جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
نوجویی در فلسفه سهروردی و گوناگونی تعریف علم در آثار او
نویسنده:
سید محمد خالدغفاری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله چگونگی حصول علم و تعقّل (دانش و شناخت) در انسان از مسائلی است که همواره ذهن فلاسفه و دانشمندان را به خود مشغول داشته است.در میان فلاسفه روزگاران پیشین، شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) به این مسأله توجّه خاصی داشته و در آثار متعدّد فلسفی فارسی و عربی خود تعاریف گوناگونی از این مقوله ارائه داده است. هدف از این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این تعاریف گوناگون، برآمده از سردرگمی و رکود فکری شیخ در این گونه مسائل بوده است ویا بیانگر نوجویی و سیر تکامل اندیشه در فلسفه اوست؟ پاسخ به این پرسش در گرو بررسی دقیق این تعاریف و مقایسه آنها با همدیگر و تعیین تقریبی تقدّم و تاخّر زمانی آنهاست که این مقاله در پی آن است. نتیجه‌ای که از این جستار به دست آمده است، این است که چون شیخ اشراق در آثار آغازین خود تحت تاثیر فلسفه مشّاء بوده است، علم و تعقّل را نتیجه حصول صورت اشیاء در ذهن دانسته است، سپس در جریان تکامل فکری خود، تعاریف دیگری از این مقوله ارائه داده است تا سرانجام پس از رسیدن به جهان بینی نوری- اشراقی خود، علم و تعقّل را حاصل ماهیت نوری نفس و حضور و ظهور اشیاء برای نور اعلام داشته است. منابع مورد استفاده در این مقاله، در درجه نخست، آثار فلسفی فارسی و عربی در دسترس شیخ و دو شرح مشهور و معتبر شهرزوری و قطب شیرازی بر حکمهالاشراق است و دلیل این امرهم بهرمندی مستقیم و بدون واسطه از سخنان خود شیخ یا شارح نامدار حکمه الاشراق است و در درجه دوّم، دیگر منابع در دسترس مرتبط با این موضوع است. درضمن از آن جا که ملاصدرا از شیخ اشراق، بسیار متأثر بوده است ،به گونه‌ای گذرا به تفاوت اساسی نظر ملاصدرا با شیخ در این مسأله نیز اشاره خواهد شد.
پرواز روح و چگونگی زندگی پس از مرگ از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
رضا حیدری نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
درک مفهوم، حقیقت و چگونگی معاد و حیات انسان ها پس از مرگ، بزرگترین مشغله ذهنی متفکران و صاحبنظران و سرلوحه دعوت پیامبران الهی و یکی از مهمترین اصول دین بوده است. سهروردی بعنوان پایه گذار و بزرگترین حکیم اشراقی با تکیه بر نور مطلق که مبداء هستی است و با استمداد از آیات قرآن کریم و متون و مفاهیم شریعت، سعی داشته است که ارتباط بین روح و مبدا هستی را پس از مرگ حفظ نماید. او با تکیه بر برخی از براهین فلسفی، نفوس ناطقه را جاودانه می داند و با مردود شمردن تناسخ، سرانجام ارواح را وصول به منبع نور و استغراق در آن می پندارد، و حدوث نفس را همزمان با حدوث بدن دانسته و حیات پس از مرگ نفوس انسانی را، مطابق با طهارت آنها، به مراتب مختلفی تقسیم می کند، وی برخی از نفوس را با اتصال به نور الانوار، در تنعم جاودانه می داند و برخی دیگر را در عالم برزخ از نعمتها برخوردار شمرده، و برخی را در عالم مثالی مظلمه، گرفتار عذاب دانسته است. هدف از نگارش این مقاله، تبیین دیدگاه سهرودی و بیان اختلاف نظر او با دیدگاه مشائین، در مورد حیات نفوس پس از مرگ، و نحوه ایجاد ارتباط بین آیات و احادیث، با فلسفه اشراق، درخصوص موضوع معاد است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
استعارۀ وجود به مثابۀ نور در فلسفۀ ملاصدرا
نویسنده:
وحید خادم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لیکاف با نقد دیدگاه ارسطویی دربارۀ استعاره، نظریۀ شناختی استعاره را پایه‌گذاری کرد. با فرض پذیرش نظریۀ شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی مطرح در فلسفۀ اسلامی نیز به‌واسطۀ استعاره‌های مفهومی قابل فهم می‌شوند. این استعاره‌ها اغلب به صورت ناخودآگاه از سوی فلاسفه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. وجود به‌عنوان یکی از مهمترین پایه‌های فلسفۀ ملاصدرا به‌واسطۀ استعاره‌های متعددی مفهوم‌سازی می‌شود. استعارۀ «وجود نور است»، تجربۀ متعارف ما از پدیدۀ محسوس نور را در قالب مجموعه‌ای از توصیفات وارد متافیزیک صدرایی کرده و جهت مفهوم‌سازی وجود به‌کار می‌گیرد. استعارۀ مذکور در متافیزیک و معرفت‌شناسی صدرایی نقش به‌سزایی دارد. تشکیک وجود مبتنی بر این استعاره قابل فهم می‌شود. همچنین بر اساس این استعاره، وجود متصف به ویژگی «ظاهر بذاته و مظهر لغیره» می‌شود.
صفحات :
از صفحه 19 تا 34
بررسی تطبیقی احکام نور و وجود در حکمت اشراق و حکمت
نویسنده:
جمیله فاطمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ضمن مقایسه دو اصطلاح نور و وجود در فلسفه اشراق به مسایل ذیل پرداخته شده است: 1- مساوقت یا عدم مساوقت نور و وجود در فلسفه اشراق 2- تبیین استدلالهای سهروردی درباره بساطت نور و غنای آن از تعریف و بیان تحلیل ملاصدرا در باب استدلالهای شیخ اشراق. 3- بیان توجیه سهروردی در باب تشکیک انوار و تحلیل تناقض بین اعتبارات وجود و تشکیک انوار. 4- ارائه دو نوع تقسیم بندی انوار در مکتب اشراق و بیان اشکالات این دو نوع تقسیم بندی از دیدگاه ملاصدرا. 5- تقابل نور و ظلمت در حکمت الاشراق. 6- نحوه ادراک حقیقت نور.
صفحات :
از صفحه 69 تا 78
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي
نویسنده:
علیرضا کاظمیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تناسخ» از موضوعاتی است که در فلسفه اسلامی به جهت ارتباط با موضوع معاد، مورد توجه فیلسوفان و متکلمین مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه تناسخ، سابقهای پیشین نسبت به اسلام، در بین اقوام و ادیان دیگر داشته است؛ همواره محل مناقشه و مداقه قرار گرفته است. حتی در دوران جدید، با توجه به تغییر روش در فلسفه و نظریههای نوین در کلام جدید، همچنان موضوعی است که طلب میکند بیشتر پیرامون اثبات یا نفی آن، دلایل متقنی از طرف فیلسوفان و متکلمین ارائه شود؛ چراکه ذهن جوال آدمی فینفسه ایستایی را نمیپذیرد. لذا، حق نیز این است که با بررسی تحلیلی و با تمسک به آیات، روایات و عقل انسانی این موضوع بیش از پیش تبیین گشته و حقایق بر نوع بشر و از جمله متفکرین آشکار شود. اصلیترین مبحثی که در تناسخ مطرح میشود، این است که نفس ناطقه انسان پس از مرگ چگونه باقی میماند. انتقال نفس در عالم مادی را تناسخ مینامند و برای آن انواع گوناگونی از قبیل نسخ، مسخ، فسخ و رسخ قائل هستند. قائلین به تناسخ نیز، خود در گروههای متفاوتی قرار میگیرند. براساس اینکه هر گروه از قائلین به تناسخ، نوع خاصی از انتقال نفس ناطقه را در جهان مادی میپذیرند، برای اثبات مدعای خود، دلایلی ارائه کردهاند. لازم به ذکر است که اکثر قائلین به تناسخ، انتقال نفس حیوانی را به کالبد انسان نمیپذیرند؛ چراکه بدن انسان مزاج اشرف است و مزاج اشرف، طالب روح اشرف است. فلاسفه باستان - از جمله افلاطون و بوذاسف – دلایلی را در جهت اثبات و پذیرش تناسخ بیان کردهاند. دلیلهای ارائه شده از طرف باورمندان به تناسخ شامل ادله دینی و شواهد تجربی است. در این راستا، لازم و ضروری است نظر حکما و فلاسفه پیشین، مطابق موازین عقل نظری بررسی موشکافانه شود. از اهم نظرات پیشینیان، نظر حکمای مشائی، اشراقی و متأخرین از آنها - پیروان حکمت متعالیه - در فلسفه اسلامی است. با توجّه به هدف و خط مشی این مقاله، نگارنده صرفاً محوریت موضوع تناسخ را، براساس دیدگاه سهروردی قرار داده و به آن میپردازد. شیخ اشراق در کتابهای خود از جمله حکمۀ الاشراق، تلویحات، پرتونامه، الواح عمادی، مقاومات، مشارع و مطارحات به مبحث تناسخ ذیل مبحث معاد پرداخته است. وی در کتب خود نظرات حکمای پیشین باستان و مشائیان را به دقت مورد بررسی قرار داده است. او ادله حکمای پیشین باستان در باب تناسخ را نمیپذیرد و در تمامی کتب خود غیر از تلویحات با استناد به دلیل ارائه شده از جانب مشائیان، به پیروی از نظر ایشان، تناسخ را رد میکند. در کتاب تلویحات نیز، وی در ارتباط با ردّ تناسخ، نظر خود را به روشنی بیان نکرده است.
  • تعداد رکورد ها : 5