جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 28
بررسی تطبیقی «یقین مضاعف» و «قطع اصولی» و تأثیر آن در نظریه تعدّد قرائت ها از دین
نویسنده:
علی شفابخش استاد راهنما: احمد کریمی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بین «یقین مضاعف» فلاسفه و «قطع اصولی» اصولیون، وجوه اشتراک اندک و وجوه اختلاف متعددی وجود دارد. یکی از وجوه اشتراک آن دو، اشتراط طمأنینه و سکون نفس در باور به یک گزاره است؛ و یکی از موارد اختلاف اساسی بین آن دو، استحاله «عقلی» خلافِ «یقین مضاعف»، و استحاله «عقلایی» خلافِ «قطع اصولی» است. البته موارد دیگری هم وجود دارد که در طول حقیق باید آن ها را بر شمرد. مهمترین اثر اخذ «قطع اصولی» به عنوان مبنای نظریه تعدد قرائت ها از دین، عبارت است از در نظر گرفتن احتمال خلاف - ولو اندک - در حوزه امور اعتقادی و جایگزینی «قرائت های معتبر» به جای «قرائت های صادق» (احراز مطابقت با واقع به نحو صددرصدی)، و تقلیل خشونت های دینی و مذهبی و فراهم آوردن فضایی جهت به میان آمدن برداشت ها و فهم های گوناگون از معارف دینی و نهایتاً تعمیق و تکامل معرفت دینیِ صاحبان همه قرائت ها در پرتو تضارب آراء به نحو سالم و هم افزایانه. در تفسیر و تبیین برگزیده از نظریه تعدد قرائت ها، با اساس قرار دادن «دلیل»، هر کسی که صلاحیّت اظهارنظر درباره معارف دینی را دارد، می تواند برداشت و قرائت خاصّ خود از نصوص دینی را ارائه بدهد ولو دیگران با آن مخالف باشند؛ از همین رو، هیچ کس حقّ خشونت ورزی علیه او در هیچ از مراتب آن را ندارد. در این تفسیر، به جای سخن گفتن از «قرائت های صادق»، باید از «قرائت های معتبر» سخن گفت؛ چرا که احراز صدق «قضایای عقلی غیر بدیهی» برای بشر غیر معصوم ناممکن بوده و لذا کسی نمی تواند به نحو یقینی (یقین منطقی بالمعنی الأخصّ) ادّعا کند که نظر او مطابق با واقع است؛ زیرا از واقع و لوح محفوظ، جز خدا و معصومین (علیهم السلام) کسی اطلاع ندارد. در این قرائت از نظریه تعدد قرائت ها که مبتنی بر «قطع اصولی» است، همیشه احتمال خطا - ولو بسیار اندک - وجود دارد و هر نظریه ای فقط تا زمانی اعبتار دارد که نظریه دیگری، آن را ابطال ننموده است. نتیجه (فرآورده) تلاشِ (فرایند) علمیِ عالِم دین نیز - در صورت برخورداری از روحیه حقیقت جویی، صداقت و دلیل -، در واقع و نفس الأمر هر چه باشد صحیح یا خطا، قائلِ به آن در آخرت نه تنها معذور بلکه مأجور خواهد بود.
شک ویقین در آراء ویتگنشتاین و نقد و بررسی آن از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
خدیجه اصلی‌بیگی استاد راهنما: محمدصادق زاهدی استاد مشاور: مجید ملایوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به نسبت شک و یقین و محدوده ی معرفت در آراء ویتگنشتاین متقدم و متأخر می پردازد و در پایان آراء وی را در این زمینه با تکیه بر معرفت شناسی حکمت متعالیه مورد نقد و بررسی قرار می دهد. مساله شک و یقین تمامی آثار ویتگنشتاین، از تراکتاتوس تا در باب یقین را در بر می گیرد. ویتگنشتاین متقدم با ساخت یک نظام فلسفی بر پایه منطق، به حدود معرفت و تعیین مرز معناداری و بی معنایی زبان می اندیشد. او با پذیرش رابطه تصویرگری میان زبان و جهان، عرصه معرفت را به حدود زبان مقید می کند و بدین سان معنادار بودن یک گزاره به تصویر پردازی و واقع نمایی آن وابسته می شود. از آن جا که محتوای گزاره های اخلاقی، دینی، منطقی، ریاضیات، متافیزیک و حتی کل رساله قابل تصویری نیستند ، از عرصه معنا داری خارج و بی معنا یا مهمل انگاشته شده و تنها علوم طبیعی معرفت بخش قلمداد می شوند. ویتگنشتاین در دوره دوم حیات فکری خود از نظریه پیشین عدول می کند و به جای آن نظریه ی کاربردی معنا را مطرح می کند که در آن معنا داری در پیوند با بازی زبانی مطرح می شود. در این نظریه، یک تعبیر هنگامی معنا دار تلقی می شود، که در بازی زبانی خود به درستی به کار رود. بر همین اساس شک و یقین هر کدام بازی زبانی خود را اقتضا می کند. ویتگنشتاین متاخر معرفت و یقین را دو مقوله مجزا از هم دانسته و یقین را مقدم بر معرفت می داند که ریشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وی صورت ابتدایی بازی زبانی یقین است، که بی نیاز از هرگونه توجیه و دلیل است. معرفت شناسی حکمت متعالیه اگر چه از جهت مبانی با رویکرد ویتگنشتاین متقدم مشترک است با این حال از حیث نتایجی که ویتگنشتاین از نظریه تصویری زبان خود می گیرد، با دیدگاههای وی درباره ی گزاره های اخلاقی و الهیات تفاوت دارد. علاوه بر این در ویتگنشتاین متأخر، اگر چه استدلالهایی علیه شکاکیت مطرح می شود، اما به دلیل رویگردانی ویتگنشتاین از رویکرد واقع گرایانه در دوره ی دوم فلسفی خود، مبانی او در مخالفت با شکاکیت با حکمت متعالیه متفاوت است.
یقین‌شناسی در عرفان ابن عربی
نویسنده:
عبدالحسین خسرو پناه، محمود خونمری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم یقین از جمله مفاهیمی است که در حوزه‌های متعددی مانند فلسفه و عرفان موضوع بحث قرار می‌گیرد. در عرفان اسلامی نیز عارفان مسلمان به مفهوم یقین با توجه به استعمال آن در آیات قرآن کریم و روایات توجه کرده‌اند. هدف نویسنده در مقاله حاضر بررسی مفهوم یقین در آثار ابن عربی است. نویسنده با مراجعه به آثار ابن عربی تلاش می‌کند تا ضمن بیان چیستی مفهوم یقین از دیدگاه ابن عربی به آثار و مراتب آن نیز اشاره نماید. نتیجه‌ای که محقق با تکیه بر تحلیل دیدگاه ابن عربی در مورد مفهوم یقین بدان رسیده است توجه به تمایزی است که وی در مورد یقین روانشناختی و یقین منطقی ایجاد می‌نماید. همچنین در مورد مراتب یقین در کنار اقسام سه گانة آن وی قسم جدیدی بنام «حقیقة الیقین» را نیز معرفی می‌نماید. البته مقصود ابن عربی از یقین نه مطلق یقین، بلکه یقین خاصی است که ارزش دینی و عرفانی داشته و تنها از طریق عبادت به دست می‌آید. نوآوری دیگری که می‌توان در دیدگاه این عربی شناسایی نمود مسالة اعتقاد وی به «یقین بلا محل» است که مصداقی از آن را با استناد به یکی از آیات قرآن و بر طبق برداشت خاص خود نشان داده است. اما به نظر می‌رسد مسألة یقین بلا محل با دیدگاه کلی ابن عربی در مورد عرض، مبنی بر نیازمند دانستن آن به موضوع و محل، در تعارض آشکار است. ضمن آن که به تصریح خود ابن عربی، یقین به عنوان امری مستقل و قائم به خود در خارج موجود نمی‌شود، بلکه متکی به انسان موقن است، همانند قیام علم به عالِم. اما اگر یک عملی را محل یقین بدانیم، باید گفت چنین فرضی خارج از طور عقل متعارف است.
صفحات :
از صفحه 13 تا 35
در باب یقین ویتگنشتاین و نقد برهان خواب دکارت
نویسنده:
اعظم محسنی، مسعود سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می­گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان­پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین «برهان خواب» دکارت، عمیق­ترین و قوی­ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که «هیچ ملاک قطعی برای تمایز قائل شدن میان حالات خواب و بیداری وجود ندارد». برخی از فیلسوفان این فرضیه را یکی از چالش برانگیزترین مباحث در موضع شکاکیت دانسته و تمام همّ و غم خود را مصروف پاسخگویی به این برهان کرده­اند؛ که البته در این زمینه توفیق چندانی نصیب آنها نشده است. اما ویتگنشتاین معتقد بود که شکاکیت بی­معنی است و جوابی را نمی­طلبد؛ با توجه به همین مبنا زمانیکه به «برهان خواب» می­رسد، می­گوید این عبارت که «من ممکن است خواب باشم» اگر جدی گرفته شود، همانطور که دکارت آن را جدی گرفته است، بی­معنی است. برخلاف تصور ویتگنشتاین و دیگران، هدف دکارت هرگز ماندن در حالت عدم یقین نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شک و رسیدن به یقین بوده است و در مورد شکاکیت حاصل از «برهان خواب» هم، در نهایت می­گوید باید آن تردید کلی در مورد خواب را که به علت آن نمی­توانستیم میان خواب و بیداری فرق بگذاریم، به عنوان شکوک مبالغه آمیز و مضر به دور افکنیم و در ادامه معیاری برای تفکیک تجارب ما در حالت خواب و بیداری ارائه می­دهد.
صفحات :
از صفحه 71 تا 98
معرفت یقینی از دیدگاه ابن‌سینا
نویسنده:
مهدی قوام‌صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قالب پی دی اف
صفحات :
از صفحه 81 تا 130
قاعده «ذوات الاسباب» در منطق در یک نگاه
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
برخي از منطق‏دانان، مانند شيخ ‏الرئيس، محقق طوسي، صدرالمتألّهين و علّامه طباطبائي پس از تقسيم برهان به «لمّي» و «انّي مطلق» و «دليل»، متعرّض قاعده «ذوات الاسباب» شده و مدعي شده ‏اند: چيزي كه داراي سبب نيست بايد بيّن باشد، وگرنه اصلاً با قياس برهاني معلوم نمي‏شود. اگر مفاد قاعده مزبور پذيرفته شود، لازمه آن نامعتبر دانستن برهان‏هاي «انّي مطلق» و «دليل» است.ظاهر عبارات اين دسته از منطق‏دانان آن است كه يقينيات يا بايد از اوّليات باشند و يا از راه علت(برهان لمّي) معلوم شده باشند. از سوي ديگر، شيخ ‏الرئيس و علّامه طباطبائي با صراحت تمام، نوعي از برهان انّي را معطي يقين مي‏ دانند. به هر حال، مهم استدلالي است كه به سود قاعده اقامه مي‏ شود. به نظر نويسنده استدلال ارائه شده مضمون قاعده را به اثبات نمي ‏رساند، و به علاوه، اگر مضمون قاعده پذيرفته شود، اولين قرباني آن خود قاعده خواهد بود؛ زيرا استدلالي كه بر اين قاعده اقامه شده از نوع برهان لمّي نيست. بنابراين، بايد پذيرفت كه طرح قاعده «ذوات الاسباب» براي محدود كردن اعتبار برهان‏هاي انّي است، نه براي بي ‏اعتبار كردن آن.
صفحات :
از صفحه 163 تا 188
  • تعداد رکورد ها : 28