جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 21
برق عصیان تاملی بر گناه از نگاه صوفیه با تکیه و تاکید بر کشف الاسرار
نویسنده:
علی صفایی سنگری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از محققان با استناد به بعضی از سخنان و داستانهایی که از صوفیه نقل می شود، این ایراد را برآن ها وارد می سازند که آنان نسبت به گناه و گناهکاران حساسیت چندانی ندارند و اهل اباحی گری هستند، درحالی که نگاه صوفیه به گناه متفاوت با نگاه دیگران است. آنها گناه را ضرورت و لازمه زندگی می دانند اما هدف آن نمی دانند، همانطوری که افتادن لازمه راه رفتن است اما هدف آن نیست. امکان ارتکاب گناه توسط انسان نتایجی را در پی دارد که عبارتند از: 1- دوری از عجب و خود پرستی 2- توبه و بازگشت به سوی حق 3- امکان برخورداری از لطف حق 4- دلسوزی نسبت به گناهکاران و تسامح به آن ها 5- امکان ارتکاب به عنوان عاملی برای رسیدن به کمال برتر. در این مقاله تلاش شده است تا با مراجعه به آثار صوفیه خصوصا کشف الاسرار و عده الابرار رشید الدین میبدی این نوع تلقی گناه و آثار و نتایج مترقب بر آن مورد بررسی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 285 تا 301
نقش معرفت برتر در نیل به نجات از دیدگاه اوپانیشادها
نویسنده:
سعید گراوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این مقاله، پس از بیان گزارشی اجمالی در باب ویژگی و مضامین اوپانیشادها، سعی بر آن است که به پرسش های اساسی در باب معرفت و نقش بنیادین آن در مساله نجات پاسخ داده شود. مقاله پیش رو مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول، از دوران بزرگ تاریخ حکمت هند سخن رفته است. در بخش دوم، از تاریخ نگارش و مضامین اوپانیشادها سخن به میان آمده و گفته شده است که مباحث مندرج در اوپانیشادها چیزی است از جنس مکاشفه و شهود نه دلیل و استدلال. در بخش سوم این نوشتار، بیان شده است که معرفت به آتمن در اوپانیشادها بنیاد نجات است. در این بخش، دو تصویر از معرفت مطرح می شود: 1. معرفت برتر، 2. معرفت فروتر. معرفت فروتر معرفتی است اکتسابی که به امور و لذایذ ناپایدار این جهان مربوط است. به همین دلیل، فاقد اهمیت نجات بخشی است. معرفت برتر همان معرفت بنیاد یا معرفت به آتمن است. این مرتبه از معرفت به حقیقت فناناپذیر مربوط می شود. برای وصول به این مرتبه از معرفت، آدمی باید دل خود را از خواهش های نفسانی پاک کند. چه رهایی از خواهش های نفس و شور خودخواهی است که آدمی را به نجات می رساند. در اوپانیشادها، وصول به مکشه یک نوع تحول معرفت شناختی است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 120
بررسی تطبیقی کهن الگوی نقاب در آراء یونگ و ردپای آن در غزل های مولانا (غزلیات شمس)
نویسنده:
علی محمدی ,مریم اسمعلی پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
نقاب در اصل و در کاربرد مفهومی و اصطلاحی، در دایره مفاهیم روان شناسی به کار می رود، اما در نوشته های یونگ تمایز معناداری یافته است که امروزه، هرگاه از آن سخن در میان باشد، به گونه ای با آراء و افکار یونگ، در پیوند است. از نظر او، نقاب به دو دسته قابل تقسیم بندی است، دسته اول، صورتکی است که انسان بر چهره اش می زند و خود را آن طور که نیست، نشان می دهد. دسته دوم، دربرگیرنده پندارها و خیالاتی غیر واقعی است که مانع از رشد و نمو خود حقیقی او می شود. یونگ با دقیق شدن در امور روانی و جان آسمانی انسان، مساله نقاب را به گونه نظریه ای می پرورد و پیش روی ما می گذارد. او یکی شدن با نقاب را در جلوگیری از رشد شخصیت و رسیدن به فردیت، بزرگ ترین زیان می داند و افراد را از یک سوشدن بر حذر می دارد. از سویی در ادبیات عرفانی ما از جمله در غزلیات شمس، مفاهیمی وجود دارد که ژرف ساخت آن، با الگویی که یونگ تعریف می کند، هم خوانی و هم پوشانی دارد. ما در این مقاله، رمزها و سمبل هایی را که مولانا در غزلیات برای بیان مفهوم نقاب به کار برده است، بررسی کرده و در عین حال از آوردن نمونه هایی از دیگر آثار عرفانی ناگزیر بوده ایم.
صفحات :
از صفحه 151 تا 183
بررسی تطبیقی نظریه خودگرایی و حب ذات
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مکتبهای عمده در «فلسفه اخلاق»، مکتب خودگرایی است؛ این مکتب قایل است: انسان باید به گونه ای رفتار کند که بزرگ ترین خیر و منفعت خویش را تامین نماید.رگه های این نظریه را بایستی در اندیشه های مکتب اپیکور یا مکتب لذت گرایی جستجو نمود.البته در قرون بعدی اندیشمندانی همچون نیچه، شوپنهاور، فروید و دیگران به شکلهای گوناگونی این نظریه را تقویت نمودند.نیچه نظریه «ابرمرد» را ارایه داد و فروید نیز با محور قراردادن «غرایز جنسی» بر این جنبه از خودگرایی پافشاری نمود.در میان اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان دیدگاه مشابهی در این راستا به نام «حب ذات» پیشنهاد شد؛ آنها بر این باورند که هر موجود ذی شعوری به خود و کمالات خود علاقه دارد و این یک گرایش اصیل در سرشت اوست.
صفحات :
از صفحه 125 تا 160
گزارش، شرح و نقد کتاب نظریه فضیلت: مزیت و برتری در التفات به خیر
نویسنده:
مشهوده سازندگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه گزارشی از دو فصل کتاب نظریه‌ی فضیلت رابرت آدامز می‌باشد. کتاب نظریه‌ی فضیلت در واقع یک تشریک مساعی مهم در جهت مطالعه‌ی فضیلت و در دفاع از موجودیت آن است. آدامز با مهارت واستادانه نظرات ودلائلش را به روشنی و بدون ابهام بیان می‌کند.نظریه‌ی فضیلت در واقع یک چهارچوب برای تفکر درباره‌ی ارزیابی منش اخلاقی است. تلاش‌های اخیری که در صدد بوده‌اند تا در فلسفه‌ی اخلاق جایگاهی برای این مسأله مشخص کنند، فضیلت را برحسب منافعش برای شخص فضیلت‌مند یا به صورت کلی‌تر، برای جامعه‌ی انسانی تعریف می‌کنند.در بخش اول آدامز مفهومی از فضیلت به عنوان برتری ومزیت ذاتی منش که به خاطر خودش ونه به خاطر منافعش قابل تمجید است را مطرح واز آن دفاع می‌کند.در دو بخش دیگر او به دو چالش در نظریه‌ی سنتی مزیت وبرتری منش می‌پردازد. یک چالش ناشی از اهمیت دیگرگروی در تفکر اخلاقی مدرن است و این سوال که چه نوع دیگرگروی با مزیت وبرتری ذاتی ارتباط دارد.در بخش دوم استدلال می‌کند که نیکخواهی دیگرگروانه در برتری منش، جایگاهی تعیین‌کننده‌ای دارد.اما این مطلب مورد توقع است که فضیلت اخلاقی علاوه بر سعادت وحقوق دیگران ، مستلزم مزیت وبرتری در توجه وطلب خیرهای دیگر نیز باشد.فضیلت اخلاقی روابط بین خیرهای فرهنگی، روابط شخصی، خیر خود شخص، و خیر دیگران را به عنوان موضوعات انگیزه‌های عالی بررسی می‌کند.چالش دیگر مربوط به بخش سوم این کتاب است که حاکی از تردید درباره‌ی واقعیت فضیلت اخلاقی و برخاسته از تجارب ونتایج در روانشناسی اجتماعی می‌باشد.در این گزارش ، صرفا به دو بخش اول این کتاب، پرداخته شده و سپس بعضی از مطالب آن مورد بحث وبررسی قرار گرفته است.
جایگاه دوستی در فلسفه اخلاق ارسطو
نویسنده:
معصومه بیاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دوستی که در کتابهای هشتم و نهم اخلاق نیکوماخوس مورد بررسی قرار می گیرد،مقوله ای است فردی و اجتماعی که نه فرد و نه دولت هیچ یک نمی توانند بدون آن به زندگی ادامه دهند. دوستی در مرتبه ای حتی بالاتر از عدالت قرار می گیرد . وقتی که مردم با هم دوست باشند ،نیازی به عدالت نیست ،در حالی که اگر آنها اکتفا به عدالت نکنند ، باز هم احتیاج به دوستی دارند . امور دوست داشتنی یعنی آنچه خوب ، مطبوع یا مفید، است موجب پیدایش دوستی می شود . بر این اساس ، سه نوع دوستی از هم متمایز می شوند : دوستی مبتنی بر فایده ، دوستی مبتنی بر لذت و دوستی مبتنی بر فضیلت ( دوستی کامل ) . دو نوع اول گسستنی و ناپایدار و نوع آخر پایدار و با دوام است . خود خواهی ذاتاً با دیگرخواهی اختلاف ندارد . تا زمانی که خود را دوست نداشته باشیم ، نمی توانیم دیگری را دوست داشته باشیم . ارسطو آن نوع خود خواهی را که افراد به وسیله ی آن برای به دست آوردن ثروت و افتخارات و لذات جسمانی تلاش می کنند تا سهم مفرطی از این امتیازات را به دست آورند ، قبیح می شمارد ، بلکه خود خواهی مورد نظراو ، خود خواهی آدم نیک است که همیشه همتش در اعمال مطابق با عدالت و اعتدال یا هر فضیلت دیگری صرف می شود و فقط آنچه شریف است را برای خود می خواهد . از این رو انسان با فضیلت وظیفه دارد خود را دوست بدارد زیرا با عمل خیر، خود را متمتع خواهد ساخت و در عین حال دیگران نیز منتفع می شوند ، در حالی که آدم بی فضیلت نباید خود را دوست داشته باشد زیرا با پیروی از شهوات پلید ، مسبب خطا و نقص برای خود و نزدیکانش می شود . ارسطو از دوست به عنوان « من دوم » یا د می کند و از این رو انسان نیک هر آنچه از خوبی ها برای خود می خواهد ، برای دوست خود نیز خواستار است . به نظر می آید خیر خواهی سرآغاز محبت و دوستی است ، با گذشت زمان وقتی که خیرخواهی به آستانه نوعی صمیمیت رسید ، تبدیل به محبت (محبت حقیقی ) می شود . در زمینه ی گسیختگی پیوند دوستی ارسطو می گوید آنجا که علت دوستی تحصیل نفع یا لذت باشد و دوستی ، دیگر این چیزها را تأمین نکند ، قطع می شود . اگر دوست چنان بد شده باشد که نتوان اصلاحش کرد ، باید دوستی را فوراً قطع کرد ، ولی اگر هنوز اصلاح پذیر باشد ، باید به او برای تهذیب اخلاقش یاری کنیم. و در مورد تعداد حقیقی دوستان ، به محدودیت تعداد دوستان تأکید می کند .
اخلاق و عرفان اسلامى
نویسنده:
محمدتقى مصباح یزدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در چند جلسه گذشته، بحث هايى را درباره اهميت تزكيه نفس از ديدگاه قرآن مطرح كرديم. حاصل بحث اين شد كه از آيات كريمه قرآن و روايات شريفه استفاده مى شود كه براى پيمودن راه تزكيه و رسيدن به اهداف آن، يعنى قرب خداى متعال، يك راه كلى وجود دارد و همه راه هاى ديگر مصاديقى از اين راه است و آن بندگى خداست. اشارات و توضيحاتى كوتاه در اين باب عرض كرديم. خلاصه اين شد كه انسان سر دو راهى قرار دارد: راهى به سوى هدف نهايى و كمال ابدى انسان منتهى مى شود و به تعبير قرآن، كه تعبير بسيار آموزنده اى است، اين راه صعود و عروج است، راه بالارفتن است؛ چون ما همواره خدا را به عنوان موجودى علىّ و بلندمرتبه معرفى مى كنيم. به حسب فهم خودمان، وقتى بخواهيم يك مرتبه بسيار مهم كمال را تعريف كنيم، مى گوييم: بلند. در مقابل، راه پستى قرار دارد؛ اسفل السافلين، پست ترين پست ها. آن هم راهى است كه شيطان دوستان و ياران خود را به اين راه راهنمايى مى كند. اين گروه به اين راه پست منتهى مى شوند؛ به آخرين نقطه اى كه پست تر از آن تصور نمى شود، از هر حيوانى و از هر درنده اى پست تر مى شوند.
خودگرایى و دگرگرایى در فلسفه اخلاق
نویسنده:
ریچارد کرات
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
هنرى سيجويك (HenrySidgwick) خودگرايى (egoism) را نظريه اى اخلاقى مى داند كه شبيه با سودگرايى (utilitarianism) است. سودگرايان بر آن هستند كه فرد بايد در صدد حداكثر كردن خير و خوبى همه انسان ها در جهان باشد. در عوض، خودگرايان معتقدند كه تنها خوبى اى كه فرد بايد در نهايت به دنبال آن باشد، خوبى خود اوست. بايد اين نوع از خودگرايى را (كه غالبا «خودگرايى اخلاقى» خوانده مى شود) از اين فرضيه تجربى كه انسان ها درصدد حداكثر كردن خوبى خودشان هستند (خودگرايى روان شناختى)، تمييز نهاد. خودگرايى اخلاقى، مى تواند با رفتارى كه به نفع ديگران است موافق باشد؛ چرا كه غالبا بهترين راه براى ارتقاى خير و خوبى روابط مشترك است، اما خودگرايان نمى توانند توجيه دگرگرايانه براى اين گونه مشاركت ها را بپذيرند. در واقع، دگرگرايى خير ديگران را صرفا به خاطر خود ايشان مى خواهد، در حالى كه خودگرايان تأكيد مى كنند كه هدف غايى انسان بايد صرفا خير خودش باشد. يكى از شيوه هاى دفاع از خودگرايى اخلاقى اين است كه خودگرايى روان شناختى اثبات شود و آن گاه گفته شود كه الزام ها و تكاليف ما نمى توانند فراتر از توانايى هاى ما باشند. در واقع، اگر ما [ذاتا خودگرا هستيم و] گريزى از حداكثر كردن رفاه و خوشى خود نداريم، نبايد خود را پاى بند معيارى بدانيم كه خواستار خودخواهى كمترى است، اما اين دفاع به طور گسترده اى رد شده است؛ چرا كه خودگرايى روان شناختى برداشت بسيار ساده انگارانه اى از رفتار آدمى است. علاوه بر آن، خودگرايى ناقض درک ما نسبت به بى طرفى (و انصاف) است و هيچ واقعيتى درباره خود فرد نيست كه خارج كردن منافع ديگران را از هدف غايى فرد توجيه كند. اما نوع متفاوتى از خودگرايى وجود دارد كه در جهان باستان رشد و نمو يافته و اين نقد آسيبى به آن نمى رساند. بر اساس اين نوع خودگرايى، خير فرد عمدتا يا منحصرا متضمن عمل فضيلت آميز مى باشد و بنابراين، چنانچه منافع شخصى به درستى درک شود، بهترين راهنماى ما خواهد بود.
اخلاق و عرفان اسلامى
نویسنده:
محمدتقی مصباح یزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار شرحی است بر کلام حضرت علی علیه ‏السلام در باب ویژگی‏ها و اوصاف بدترین و پست ‏ترین بندگان خدا؛ جاهلانی عالم ‏نما که بهره ‏ای از علم ندارند و خود را صاحب رأی و نظر می ‏پندارند، سخنان گم‏راه ‏کننده‏ ای را از دیگران گرفته و در قالب نظریات علمی به مردم ارائه کرده و موجب گم‏راهی آنان می ‏شوند. اینان قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر و با برداشت‏های غلط، آیات قرآن را همسو با افکار پلید خویش تفسیر می ‏کنند. حضرت امیر علیه ‏السلام این عالمان گم‏راه را حیوان‏هایی انسان‏ نما به شمار می‏ آورد که همواره سد راه جویندگان حقیقت و غارتگران اندیشه ‏اند، شهوت شهرت بر سر دارند و با نیرنگ و سخنان ظاهرفریب، مردم ناآگاه را گرد خود جمع کرده، گم‏راهشان می ‏سازند.
  • تعداد رکورد ها : 21