نام‌های اشعار و ترانه‌های مردمی بختیاری، به انضمام شرح جنگ‌ها و حماسه‌ها نوشته بیژن حسینی(1376) و خین گُل، مثنویات بختیاری نوشته محمدرضا دادگر(1379) تشکیل می‌دهند. نتایج این پژوهش آشکار می‌کند که هر سه نوع استعاره جهتی، هستی شناختی و ساختاری در ترانه‌های عامیانه گویش بختیاری یافت می‌شود و استعاره هستی شناختی بالاترین بسامد(56/5درصد) را داراست به‌علاوه از میان زیرمجموعه‌های این سه استعاره، استعاره ظرف(31/4درصد) بیش از بقیه یافت شد. همچنین نشان داده می‌شود که کاربرد استعاره تنها در زبان ادبی نمی‌باشد و در زبان روزمره نیز جاری است. به‌علاوه ادعای دیگر معنی‌شناسان شناختی مبنی بر آنکه استعاره پدیده‌ای زبانی نیست بلکه در نظام مفهومی انسان جای دارد نیز تأئید می‌شود.
مفهوم ربا در قرآن کریم مبتنی بر روشهای معناشناسی ساختگرا و نقشگرا
نویسنده:
محمدحسن شیرزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم «ربا» یکی از مفاهیمی است که در طول تاریخِ جهان اسلام مورد توجه طیف‏های گوناگونی از اندیشمندان از جمله مفسران، فقها و اخیراً اقتصاددانان اسلامی قرار داشته است. این سه گروه، در مطالعات خویش به شدت درگیر مفهوم ساخت یافته «ربا» که محصول دوره تدوین فقه است، شده اند. این در حالی است که جای خالی پژوهشی که بتواند با غلبه بر «فاصله تاریخی از زبان عصر نزول»، به بازسازی مفهوم «ربا» متناسب با عصر نزول دست یازد، کاملا احساس می شود. نویسنده‏ی این پایان نامه تلاش نمود تا با بهره گیری از روشهای ریشه شناسی و معناشناسی ساختگرا و نقشگرا این مهم را به انجام رساند. مطالعات حکایت از آن دارد که در قرآن کریم با دو گونه ربا مواجه هستیم که یکی از آن دو، بر پایه دهشِ از روی میل و خواستِ درونی شکل گرفته است. این در حالی است که گونه دوم، ابتنای بر گرفتنِ با قهر و غلبه دارد. بر این اساس، از اولی، حوزه معنایی «جابجایی ثروت برآمده از انصاف و حق» و از دومی، حوزه معنایی « جابجایی ثروت برآمده از ظلم » شکل می گیرد.
بررسی استعاره از دیدگاه شناختی در اشعار فروغ فرخزاد
نویسنده:
سیما حسن‌دخت فیروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استعاره یکی از مهم ترین موضوعاتِ موردِ بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر مقایسه ی دو دیدگاهِ سنتی و شناختی و نیز بررسیِ اشعارِ فروغ فرخزاد در چارچوبِ شناختی است. به این منظور ابتدا به تفاوت های دو دیدگاهِ سنتی و شناختی پرداخته می شود. در این راستا علاوه بر آثارِ محققانِ غربی، آثارِ پژوهشگرانِ ایرانی نیز موردِ مطالعه قرار می گیرد و به چهارده مورد از تفاوت هایبرجسته ی این دیدگاه و نظریه ی شناختی اشاره می شود. در ادامه تلاش می شود تا تقسیم بندیِ «نظریه ی معاصر استعاره» در بررسی و تحلیلِ اشعارِ فروغ فرخزاد به کار گرفته شود. بدین منظور داده ها از تمامیِ دفاتر شعری فروغ به نام های «اسیر»، «دیوار»، «عصیان»، «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» جمع آوری و بر این اساس مشخص می شود که شش استعاره ی بنیادین زمان، حالت، هدف، نیرو، کنش و تغییر در اشعار فروغ وجود دارند وبه دو دسته یکلی تر تقسیم می شوند. دسته ی اول استعاره های «زمان، مکان است»، «حالت، مکان است»و «هدف، مکان است» می باشد؛ و دسته ی دوم استعاره های «نیرو، حرکت است»، «کنش، حرکت است» و «تغییر، حرکت است» را شامل می شود. در این میان دو استعاره ی «حالت، مکان است» و «زمان، مکان است» بیش از استعاره های دیگر به چشم می خورند و استعاره ی «نیرو، حرکت است» هم کمترین کاربرد را دارد. در بخش بعدی ساز و کار های تفسیرِ این اشعار از سه راهِ استعاره های عام، بسطِ استعاره های قراردادی، و استعاره های تصویری موردِ توجه قرار می گیرد و با ارائه ی شواهدی از دیوانِ اشعارِ فروغ، وجودِ هر سه این ساز و کار ها در اشعار به اثبات می رسد. سپس به نمونه هایی از تشخیص، به عنوانِ یک استعاره ی هستی شناسانه، اشاره می شود و در پایان نیز با توجه به داده هایی از سراسرِ دیوانِ اشعار فروغ، و با در نظر گرفتنِ اصولِ استعاره از دیدگاهِ شناختی، یک بررسی موردی انجام می شود تا کاربرد این نظریه در تحلیلِ یک شعر مشخص گردد.
  • تعداد رکورد ها : 6