جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 38
قلمرو شفاعت در قرآن و حدیث و رد شبهات در رابطه با شفاعت
نویسنده:
فرزانه خانی منشادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسئله شفاعت مورد اتفاق علمای اسلام از شیعه و اهل تسنن می‌باشد و از مسلمات دین مبین اسلام است. اعتقاد بهشفاعت به افراد آلوده هشدار مي‌دهد که مأيوس نشوند بلکه به دستور قرآن-کريماز ايمان و پيروي از اولياء حق که شفيع روز محشرند براي تقرّب به پيشگاه خدا به عنوان وسيله استفاده کنند. این نه تنها شرک نيست بلکه عين توحيد خواهد بود. اعتقاد به شفاعت پدید-آورنده امید در دل گنهكاران و مایه بازگشت آنان در نیمه زندگی، به سوی خدا است اگر حقیقت شفاعت درست مورد بررسی قرار بگیرد، اعتقاد به شفاعت نه تنها مایه جرأت بر گناهنمی‌باشد، بلكه سبب می‌شود كه گروهی به امید این كه راه بازگشت به سوی خدا به روی آنان باز است به وسیله اولیاء خدا، آمرزش‌الهی را نسبت به گذشته جلب كنند، از عصیان دست برداشته به سوی حق بازگردند.در مسئله شفاعت تأکید آیات بر این است که شفاعت مخصوص خداست و تنها شفاعت منوط به اذن پروردگار است. بايد گفت اذن خدا شامل حال كساني مي‌شود که شرائط لازم برای برخورداری از شفاعت رادر وجود خود حفظ‌کرده‌اند و توانسته‌‌اند شايسته شفاعت شوند. اثر شفاعت دو جانبه است، شامل افزایش مقام و ترفیع درجه و نجات از عذاب می‌شود. ‌‌‌نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتوا می‌باشد و به این نتیجه رسیدیم که هیچ‌یک از دلایل معتزله مبنی بر این‌که شفاعت شامل مرتکبان کبائر نمی‌شود و به مؤمنان با عمل اختصاص دارد مدعایشان را ثابت نمی‌کند. وهابیت نیز با وجود این‌که اصل شفاعت را قبول دارند، شبهاتی بر آن وارد کرده‌اند. با بررسی که انجام شداشکالات وارده به مسالهشفاعت از طرف وهابیان و دلایل آنها در رد شفاعت شفیعان، قابل قبول نیست. شفاعت در دنیا و عالم برزخ وآخرت شامل حال واجدین شرایط می‌شود. کلیدواژه‌ها: شفاعت- شفیع- شفاعت مأذون- شفاعت مردود- شفاعت‌تکوینی - شفاعت تشریعی
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
تصور خدا در اندیشه فوئر باخ و نیچه؛ بررسی انتقادی
نویسنده:
فریده کوهرنگ بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
لودویگ فوئرباخ و فردریش نیچه از فیلسوفان آلمانی هستند که در قرن نوزدهم زیسته‌اند. هر دو در دوران جوانی یزدان‌شناسی آموخته و از همان ابتدا دلمشغول مسائل یزدان‌شناسی و در رأس آن، مساله خدا بوده‌اند. آن‌ها خود در ابتدا از معتقدان به‌ مسیحیت بوده‌‌اند اما پس از مدتی از عقیده خود برگشته و به نقد دین، مسیحیت و خدا پرداخته‌اند. در بدو امر به نظر می‌رسد نگاه فوئرباخ و نیچه در مسائل انسان، دین و خدا بسیار به یکدیگر نزدیک است، اما با نگاهی عمیق‌تر درمی‌یابیم که در اساس و اهداف تفاوت‌های مهمی دارند. در باب دین هر دو دین‌گریزند و نه دین‌ستیز، اما در نیچه معنویتی مشاهده می‌شود که در فوئرباخ وجود ندارد. همچنین چون مسیحیت را درنظر گیریم نیچه برخلاف فوئرباخ، یک مسیحی‌ستیز واقعی است که حتی دیگر ادیان را در مقایسه با مسیحیت قابل ستایش می‌داند، در صورتی که فوئرباخ مسیحیت را برترین و کامل‌ترین دین در نظر می‌گیرد. در مورد مساله خدا نیز چنین است. هرچند هر دو می‌کوشند تا با مطرح کردن فرافکنی و خطا به عنوان خاستگاه‌های تصور خدا، ثابت کنند خدایی که افراد بدان قائلند، خدایی آفریده ذهن خود آن‌هاست، اما نیچه برخلاف فوئرباخ به این حد بسنده نمی‌کند و بی‌ارزشی تمام ارزش‌ها، و ایده‌های نوینِ اراده به قدرت و بازارزش‌گذاری ارزش‌ها را مطرح می‌کند. همچنین نیچه برخلاف فوئرباخ به هیچ‌وجه در طلب آن نیست که انسان را جانشین خدا کند و می‌توان گفت فوئرباخ در نظر وی در دسته واپسین انسان‌ها قرار می‌گیرد که نزد وی منفورترینند. همچنین هرچند نیچه خبر مرگ خدا را اعلام می‌کند، اما برخلاف بی‌خدایی فوئرباخ، بی‌خدایی او استعاری است و به هیچ‌وجه الحادی تعصب‌آمیز نیست. حتی از وجهی دیگر احوال بی‌قرار نیچه نشان از آن دارد که خوشحالی او از شنیدن خبر مرگ خدا، نه از روی اندیشه‌های الحادی، بلکه به سبب هموار شدن راه برای ساختن انسانی دیگر، و چه بسا خدایی نوین است.
تفسیر روایی سوره فرقان
نویسنده:
مریم کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران وعالمان به قرآن یعنی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرش (علیهم السلام) جاری شده و تجلی یافته است. آموزه‌های تفسیری این، آگاه‌ترین مفسران، در قالب روایات و احادیث تفسیری به دست ما رسیده، که مشتمل بر روایاتی که شأنی از شئون آیه (قرائت، شأن نزول، تبیین و تفسیر آیه، بیان مصداق و ...) را تبیین کرده و مربوط به کل آیه یا جمله و واژه‌ای از آن بوده و مستقیما ناظر و متناظر به آیه هستند، ویا در ذیل آیه‌ای خاص نیامده، اما مرتبط و هم موضوع با آیه هستند. در این پژوهش کوشیده‌ایم تا با استناد به روایات تفسیری و منبع قرار دادن آن‌ها، و بهره‌گیری از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، تحلیل عقلی، و هم چنین بهره‌گیری از آیات قرآنی هم موضوع و مرتبط در مواردی که با مشکل فقر و عدم وجود روایت تفسیری مواجه هستیم، متنی سلیس، روان و مستند در تفسیر آیات به نگارش در آورده، بدین طریق تفسیری با صبغهٔ روایی و اثری از آیات قرآنی ارائه دهیم. سوره فرقان به حكم آنكه از سوره‏هاى مكى است بيشترين تكيه‏اش بر مسائل مربوط به مبدء و معاد، و بيان نبوت پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، و مبارزه با شرک و مشركان و انذار از عواقب شوم كفر و بت پرستى و گناه است.لذا محتوای این سوره مبارکه و آموزه‌های بیداری بخش و تنبه آفرین آن را می توان در سه بخش به ترسیم در آورد.بخش اول؛ كه آغاز اين سوره را تشكيل مى‏دهد با توحید و یگانگی خداوند و نکوهش بت پرستی سخن به میان آمده، آن گاه منطق مشركان را شديدا در هم مى‏كوبد، و بهانه‏جوئی‌هاى آن‌ها را پاسخ مى‏گويد، و قسمت‌هايى از سرگذشت اقوام پيشين را كه بر اثر مخالفت با دعوت پيامبران گرفتار سخت‏ترين بلاها و كيفرها شدند، به عنوان درس عبرت، براى مشركان لجوج و حق ستيز بازگو مى‏كند.بخش دوم؛ این بخش اشاره به این دارد که: مثل کنار هم قرار گرفتن مؤمن و کافر در هستی چيز نو ظهورى از ناحيه خداى سبحان نيست، و در عجائب صنع او و آيات بيناتش نظائر زيادى دارد، مانند: گستردن سایه و آفتاب را دلیل آن قرار دادن، قرار دادن شب برای پوشش و خواب برای آرامش و روز برای حرکت و .....بخش سوم؛ این بخش سوره فشردهٔ بسيار جامع و جالبى از صفات مؤمنان راستين (عباد الرحمن) و بندگان خالص خدا است كه در مقايسه با كفار متعصب و بهانه‏گير و آلوده‏اى كه در بخش اول مطرح بودند، موضع هر دو گروه كاملا مشخص مى‏شود.
معرفت‌شناسی ملاصدرا با توجه به دیدگاه وی در باب عقل فعال و عقول عرضی
نویسنده:
زهرا نیک نظام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به عقول طولی ، خاصه عقل فعال یک دیدگاه مشایی و اعتقاد به عقول عرضی و ارباب انواع یک دیدگاه اشراقی است که اعتقاد توامان به هر دو ، هم در بحث‌های هستی‌شناسی و هم در بحث‌های معرفت‌شناسی صدرالمتألهین نقش قابل توجهی دارد. حال با توجه به این دیدگاه تلفیقی، یکی از مهم‌ترین مسایل معرفت‌شناسی در فلسفه ملاصدرا این است که چگونه می‌توان بین دیدگاه‌های مشایی و اشراقی وی در قلمرو بحث‌های معرفت‌شناسی سازگاری ایجاد نمود؟به‌نظر می‌رسد، با توجه به دو دیدگاه متوسط و نهایی او، به سه نحو این دو دیدگاه قابل جمع هستند: 1. ارجاع نظریات متفاوت او به تحولات و تطورات مختلف نفس.2. هرجا سخن از مشاهده‌ی عقول است منظور عقول عرضی است، حتی زمانی که عقل فعال مطرح می‌شود.3. عقول نقش معرفت‌شناسی ندارند همان‌طور که نقش هستی‌شناسی ندارندو سخنان ملاصدرا در این جهت بیش‌تر از جهت همراهی با دیدگاه‌های مشایی و اشراقی است و نظریه نهایی وی همانا نظریه علم بمثابه انکشاف نفس است.
بررسی مسئله شر بر مبنای کتاب «عنایت الهی و مسئله شر» نوشته ریچارد سوئین‌برن
نویسنده:
حمیده قتالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«مسئله شر» یکی از مشکل‌ترین مسائل پیش‌روی اندیشه دینی است؛ به‌راستی، چرا خداوندِ قادرِ مطلق، عالمِ مطلق و خیرِ محض روا می‌دارد که آدمیان تا بدین اندازه متحمل رنج گردند؟ در پایان‌نامه حاضر، مسئله شر، انتقادهای مبتنی بر آن و برخی پاسخ‌هایی که در سنت الهیات مسیحی برای این مسئله مطرح شده است مورد بررسی قرار می‌گیرد. بخش اعظم تحقیق حاضر، که ترجمه کامل دو فصل از کتاب «مشیت الهی و مسئله شر» نوشته ریچارد سوئین‌برن را نیز شامل می‌شود، به بررسی «نظریه عدل الهی» از دیدگاه این فیلسوف آکسفوردی اختصاص یافته است. سوئین‌برن در پاسخ به انتقادهای مبتنی بر مسئله شر می‌گوید که اراده خداوند بر آن قرار گرفته است که آدمی معرفت بیاموزد و عشق بورزد، اختیار داشته باشد که خود از میان خیر و شر آن‌که می‌خواهد را برگزیند، شخصیت خویش را بدان‌گونه که مایل است پرورش دهد، و مهمتر از همه، برای همنوعان خویش مفید فایده باشد. برای این‌که تمامی این امور امکان تحقق داشته باشند، وجود شر در زندگی کوتاه آدمی در این جهان ضروری است.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن از منظر ملاصدرا و شیخ اشراق
نویسنده:
سمیه کامرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری است که عقل را به میدان استدلال می‌طلبد. گواه بر این مطلب تلاش اعاظم فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون افلاطون، ثنویت محض را مطرح نموده و برخی چون ارسطو قول به وحدت این دو را تثبیت نموده است. و فلاسفه بعدی هم بر مذاق یکی از این دو مسلک طی طریق نموده‌اند.بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم و بی نقض و ابرام، قابل چشم‌پوشی نیست، در فصل اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه نخستین چون افلاطون و ارسطو و برخی فلاسفه اسلامی چون فارابی و ابن سینا اختصاص دادیم، تا سیر تاریخی بحث تا حدی روشن گردد.شیخ اشراق مکتبی فلسفی که عمدتاً بر پایه شهودات وی است ارائه نمود که عمده‌ترین بخش آن را نظام نوری رقم می‌زند که از آن جهت که وی برای نفس هویت نوری قائل است، قاعدتاً مسئله رابطه نفس و بدن با نظام نوری وی گره می‌خورد که جهت دست‌یابی به نظر وی در این باب به حد لازم به مبانی‌ای چون هویت نور، تعریف نور، اقسام نور، ترسیم هستی براساس نور و جایگاه نفس به عنوان نور مدبر و جایگاه برازخ، پرداخته شده است. در هرم هستی شناسی سهروردی، نفس موجودی نورانی و بدن موجودی برزخ و غاسق و ظلمانی شناخته شده است که نظام فلسفی وی باید پاسخگوی این عدم مسانخت باشد. حکیم سهروردی برای حل نحوه ارتباط نفس نورانی با بدن ظلمانی قابل به وساطت امر سومی به نام روح بخاری می‌شود که همو بستر فیض رسانی از نور مدبر (نفس) به بدن ظلمانی است. وی با توجه به اینکه قائل به حدوث جسمانی و حرکت جوهری نفس نیست، رابطه این دو را براساس شوق و محبت و قهر و غلبه تفسیر می‌کند و البته این، تفسیر عمیقی از مسئله را به دست نمی‌دهد چون این الفاظ ترکیب انضمامی و ارتباط عرضی نفس و بدن را به ارمغان می‌آورد، چرا که در نفس‌شناسی وی، موجودیت و هویت نفس به نفس ناطقه است و بدن و قوا، فروع و اظلال نفس هستند، بنابراین بین نفس و بدن و قوا، دو گانگی مشهود است و بالتبع با وجود این دوگانگی، تفسیر و ترسیمی دقیق از ارتباط یک موجود مجرّد نورانی با موجود مادی ظلمانی ارائه نمی‌شود.ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد و دوگانگی موجود در دستگاه فلسفی اشراقی را برای همیشه از سر راه فیلسوف هموار می‌سازد. چه اینکه ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است از عرش تا فرش، یک وجود واحد سیال و پویاست که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. و اساساً وحدت نفس با قوا و بدن را مطرح می‌نماید. و به خلاف ترکیب انضمامی و عرضی اشراقی، ترکیب اتحادی و تعلق ذاتی نفس به بدن و علاقه لزومی و نه اتفاقی را بیان می‌دارد.فصل پایانی هم تطبیق آراء این دو فیلسوف سترگ در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند و تأثیر مبانی هر یک در حل مسئله به چه میزان موفق بوده است. البته در عین اینکه سهروردی سعی وافری در حل این مسئله غامض نموده ولی به دلیل فقدان مبانی صدرایی نتوانست تبیین موفقی ارائه نماید تا اینکه صدرالمتألهین حرف نهایی را در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب برای خود رقم زد.
تحلیل و تبیین روش‌شناسی صدرالمتألّهین در استفاده از آیات و روایات
نویسنده:
ریحانه عاشورپور چمدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث روش و روش شناسی از جمله مباحث پر اهمّیت در مسیر شناخت یک فیلسوف و ماهیت مکتب اوست. صدرالمتألّهین شیرازی(979-1050 هـ . ق) از مهمترین فلاسفه جهان اسلام است که در عین نقش مهم و تأثیر شگرفش در فلسفه اسلامی از جهات بسیاری مغفول و ناشناخته مانده است.یکی از نقاط مبهم در عرصه صدرا و صدراشناسی، روش فلسفی وی در استفاده از منبع مهم آیات و روایات است. اصطلاح «روش» ممکن است حوزه های متعدد و متفاوتی از اندیشه های صدرالمتألّهین و مکتب وی را شامل شود اما مقصود از روش شناسی ملاصدرا در این پژوهش، کشف و شناخت شیوه برخورد و مواجهه این حکیم عالی قدر با مولّفه وحی و سنّت در حل مسائل و معضلات فلسفی و جایگاه آیات و روایات در مقام اقامه برهان و اثبات مدّعاست. در حقیقت سوال اساسی این است که: موسّس و مبتکر حکمت عالی متعالیه، از آیات و روایات در کدام مرحله از اندیشه ورزی های فلسفی خویش استفاده کرده و تا چه میزان به وحی و سنّت اجازه ورود به حیطه فلسفه را داده است؟ آیا چنان که حامیان روش عقلی محض صدرالمتألّهین معتقدند، وی به دلیل روش صرفاً عقلی و برهانی فلسفه، همچون حکمای بزرگ پیش از خود- البّته با اندکی تفاوت در کمّیت- شرع و نقل را در هر موضعی جز داوری و اثبات مدّعا به کار گرفته یا این که وی با توسعه تعریف برهان در حکمت خویش و با تغییر روش فلسفه، استفاده از آیات و روایات را به مقام داوری و اثبات صدق و کذب گزاره های فلسفی و ثبوت محمول برای موضوع نیز کشانده است؟ پاسخ این پرسش، رخنه معرفتی بزرگی را در عرصه دین پژوهی از یک سو و صدراشناسی از سوی دیگر پر خواهد کرد.دیدگاه مختار این است که روش صدرالمتألّهین، ممزوجی است از جهات ایجابی و نقاط قوّت دیدگاه های دوگانه روش شناسی صدرالمتألّهین با نفی جهات سلب و نقص هر یک از این دو نظر؛ امری که ایضاح و اثبات آن، در گرو شناخت ارکان حکمت متعالیه و توانایی ها و ناتوانی های آن ها ، تحلیل و تبیین دیدگاه های موجود در باب روش شناسی ملاصدرا با بررسی دلایل و مستندات هر یک از این آراء و جستار و کنکاش مورد به مورد مواضع استفاده صدرالمتألّهین از آیات و روایات در مباحث فلسفی حکمت متعالیه و براهین ارائه شده در آن است.
معاد جسمانی از دیدگاه قرآن کریم و ملاصدرا
نویسنده:
ابراهیم امرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد یکی از اصول و پایه‌های بنیادین اعتقادات و باورهای انسان‌های معتقد به ادیان الهی به خصوص دین مبین اسلام می باشد.با بررسی مکاتب مختلف فکری و کتب آسمانی به خصوص قرآن کریم عقاید مختلف مطرح شده در ارتباط با معاد و اقسام آن فهمیده می شود.آنچه در این میان حائز اهمیت است توجه به این مسأله می باشد که برای پذیرش اقسام معاد باید آن را با استدلالات عقلی محکم مورد پذیرش قرار داد.این نوشتار در نظر دارد تعریفی اجمالی از معاد و اقسام آن از دیدگاه قرآن و احادیث و متفکران اسلامی ارائه دهد و پس از بیان مقدمات بحث معاد، معاد جسمانی را به عنوان محور اصلی تحقیق برگزیده و نوعاستدلال‌های موجود در این زمینه را از نظر قرآن کریم و ملاصدرا بررسی نماید.ارائه رویکردهای عقلی و نقلی مربوط به موضوع معاد از دیدگاه قرآن کریم و ملاصدرا با استفاده از منابع موجود بخش دیگری از تحقیق می باشد.هدف اصلی تحقیق بررسی میزان تأثیر قرآن بر ملاصدرا در خصوص معاد جسمانی است.ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی پس از بیان موضوعاتی هم چون تجرد نفس و تناسخ، اصولی را برگرفته از نظام فلسفی خود به عنوان مقدمات بحث ارائه کرده است، سپس در مسیر اثبات معاد جسمانی سعی در ارائه توجیهی عقلانی بر این مسأله دارد و در جاهای مختلف از شواهد قرآنی استمداد می طلبد.اکثر فلاسفه اسلامی توانسته‌اند با برهان فلسفی، تنها معاد روحانی را اثبات کنند و معاد جسمانی را تعبداً پذیرفته‌اند. در میان فلاسفه اسلامی، شاخص‌ترین چهره‌ای که برای اثبات معاد جسمانی ـ با روش فلسفی تلاش می‌کند فیلسوف معروف، صدرالمتألهین شیرازی است.در این پایان نامه آنچه به عنوان نوآوری قلمداد می‌گردد ذکر این موضوع است که در میان فلاسفه اسلامی، ملاصدرا بیشترین تاثیر را از قرآن کریم در ارتباط با معاد جسمانی پذیرفته ولی تاکنون میزان و نحوه این تاثیرپذیری از قرآن کریم و چگونگی پرداخت قرآن کریم به معاد جسمانی مبرهن نگشته است.با نظر به بخشهای مختلف نوشتار و به ویژه توجه به ظواهر آیات قرآن که بیانگر معاد جسمانیاست و توجه به این مسأله که این آیات قابل تأویل نیست و با لحاظ نظر صریح صدرا مبنی بر بهره-گیری از منبع وحی در اثبات معاد جسمانی، تصویری مناسب از معاد جسمانی(حشر روح همراه با بدن) از دیدگاه قرآن کریم و هم چنین ملاصدرا ، مجسم می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 38