جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
بررسی مقایسه‌ای مثل از دیدگاه افلاطون وشیخ اشراق
نویسنده:
یاسین گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله مثل از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. افلاطون چون در زمانی زندگی می‌کرد که سوفسطائیان نفوذ علمی زیادی داشتند و از طریق مغالطات خود افکار عمومی و به خصوص افکار متفکران را تخدیر کرده بودند و نگاه ابزاری بعلم را در سرلوحه کارهای خود قرارداده و جامعه را به طرف پرتگاه نسبیت‌گرایی علمی و اخلاقی سوق داده بودند نظریه مثل را مطرح کرد و با این اقدام فیلسوفانه خود خدمت بزرگی به علم و اخلاق کرد. او مثل را متعلق اصلی علم می‌دانست و قائل بود که جهان مادی نمی‌تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشد و از این طریق راه را بر سوفسطائیان بست و این مسأله، نظریه مثل افلاطون را تحت شعاع خود قرار داد و چون طبق نظریه ایشان مثل حقائقی عینی می‌باشند تصمیم گرفت که جایگاه مثل رااز حیث هستی‌شناسی روشن و تبیین کند. وی جایگاه مثل را مادون مثال خیر یعنی خداوند و مافوق عالم ماده می‌دانست و در واقع واسطه فیض حضرت حق به عالم ماده می‌داند با این بیان که هر مثالی مادون خود را در عالم ماده ایجاد و تدبیر می‌کند و چون خداوند تمام مثل را ایجاد می‌کند لذا هیچ نحوه علیتی بین مثل قائل نیست هر چند که بعضی نسبت به بعض دیگر افضلیت و برتری دارد. اما سهروردی نگاهش به مثل نگاهی هستی‌شناسانه است به همین دلیل برای هر نوع مستقلی در عالم ماده، مثال و عقلی مناسب قائل است و در نظر وی این طور نیست که برای هر مفهومی مثالی وجود داشته باشد. ایشان چون نظام فلسفی‌اش را بر اساس نور و ظلمت طراحی کرده لذا عالم عقول را عالم انوار قاهره و مافوق عقول را نورالانوار قرار داده است وی عالم نور را به صورت هرمی ‌ترسیم می‌کند که در رأس آن نورالانوار و در قاعده آن ارباب انواع و در بدنه آن عقول طولیه می‌باشد. ارباب انواع حلقه واسطه بین انوار قاهره طولیه (عقول طولی) و عالم ظلمت است به این معنا که عقول طولیه، عقول عرضیه را ایجاد و عقول عرضیه هم مادون فلک هشتم یعنی افلاک هفت‌گانه و عالم عناصر و موالید ثلاث را ایجاد و تدبیر می‌کنند. سهروردی ارباب انواع را در عرض هم می‌داند و بین آنها علیتی قائل نیست به این معنا که هیچ رب النوعی نسبت به رب النوع دیگر علیت ندارد اگر چه بعضی نسبت به بعضی از شدت نوری بیشتری برخوردارند پس در عین عدم علیت بین آنها، تشکیک وجود دارد.ایشان اگرچه به صراحت می‌گوید که این مطالب را از راه شهود بدست آورده است ولی اولاً آنها را مستدل کرده و ثانیاً از فرشته شناسی حکمت فارسی و دیگر حکمای باستاننیز ‌بهره برده است.سهروردی با طرح مثل در فلسفه‌اش هم کثرت عالم ماده را حل می‌کند و هم توجیه و تحلیلی عقلانی از بعضی از روایات ارائه می‌دهد.
بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی و آکویناس
نویسنده:
زهرا دبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرشته‌شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده‌ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه‌ی متدین همواره درصدد ارائه‌ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده، و ضرورت وجودشان را توجیه کرده‌اند.پایان‌نامه‌ی حاضر که بررسی تطبیقی فرشته‌شناسی از دیدگاه سهروردی حکیم برجسته‌ی مسلمان و توماس فیلسوف بزرگ مسیحی قرون وسطی است، با به بحث گذاشتن مسائلی از قبیل راه‌های اثبات فرشتگان، اوصاف و اقسام و کارکرد و تعداد و نحوه‌ی پیدایش ایشان، چگونگی نسبتشان با انسان و تعیین فراتری یا فروتری آنان، با روشی توصیفی- تحلیلی به مقایسه‌ی دو نظام فلسفی- ایمانی مذکور پرداخته و در خلال مباحث، بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزیده و بلکه نزدیکیشان را آشکار ساخته است.از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روش استدلال بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت و وظایف ایشان، رابطه‌ی آنان با انسان و قول به کثرت غیر قابل شمارشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه‌ی دسته بندی آنان، نحوه‌ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان، مسئله‌ی وحدت یا تباین نوعیشان هم چنین برتری فرشته یا انسان می‌باشد که امید است راه را برای کنکاش‌های ذهنی عمیق‌تر و بررسی مقایسه‌ای دیگر، گشوده باشد.
جهان شناسی احمد احسائی (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
جلال زارعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
احمد احسائی (1166-1241 ق) یکی از با نفوذترین چهره های دو سده اخیر شمرده شده است. او نوآوریهای گوناگونی در مسائل کلامی و به ویژه جهان شناسی پدید آورده است. این مقاله در جستجوی پاسخ به این پرسش است که آیا احسائی آموزه های جهان شناختی خود را، آن چنان که خود ادعا می کند، مستقیما از ائمه اثنی عشر اقتباس نموده است؟ با مقایسه برخی از آراء و نظرات او با پیشاهنگان عرصه اندیشه در صدد برآمده ایم تا تأثیر پذیری او را از سرچشمه های متنوع نشان دهیم.
صفحات :
از صفحه 147 تا 160
«مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالی آن با اندیشه افلاطون
نویسنده:
مرتضی رضایی، یداللّه یزدان‏پناه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
طرح «نظریه مُثُل» و حضور تأثیرگذار آن در مباحث گوناگون فلسفی، مستند به افلاطون است و به دلیل آنکه دایره هستی را گسترده‏ تر ترسیم می‌کند و از وجود موجوداتی با صفاتی ویژه سخن می‌گوید، در دوره‏ های گوناگون فلسفی و تاریخی موضوع گفت‏ و گو بوده است. یکی از طرف‏داران این نظریه شیخ اشراق، شهاب‏ الدین سهروردی است که جایگاهی تعیین‏ کننده به مُثل در نظام هستی‏ شناختی خود می‌دهد و می‌کوشد از سویی با ارائه ادلّه‏ ای متقن وجود این عالم را اثبات کند و از سوی دیگر، با تبیین روشن نسبت این عالم با مراتب وجودی مافوق و مادون آن، چهره‏ ای معقول‏ تر و پذیرفتنی‏ تر در قیاس با تبیین افلاطون به آن ببخشد. مقاله حاضر کاوشی است در چیستی مُثل از نگاه افلاطون و شیخ اشراق؛ ادلّه ‏ای که شیخ اشراق برای اثبات عالم مُثل ارائه کرده است، و نیز جایگاهی که مُثل در نظام هستی‏ شناختی این دو متفکر دارد. از آنجا که مقصود اصلی نگارنده، بررسی نگاه سهروردی به مُثل بوده است، دیدگاه افلاطون نیز به اجمال کانون توجه قرار گرفته است تا اشتراکات و تفاوت‏ها بهتر خود را نمایان کند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 165
طرح اشراقى نظریه صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن
نویسنده:
منیره سیدمظهرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مورّخان فلسفه و نیز اهل کلام و بسیارى از حکما، یکى از اهداف و ارکان نظریه فیض را «تبیین وساطت بین خداوند و خلق او و نیز توضیح نحوه برآمدن کثرت از وحدت» ذکر کرده‏ اند. در میان فلاسفه اسلامى، فارابى و ابن ‏سینا نخستین کسانى بودند که در این‏ باره به نظریه ‏پردازى پرداختند. پس از ایشان، سهروردى با این اعتقاد که نظریه حکماى مشّایى وافى به مقصود نیست، ضمن اخذ ساختار اصلى نظریه صدور ابن ‏سینا، با قرار دادن آن بر مبنایى دیگر و وارد کردن آموزه ‏هاى جدید، به طرح نوینى از نظریه صدور دست یافت که قرن ‏ها پس از او مورد توجه صدرالمتألّهین قرار گرفت. نویسنده در این مقاله سعى مى ‏کند نشان دهد که ملّاصدرا در تدوین نظریه خویش درباره نظام فیض، حدّاقل از چهار جهت از مکتب اشراقى تأثیر پذیرفته است: 1) توجه به جهات و حیثیات عینى در پیدایش کثیر از واحد؛ 2) عدم پذیرش انحصار عقول به ده عقل؛ 3) پذیرش عقول عرضى علاوه بر عقول طولى؛ 4) استفاده از قاعده امکان اشرف براى تبیین نظام فیض.
صفحات :
از صفحه 55 تا 81
بررسی نظام نوری در حکمت اشراقی
نویسنده:
محمود صیدی، حسن اختر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
اشراق لحظه‌اى است که در آن نخستین سپیده صبحگاهى خورشید پدیدار مى‌شود و نور معرفت به پیدایى مى‌گراید. از این رو حکمت اشراق نتیجه تجلى انوار عقلى بر نفوس است و بنیان آن بر پایه نور و مباحث مربوط به آن است.اساس فلسفه اشراق بر پایه نور و مراتب آن است. شیخ اشراق اولین کسی است که با الهام گیری از ایرانیان باستان و حکماء یونان به پایه ریزی حکمتی بر پایه نور می پردازد. با اینکه شیخ اشراق سعی بسیاری در تبیین مباحث نوری نموده است، برخی از مبانی او مانند نوری بودن نور حسی در این زمینه دچار کاستی است و برخی دیگر از آنها لوازمی دارد که خود او به تحلیل و بررسی آنها نپرداخته است. نگارنده در پژوهش حاضر سعی نموده است ضمن بررسی تحلیلی و انتقادی مبانی اشراقی در مباحث نوری، نشان دهد که این گونه مباحث منجر به اثبات و تبیین برخی از مسائل فلسفی می گردد که قواعد مشائین از اثبات آنها ناتوان بود.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
مثال و خیال؛ جایگاه عوالم واسط در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عرفانی و هنر
نویسنده:
رضا الهی منش، محمد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه عالم مثال نظریه‌ای هستی‌شناختی است که عمدتا در فلسفه، کلام، و به‌ویژه عرفان کارایی دارد. عالم خیال نیز عالمی است که انسان در ارتباط با عالم مثال به آن دست می‌یابد. امروزه کارایی‌های جدیدی برای این عوالم در فلسفه دین، روان‌شناسی، فلسفه ذهن، هنر، و ادبیات نیز تعریف شده که اهمیت بسیاری است. نوع نگرش فرهنگ غرب به عوالم ماورا، از جمله مثال و خیال، دچار آفاتی است که اگر بدان توجه نکنیم، می‌تواند ما را به‌رغم برخورداری از تراث عظیم علمی و معنوی در این زمینه، به همان معضلاتی دچار کند که امروزه در غرب به آن مبتلا هستند. تعریفی که آنان از این عوالم و کارکردهایشان ارائه داده‌اند، به قیمت نادیده‌گرفتن و زیر سؤال بردن بسیاری از آموزه‌‌های دینی، مثل توحید و معاد تمام شده است. از این‌رو، ما در این نوشتار درصدد بیان جایگاه اصلی این عوالم در عرفان اسلامی، با توجه ویژه به آرای سهروردی، ابن عربی، و ملاصدرا برآمده‌ایم، همچنین مقاله حاضر به یکی از کارایی‌های جدید این بحث در دنیای معاصر، یعنی در هنر، اشاراتی می‌کند، و ثمره نگرش عرفانی ـ اسلامی به این نظریه را با نگرش غربی مقایسه کرده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
قوه خیال و ادراک خیالى از دیدگاه ابن سینا و سهروردى
نویسنده:
میثم رزمگیر، محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه خیال در بین سایر قواى ادراکى چه نقش و وظیفه اى بر عهده دارد؟ آیا ادراک خیالى امرى مادى و مربوط به عالم محسوسات است یا امرى است مجرد؟ ابن سینا و سهروردى قوه خیال را به منزله یکى از قواى باطنى معرفى مى کنند و نیز خیال را یکى از مراحل ادراک مى دانند. در این مقاله نخست مبانى جهان شناسانه و سپس مبانى نفس شناسانه ابن سینا را بیان مى کنیم. ابن سینا با مشرب مشائى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى قوه خیال را قوه اى مى داند که صورت هاى موجود در حس مشترک را در خود نگاه مى دارد و در جریان ادراک خیالى، خیال را به عالم حس محدود مى کند. سپس مبانى جهان شناسانه و نفس شناسانه شیخ اشراق را بیان مى کنیم. سهروردى نیز با مشرب اشراقى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى همانند ابن‌سینا قوه خیال را مادى مى داند، اما در جریان ادراک خیالى، نظریه ابن سینا را نمى پذیرد و صورت هاى مشاهده شده در قوه خیال را صورى مى داند که در قوه خیال ظهور یافته اند. به نظر او یک عالم داریم غیر از عالم ماده که اصل همه چیز آنجاست و در جریان ادراک خیالى صور موجود در آن عالم در قوه خیال ظهور مى یابند. او این عالم را عالم مثال (صور معلقه) مى نامد. در قسمت پایانى مقاله نیز به اشتراک ها و اختلاف هاى دو فیلسوف مى پردازیم.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
بررسي تناسخ از ديدگاه سهروردي
نویسنده:
علیرضا کاظمیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تناسخ» از موضوعاتی است که در فلسفه اسلامی به جهت ارتباط با موضوع معاد، مورد توجه فیلسوفان و متکلمین مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه تناسخ، سابقهای پیشین نسبت به اسلام، در بین اقوام و ادیان دیگر داشته است؛ همواره محل مناقشه و مداقه قرار گرفته است. حتی در دوران جدید، با توجه به تغییر روش در فلسفه و نظریههای نوین در کلام جدید، همچنان موضوعی است که طلب میکند بیشتر پیرامون اثبات یا نفی آن، دلایل متقنی از طرف فیلسوفان و متکلمین ارائه شود؛ چراکه ذهن جوال آدمی فینفسه ایستایی را نمیپذیرد. لذا، حق نیز این است که با بررسی تحلیلی و با تمسک به آیات، روایات و عقل انسانی این موضوع بیش از پیش تبیین گشته و حقایق بر نوع بشر و از جمله متفکرین آشکار شود. اصلیترین مبحثی که در تناسخ مطرح میشود، این است که نفس ناطقه انسان پس از مرگ چگونه باقی میماند. انتقال نفس در عالم مادی را تناسخ مینامند و برای آن انواع گوناگونی از قبیل نسخ، مسخ، فسخ و رسخ قائل هستند. قائلین به تناسخ نیز، خود در گروههای متفاوتی قرار میگیرند. براساس اینکه هر گروه از قائلین به تناسخ، نوع خاصی از انتقال نفس ناطقه را در جهان مادی میپذیرند، برای اثبات مدعای خود، دلایلی ارائه کردهاند. لازم به ذکر است که اکثر قائلین به تناسخ، انتقال نفس حیوانی را به کالبد انسان نمیپذیرند؛ چراکه بدن انسان مزاج اشرف است و مزاج اشرف، طالب روح اشرف است. فلاسفه باستان - از جمله افلاطون و بوذاسف – دلایلی را در جهت اثبات و پذیرش تناسخ بیان کردهاند. دلیلهای ارائه شده از طرف باورمندان به تناسخ شامل ادله دینی و شواهد تجربی است. در این راستا، لازم و ضروری است نظر حکما و فلاسفه پیشین، مطابق موازین عقل نظری بررسی موشکافانه شود. از اهم نظرات پیشینیان، نظر حکمای مشائی، اشراقی و متأخرین از آنها - پیروان حکمت متعالیه - در فلسفه اسلامی است. با توجّه به هدف و خط مشی این مقاله، نگارنده صرفاً محوریت موضوع تناسخ را، براساس دیدگاه سهروردی قرار داده و به آن میپردازد. شیخ اشراق در کتابهای خود از جمله حکمۀ الاشراق، تلویحات، پرتونامه، الواح عمادی، مقاومات، مشارع و مطارحات به مبحث تناسخ ذیل مبحث معاد پرداخته است. وی در کتب خود نظرات حکمای پیشین باستان و مشائیان را به دقت مورد بررسی قرار داده است. او ادله حکمای پیشین باستان در باب تناسخ را نمیپذیرد و در تمامی کتب خود غیر از تلویحات با استناد به دلیل ارائه شده از جانب مشائیان، به پیروی از نظر ایشان، تناسخ را رد میکند. در کتاب تلویحات نیز، وی در ارتباط با ردّ تناسخ، نظر خود را به روشنی بیان نکرده است.
مقایسه‌ی دیدگاه سهروردی و آکویناس درباره‌ی چگونگی اثبات فرشتگان و تبیین ماهیت ایشان
نویسنده:
لاله حقیقت - زهرا دبیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرشته‌شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده‌ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن‌جا که فلاسفه‌ی متدین همواره درصدد ارائه‌ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده و ضرورت وجودشان را توجیه کرده‌اند. از آن­جا که یکی از مهم‌ترین مباحث فرشته‌شناسی، مبحث اثبات فرشتگان است؛ خصوصا که ضمن استدلال بر وجودشان، ماهیتشان روشن‌تر می‌شود، در واقع مقاله‌ی حاضر کوشش و کاوشی است در زمینه‌ی چگونگی اثبات فرشتگان و تبیین ماهیت ایشان از منظر دو نظام فلسفی- ایمانی مهم، موسوم به مکتب اشراقی و تومیستی، با این رویکرد که بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزد و بلکه نزدیکی‌شان را آشکار سازد. از یافته‌های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روشی استدلالی بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت ایشان، رابطه‌ی آنان با انسان و قول به کثرت شمارناپذیرشان و نیز اختلاف‌نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه‌ی دسته‌بندی آنان، نحوه‌ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان و مسأله‌ی وحدت یا تباین نوعی‌شان می‌باشد، که امید است راه را برای کنکاش‌های ذهنی عمیق‌تر و بررسی مقایسه‌ای دیگر بگشاید.
صفحات :
از صفحه 80 تا 114
  • تعداد رکورد ها : 10