جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 38
تحلیل انتقادی دیدگاه مدرس زنوزی درباره معاد جسمانی
نویسنده:
ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفی معاد جسمانی از مهم ترین مباحث فلسفه، به ویژه پس از صدرالمتالهین، است. دیدگاه آقاعلی مدرس زنوزی در این مساله مبتنی بر این اصول است که اولا نفس پس از مرگ، ودایع و ویژگی هایی متناسب با هویت خود را در ذرات و عناصر بدن باقی می گذارد، و ثانیا این ودایع و ویژگی ها سبب حرکت جوهری و تحول وجودی ذرات بدن شده و در نهایت، زمینه ساز اتصال بدن برآمده از آن ها با نفس خود شخص در آخرت می شوند، به گونه ای که هیچ نفس دیگری، سازگاری و تناسب لازم برای اتحاد با بدن مذکور را ندارد. بنابراین نظر، می توان ضمن ارائه تبیین فلسفی سازگارتر با آیات قرآن و روایات، از اشکالات دیدگاه غیاث الدین دشتکی بر حذر ماند. بی تردید اگر بتوان تبیینی فلسفی از معاد جسمانی به دست داد که با ظاهر آیات قرآن و روایات سازگارتر باشد و از ناسازگاری منطقی درونی نیز به دور باشد، آن تبیین پذیرفتنی تر از تبیین های رقیب خواهد بود. آیا می توان دیدگاه حکیم زنوزی در باب معاد جسمانی را دیدگاهی منسجم و سازگار با آیات قرآن و روایات دانست؟ و نیز آیا می توان دیدگاه او در این باره را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح دارد؟ در این مقاله، استدلال شده است که نظریه مدرس زنوزی در تبیین معاد جسمانی، از اتقان لازم فلسفی برخوردار نیست، و نمی توان آن را بر دیدگاه ملاصدرا ترجیح داد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
 بدن‌ها و ارواح یا بدن‌های دارای روح؟: مسائل جاری در الهیات
نویسنده:
Nancey Murphy (نانسی مورفی)
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
کمبریج - انگلیس: انتشارات دانشگاه کمبریج: Cambridge University Press; Illustrated edition,
چکیده :
ترجمه ماشینی: آیا انسانها از یک بدن و یک ذهن یا روح غیر مادی تشکیل شده اند یا ما موجوداتی کاملاً فیزیکی هستیم؟ نظرات در مورد این موضوع به شدت تقسیم شده است. در این کتاب واضح و مختصر ، نانسی مورفی یک روایت فیزیکالیست را مورد بحث قرار می دهد ، اما تصوری که دیدگاههای سنتی انسانها را به عنوان منطقی ، اخلاقی و قادر به ارتباط با خدا کاهش نمی دهد. این موقعیت نه تنها با پیشرفت علم و فلسفه ، بلکه با مطالعات کتاب مقدس و الهیات مسیحی نیز ایجاد می شود. از خواننده دعوت می شود تا راههای موجودات را بیشتر از مجموع اجزای آنها درک کند. اینکه ظرفیتهای انسانی بالاتر مانند اخلاق ، اراده آزاد و آگاهی دینی از پیچیدگی عصبی زیستی ما سرچشمه گرفته و از طریق ارتباط ما با دیگران ، با میراث فرهنگی ما و از همه مهمتر با خدا توسعه می یابد. مورفی به سوالات منحصر به فرد انسان ، تجربه مذهبی و هویت شخصی قبل و بعد از معاد جسمانی می پردازد.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا با تأکید بر نفس نباتی و حیوانی
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس تفسیر رایج، تفاوت اصلی ابن‌سینا با ارسطو بر سر چیستی و حقیقت نفس ناطقۀ انسانی است؛ اما دربارۀ نفس نباتی و حیوانی میان این‌دو اختلاف‌نظر آشکاری وجود ندارد؛ چه اینکه هر دو، نفس نباتی و حیوانی را از سنخ صورت منطبع در ماده ­می‌دانند. ما در این نوشتار می‌کوشیم تا با توجه به مبانی متافیزیکی ایشان و تفسیر خاصی که هر یک از این دو فیلسوف از رابطۀ ماده و صورت ارائه می‌دهند، نشان دهیم، حتی دربارۀ رابطۀ نفس نباتی و حیوانی با بدن نیز میان این دو اختلاف‌نظر آشکاری وجود دارد. ارسطو صورت - و به تبع آن - نفس را نه جوهر به معنای شیء، بلکه اصل یا ساختاری می‌داند که بر اساس آن ماده به عنوان یک شیء خاص مد نظر است. به همین دلیل در تحلیل ارسطو از حقیقت موجود زنده، با دو جوهر به منزلۀ دو شیء روبه‌رو نیستیم؛ بلکه موجود زنده جوهر واحدی است که دارای قابلیت یا ظرفیت خاصی است که به واسطۀ آن مبدأ اعمال حیاتی می‌شود. دقیقاً بر همین اساس است که بسیاری از ارسطوپژوهان معاصر دیدگاه عرض‌گرایانه دربارۀ نفس را بر دیدگاه جوهر‌انگارانه ترجیح می‌دهند؛ درحالی‌که در فلسفۀ ابن‌سینا صورت و مادۀ دو جوهر به معنای دو شیءاند که با هم ترکیب شده‌اند. به عبارت دیگر، در فلسفۀ ابن‌سینا در تحلیل موجود زنده - اعم از نبات، حیوان و انسان - به نوعی دوگانگی میان نفس و بدن می‌رسیم؛ هرچند این دوگانگی الزاماً به معنای تجرد و مفارقت نفس نباتی و حیوانی از بدن نیست.
صفحات :
از صفحه 115 تا 138
بررسی تحلیلی تبیین «حقیقت نفس» از دیدگاه علامه مجلسی و نقد آن از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
سمیه رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس از مهم‌ترین مباحثی است که فکر بسیاری از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. و یکی از پیچیده‌ترین مباحث آن بحث تجرد یا جسمانی بودن است. که کمتربه بررسی آن پرداخته شده در اثر پیش رو به بررسی حقیقت نفس خصوصاً تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه مجلسی و نقد ملاصدرا بر آن و نیز دلایل اثبات تجرد نفس، پرداخته شده است. در قسمت اصلی این پژوهش یعنی تجرد یا جسمانی بودن نفس از دیدگاه علامه و ملاصدرا ضمن تشریح نظر علامه در رابطه با جسمانی بودن نفس و ادله ایشان، به اثبات تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا و نقد ایشان بر آرای علامه پرداخته شده است. نگارنده نخست عقاید علامه مجلسی را گردآوری، و با استفاده از دیدگاه ملاصدرا به نقد نظر علامه پرداخته است. و در پایان به این نتیجه رسیده که بنا بر دیدگاه علامه روح جسم لطیف روحانی است که بعد از مرگ، باقی است. وی جز خداوند را شایسته تجرد ندانسته زیرا تجرد نفس را امری نمی‌داند که از روایات بر آید. بلکه ظاهر روایات را دلیل مادی بودن نفس برمی‌شمارد بر خلاف ملاصدرا که براهینی را برای تجرد نفس اقامه کرده و به اثبات آن پرداخته است.
نقد و بررسی راه حل ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و دکارت در خصوص رابطه ی نفس و بدن
نویسنده:
حسین رزاقی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا، شیخ اشراق و دکارت با توجه به تمایز و شکافی که بین نفس و بدن ایجاد می کنند، با معضل ارتباط نفس و بدن مواجه می شوند و لذا برای حل این معضل از واسطه ای استفاده می کنند که هم با نفس سنخیت داشته باشد و هم با بدن.در واقع آن هااز این طریق سعی در حل مشکل ارتباط نفس و بدن می کنند. اما ملاصدرا مسئله ی نفس و بدن را به گونه ای طرح می کند که با اشکال ارتباط نفس و بدن مواجه نمی شود.
مرورى گذرا بر مباحث علم النفس فلسفى
نویسنده:
مرتضى رضائى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
علم النفس دانش مطالعه نفس و احكام و ويژگى هاى آن است. فيلسوفان با نگاهى فلسفى به نفس پرداخته، و دستاوردهايى را فراچنگ آورده اند. مهم ترين مسائلى كه ايشان درباره نفس بررسى كرده اند، عبارتند از: تعريف و هويت نفس، وجودِ نفس، مادى يا مجرد بودنِ آن، قواى نفس، حادث يا قديم بودن نفس، وحدت يا تعدد نفس، ارتباط نفس و بدن، ثابت يا متغير بودن نفس، جاودانگى يا فناپذيرى نفس، سعادت و شقاوت نفس، و تناسخ نفس. آنچه در مقاله پيش رو، مطرح شده، معرفى اين مباحث و مرورى گذرا بر آنها، به ويژه با تكيه بر آراى ابن سينا و صدرالمتألهين، است. به اين اميد كه به همت فرهيختگان و پژوهشگران، مباحث پيرامون نفس، در حدى كه شايسته است، گسترش يابد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 51
جاودانگی نفس: تأملی در محاورة فایدون افلاطون
نویسنده:
انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقالهنشان می‌دهد که به اعتقاد افلاطون مرگ‌اندیشی از دغدغه‌های اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شاداب‌تر و شادمان‌تر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ می‌داند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایند‌تر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فیلسوفی چون سقراط فقط به یک خیال (یعنی خیال زندگی پس از مرگ) دل خوش داشته است یا نه حقیقتاً چنین حیاتی وجود دارد. اینجاست که مسأله جاودانگی نفس به طور جدی رخ می‌نماید. به علاوه دو تصور مختلف افلاطون از نفس به عنوان نفس بسیط و نفس سه جزئی مورد بحث قرار گرفته و ضمن یافتن توجیهی برای جمع میان این دو تصور نشان داده شده است که آنچه در فایدون موضوع بحث است، همان تصور نفس بسیط است. در ادامه مقاله، براهین چهارگانه افلاطون بر اثبات جاودانگی نفس مورد بحث و بررسی انتقادی قرار گرفته و ضمن تفکیک مقدمات آن براهین، به قدر گنجایش فضای مقاله نشان داده شده است که چگونه مبانی آن براهین از دیگر اندیشه‌های افلاطون یا احیاناً از فیلسوفان سابق بر افلاطون اقتباس شده‌اند. به علاوه دو نقدی را که خود افلاطون در مورد مسأله وجود نفس و جاودانگی آن ایراد کرده است، مطرح شده و پاسخ‌های افلاطون به این نقدها نیز بررسی شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 118
امکان و ضرورت معاد روحانی
نویسنده:
صفدر الهی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«معاد»، یکی از پایه ای ترین آموزه های دینی است که اساس بسیاری از آموزه های دینی دیگر، از جمله آموزه های فقهی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی به شمار می آید. فلاسفه و متکلمان به تبیین و تحلیل دو جنبه از معاد پرداختند: معاد روحانی و معاد جسمانی. این نوشتار با رویکردی تحلیلی و با استفاده از شیوه عقلی و نقلی درصدد تبیین و تحلیل مبانی و ادلّه «معاد روحانی» در دو بخش امکان و ضرورت آن است. اثبات وجود ساحتی دوم در انسان، به منزله مهم ترین اساس معاد روحانی، زمینه را برای بیان ادلّه عقلی و نقلی امکان معاد روحانی فراهم می کند. اثبات ضرورت معاد روحانی نیز مبتنی بر اثبات وجود ساحتی دوم و همچنین مبتنی بر اثبات اصالت روح است. با اثبات این مقدمات، می توان به بیان و تحلیل ادلّه ضرورت معاد روحانی پرداخت. هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی ادلّه فلاسفه و متکلمان در اثبات ضرورت معاد و اصالت روح است.
ماهیت و کارکرد قوه خیال در ارتباط با بدن از دیدگاه ملاصدرا و روانشناسی جدید
نویسنده:
راضیه توکل پورکوخدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه نفس و بدن همواره مورد پرسش فیلسوفان بوده است. در جهت پاسخگویی به این مسئله، این پژوهش دیدگاه ملاصدرا را در خصوص ارتباط قوه خیال به عنوان یکی از قوای نفس با بدن مورد بررسی قرار داده است و برای تبیین بهتر، دیدگاه ملاصدرا را در این زمینه با دیدگاه روانشناسی جدید مقایسه کرده است. ملاصدرا و روانشناسی جدید هر دو خیال را نیروی ادراکی می‌دانند با این تفاوت که ملاصدرا بر‌خلاف روانشناسی جدید، خیال را جدای از مسائل هستی‌شناختی بررسی نمی‌کند و آن را یکی از قوای نفس معرفی می‌کند و ارتباط آن را با بدن با توجه به تبیینی که از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد، توجیه می‌کند؛ در صورتی که روانشناسی جدید به این دلیل که شیوه تجربی را در بررسی امور برگزیده استخیال و ارتباط آن را با بدن، فارغ از مسائل هستی شناختی و با توسل به مسائل مادی توجیه می‌کند.
بررسی مسأله نفس و رابطه آن با بدن در اندیشه سهروردی و صدرالمتألهین
نویسنده:
مهدی عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظرحکماء، معرفت نفس از مهم ترین و اساسی ترین مسائل فلسفی است زیرا که شناخت نفس از شرایط اساسی شناخت خداوند و جهان هستی است. چنانکه رسول اکرم فرموده است "من عرف نفسه فقد عرف ربه” هر کس نفس خود را بشناسد خدا را می شناسد و اگر خدا را بشناسد جهان هستی را هم خواهد شناخت. پی بردن به حقیقت نفس، همواره از دغدغه‌های فیلسوفان مسلمان بوده است. از میان این فیلسوفان سهروردیو صدرالمتألهین عنایت ویژه ی به بحث نفس داشته اند و بر خلاف حکمای مشاء که از علم‌النفس در طبیعیات بحث کرده‌اند، این مسأله را در الهیات مطرح کرده اند.مشرب سهروردی در باب چیستی نفس، تقریباً همان مشرب حکمای مشّاء است و معتقد است که «نفس کمال بدن است و وجودش وابسته به آن است. البته ملا صدرا نیز در تعریف نفس درنهایت به همان تعریف ابن سینا از نفس می رسد. در فلسفه سهروردی نظری? علم حضوری برای اولین بار مطرح شده، از همین رو در خصوص ماهیت نفس نیز از این مبنا سود برده است. شیخ اشراق به مسأله نفس صورتی الهی بخشیده است. از نظر وی نفس، نوری از انوار حق‌تعالی است. از نظر ملاصدرا نفس، «جسمانیه الحدوث» و «روحانیه البقا» است؛ اما شیخ اشراق، معتقد است که نفس روحانیه الحدوث و البقاء است. سهروردی اتحاد جوهری میان نفس و جسم را نمی‏پذیرد و ارتباط آن دورا نوعی ارتباط شوقی محض می‏داند. وی بر این باور است که نور اسفهبدی که همان نفس مدبّر است. نمی‏تواند در برازخ تصرف کند، مگر این‌که مناسبتی میان آن ها باشد، و او این مناسبت را جوهر لطیفی به نام «روح » می‏داند. صدرالمتألهین در باب تبیین نوع و چگونگی ارتباط نفس با بدن و نفس با قوا، ابتکار بدیعی داشته و بدن و هم چنین قوا را با استفاده از مقوله حرکت جوهری که از ابتکارات ممتاز وی است، مراتب وجود واحد - یعنی نفس – معرفی می کند. به نظر می رسد که تطبیق آراء این دو فیلسوف بزرگ، زوایای پنهانی از انسان شناسی را برای ما آشکار خواهد کرد.
  • تعداد رکورد ها : 38