جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
بررسی انتقادی راه حل کانت در مورد احکام ترکیبی  پیشین بر اساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا کاظمی زرد خشویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اصلی تحقیق این است که از «از منظر علامه طباطبایی (ره) چه انتقادهایی بر راه‌حل کانت برای قضایای ترکیبی پیشین می‌توان ارائه کرد؟»در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی – عقلی به بررسی این مسئله پرداخته شده است. طبق یافته‌های تحقیق، کانت معتقد است که قضایای ترکیبی پیشین بر اساس «مفاهیم پیشین» امکان‌پذیر است. مفهوم «زمان» و «مکان» به عنوان دو عنصر پیشین در قوه حساسیّت وجود دارند و قوه فاهمه نیز واجد دوازده مفهوم پیشین است که فاهمه بعد از دریافت شهودات از قوّه حساسیت، آنها را ترکیب نموده و در قالب مفاهیم پیشین قرار می‌دهد. وبدین وسیله حکم شکل گرفته ،شناخت حاصل می‌شود. به عبارت دیگر در این دسته از قضایا ماده شناخت از خارج تأمین می‌گردد و صورت شناخت را ذهن بدان می‌بخشد. با این توضیح شناخت امور خارج از زمان و مکان ممکن نخواهد بود. اما علامه طباطبایی (ره) حل این مشکل را در قالب مفاهیم کلی معقولات ثانی جستجو می‌نماید و معتقد است که نفس ما در مقایسه خودش با افعال و آثارش این مفاهیم را به صورت حضوری درک می‌نماید. سپس از آن چه درک نموده صورت‌برداری می‌نماید وآن را بر خارج تطبیق می‌کند. به هر حال راه‌حلّ کانت سرانجام به انکار ما وراء الطبیعه وانکارشناخت واقعیت اشیاء(حیثیت فی نفسه اشیاء)، و نفی ضرورت و کلیت مفاهیم کلی در خارج منتهی می‌گردد، در حالی که بر اساس راه‌حلّ علامه طباطبایی (ره) علاوه بر این که شناخت بشر به تجربه محدود نمی‌گردد، امکان دسترسی به واقعیّت فی الجمله فراهم می‌شود و افزون بر این، ضرورت و کلیّت مفاهیم کلی نسبت به خارج حفظ می‌شود.
بررسی تطبیقی فوق تجرد عقلانی نفس، درآراء ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
علی رضی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فوق تجرد عقلانی، در واقع تجرد نفس است از ماهیت و هویّت، علاوه از تجرد آن از ماده و لواحقش. نفس با فراتر رفتن از عقول (با تمام مراتب و ابعاد آن) حائز مقام لایقفی بوده و نیز گسترش سِعیی ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ توقف (و مقام معلوم) سبب بی اسمی و رسمی آن در قوس صعود خواهد بود. در این مرتبه نفس حتی قابل اشاره عقلیّه هم نیست. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و سپس صدرالمتالهین، از آن سخن گفته اند. عامل اول برعدم اعتقاد شیخ به فوق تجرد از بررسی و واکاوی تأثیر ارسطو بر ابن سینا، و آگاهی از اعتقاد او به جوهریت نفس همانند ارسطو، موهم آنست که وی بشدت در اتخاذ آراء خود، متأثر از ارسطو بود. این اعتقاد (جوهریت نفس شیخ)، سبب ماهیت مندی (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) نهایتاً سبب تقیّد نفس تحت مقوله جوهر است، این عقیده با فوق مقولگی نفسدر فوق تجرد ناسازگار است. عامل دیگر بر عدم اعتقاد شیخ آنست که وی به محدود بودن نفس (در عقل، عقل مستفاد) باور دارد. اما گرچه نمی توان ادله قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد، بر مبنای اصلی از استاد حسن زاده آملی مبنی بر عدم توقف نفس در حدی ثابت، در آثار شیخ صیادی کرد. سهروردی نفس را فوق جوهریّت و عرضیّت معرفی می نمود. اعتقاد وی بر تشکیک در وجود، با اعتقاد بر اعتباریت وجود ناسازگار است. اگرچه از دیدگاه ملاصدرا و پیروان او مکتب سهروردی بر مبنای اصالت ماهیت شکل گرفته بود، اما وی، چون نفس را انّیت و وجود صرف به شمار می آورد، و بر تجرد نفس از ماهیت اصرار دارد، پس این سخن، با اعتقاد بر اصالت ماهیت که به قول علامه طباطبایی به او منسوب است، ناسازگار می باشد. چون نظام فکری صدرالمتالهین بر اصولی بنیادینی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، تشکیک در وجود و جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس، استوار گشته و تأسیس یافته است، این اصول و اقمار منظومه فکری او، در اثبات فوق تجرد عقلانی نفس نقش بسزایی دارند. ابن عربی نیز بر مبانی فوق تجرد عقلی و اصالت وجود وی تاثیر بسیاری داشت. ملاصدرا این بحث را به اوج و نیز از متاخرین استاد حسن زاده آملی آن را بطور مدون و در فصلی خاص، در تطبیق با قرآن احادیث و روایات، به کمال رساند.
مقایسه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
راضیه یوسفی خوشبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. نمونه پژوهشی این پایان نامه از میان جامعه مورد نظر منابع معتبر دست اول تا سایت های علمی بوده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات چهارگانه تحقیق به شرح زیر است: در سوال اول پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد انگیزه افعال در تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت انگیزه افعال اخلاقی را عمل به وظیفه اخلاقی می داند و علامه انگیزه افعال اخلاقی را رضای خدا می داند. در سوال دوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اهداف تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت هدف غایی تربیت اخلاقی را عمل بر مبنای وظیفه و رسیدن به اخلاق خود پیرو؛ و اهداف جزئی تربیت اخلاقی را تشکیل و تکوین منش، تسلط بر خویشتن، کف نفس، شکیبایی و بردباری، فروتنی و تواضع واقعی؛ عمل به تکالیف فرد نسبت به خود و تکالیف نسبت به دیگران می داند. و علامه هدف غایی تربیت اخلاقی را کسب رضای خداوند و ابتغاء وجه الله. و اهداف جزئی آن را تقوی. حیات طیبه. سعادت. رضوان الهی. ایجاد توانایی اعتبار سازی در افراد. ایجاد گرایش های ارزشی در افراد. ایجاد توانایی شناخت ارزش ها و مفاهیم اخلاقی در افراد می داند. در سوال سوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اصول تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت اصول تربیت اخلاقی را اصل هماهنگی مراحل مختلف تربیت، اصل وابستگی مراحل مختلف تعلیم و تربیت به یکدیگر، اصل عدم توجه به نتیجه عمل، اصل آینده‌نگری، اصل پیروی از طبیعت می‌داند. و علامه اصول تربیت‌اخلاقی را اصل نتیجه‌گرایی، اصل تعالی عاطفی، اصل ایجاد جواخلاقی می داند.در سوال چهارم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد روش های تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت روشهای تربیت اخلاقی را 1-تربیت اخلاقی بر اساس تفکر، و از خلال تمرینِ صورت بندی و گزینشِ متقنِ قواعد عمل.2- روش تکوین منش نیک. 3- روش سقراطی.4-روش تربیت بر بنیاد اصل ها.5- روش ذهنی کردن قانون های عینی خرد ناب عملی می داند. و علامه روشهای تربیت اخلاقی را 1-روش ارشادی.2- روش تلقین علمی و تکرار عملی.3- مرحله ای و تدریجی عمل کردن. 4- روش داستان سرایی.5-روش ارائه تمثیل و مثل.6-روش ارائه کتاب. 7- روش ارائه الگو و اسوه می داند.با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش، می توان به سوال اصلی این پژوهش اینگونه پاسخ داد: بین دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی در مورد تربیت اخلاقی تفاوت وجود دارد.
کارکردهای اجتماعی دین از دیدگاه علامه طباطبایی و دورکیم
نویسنده:
فاطمه فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی تطبیقی کارکردهای اجتماعی دین از دیدگاه دورکیم و علامه طباطبایی بپردازد تا بدین وسیله وجوه اشتراک و افتراق دیدگاههای آنان رادر این زمینه نشان دهد. دورکیم و علامه طباطبایی با وجود اینکه دارای مبانی نظری متفاوتی هستند، اما هر دو برضرورت همیشگی دین و قوانین دینی در جامعه اذعان دارند.به اعتقاد دورکیم دین بر حسب نوع جوامع خصوصیات متفاوت پیدامیکند. ایشان برای دین دو بعد عقیدتی و مناسکی مطرحمی کند اما عنصر اصلی دین را بعد مناسکی آن می داند. آنچه که در تبیین کارکردی دورکیم از دین اهمیت دارد کارکردهای اجتماعی مناسک دینی است که عبارتند از :انضباط بخشی، وحدت بخشی، خوشبختی بخشی ، حیات بخشی و تقویت قوا . بر این اساس دورکیم کارکردهای دین را در بعد اجتماعی آن خلاصه می کند.اما علامه طباطبایی بر این باور است که دین در سه بعد عقیدتی ،اخلاقی و عملیدارای کارکردهای فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی است . از جمله کار کردهای اجتماعی دین از نظر ایشان می توانبه اصلاح جامعه، تنظیم زندگی اجتماعی، شکوفایی فرهنگ و تمدن و...اشاره کرد. به اعتقاد علامه (ره) تنها راهی که اجتماع انسانی را از تشتت و تفرقه نجات می‌دهد، دین است ؛ چرا که دین برای رفع و حل اختلاف جوامع بشری و ایجاد وحدت و همبستگی اجتماعی آمده است. بنابر این می‌توان گفت که علامه و دورکیم با وجود پیش فرض های متفاوت در بحث دین،بر نقش محوری دین در جامعه تأکید دارند و کارکردهای اجتماعی مشابهی را برای دین مطرح کرده‌اند. اما تبیین علامه(ره)از کارکردهای دین ناظر به همه ابعاد وجود انسان است که برخلاف دورکیم اولاًبا تقلیل گرایی همراه نیست. ثانیاً کارکردهای دین را در راستای سعادت و کمال انسان می‌داند و ثالثاً کارکردهای اجتماعی دین را نه تنها در ساختار جامعه بلکه در محتوای جامعه هم مطرح می‌کند.
نقد و برسی آرا تفسیری زمخشری از منظر علامه طباطبایی   ‏
نویسنده:
مرتضی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق پیش‌رو، کوششی در راستای بررسی دیدگاه‌های تفسیری زمخشری در کتاب ‏تفسیرشان، الکشاف، از دیدگاه علامه طباطبایی و شیوه و سبک علامه طباطبایی در نقل از ‏تفسیر کشاف می‌باشد. نگارنده سعی و تلاش خود را بر این قرار داده تا مواردی را که علامه ‏طباطبایی در تفسیر گران‌سنگشان ـ المیزان ـ از زمخشری نقل کرده‌اند، یافته و با تتبع دقیق و ‏موشکافانه، دیدگاه علامه طباطبایی راجع به نظرات تفسیری زمخشری را بررسی نماید.‏در بررسی یک کتاب تفسیر، علاوه بر دقت در روش‌ها و گرایش‌های مفسر آن کتاب و ‏چگونگی استدلال و شیوایی بیان و سلیس بودن کلمات و مستند بودن مطالب، کیفیت ‏بهره‌گیری از منابع و مآخذ، مسأله‌ای مهم است. تفسیر کشاف زمخشری یکی از منابع کیفی ‏و کمی مهم مرحوم علامه طباطبایی است. ایشان در تفسیر المیزان که بدون اغراق مهم‌ترین ‏و بهترین تفسیر دوره معاصر و از جمله کامل‌ترین تفاسیر شیعه است، مطالب فراوانی در ‏زمینه های تفسیری، علوم قرآنی، ادبی، فقهی و کلامی از کشاف نقل کرده‌اند. ایشان در بحث ‏علوم قرآنی، به ذکر آرای زمخشری در زمینه قرائت و شأن نزول، در بحث علوم ادبی به ‏علومی از جمله لغت، صرف، نحو و بلاغت و در بحث کلامی هم به موضوعاتی از جمله ‏توحید، عصمت پیامبران و معاد و جز آن پرداخته‌اند. در زمینه فقهی، تنها یک مورد یافت ‏شد که چون در یک عنوان و فصل نمی‌گنجید آن را مطرح نکردیم. این موضوع هم به روش ‏دو مفسر که تمایلی به بحث در جنبه فقهی قرآن نداشته‌اند برمی گردد. در اکثر قریب به ‏اتفاق موضوعات ذکر شده، از یک‌سو به تأیید نظرات زمخشری و از سوی دیگر به نقد آنها ‏پرداخته است. در این نوشتار، با تطبیق و مقایسه دو تفسیر، به چگونگی نقل المیزان از ‏کشاف و بررسی آرای زمخشری از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته شده است.‏
دامنه موضوع مکی و مدنی در دو تفسیر المیزان و مجمع البیان
نویسنده:
طاهره طاهری نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم قرآنی به مثابه ی دانش های مقدماتی قرآن محسوب شده که در خدمت فهم بهتر قرآن است. از دیرباز در خصوص مصادیق علوم قرآنی مباحث و نظریاتی توسط قرآن پژوهان مطرح شده است. ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مطلق و مقید، حقیقت و مجاز، اسباب النزول، مکی و مدنی و ... از زمره این مصادیق اند که در خلال تفاسیر قرآن و یا به صورت تک نگاری، موضوع پژوهش مفسران و عالمان عرصه قرآن شناسی قرار گرفته است. از این میان، دانش مکی و مدنی و دامنه و گستره آن، به عنوان معرفتی تأثیرگذار در تفسیر قرآن، موضوع پژوهش این پایان نامه است. این تحقیق، موضوع مذکور را در دو تفسیر گرانسنگ شیعی یعنی مجمع البیان و تفسیر المیزان مورد بررسی قرار داده است. از نظر طبرسی، مباحث مربوط به مکی و مدنی بودن آیات، ذیل مباحث روایی تفسیر، مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به چنین روایاتی، هم خود مکی و مدنی تعریف شد، و هم نقش آن در فهم تفسیر آیات در محورهای ناسخ و منسوخ داشتن آیات، نقش آن در شناخت سیره ی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و به طور کلی تفسیر آیات قرآن مورد تأکید قرار گرفته است. از دیدگاه علامه طباطبایی، دامنه مکی و مدنی هم در تعریف و ملاک آن و هم در بخش های ناسخ و منسوخ، نقش آن در شناخت سیره پیامبر و در حوزه فهم آیات قرآن، با توجه به سیاق و محتوا و مضمون آیات قرآن مورد تصریح و تأکید است. البته این به معنای نادیده گرفتن نقش روایات در بخش مکی و مدنی نیست بلکه اهمیت یافتن نقش مضمون و سیاق آیات قرآنی را در قیاس با روایات در بخش مکی و مدنی خاطر نشان می کند
بررسی الگوهای سعادت و شقاوت در قرآن
نویسنده:
فاطمه بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیه‌ی 105 سوره‌ی هود انسان‌ها را به دو گروه سعید و شقی تقسیم می‌کند. در مورد این دو وا‍ژه تعریف‌ها و دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است؛ از جمله، علامه طباطبایی فرموده‌اند: سعادت هر چیزی رسیدن آن به خیر وجودش و شقاوت، محرومیت و نداشتن آن است. امّا چون شکل‌گیری شخصیت انسان‌ها بیشتر متاثر از رفتار دیگران می‌باشد و یکی از شیوه‌های تربیتی قرآن شیوه‌ی الگودهی می‌باشد، بنابراین، لازم است در جهت معرفی الگوهای سعادت و برحذر داشتن از الگوها و چهره‌های شقاوت، اهمیت ویژه‌ای داده شود. الگو به معنای " اسوه، مقتدا ، سرمشق و ..." می‌باشد و تاسّی نیز به معنای اقتدا کردن و پیروی در رفتار و اعمال می‌باشد. از مزایای اسوه‌ها این است که اسوه‌ها عامل تحرک انسان و پویایی حیات انسان می-باشند، همواره و به سهولت در برابر دیدگان مردم قابل مراجعه و دست‌رسی می‌باشند. هم‌چنین با معرفی الگوهای خوب و بد می‌توان با انحرافات اخلاقی، اجتماعی و کاهش جرایم مبارزه کرد. قرآن کریم، در یک تقسیم‌بندی، الگوها را به الگوهای مثبت و منفی تقسیم کرده و مومنین را به تبعیت از الگوهای مثبت دعوت و از الگوهای منفی برحذر داشته است که ما از این الگو‌ها به الگوهای سعادت و شقاوت تعبیر می‌کنیم و الگوهای سعادت را به دو صورت کلی و مصداقی تقسیم کرده و الگودهی مصداقی را گاهی به صورت فردی و به دو نوع پیامبران از قبیل: محمد(ص)، ابراهیم(ع) و ... و غیرپیامبران مثل: لقمان، طالوت، مریم(س)، ...و گاهی به صورت گروهی مثل: اصحاب کهف، ... هم‌چنین، چهره‌های شقاوت رانیز به کلی و مصداقی و الگودهی مصداقی را نیز به دو صورت فردی از قبیل : ابلیس، قابیل، پسرنوح(ع) ... و هم‌چنین به صورت گروهی مثل: اصحاب فیل، قوم عاد و ... بیان کرده‌ایم.
نقش سنت در فهم قرآن (مطالعه موردی سوره مائده)
نویسنده:
محبوبه قربانعلی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بهره گیری ازقرآن مجید و رهنمود گرفتن از این پیام الهی در گرو فهم دقیق و صحیح آیات آن است. برخی از آیات قرآن برای هم? آشنایان به زبان عربی قابل فهم است و برخی از آیات با تدبر و دقت قابل فهم می شوند؛ در مقابل بعضی از آیات وجود دارد که نیازمند توضیح و تفسیر افرادی است که به هم? معانی و معارف قرآن کریم و ظاهر و باطن آن آگاه بوده و توان تفسیر هم? معانی و معارف واقعی آیات را داشته و در فهم معانی قرآن و تفسیر آن از هر خطا واشتباهی مصون باشند و مصداق این گروه جز اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) که ثقل اصغرقرآن به شمار می آیند، نمی باشند. لذا تفسیر این گروه عیناً همان معنایی است که خدای متعال قصد کرده است.با این وصف می توان گفت روایات تفسیری معصومین (علیهم السلام) (که همان سنت است)، بهترین منبع تفسیری است که در فهم مراد پروردگار می توان از آن کمک گرفت. به همین علت است که مشاهده می شود بسیاری از روایات تفسیری منسوب به آنان در تفاسیر روایی جمع آوری شده است، ولی چون آمیخته به روایات ضعیف است برای استفاده از آن تحقیق و بررسی لازم است. هدف اصلی نگارنده در این پژوهش بیان جایگاه سنت در فهم آیات سوره مائده و بررسی دلالی روایات تبیین کننده فهم قرآن است.
کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معظمه شجاع الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه دین به سعادت ابدی و حیات اخروی انسان، هرگز به این معنا نیست که دین نقشی در زندگی دنیوی انسان نداشته باشد. تاریخ بشر گواه این مطلب است که دین دستورهای ویژه ای برای زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد که هر کدام از آن‌ها دارای آثار و برکات فراوانی برای جوامع انسانی می باشد. از آن‌جا که دستورهای دینی ریشه در فطرت انسانی دارد، فاصله گرفتن از آن‌ها باعث بروز مشکلاتی در زندگی انسان می‌شود که بشر با همه‌ی ادعای پیشرفت در علم و تکنولوژی، قدرت رفع آن‌ها را نداشته و در برابر آن‌ها سرگردان است. تربیت افراد به بالاترین درجه کمالات انسانی و تأمین ارزش‌های مادی و معنوی، پاسخ به میل حقیقت جویی و جلوگیری از احساس پوچی در زندگی و پی‌ریزی جامعه ای که در آن حقوق انسانی به بهترین وجه رعایت شود، تنها می‌توان از یک دین الهی انتظار داشت. از این رو پایان نامه حاضر با روش تحلیلی – تطبیقی و با هدف تبیین و بررسی کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علامه طباطبایی? و امام خمینی? در نظر دارد به بررسی این موضوع ‌بپردازد که دین مبین اسلام به ابعاد دنیوی وجود انسان توجه ویژه داشته واز اصلی ترین کارکردهای دین، تلاش در جهت تأمین صحیح نیازهای مختلف وجود انسان است که در نهایت به سعادت اخروی او منتهی می‌شود. از مطالعه و بررسی های انجام شده، به دست آمد که دین شامل کارکردهای دین در سبک زندگی عملی (مانند دستور به نظافت، نهی از شرب خمر و ورزش)؛ کارکردهای روانی ـ معنوی (مانند تهذیب اخلاق، توکل، دعا، صبر و ذکر) و کارکردهای عقلی (مانند واقع بینی و توصیه به علم اندوزی) می باشد. هم‌چنین ایجاد وحدت، عدالت، آزادی، نظارت همگانی از مهم‌ترین کارکردهای دین در عرصه اجتماعی است.
تبیین مبانی انسان شناختی و جامعه شناختی پست مدرنیسم و دلالتهای آن در تربیت اجتماعی و نقد آن بر اساس نظام تربیت اجتماعی مبتنی بر اسلام (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
رقیه حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نظام های تربیتی جوامع اسلامی با چالش های فراوانی مواجهند که از میان این چالش ها می توان به رواج آموزه های پست مدرنیستی نظیر نفی منابع مقتدر معرفتی، نفی الگوگرایی، در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایی، هنجار شکنی، عدم احساس مسئولیت اجتماعی، دین گریزی و ... اشاره نمود، که هر یک چالش هایی را پیش روی نظام های تربیت جوامعبه وجود می آورند. به خصوص دلالت هایی که پست مدرنیسم در حوزه تربیت اجتماعی با خود به همراه دارد.این تحقیق به تبیین مبانی انسان شناسی و جامعه شناسی و تربیت اجتماعی پست مدرنیسم پرداخته .همچنین به تبیین و نقد چالش های پست مدرنیستی در جامعه و دلالت های خاص آن در تربیت اجتماعی می پردازد،و در نهایت به نقد دیدگاه های پست مدرن در تربیت اجتماعی با استناد به آراء علامه طباطبایی می پردازد.روش تحقیق،تحلیلی-توصیفی میباشد.از جمله دستاوردهای این پژوهش میتوان به تبیین مضامین تربیت اجتماعی پست مدرن اشاره نمود که عبارتند از:فقدان بنیان های ثابت و جهانی،مبتنی بودن بر گفتمان،کثرت گرایی،ضد اقتدارگرایی،اهمیت تفاوتها،توجه به غیریت واهمیت انتقاد در تربیت اجتماعی پست مدرن.همچنین از نتایج این تحقیق میتوان به نقد و بررسی تربیت اجتماعی پست مدرن با تأکید بر آراء علامه اشاره کرد،که از جمله آنها می توان گفت که تعقل و فطرت و امور معنوی که در تربیت اجتماعی علامه از جایگاه ویژه ای بر خوردار است،در پست مدرنیسم انکار شده است.در پست مدرنیسم ضد اقتدار گرایی و الگو گرایی مشاهده می شود در صورتیکه در آراء علامه الگوهای دینی و مذهبی و منابع مقتدر قرآن و سنت جایگاه خاصی دارد.دیگر اینکه ارزشها و اخلاق در پست مدرن نسبی هستندو از نظر علامه مطلق و نسبی همچنین پست مدرن تأکید بر هویت فردی دارد،ولی در آراء علامه ما شاهد تقدم جمع بر فرد هستیم.
  • تعداد رکورد ها : 36