جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
نظر فلاسفه تحلیلی نسبت به تقسیم قضایا در فلسفه کانت
نویسنده:
عباس پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده یکی از عمده مسائلی که ذهنفلاسفه بزرگ را هموارهبه خود مشغول کرده است این است که آیا اساساً در فرایند کسب معرفت امور واضح ،بسیط ویا تحلیلی وجود دارند که بتوان آنها را مبنای معرفت بعدی قرار داد و یا اینگونه نیست ومعرفت ما صرفاً از تجربه حاصل می شود.این موضوع که بعدها به صورت قضایای تحلیلی /تالیفیمطرح شد بیش از پیش مورد توجه فیلسوفانی که دغدغه اصلی آنها نقد معرفت و چگونگی حصول به آن بود قرار گرفت.بنابر عقیده بسیاری از صاحب نظران پایه فلسفه کانتتقسیم بندی تحلیلی /تالیفیقضایا محسوب می شود.البته پیش از کانت فلاسفه دیگریمانند هیوم و لایب نیتس به این موضوع پرداخته بودند اما از آنجا که کانت به نقادی معرفت وحوزه امکان آن پرداخت، این تقسیم در فلسفه او اهمیت زیادی دارد وعلاوه بر این او نوع دیگری از قضایا تحت عنوان قضایای تالیفی ماتقدم مطرح نمود که مخصوص فلسفه او است وبحث های زیادی را به همراه داشت .فلاسفه تحلیلی که به تفسیری بی تاثیر از سنت فلسفه نقادی کانت نبوده اند، و شاید مهمترین شاخصه اصلی آنها نقادی معرفت و روش های معرفتی است، در مواجهه با تقسیم بندی کانت از قضایا، مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند.این پژوهش تلاش است برایبررسی رویکرد فلاسفه تحلیلی نسبت بهتقسیمقضایا در فلسفه کانتو اینکه آیافلسفه کانتبا این انتقادات پا برجامی ماند. پژوهش دارای چهار فصل می باشد .فصل اول به تاریخچه قضایایتحلیلی/تالیفی اختصاص دارد و به صورت کلی مسائلی که به نوعی با این تقسیم بندی در فلاسفه یونانی مطرح بوده پرداخته و سپس در فلسفه دکارت امر بسیط ومرکب ،در فلسفه لاک تصوراتبسیط ومرکب ،قضایای تحلیلی و تالیفی در لایب نیتس و در آخر تقسیم قضایا در فلسفه هیوممورد بررسیقرار گرفته است.فصل دوم به تقسیم قضایا در فلسفه کانت می پردازد.در این فصل، نظریه معرفتی کانت، تمایز تحلیلی/تالیفی،تقسیم احکام به ماتقدم/ماتاخر ،قضایای تالیفی ماتقدم، چگونگی امکان ریاضیات محض ،چگونگی امکان علوم طبیعی،جایگاه تقسیم بندی قضایا در قوام فلسفه کانت واهمیت احکام تالیفی ماتقدممورد بررسی قرار گرفته است.فصل سوم اختصاص به موضع فلاسفه تحلیلی در مورد تقسیم قضای دارد.در این فصل با نظر به کثرت فیلسوفانی که در این گروه قرار دارند بررسی هائی صورت گرفت و سعی شد ارای صاحب نظرانی از این گروه که بیشتر مطرح بوده اند و نظرات بیشتری از آنها دراین باره منعکس شده است مورد توجه قرار گیرند.آرای فیلسوفانی مانند فرگه ،راسل،ویتگنشتاین ،کارناپ،کواین و کریپکی در این فصل آورده شده است وسعی شده است که براساس نظرات این فیلسوفان به موضوع نگریسته شود.در این فصل به هریک از این فیلسوفان ،بخشی اختصاص یافته است و مبنای فلسفی ودیدگاه آنها در مورد تقسیم قضایا و قضایایی که در دیدگاه آنها مطرح است آورده شده است و در پایان هر بخش نیز جدولی تهیه شده وخلاصه دیدگاه هریک در جدول آورده شده است. در فصل چهارم و آخرین نیز به جمع بندی موضوعپرداخته شده وسعی شده به این سئوال پاسخ داده شود که با وجود اعتراضاتمطرح شده به تقسیم بندی کانت و با توجه به اینکه این تقسیم بندی برای فلسفه کانت اهمیت بسزائی داردآیا قوام فلسفه کانتبا این اعتراضاتبرقرار می ماند. کلید واژه ها: : تمایز تحلیلی/تالیفی، قضایای تالیفی مقدم بر تجربه، ضروری ،ممکن ،کلیت، اندراج
  • تعداد رکورد ها : 1