جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
نحو
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
تعداد رکورد ها : 28
عنوان :
بررسی استشهادات قرآنی سیبویه
نویسنده:
نور محمد خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
نحو
,
قراءات
,
سیبویه
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
استشهادات قرآنی
,
استشهادات قرآنی
,
استشهادات قرآنی
چکیده :
خلاصه پایان نامه به فارسیخدواند متعال قرآن کریم را در مدت 23 سال بر قلب نازنین رسول خدا (ص) نازل کرد. این کلام نورانی نه تنها راهنمای انسانها و شفای سینه ها می باشد بلکه بیان کننده تمام علوم نیز می باشد. یکی از علومی که پایه و اساسش را به وسیله قرآن مستحکم نمود علم نحو می باشد. از آنجایی که موضوع علم نحو محافظت نمودن آخر کلمات می باشد تا اینکه خللی در معنای کلام پیدا نشود بدین خاطر لحن وغلط خوانی در کلام باعث بوجود آمدن علم نحو شد.شاید بتوان یکی از اسباب لحن و غلط خوانی عربها را اختلاط شان با عجم دانست.زیرا آنها برای امرار معاش و توسعه و پیشرفت فرهنگ شان می بایستی با کشور های هم جوار روابط صمیمی برقرار می کردند. در این هنگام بود که غلط خوانی شان شائع شد تا جایی که به آیات قرآنی نیز رسوخ کرد بزرگان صحابه همچون حضرت عمر (رض) و حضرت علی (رض) هنگامیکه متوجه این مسئله شدند، برای حفظ کلام خداوند گام بزرگی را در این راستا برداشته تا اینکه حضرت علی (رض) ابو الاسود دئلی را مامور پایه گذاری علم نحو کردند حتی در بعضی روایات چنین تصریح شده که بنیانگذار علم نحو خود حضرت علی (رض) بودند. و این چنین بود که آیات قرآنی از هر گونه خطایی مصون و محفوظ ماند.مهمترین اهدافی را که میتوان برای پدید آمدن علم نحو بیان کرد به شرح ذیل است:1- محافظت الفاظ قرآنی، که به اذهان علماء و بزرگان نحو خطور کرد، لذا قواعد این علم را پایه گذاری نمودند.2- فهم معانی و مفاهیم قرآن و این چیزی بود که بدون شناخت إعراب قرآن و ترکیب بندی جمله هایش میسر نبود.اما دراین میان مستشرقین ساکت ننشسته و بر این امر که ابو الاسود پایه گذار علم نحو بوده خورده گرفته و آن را بعید دانسته اند بلکه معتقد بر آنند قواعد این علم متاثر و برگرفته از قواعد یونانی می باشد. اما خدمتگذاران واقعی اسلام این ادعا را مردود دانسته و چنین جواب داده اند: علمای اسلامی نسبت به لغت یونانی و قواعد آن هیچ اطلاعی نداشته اند و هیچ رابطه علمی میان آنها نبوده است، گذشته از همه اینها شیرازه علوم عربی با علوم یونانی به هیچ عنوان هم خوانی ندارند پس چطور می شود که متاثر از علوم یونانی شده باشد.در فصل سوم نگارنده اشاره ایبه قراءتها و چگونگی بوجود آمدن شان و همچنین بیان حدیث نبوی مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، داشته است. قراءات جمع قراءه بمعنای خواندن است و در اصطلاح، علمی را می گویند که از چگونگی اداء کلمات قرآن از آن جهت که از احوالشان مانند مد، قصر، النقل و... بحث می شود، خبر میدهد.مهمترین سببی را که میتوان باعث بوجود آمدن قراءات دانست تفاوت لهجه ها می باشد. شیرینی و حلاوت قرآن سبب شد که اعراب از قبیله های مختلف به تلاوت این کتاب عظیم الشان روی بیاورند که رفته رفته بعضی از کلمات بصورت لهجه ای تلاوت می شد تا اینکه بعضی از صحابه نسبت به این امر اعتراض کردند زیرا تصور می کردند که قرآن به غیر آن چیزی که می باشد تلاوت می شود، اما پیامبر اکرم (ص) به این مسئله خاتمه دادند و فرمودند که قرآن به لهجه های مختلف نازل شده است.اما مطلبی که قابل ذکر است اینکه علمای نحو به تمام قراءتها اعم از متواتر و شاذ، برای تبیین قواعد نحو استشهاد نموده اند مگر قرائتی را که با قیاس مخالف باشد یا اینکه ادارای اشتباه فاحش باشد، زیرا هر کلام صحیح که روایتش مورد ترجیح باشد و موافق قیاس نیز باشد هر چند که از طریق آحاد روایت شده باشد باز هم در نزد آنها قابل قبول است.بعضی انسانها بر این گمانند که منظور از حدیث نبوی مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، قراءتهای هفتگانه می باشد در حالیکه این اشتباه است و هیچ یک از علمای علم قراءات قائل بر این نیستند و اینچنین می گویند که انحصار قراءتها در عدد هفت دارای هیچ دلیلی نمی باشد و شاید بدون هیچ قصدی بوجود آمده یا اینکه به قصد تیمن به عدد هفت بخاطر وجودش در حدیث نبوی می باشد.در واقع حروف هفتگانه ای که خداوند قرآن را بر آن نازل کرد بیان کننده لهجه های مختلف عرب می باشد زیرا که اعرابی که قرآن بر آنها نازل شد دارای لهجه های مختلف و لغات متعدد بودند پس خداوند متعال کتابش را در حالیکه مشتمل بر لهجه های عرب و لغات شان بود نازل کرد تا اینکه تلاوت قرآن برایشان میسر شود و از احکام و آدابی که در آن بیان شده است سود حاصل نمایند. اگر خداوند متعال قرآن را به یک لهجه نازل می کرد قرائت قرآن و بهره وری از آن بر آنها مشکل می شد زیرا که تحول و دگرگونی تمام انسانها از لغت مادر یشان نسبت به لغت دیگر دشوار و مشکل است، پس اگر خداوند متعال أعراب را از لغتی که با آن بزرگ شده اند باز می داشت و مجبور به لغتی غیر از آن می کرد، این امر بسیار گران برایشان تمام می شد لذا رحمت خداوند نسبت به این امت و دفع نمودن سختی از آنها مقتضی این بود که قرآن کریم به آسانی تلاوت شود تا اینکه بتوانند به بهترین نحو خدایشان را عبادت نمایند و بهترین استفاده را از این کتاب مقدس و نورانی بنمایند.در فصل چهارم شخصیت سیبویه که موضوع تحقیق مان نیز درباره بررسی استشهادات قرآنی این بزرگوار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. عمرو بن عثمان که ملقب به سیبویه می باشد در عصر عباسی اول که ملقب به عصر طلایی می باشد می زیست.اوضاع سیاسی آن زمان بدین گونه بود که عباسی ها بر پایه های حکومت تسلط داشتند ولی با تمام این وجود بعضی از درگیری های داخلی در گوشه و کنار به چشم میخورد. اوضاع علمی و فرهنگی در عصر عباسی اول بسیار رشد و ترقی کرد بدین ترتیب که علمای زبر دستی پا به عرصه ظهور گذاشتند و علوم دینی را به صورت شاخه ای و رشته ای تدریس می کردند که این علوم عبارتند از: علوم قرآنی، تفسیر، حدیث، فقه، عقیده و کلام. مساجد نیز بوسیله علماء و حلقه های مناظره و تدریس شان آباد بود. اینچنین بود که سیبویه در این جو علمی که مملو از علماء و علوم مختلف بود پا به صحنه گیتی نهاد تا خدمتی شایان را برای قرآن از خود بجای بگذارد تا ثمره ای باشد برای علمایی که بعد از او چشم به جهان هستی باز می نمایند.سیبویه در اصل ایرانی تبار و از دیار شیراز بوده است اما زندگی و تحصیلش را در بصره سپری کرد و در سال 180 بنا بر بعضی از روایات در سن میانسالی در بصره یا شیراز وفات نمود.از مشهورترین استادان سیبویه می توان به خلیل بن احمد فراهیدی، یونس بن حبیب و عیسی بن عمر اشاره کرد که علم نحو را از آنها آموخت و علم لغت را ابو الخطاب اخفش اکبر به او تعلیم داد. و از میان شاگردانش که بسیار مشهور شدند و به درجه اجتهاد نیز رسیدند می توان ابو الحسن اخفش اوسط و قطرب را نام برد.سیبویه در ابتدای امر به تعلیم علوم شرعی پرداخت اما حوادث گوناگونی سبب شد که علوم شرعی را برای مدت مدیدی وداع گفته و به تحصیل علوم عربی بپردازد. از جمله آنها می توان به حوادث ذیل اشاره کرد:روایت شده که سیبویه به نزد استاد خود حماد بن سلمه آمد و اینچنین برایش گفت: من برایت حدیثی را از هشام بن عروه درباره مردی که «رعُف فی الصلاه» بیان می کنم. حماد برایش گفت «رعُف» اشتباه است بلکه «رعَف» صحیح است. سیبویه پس از شنیدن این حرف با ناراحتی منصرف شد و نزد خلیل آمد و موضوع را برایش بیان نمود هنگامی که خلیل حماد را تایید کرد سیبویه قسم خورد که باید علمی را بیاموزم که هیچ کس نتواند بر من خرده ای بگیرد.یکی دیگر از حوادثی که می توان به آن اشاره کرد اینکه سیبویه به همراه قومی که می خواستند حدیث بنویسندنزد حماد حاضر شدند. حماد حدیثی را بیان کرد که درآن کلمه «الصفا» ذکر شده بود. سیبویه این کلمه را بلند تکرار نمود و گفت: «الصفاء». حماد گفت: ای فارسی! «الصفا» مقصور است آن را با مد نگو. هنگامی که سیبویه از مجلس بیرون شد قلمش را شکست و اینچنین گفت: تا زمانیکه بر علم عربی غلبه نیابم هیچ چیزی نمی نویسم.مطلب دیگر که باید به آن اشاره کرد تالیف کتاب ارزشمند سیبویه بنام «الکتاب» می باشد. در واقع سیبویه تالیف کتاب را بعد از وفات استادش خلیل شروع کرد چرا که در بعضی از صفحات الکتاب پس از ذکر نام خلیل کلمه«رحمه الله» به چشم می خورد. شاید اولین چیزی که به ذهن خطور کند، عدم نام گذاری کتابش می باشد و می توان علتش را چنین بیان کرد که اجل و مرگ سیبویه این مهلت را به او نداد همانطوری که مقدمه و خاتمه ای را بر کتابش اضافه ننموده است.ارزش این کتاب به اندازه ای رسید که علمای قدیم و جدید به بهترین شیوه آن را مدح نموده اند به حدی که آن را قرآن نحو دانسته اند و منزلت این کتاب به حدی بود که علمای بزرگ آن را بعنوان تحفه و هدیه به یکدیگر عطا می کردند. به جرات می توان گفت که اکثر علمای بزرگ دینی از کتاب سیبویه بهره برده اند زیرا الکتاب دائره المعارفی از علوم لغوی، دینی، علمی و ادبی به شمار می آید.سیبویه در کتاب خود به موضوعات صرفی و نحوی پرداخته است و آنها را به صورت پر محتوا بیان نموده است. با وجود کتب زیادی که درباره نحو قبل و بعد از سیبویه تالیف شده اند، با صراحت می توان گفت که هیچ یک از صاحبان این کتب نتوانسته خدمتی را که سیبویه برای علم نحو انجام داد، به عرصه ظهور بگذارند. پس سیبویه را باید امام نحو و نحوی ها دانست و کتابش را معیار و شاهد بر این امر قرار داد و به این مطلب نیز باید اشاره نمود که هر چقدر هم که عالمی در نحو تسلط داشته باشد و زبانزد خاص و عام باشد باز هم نمی تواند احساس بی نیازی و استغناء از کتاب سیبویه داشته باشد.نگارنده در فصل پنجم به بیو گرافی پنج تن از علمای مجتهد نحو که متأثر از سبک سیبویه شده اند پرداخته است که مقدمترین آنها به لحاظ تاریخی ابو الحسن اخفش اوسط از مکتب بصره می باشد. ابو الحسن معروف به اخفش اوسط از موالی قبیله بنی مجاشع می باشد که نزد سیبویه زانوی تلمذ را به زمین نهاد، هر چند از لحاظ سنی بزرگتر از سیبویه بود اما تواضع و فروتنیش سبب شد که نزد کسی شاگردی کند که کوچک تر از او باشد.اخفش شاگردان زیادی را تربیت کرد وبه همه آنها کتاب سیبویه را تعلیم می داد. از دیگر خصوصیاتش اینکه به شرح اشعار توجه خاصی داشت تا جایی که کتاب «معانی الشعر» را به رشته تحریر در آورد و همچنین در علم عروض و معانی تبحر خاصی داشت. از میان تصنیفاتش می توان به این کتب اشاره کرد: کتاب الاربعه، کتاب الاشتقاق، کتاب الاصوات و کتاب الاوسط فی النحو.علی بن حمزه کسائی از مکتب کوفه شخصیتی دیگر است که متاثر از شیوه سیبویه شده است. وجه تسمیه کسائی بخاطر احرام بستنش در کساء بود که از آن روز به بعد او را کسائی نامیده اند. او عالم به نحو و لغت بود و در علم قراءات به درجه امامت رسید. همانطور که بیان شد اصلیتش کوفی بود اما بعدها بغداد را بعنوان مسکن خویش اختیار کرد و به تربیت هارون الرشید خلیفه عباسی و فرزندش امین پرداخت. کسائی در سن کهن سالی به یاد گیری نحو پرداخت و خیلی زود رشد و ترقی نمود تا جائیکه به درجه اجتهاد رسید.مناظره کسائی با سیبویه مسمی به «المسأله الزنبوریه» بسیار مشهور است. او اختلافات زیادی در بعضی از مسائل نحوی با سیبویه داشته، اما با این وجود بهره زیادی از الکتاب برده است. کسائی نیز خدمت بزرگی را به قرآن نموده است تا جایی که بعد از وفاتش یکی از بزرگان او را به خواب دید و از او پرسید که بعد از مرگت چطور با تو رفتار شد؟ او در جواب گفت: خداوند متعال مرا بخاطر خدمتی که به قرآن کردم مورد عفو وآمرزش قرار داد.شخصیتی دیگری که به منهج سیبویه چنگ زده و بر رد پایش قدم نهاده است، جار الله زمخشری از مکتب بغداد می باشد. زمخشری متبحر در نحو، لغت و بلاغت بود چنانچه تفسیر معروفش مسمی به الکشاف شاهد بر نبوغ علمی او می باشد. زاد گاهش روستای زمخشر از نواحی خوارزم است اما برای تعلیم علوم مختلف به شهر بغداد سفر کرد.زمخشری کسی بود که در زمانه خودش کم نظیر و یا می توان گفت بی نظیر بود بطوری که علمای بزرگ از مکانهای دور و نزدیک برای یاد گیری علوم نزد او می آمدند. او دارای آثار زیادی می باشد که برخی از آنها عبارتند از: الکشاف فی تفسیر القرآن، المفصل فی صنعه الإعراب و الفائق فی غریب الحدیث.ابن مالک از دیگر اشخاصی است که تحت تاثیر سبک و شیوه سیبویه قرار گرفته است. رشد و نبوغ علمیش در مکتب اندلس روز به روز چشم گیر تر می شد تا جائیکه علمای هم عصرش، امامت در نحو را شایسته اش دانستند. او تمام همت خویش را صرف محکم نمودن زبان عربی کرد تا جایی که از بسیاری از علمای قبل از خود نیز سبقت برد. و همچنین در علم قراءات نیز به مقام امامت رسید. تبحرش در علم صرف و نحو به حدی بود که او را بسان دریایی بی نظیر و دانشمندی بی همتا قلمداد کردند.ذوق و سلیقه بخصوصی در سرودن شعر داشت چنانه الفیه اش شاهد بر این ادعا می باشد.ابن مالک نیز کتب زیادی را به رشته تحریر در آورده که بعضی از آنها صاحب چندین شرح توسط علمای دیگر می باشد و در واقع می توان گفت که در زمره کتب مرجع و اساسی به شمار می آیند. بعضی از این کتب عبارتند از: الفیه ابن مالک، الموصل فی نظم المفصل، الکافیه الشافیه و شرح آن و شرح تسهیل.پنجمین شخصیت متأتر از منهج سیبویه، ابن هشام انصاری می باشد. در سال 708 هـ.ق در مصر به دنیا آمد و قرآن را در خرد سالگی حفظ کرد. خیلی زود پله های ترقی را طی کرد و به درجه اجتهاد رسید. در طول حیاتش بسیار مشهور شده بود بطوری که علماء از راههای دور و نزدیک برای یاد گیری مباحث نحوی دقیق و تحلیلات شیوایش نزد او می آمدند. او در عمق گفته های علمای متقدم نحو فرو می رفت و به بیان گفته های ضعیف و صحیح آنها می پرداخت که این مسئله باعث حیرت و تعجب علمای دیگر می شد.کتابهایی که ابن هشام به رشته تحریر در آورد سبب شد که علمای بزرگ در دوره های بعدی همچون محمد محی الدین عبد الحمید شروح و حاشیه هایی را بر آن بنگارند، از مهمترین این کتب عبارتند از: مغنی البیب عن کتب الأعاریب، قواعد الاعراب، عمده الطالب فی تحقیق تصریف ابن حاجب، شرح قطر الندی و شرح شذور الذهب.در فصل ششم نگارنده به هدف اصلیبحث که عبارت از ابتکار سیبویه در استشهاد نمودن به آیات قرآنی و بهره مندی سایر نحویین از سبک سیبویه و همچنین خدمت سیبویه به قرآن و قراءات می باشد، پرداخته است. اگر با دیده انصاف به شواهد قرآنی که در الکتاب سیبویه مذکور است بنگریم خواهیم دید که استعمال آنها توسط سیبویه به یک سبک وصورت نبوده است بلکه ابتکار بسزایی را از خود به جای گذاشته است که می توان این آیات را در سه قسم خلاصه کرد:1- ائتناس 2- پژوهش و تحقیق 3 استشاد صریح.ائتناس یعنی اینکه وارد شدن بعضی آیات برای تحلیل و یا توجیه بعضی از اسالیب، ابیات و آیات قرآنی دیگر. پژوهش و تحقیق نیز به دو قسم تقسیم می شود: 1- آیاتی که ظاهرشان نمایانگر قرار گرفتن آنها تحت همان قاعده ظاهری است در حالیکه اینچنین نیست. 2- سوال کردن سیبویه از خلیل درباره نکته هایی که در بعضی از آیات نهفته است. و در قسم استشهاد صریح که بیشترین آیات را به خود اختصاص داده است آیاتی را بیان کرده ایم که مستقیما و بطور صریح در بابهای مختلف به آنها استشهاد شده است.آیاتی که در بحث ائتناس برای اجازه بعضی از اسالیب وارد شده نمایانگر اینست که سیبویه این قواعد را فقط به وسیله آیات قرآنی بدون اینکه بیتی را بیاورد، ثابت نموده است. آیاتی که برای تایید بعضی از ابیات وارد شده است اتهام وارده مبنی بر اینکه اصل و اساس قواعد نحوی مبنی بر شعر بوده و آیات قرآنی آنچنان دخل و تصرفی در آنها ندارد را دفع می کند بلکه تایید اشعار توسط آیات قرآنی دلیل محکمی بر استشهاد نمودن به آیات قرآن است. و آیاتی که برای تایید بعضی از آیات دیگر ذکر شده است بیانگر این مطلب است که سیبویه برای توجیه بعضی از شواهد قرآنی فقط اکتفاء به قرآن کرده و حقیقتا قرآن را با قرآن توضیح و تفسیر نموده است.آیاتی که در بحث پژوهش و تحقیق به دو قسم تقسیم شد، قسم اول شاهد آیاتی که ظاهرشان بر خلاف باطنشان است و سیبویه با ایراد آنها به این مطلب اشاره می کند که این مجموعه از آیات احتیاج به ملاحظه دقیق قواعد و پی بردن به فروعات این قواعد دارد و برای علمای این علم شایسته نیست که تنها با نظر به این آیات حکمی را برایشان صادر نماید بلکه بعد از دقت نظر کامل و موازنه آنها با دیگر اسالیب و مقایسه با دیگر آیات متشابه به این امر روی بیاورند. قسم دوم که شامل گفتگو بین سیبویه وخلیل درباره بعضی از آیات می باشد بیانگر اینست که این مجموعه قرآنی دلالت بر یاد گیری این مطالب توسط سیبویه از استادش خلیل دارد و همچنین دلالت بر ملاحظه دقیق سیبویه نسبت به این چنین آیاتی می کند تا اینکه تعلیم و درسی برای دیگران باشد. و آیاتی که در بحث استشهاد صریح مطرح شده است و بسیار زیاد نیز می باشد، اعتماد سیبویه به آیات قرآن را برایمان واضح و روشن می کند.اما مطلبی که شایان ذکر است اینکه تمام علماء و مجتهدین بزرگ علم نحو که عبارتند از:اخفش اوسط، کسائی، زمخشری، ابن مالک وابن هشام بهره کافی و وافی را از ابتکار منحصر به فرد سیبویه حاصل کرده اند و هر یک به نوبه خود متاثر از منهج سیبویه شده اند، بعضی از آنها بهره زیادی و بعضی استفاده متوسطی را برده اند ولی بطور کلی همه آنها بصورت بسزایی از مسلک سیبویه بهره مند شده اند.در پایان باید به این نکته اشاره کرد که سیبویه را باید خادم واقعی قرآن و قراءات دانست و او را از هر گونه تهمتی مبنی بر اهتمامش به شعر بیش از قرآن و تعصبش نسبت به بعضی از قراءات مبرا دانست. زیرا سیبویه از جمله نحویینی است که بیشترین تمسک را به شواهد قرآن داشته است و در واقع قرآن را درمرتبه اول و بالاتر از شعر قرار داده است زیرا که استشهاد خود را در مسائل ابتدا با قرآن سپس با شعر و بعد از آن گفته هایی که به صورت نثر از قول بزرگان گفته شده است، آغاز می کند به جز مواردی که آیات قرآنی برای تبیین آن مسائل وجود ندارد و آنجاست که به اشعار و اقوال عرب اکتفاء می کند زیرا که قرآن تمام نطق صحیح عرب را در بر نگرفته است. و تهمت هایی که از جانب بعضی ها به سیبویه ئارد شده مبنی بر اینکه نسبت به قراءتهای قاریان بصره متعصب بوده است و در مقابل، قراءتهای قاریان کوفه را ضعیف دانسته است، تمامی این تهمت ها ناروا است زیرا که سیبویه قراءتهایی را بیان می کند که به آن قراءتها صفت زیبایی و نیک بودن را می دهد که تمامی علمای علم قرائت آنها را به قراء کوفه نسبت می دهند. و اینچنین است که خدمت سیبویه به قرآن و اعتدال و میانه رویش نسبت به قراءتها به مرحله ظهور می رسد.خلاصه پایان نامه به فارسیخدواند متعال قرآن کریم را در مدت 23 سال بر قلب نازنین رسول خدا (ص) نازل کرد. این کلام نورانی نه تنها راهنمای انسانها و شفای سینه ها می باشد بلکه بیان کننده تمام علوم نیز می باشد. یکی از علومی که پایه و اساسش را به وسیله قرآن مستحکم نمود علم نحو می باشد. از آنجایی که موضوع علم نحو محافظت نمودن آخر کلمات می باشد تا اینکه خللی در معنای کلام پیدا نشود بدین خاطر لحن وغلط خوانی در کلام باعث بوجود آمدن علم نحو شد.شاید بتوان یکی از اسباب لحن و غلط خوانی عربها را اختلاط شان با عجم دانست.زیرا آنها برای امرار معاش و توسعه و پیشرفت فرهنگ شان می بایستی با کشور های هم جوار روابط صمیمی برقرار می کردند. در این هنگام بود که غلط خوانی شان شائع شد تا جایی که به آیات قرآنی نیز رسوخ کرد بزرگان صحابه همچون حضرت عمر (رض) و حضرت علی (رض) هنگامیکه متوجه این مسئله شدند، برای حفظ کلام خداوند گام بزرگی را در این راستا برداشته تا اینکه حضرت علی (رض) ابو الاسود دئلی را مامور پایه گذاری علم نحو کردند حتی در بعضی روایات چنین تصریح شده که بنیانگذار علم نحو خود حضرت علی (رض) بودند. و این چنین بود که آیات قرآنی از هر گونه خطایی مصون و محفوظ ماند.مهمترین اهدافی را که میتوان برای پدید آمدن علم نحو بیان کرد به شرح ذیل است:1- محافظت الفاظ قرآنی، که به اذهان علماء و بزرگان نحو خطور کرد، لذا قواعد این علم را پایه گذاری نمودند.2- فهم معانی و مفاهیم قرآن و این چیزی بود که بدون شناخت إعراب قرآن و ترکیب بندی جمله هایش میسر نبود.اما دراین میان مستشرقین ساکت ننشسته و بر این امر که ابو الاسود پایه گذار علم نحو بوده خورده گرفته و آن را بعید دانسته اند بلکه معتقد بر آنند قواعد این علم متاثر و برگرفته از قواعد یونانی می باشد. اما خدمتگذاران واقعی اسلام این ادعا را مردود دانسته و چنین جواب داده اند: علمای اسلامی نسبت به لغت یونانی و قواعد آن هیچ اطلاعی نداشته اند و هیچ رابطه علمی میان آنها نبوده است، گذشته از همه اینها شیرازه علوم عربی با علوم یونانی به هیچ عنوان هم خوانی ندارند پس چطور می شود که متاثر از علوم یونانی شده باشد.در فصل سوم نگارنده اشاره ایبه قراءتها و چگونگی بوجود آمدن شان و همچنین بیان حدیث نبوی مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، داشته است. قراءات جمع قراءه بمعنای خواندن است و در اصطلاح، علمی را می گویند که از چگونگی اداء کلمات قرآن از آن جهت که از احوالشان مانند مد، قصر، النقل و... بحث می شود، خبر میدهد.مهمترین سببی را که میتوان باعث بوجود آمدن قراءات دانست تفاوت لهجه ها می باشد. شیرینی و حلاوت قرآن سبب شد که اعراب از قبیله های مختلف به تلاوت این کتاب عظیم الشان روی بیاورند که رفته رفته بعضی از کلمات بصورت لهجه ای تلاوت می شد تا اینکه بعضی از صحابه نسبت به این امر اعتراض کردند زیرا تصور می کردند که قرآن به غیر آن چیزی که می باشد تلاوت می شود، اما پیامبر اکرم (ص) به این مسئله خاتمه دادند و فرمودند که قرآن به لهجه های مختلف نازل شده است.اما مطلبی که قابل ذکر است اینکه علمای نحو به تمام قراءتها اعم از متواتر و شاذ، برای تبیین قواعد نحو استشهاد نموده اند مگر قرائتی را که با قیاس مخالف باشد یا اینکه ادارای اشتباه فاحش باشد، زیرا هر کلام صحیح که روایتش مورد ترجیح باشد و موافق قیاس نیز باشد هر چند که از طریق آحاد روایت شده باشد باز هم در نزد آنها قابل قبول است.بعضی انسانها بر این گمانند که منظور از حدیث نبوی مبنی بر نزول قرآن بر هفت حرف، قراءتهای هفتگانه می باشد در حالیکه این اشتباه است و هیچ یک از علمای علم قراءات قائل بر این نیستند و اینچنین می گویند که انحصار قراءتها در عدد هفت دارای هیچ دلیلی نمی باشد و شاید بدون هیچ قصدی بوجود آمده یا اینکه به قصد تیمن به عدد هفت بخاطر وجودش در حدیث نبوی می باشد.در واقع حروف هفتگانه ای که خداوند قرآن را بر آن نازل کرد بیان کننده لهجه های مختلف عرب می باشد زیرا که اعرابی که قرآن بر آنها نازل شد دارای لهجه های مختلف و لغات متعدد بودند پس خداوند متعال کتابش را در حالیکه مشتمل بر لهجه های عرب و لغات شان بود نازل کرد تا اینکه تلاوت قرآن برایشان میسر شود و از احکام و آدابی که در آن بیان شده است سود حاصل نمایند. اگر خداوند متعال قرآن را به یک لهجه نازل می کرد قرائت قرآن و بهره وری از آن بر آنها مشکل می شد زیرا که تحول و دگرگونی تمام انسانها از لغت مادر یشان نسبت به لغت دیگر دشوار و مشکل است، پس اگر خداوند متعال أعراب را از لغتی که با آن بزرگ شده اند باز می داشت و مجبور به لغتی غیر از آن می کرد، این امر بسیار گران برایشان تمام می شد لذا رحمت خداوند نسبت به این امت و دفع نمودن سختی از آنها مقتضی این بود که قرآن کریم به آسانی تلاوت شود تا اینکه بتوانند به بهترین نحو خدایشان را عبادت نمایند و بهترین استفاده را از این کتاب مقدس و نورانی بنمایند.در فصل چهارم شخصیت سیبویه که موضوع تحقیق مان نیز درباره بررسی استشهادات قرآنی این بزرگوار می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. عمرو بن عثمان که ملقب به سیبویه می باشد در عصر عباسی اول که ملقب به عصر طلایی می باشد می زیست.اوضاع سیاسی آن زمان بدین گونه بود که عباسی ها بر پایه های حکومت تسلط داشتند ولی با تمام این وجود بعضی از درگیری های داخلی در گوشه و کنار به چشم میخورد. اوضاع علمی و فرهنگی در عصر عباسی اول بسیار رشد و ترقی کرد بدین ترتیب که علمای زبر دستی پا به عرصه ظهور گذاشتند و علوم دینی را به صورت شاخه ای و رشته ای تدریس می کردند که این علوم عبارتند از: علوم قرآنی، تفسیر، حدیث، فقه، عقیده و کلام. مساجد نیز بوسیله علماء و حلقه های مناظره و تدریس شان آباد بود. اینچنین بود که سیبویه در این جو علمی که مملو از علماء و علوم مختلف بود پا به صحنه گیتی نهاد تا خدمتی شایان را برای قرآن از خود بجای بگذارد تا ثمره ای باشد برای علمایی که بعد از او چشم به جهان هستی باز می نمایند.سیبویه در اصل ایرانی تبار و از دیار شیراز بوده است اما زندگی و تحصیلش را در بصره سپری کرد و در سال 180 بنا بر بعضی از روایات در سن میانسالی در بصره یا شیراز وفات نمود.از مشهورترین استادان سیبویه می توان به خلیل بن احمد فراهیدی، یونس بن حبیب و عیسی بن عمر اشاره کرد که علم نحو را از آنها آموخت و علم لغت را ابو الخطاب اخفش اکبر به او تعلیم داد. و از میان شاگردانش که بسیار مشهور شدند و به درجه اجتهاد نیز رسیدند می توان ابو الحسن اخفش اوسط و قطرب را نام برد.سیبویه در ابتدای امر به تعلیم علوم شرعی پرداخت اما حوادث گوناگونی سبب شد که علوم شرعی را برای مدت مدیدی وداع گفته و به تحصیل علوم عربی بپردازد. از جمله آنها می توان به حوادث ذیل اشاره کرد:روایت شده که سیبویه به نزد استاد خود حماد بن سلمه آمد و اینچنین برایش گفت: من برایت حدیثی را از هشام بن عروه درباره مردی که «رعُف فی الصلاه» بیان می کنم. حماد برایش گفت «رعُف» اشتباه است بلکه «رعَف» صحیح است. سیبویه پس از شنیدن این حرف با ناراحتی منصرف شد و نزد خلیل آمد و موضوع را برایش بیان نمود هنگامی که خلیل حماد را تایید کرد سیبویه قسم خورد که باید علمی را بیاموزم که هیچ کس نتواند بر من خرده ای بگیرد.یکی دیگر از حوادثی که می توان به آن اشاره کرد اینکه سیبویه به همراه قومی که می خواستند حدیث بنویسندنزد حماد حاضر شدند. حماد حدیثی را بیان کرد که درآن کلمه «الصفا» ذکر شده بود. سیبویه این کلمه را بلند تکرار نمود و گفت: «الصفاء». حماد گفت: ای فارسی! «الصفا» مقصور است آن را با مد نگو. هنگامی که سیبویه از مجلس بیرون شد قلمش را شکست و اینچنین گفت: تا زمانیکه بر علم عربی غلبه نیابم هیچ چیزی نمی نویسم.مطلب دیگر که باید به آن اشاره کرد تالیف کتاب ارزشمند سیبویه بنام «الکتاب» می باشد. در واقع سیبویه تالیف کتاب را بعد از وفات استادش خلیل شروع کرد چرا که در بعضی از صفحات الکتاب پس از ذکر نام خلیل کلمه«رحمه الله» به چشم می خورد. شاید اولین چیزی که به ذهن خطور کند، عدم نام گذاری کتابش می باشد و می توان علتش را چنین بیان کرد که اجل و مرگ سیبویه این مهلت را به او نداد همانطوری که مقدمه و خاتمه ای را بر کتابش اضافه ننموده است.ارزش این کتاب به اندازه ای رسید که علمای قدیم و جدید به بهترین شیوه آن را مدح نموده اند به حدی که آن را قرآن نحو دانسته اند و منزلت این کتاب به حدی بود که علمای بزرگ آن را بعنوان تحفه و هدیه به یکدیگر عطا می کردند. به جرات می توان گفت که اکثر علمای بزرگ دینی از کتاب سیبویه بهره برده اند زیرا الکتاب دائره المعارفی از علوم لغوی، دینی، علمی و ادبی به شمار می آید.سیبویه در کتاب خود به موضوعات صرفی و نحوی پرداخته است و آنها را به صورت پر محتوا بیان نموده است. با وجود کتب زیادی که درباره نحو قبل و بعد از سیبویه تالیف شده اند، با صراحت می توان گفت که هیچ یک از صاحبان این کتب نتوانسته خدمتی را که سیبویه برای علم نحو انجام داد، به عرصه ظهور بگذارند. پس سیبویه را باید امام نحو و نحوی ها دانست و کتابش را معیار و شاهد بر این امر قرار داد و به این مطلب نیز باید اشاره نمود که هر چقدر هم که عالمی در نحو تسلط داشته باشد و زبانزد خاص و عام باشد باز هم نمی تواند احساس بی نیازی و استغناء از کتاب سیبویه داشته باشد.نگارنده در فصل پنجم به بیو گرافی پنج تن از علمای مجتهد نحو که متأثر از سبک سیبویه شده اند پرداخته است که مقدمترین آنها به لحاظ تاریخی ابو الحسن اخفش اوسط از مکتب بصره می باشد. ابو الحسن معروف به اخفش اوسط از موالی قبیله بنی مجاشع می باشد که نزد سیبویه زانوی تلمذ را به زمین نهاد، هر چند از لحاظ سنی بزرگتر از سیبویه بود اما تواضع و فروتنیش سبب شد که نزد کسی شاگردی کند که کوچک تر از او باشد.اخفش شاگردان زیادی را تربیت کرد وبه همه آنها کتاب سیبویه را تعلیم می داد. از دیگر خصوصیاتش اینکه به شرح اشعار توجه خاصی داشت تا جایی که کتاب «معانی الشعر» را به رشته تحریر در آورد و همچنین در علم عروض و معانی تبحر خاصی داشت. از میان تصنیفاتش می توان به این کتب اشاره کرد: کتاب الاربعه، کتاب الاشتقاق، کتاب الاصوات و کتاب الاوسط فی النحو.علی بن حمزه کسائی از مکتب کوفه شخصیتی دیگر است که متاثر از شیوه سیبویه شده است. وجه تسمیه کسائی بخاطر احرام بستنش در کساء بود که از آن روز به بعد او را کسائی نامیده اند. او عالم به نحو و لغت بود و در علم قراءات به درجه امامت رسید. همانطور که بیان شد اصلیتش کوفی بود اما بعدها بغداد را بعنوان مسکن خویش اختیار کرد و به تربیت هارون الرشید خلیفه عباسی و فرزندش امین پرداخت. کسائی در سن کهن سالی به یاد گیری نحو پرداخت و خیلی زود رشد و ترقی نمود تا جائیکه به درجه اجتهاد رسید.مناظره کسائی با سیبویه مسمی به «المسأله الزنبوریه» بسیار مشهور است. او اختلافات زیادی در بعضی از مسائل نحوی با سیبویه داشته، اما با این وجود بهره زیادی از الکتاب برده است. کسائی نیز خدمت بزرگی را به قرآن نموده است تا جایی که بعد از وفاتش یکی از بزرگان او را به خواب دید و از او پرسید که بعد از مرگت چطور با تو رفتار شد؟ او در جواب گفت: خداوند متعال مرا بخاطر خدمتی که به قرآن کردم مورد عفو وآمرزش قرار داد.شخصیتی دیگری که به منهج سیبویه چنگ زده و بر رد پایش قدم نهاده است، جار الله زمخشری از مکتب بغداد می باشد. زمخشری متبحر در نحو، لغت و بلاغت بود چنانچه تفسیر معروفش مسمی به الکشاف شاهد بر نبوغ علمی او می باشد. زاد گاهش روستای زمخشر از نواحی خوارزم است اما برای تعلیم علوم مختلف به شهر بغداد سفر کرد.زمخشری کسی بود که در زمانه خودش کم نظیر و یا می توان گفت بی نظیر بود بطوری که علمای بزرگ از مکانهای دور و نزدیک برای یاد گیری علوم نزد او می آمدند. او دارای آثار زیادی می باشد که برخی از آنها عبارتند از: الکشاف فی تفسیر القرآن، المفصل فی صنعه الإعراب و الفائق فی غریب الحدیث.ابن مالک از دیگر اشخاصی است که تحت تاثیر سبک و شیوه سیبویه قرار گرفته است. رشد و نبوغ علمیش در مکتب اندلس روز به روز چشم گیر تر می شد تا جائیکه علمای هم عصرش، امامت در نحو را شایسته اش دانستند. او تمام همت خویش را صرف محکم نمودن زبان عربی کرد تا جایی که از بسیاری از علمای قبل از خود نیز سبقت برد. و همچنین در علم قراءات نیز به مقام امامت رسید. تبحرش در علم صرف و نحو به حدی بود که او را بسان دریایی بی نظیر و دانشمندی بی همتا قلمداد کردند.ذوق و سلیقه بخصوصی در سرودن شعر داشت چنانه الفیه اش شاهد بر این ادعا می باشد.ابن مالک نیز کتب زیادی را به رشته تحریر در آورده که بعضی از آنها صاحب چندین شرح توسط علمای دیگر می باشد و در واقع می توان گفت که در زمره کتب مرجع و اساسی به شمار می آیند. بعضی از این کتب عبارتند از: الفیه ابن مالک، الموصل فی نظم المفصل، الکافیه الشافیه و شرح آن و شرح تسهیل.پنجمین شخصیت متأتر از منهج سیبویه، ابن هشام انصاری می باشد. در سال 708 هـ.ق در مصر به دنیا آمد و قرآن را در خرد سالگی حفظ کرد. خیلی زود پله های ترقی را طی کرد و به درجه اجتهاد رسید. در طول حیاتش بسیار مشهور شده بود بطوری که علماء از راههای دور و نزدیک برای یاد گیری مباحث نحوی دقیق و تحلیلات شیوایش نزد او می آمدند. او در عمق گفته های علمای متقدم نحو فرو می رفت و به بیان گفته های ضعیف و صحیح آنها می پرداخت که این مسئله باعث حیرت و تعجب علمای دیگر می شد.کتابهایی که ابن هشام به رشته تحریر در آورد سبب شد که علمای بزرگ در دوره های بعدی همچون محمد محی الدین عبد الحمید شروح و حاشیه هایی را بر آن بنگارند، از مهمترین این کتب عبارتند از: مغنی البیب عن کتب الأعاریب، قواعد الاعراب، عمده الطالب فی تحقیق تصریف ابن حاجب، شرح قطر الندی و شرح شذور الذهب.در فصل ششم نگارنده به هدف اصلیبحث که عبارت از ابتکار سیبویه در استشهاد نمودن به آیات قرآنی و بهره مندی سایر نحویین از سبک سیبویه و همچنین خدمت سیبویه به قرآن و قراءات می باشد، پرداخته است. اگر با دیده انصاف به شواهد قرآنی که در الکتاب سیبویه مذکور است بنگریم خواهیم دید که استعمال آنها توسط سیبویه به یک سبک وصورت نبوده است بلکه ابتکار بسزایی را از خود به جای گذاشته است که می توان این آیات را در سه قسم خلاصه کرد:1- ائتناس 2- پژوهش و تحقیق 3 استشاد صریح.ائتناس یعنی اینکه وارد شدن بعضی آیات برای تحلیل و یا توجیه بعضی از اسالیب، ابیات و آیات قرآنی دیگر. پژوهش و تحقیق نیز به دو قسم تقسیم می شود: 1- آیاتی که ظاهرشان نمایانگر قرار گرفتن آنها تحت همان قاعده ظاهری است در حالیکه اینچنین نیست. 2- سوال کردن سیبویه از خلیل درباره نکته هایی که در بعضی از آیات نهفته است. و در قسم استشهاد صریح که بیشترین آیات را به خود اختصاص داده است آیاتی را بیان کرده ایم که مستقیما و بطور صریح در بابهای مختلف به آنها استشهاد شده است.آیاتی که در بحث ائتناس برای اجازه بعضی از اسالیب وارد شده نمایانگر اینست که سیبویه این قواعد را فقط به وسیله آیات قرآنی بدون اینکه بیتی را بیاورد، ثابت نموده است. آیاتی که برای تایید بعضی از ابیات وارد شده است اتهام وارده مبنی بر اینکه اصل و اساس قواعد نحوی مبنی بر شعر بوده و آیات قرآنی آنچنان دخل و تصرفی در آنها ندارد را دفع می کند بلکه تایید اشعار توسط آیات قرآنی دلیل محکمی بر استشهاد نمودن به آیات قرآن است. و آیاتی که برای تایید بعضی از آیات دیگر ذکر شده است بیانگر این مطلب است که سیبویه برای توجیه بعضی از شواهد قرآنی فقط اکتفاء به قرآن کرده و حقیقتا قرآن را با قرآن توضیح و تفسیر نموده است.آیاتی که در بحث پژوهش و تحقیق به دو قسم تقسیم شد، قسم اول شاهد آیاتی که ظاهرشان بر خلاف باطنشان است و سیبویه با ایراد آنها به این مطلب اشاره می کند که این مجموعه از آیات احتیاج به ملاحظه دقیق قواعد و پی بردن به فروعات این قواعد دارد و برای علمای این علم شایسته نیست که تنها با نظر به این آیات حکمی را برایشان صادر نماید بلکه بعد از دقت نظر کامل و موازنه آنها با دیگر اسالیب و مقایسه با دیگر آیات متشابه به این امر روی بیاورند. قسم دوم که شامل گفتگو بین سیبویه وخلیل درباره بعضی از آیات می باشد بیانگر اینست که این مجموعه قرآنی دلالت بر یاد گیری این مطالب توسط سیبویه از استادش خلیل دارد و همچنین دلالت بر ملاحظه دقیق سیبویه نسبت به این چنین آیاتی می کند تا اینکه تعلیم و درسی برای دیگران باشد. و آیاتی که در بحث استشهاد صریح مطرح شده است و بسیار زیاد نیز می باشد، اعتماد سیبویه به آیات قرآن را برایمان واضح و روشن می کند.اما مطلبی که شایان ذکر است اینکه تمام علماء و مجتهدین بزرگ علم نحو که عبارتند از:اخفش اوسط، کسائی، زمخشری، ابن مالک وابن هشام بهره کافی و وافی را از ابتکار منحصر به فرد سیبویه حاصل کرده اند و هر یک به نوبه خود متاثر از منهج سیبویه شده اند، بعضی از آنها بهره زیادی و بعضی استفاده متوسطی را برده اند ولی بطور کلی همه آنها بصورت بسزایی از مسلک سیبویه بهره مند شده اند.در پایان باید به این نکته اشاره کرد که سیبویه را باید خادم واقعی قرآن و قراءات دانست و او را از هر گونه تهمتی مبنی بر اهتمامش به شعر بیش از قرآن و تعصبش نسبت به بعضی از قراءات مبرا دانست. زیرا سیبویه از جمله نحویینی است که بیشترین تمسک را به شواهد قرآن داشته است و در واقع قرآن را درمرتبه اول و بالاتر از شعر قرار داده است زیرا که استشهاد خود را در مسائل ابتدا با قرآن سپس با شعر و بعد از آن گفته هایی که به صورت نثر از قول بزرگان گفته شده است، آغاز می کند به جز مواردی که آیات قرآنی برای تبیین آن مسائل وجود ندارد و آنجاست که به اشعار و اقوال عرب اکتفاء می کند زیرا که قرآن تمام نطق صحیح عرب را در بر نگرفته است. و تهمت هایی که از جانب بعضی ها به سیبویه ئارد شده مبنی بر اینکه نسبت به قراءتهای قاریان بصره متعصب بوده است و در مقابل، قراءتهای قاریان کوفه را ضعیف دانسته است، تمامی این تهمت ها ناروا است زیرا که سیبویه قراءتهایی را بیان می کند که به آن قراءتها صفت زیبایی و نیک بودن را می دهد که تمامی علمای علم قرائت آنها را به قراء کوفه نسبت می دهند. و اینچنین است که خدمت سیبویه به قرآن و اعتدال و میانه رویش نسبت به قراءتها به مرحله ظهور می رسد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی نحوی و معنایی منطق درجه دوم
نویسنده:
علیرضا دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه و منطق
,
سازگاری
,
علوم انسانی
,
نحو
,
معنا
,
منطق محمولات درجه دوم
چکیده :
منطق درجه دوم بخشی از منطق کلاسیک است که واژگان آن با اضافه کردن متغیر معمولی به واژگان منطق درجه اول شکل می گیرند به تبع این تغییر واژگان قواعد ساخت اصول موضوعه و قواعد استنتاجی آن نیز بر مبنای منطق درجه اول شکل می گیرد اصول موضوعه این منطق متشکل از قالب های اصل موضوعی منطق درجه اول چند قالب اصلی موضوعی که شباهت زیادی به اصلو منطق درجه اول دارند و همچنین قالب های اصل موضوعی فراگیری رابطه ای و فراگیری تابعی است. در این منطق می توان اصل موضوع اینهمانی را بر پایه تعریف لایب نیتسی از اینهمانی به دست آورد. برای منطق درجه دوم دو معناشناسی مختلف ارایه شده است. معناشناسی استاندارد که مدل های آن شباهت زیادی به مدلهای معمول در منطق درجه اول دارد معناشناسی هنکین که تفاوت اساسی آن با مدل های استاندارد در توانایی محدود نمودن توابع و مجموعه است. هر فرمول معتبر در معناشناسی هنکین در معناشناسی استاندارد نیز معتبر است اما عکس آن صادق نیست. هر فرمول صدق پذیر در معناشناسی استاندارد در معناشناسی هنکین نیز صدق پذیر است اما عکس آن صادق نیست اصول موضوعه فراگیری رابطه ای و فراگیری تابعی و در معناشناسی هنکین معتبر نیستند. بهنجاری و سازگاری منطق درجه دوم هم براساس معناشناسی مدل استاندارد و هم معناشناسی مدل هنکین قابل اثبات است. اما به کمک قضیه ناتمامیت حساب گودل می توان اثبات کرد که منطق درجه دوم بر پایه معناشناسی استاندارد ناتمام است. همچنین بر پایه این معناشناسی فراقضیه نافشردگی برای منطق درجه دوم قابل اثبات است. اما بر پایه معناشناسی هنکین تمامیت و فشردگی منطق درجه دوم اثبات می شود. درابه منطق درجه دوم بحث های فلسفی مختلفی صورت گرفته است. از مهم ترین این مباحث ایرادات کواین به منطق درجه دوم است که براساس نظریاتش در وجود شناسی و همچنین درباره رابطه نظریه مجموعه ها و منطق منطق درجه دوم را قابل قبول نمی داند. اما می توان به ایرادات کواین پاسخ داد و از منطق درجه دوم دفاع کرد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا در تعیین موضوع فلسفه و تمایز آن از سایر علوم
نویسنده:
نرجس عمرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
کلام اسلامی
,
ذات (منطق)
,
علم
,
ارسطو
,
نحو
,
عَلِمَ
,
علم
,
علم (فضیلت اخلاقی)
,
علم(اسماء اول ، عرفان نظری)
,
علم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
ابن سینا، حسین بن عبدالله
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
ابن سینا، حسینبن عبدالله
,
صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم
,
هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل را موضوع علم میخوانند و موضوع را ملام تمایز علوم از یکدیگر دانستهاند. موضوع فلسفه یکی از مباحث مهم و کلیدی فلسفه میباشد؛ به طوری که با تعیین موضوع فلسفه، حوزه فعالیت این علم و چگونگی مسائل آن شخص میشود. پرسش از چیستی فلسفه، متعلق به حوزه علمشناسی است. موضوع هر علم چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن بحث میشود؛ به تعبیر دیگر، محمولات مسائل علم از عوارض ذاتی آن هستند. لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. موضوع فلسفه و بررسی مسائل آن همواره مور توجه فیلسوفان اسلامی در دورههای مختلف بوده است. اکثر فلاسفه اسلامی درباره موضوع فلسفه نظر یکسانی دارند؛ اما در مورد مسائل مطرح شده در آن اتفاق نظر ندارند و بعضاً مسائلی را در فلسفه وارد میکنند که مربوط به علمی دیگر بوده و سنخیتی با موضوع فلسفه ندارد. ازمیان فیلسوفان اسلامی شیخالرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین شیرازی، دو چهره برجسته این علم میباشند که دارای نظام فکری منسجم میباشند طبق دیدگاه این دو، موضوع فلسفه "موجود بما هو موجود" است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند که در رساله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. برای اثبات موضوعیت "موجود بما هو موجود" برای ما بعد الطبیعه باید این نکته اثبات شود که محمول همه مسائل فلسفی از عوارض ذاتی "موجود بما هو موجود" است. اما نه تنها دلیلی بر اثبات این مطلب نیست، بلکه پارهای از مسائل موجود در آثار این دو فیلسوف منطقاً از مسائل این فن بشمار نمیآیند؛ از جمله مباحث نفس، معاد، نبوت و امامت. تطبیق قواعد منطقی علمشناسی بر همهی آن چه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالشبرانگیز است؛ چراکه در مقام تعریف، مسائل فلسفی باید از عوارض ذاتیه "موجود بما هو موجود" باشند اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر میرسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه به وجود میآید که باید برای پرکردن این شکاف تلاشهایی انجام شود. ازجمله اینکه در حوزه عملکرد، فلسفه و کلام اسلامی باید از هم جدا باشند، زیرا این دو، دو علم متفاوت با موضوع، مسائل، روش و غایت متفاوت میباشند و اگر بخواهیم فیلسوفانه به اثبات عقاید خود بپردازیم، میتوان آنرا در علمی جداگانه یا در فلسفههای مضاف بررسی کرد لذا هیچ منعی به نظر نمیرسد که حوزههای گوناگون فلسفی را با شعاعهای متفاوت و تعریف شده و با قراردادن موضوعات متفاوت و التزام به قاعده عوارض ذاتیه به فلسفههای اخص و اعم دست یافت.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
معناشناسی وحی در قرآن و روایات تفسیری با تاکید بر حوزههای معنایی
نویسنده:
سبحان مروجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصحاب
,
معارف اسلامی
,
نحو
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن مجید
,
وحی
,
هنر و علوم انسانی
,
گفتار
,
معنیشناسی
چکیده :
در معناشناسی حوزهای با تحلیل نسبتهای صرفی، نحوی، همنشینی و جانشینی در مورد واژگان کانونی میتوان میدانهای معنایی وابسته به آن واژه کلیدی را بهدست آورد و به معنای موردنظر متکلم رسید. ازجمله واژگان کانونی قرآنی که حوزه معنایی وسیعی را در قرآن به خود اختصاص داده است، واژه وحیاست.با تحلیل معناشناختی وحی، اطلاعاتی فراتر از معنای لغوی و آنچه تاکنون مفسران به آن توجه کردهاند بهدست میآید. در این نگاه، ما وحی را فرآیندی فرا بشری و عمومی مییابیم که گیرنده این وحی، تنها انبیا نمیباشند همانطور که ارسال آن منحصر به خداوندنیستهرچند بخشی از تکلم خدا را با بشر شاملمیشود؛اما دراینبین، فرآیند وحی کتابی از همه پیچیدهتر و مرموزتر است که شناخت عمق آن جز در سایه چنین تحلیلی امکانپذیر نیست.کلیدواژهها: معناشناسی وحی، جانشینهای وحی، همنشینهایوحی، مقابلهای وحی، فرآیند وحی، وحی گفتاری، وحی معنایی.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ظرایفی از نحو و لغت و اثر آن در فهم و ترجمه قرآن کریم در بیست واژه قرآنی
نویسنده:
حمیدرضا مستفید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
نحو
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
علم نحو در تفسیر
,
نحو در قرآن
چکیده :
بعضی کلمات قرآن کریم در زمان نزول قرآن دارای معنایی بوده است که این معانی کم کم و در طول زمان مفاهیمی به خود گرفته اند که با معانی اولیه آنها مغایراست. مثل کلمه «الرحمن» که امروزه بحث از این می شود که این کلمه صیغه مبالغه است یا صفت مشبه؟براساس این دو نظریه این کلمه دلالت دارد بر رحمت عامه یا غیر آن؟ می گویند رحمن الدنیا و الاخره و رحیم الاخره و نظایر اینها. در حالی که با تتبع می توان این احتمال را مطرح کرد که این کلمه اصلا در آن زبانها به صورت یک علم و لقب بوده، نه وصف و هکذا معنی کلمات دیگر.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اسلوب تأکید غیرمصطلح در علم نحو با نمونههای قرآنی
نویسنده:
فاطمه طباطبائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
دستور زبان
,
نحو
,
اسلوب
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
زبان حرفهای
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
پایاننامه حاضر با عنوان «اسلوب تأکید غیرمصطلح در علم نحو با نمونههای قرآنی» به ذکر تأکیدهای مصطلح و شرح و بررسی آنها پرداخته و سپس مواردی را که در علم نحو دلالت بر تأکید دارند ولی به طور رسمی و جداگانه معرفی نشدهاند توضیح میدهد و تحلیل مینماند؛ علاوه بر این، در هر مبحث (مصطلح یا غیرمصطلح) نمونههای نحوی و شواهدی از قرآن کریم نیز ذکر میشود. ب- مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیهها: در این پایاننامه از منابعی مانند: حاشیه الصّبان از صبّان، المفصل في النحو از زمخشری و النحو الوافي از عباس حسن، البهجة المرضیة از سیوطی، أوضح المسالک و شرح قطر الندی و بل الصّدی از ابن هشام و غیره استفاده شده است. همچنین سعی شده است به سؤالهایی نظیر: ساختار تأکیدهای غیراصطلاحی چگونه است؟ آیا بازگشت آنها به تأکیدهای مصطلح است؟ و به چه اسلوبی از اسلوبهای تأکید مصطلح بازمیگردند؟ پاسخ داده شود. پ- روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونهگیری و روشهای نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها: این تحقیق به شیوۀ کتابخانهای است؛ دادههای علم نحو در کتابهای مختلف نحوی جمعآوری و از جهت تأکید بررسی شدهاند؛ پایاننامه هفت فصل را دربرمیگیرد؛ فصل اول به تأکیدهای مصطلح در علم نحو میپردازد؛ فصل دوم آنچه را که در بخش مرفوعات به تأکید مربوط میشود بررسی میکند که عبارتند از خبر دادن با موصولات، ضمیر شأن، ضمیر فصل، بازگشت ضمیربه جملۀ بعد از آن؛ فصل سوم مواردی از منصوبات را که جزء تأکید محسوب میشوند تحلیل میکند، مثل: حال، تمییز، استثناء و غیره؛ فصل چهارم شامل دو بخش اضافۀ لفظ به خودش و حروف جر میباشد؛ فصل پنجم توابع،واز آن نعت، بدل و عطف بیان را بررسی میکند؛ در فصل ششم افعال و جملاتی که به گونهای به تأکید مربوط میشوند از جمله قسم، جمله معترضه، کان و غیره مورد بررسی قرار گرفتهاند؛ و فصل هفتم به برخی از مواردی که از قوانین و معیارهای نحوی برای جلب توجه مخاطب و التفات او به سخن خارج شدهاند مانند، نعت مقطوع، تغییر اعرابی و «واو» بین موصوفو صفت میپردازد.ت- نتیجهگیری و پیشنهادها: پس از بررسی مباحث میتوان به سه نتیجه رسید: 1. در علم نحو مباحثی وجود دارد که تأکید درآنها به شیوهتکرار است، مثل بدل، به دلیل آنکه بدل در حکم مبدلمنه است و اگر مبدلمنه حذف شود میتوان بدل را به جای آن قرار داد و در معنای جمله خللی وارد نمیشود. پس بدل تکرار مبدلمنه است و اگرچه این تکرار لفظی نیست ولی یک معنا با دو لفظ ذکر میشود. 2. در علم نحو مواردی وجود دارد که کلام از قانون نحوی و معیاری که ذهن خواننده یا شنونده بر اساس آنچه که در کتابهای نحوی وارد شده است عادت کرده است خارج میشود، و این خروج انگیزهای برای توقف و توجه شنونده به کلام و سوق دادن او به جستجو برای یافتن علت و سبب است که در نهایت سخن در جان او واقع شده و تأثیر میگذارد و تأثیر و تمکین کلام نیز هدف اصلی تأکید است. 3. مواردی وجود دارد که خود بر تأکید دلالت میکنند و یا اگر در اسلوب خاصی قرار گیرند به معنای تأکید به کار میروند، مانند اسلوب قسم که برای تأکید جمله خبری بعد از خود به کار میرود و یا حروف جر زائد که تأثیری جزء تقویت و تأکید در کلام ندارد. تأکید میدان وسیعی دارد که در هر علمی به شیوههای مختلف ذکر میشود و به علم نحو اختصاص ندارد و جا دارد که محققین به آن بپردازند و مواضع آن را تبیین کنند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل صرفی و نحوی ترجمه ی تفسیر طبری از سوره ی فاتحه تا پایان سورره ی نساء
نویسنده:
معصومه شیرزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
صرف
,
ترجمه تفسیر طبری
,
نحو
,
زبان فارسی میانه
,
جامع البیان فی تفسیر القرآن (معروف به تفسیر طبری) : طبری
,
001- سورة الفاتحة
,
002- سورة البقرة
,
003- سورة ءال عمران
,
004- سورة النساء
چکیده :
ترجمه تفسیر طبری ترجمهی فارسی«جامع البیان فی تفسیر القرآن» از محمد بن جریر طبری است. این ترجمه از کهنترین آثار منثور فارسی دری است که به دستور منصور بن نوح سامانی (اواسط قرن چهارم هجری قمری) بوسیله-ی گروهی از فقیهان و علمای مذهبی خراسان و ماورالنهر انجام شده است. واژهها و ترکیبات این کتاب به لحاظ ساختواژی گونههایی نادر در زبان فارسی قرن چهارم به شمار میروند. همچنین نحو جملات و ترتیب قرار گرفتن واژهها در جمله نیز در خور توجه است. در بسیاری موارد ویژگیهای ساختواژی و نحوی این کتاب تحت تأثیر زبان فارسی میانه است. در این اثر واژهها و ترکیباتی را میتوان دید که از نظر ساخت و از نظر موارد کاربردی متأثر از فارسی میانهاند نیز بخشی از ترجمه تفسیر طبری ترجمه آیات قرآن است و ویژگی منحصر بفرد آن معادلهای فارسی است که مترجمان برای واژهها و ترکیبات عربی برگزیدهاند. البته لازم به ذکر است که مترجمان این اثر در بخش ترجمه آیات کاملاً سیاق زبان عربی را حفظ کردهاند و این اثر ترجمهای است که به دلیل قداست متن مبدأ بیش از حد مبدأ محور است. به همین دلیل چنین زبانی نمیتواند یکی از زبانهای رسمی یا کوچه و بازار قرن چهارم را به تصویر بکشد اما در بخشهای صرف و نحو چنانکه پیشتر ذکر آن رفت میتوان از ویژگیهایی سخن به میان آورد که از دیدگاه زبانشناختی حائز اهمیت است. بررسی مسائل صرفی و نحوی ترجمه تفسیر طبری، ویژگیهای ساختواژی و نحوی زبان فارسی در شمال شرقی ایران در قرن چهارم را بازمینماید و از جهت تحولات زبان فارسی بسیار حائز اهمیت است. پیکرهی زبانی در این پژوهش از سورهی فاتحه تا پایان سورهی نسا (جلد اول و آغاز جلد دوم) براساس چاپ حبیب یغمایی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل زبانشناختی اشعار پروین اعتصامی
نویسنده:
زهرا سالاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
دلالت(منطق)
,
زبان
,
دستور زبان
,
کنش های گفتاری
,
نحو
,
شعر
,
هنر و علوم انسانی
,
اعتصامی، پروین
,
زبانشناسی
,
ایزوتوپی
,
یاکوبسن، رومن
چکیده :
« زبان » در مفهوم کلی واژه ، اشاره دارد به توانایی سخن گفتن انسان . « زبان عبارت است ازمجموعه ای قواعدکه به آن دستور ( گرامر ) می گویند و نیز تعدادی واژه که واژگان زبان را تشکیل می دهد. » (باطنی،1371 :73)ساخت و چگونگی تغییر و تحولات مربوط به واژه ، نحو و اجزای جمله و آواشناسی در زبان شناسی بررسی می شود . رومن یاکوبسن ( 1982 ـ 1896 ) زبان شناس و منتقد مکتب فرمالیسم و ساختارگرایی ، نظریه ی « زبان شعر» را مطرح کرده است . وی ابتدا نظریه ی ارتباط زبان را مطرح و اعتقاد داشته که کارکرد ادبی پیام ، آگاهی بهجنبه ی زبان شناسیک پیام است . به عبارت دیگر پیام در شعر ، تحت تأثیر ویژگی زبان قرار دارد و برای یافتن معنا یا معناهای پنهان در متن باید از بررسی ویژگی های زبانی آغاز کرد ، همچنین باید حضور و قصد مؤلف را کنار گذاشت . نظر یاکوبسن ریشه در بحث هوسرل ( فیلسوف پدیدار شناسی ) و سوسور ( زبان شناس سوئیسی ) دارد ، از نظر آنان مفهوم از مصداق جداست ، یاکوبسن نیز متن ادبی را از محیط و شرایط پدید آمدن آن جدا کرده و در داخل متن ادبی بررسی می کند . در واقع روش بررسی زبان شعر ، روش مطالعات زبان شناختی است ، در شعر به بررسی آوایی ، لغوی ، نحوی و وزنی پرداخته می شود . در این رساله بر اساس تئوری یاکوبسن ، شعرهای پروین اعتصامی مورد تحلیل قرار می گیرند . در فصل اول کلیاتی درباره ی زبان شعر ، مطرح شده ودر فصل دوم ، پیشینه ی مطالعات زبان شناختی و شعر بیان شده ، و در فصل سوم داده های تحقیق شامل پانزده شعر آمده است ، در فصل چهارم ، شعرها از نظر نحوی ، واژگانی و معنایی بررسی شده اند و با توجه به این که بخش زیادی از شعرهای پروین را مناظره ها تشکیل می دهند ، بنابراین مسأله ی گفتگو و ویژگی های آن مطرح است بر این اساس از کنش های گفتاری استفاده شده است. فصل پنجم نتیجه گیری است . بر اساس نتایج به دست آمده اجزای جمله در شعرهای پروین ، جابه جایی زیادی ندارند و در موارد زیادی همانند زبان معیار به کار رفته اند . انواع « و » در شعرها ، طبقه بندی شده از جمله افزایشی ،تقابلی و ... عقل و دین ، محور اصلی بساری از شعرها را تشکیل می دهد و معنی های زیادی متناسب با آن شکل گرفته ، عبارت های کنایی ، استعاره ، تمثیل و طباق در شعرها بسیار است . این پژوهش به روش اثباتی و بر مبنای نظریه ی زبان شناختی یاکوبسن صورت می گیرد .
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بازنگری و نقد و تحلیل علم معانی سنتی در ادب فارسی
نویسنده:
روجا هدایتی تلوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
بلاغت
,
زبان عربی
,
نظریه ادبی
,
معانی
,
زبان فارسی
,
بینامتنی
,
علم معانی
,
نحو
,
نشانهشناسی
,
هنر و علوم انسانی
,
تجزیه و تحلیل گفتمان
,
بافت کلام
,
بلاغت عربی و فارسی
,
صورتگرایی
چکیده :
سابقهی پیدایش علم بلاغت به اواخر قرن اول هجری، و تلاشهای متکلمان عرب برای اثبات اعجاز قرآن، باز میگردد. سالها بعد، دانشمندان ایرانی با ترجمهی آثار آنان، این علم و در نتیجه معانی را که جزئی از بلاغت میباشد، به زبان فارسی وارد نمودند و قواعد آن را تا حدود زیادی با زبان فارسی تطبیق دادند. آنها با وجود اقرار به جدایی کامل معانی از علوم دیگری همچون نحو، منطق، فلسفه، اصول و... نتوانستند به هدف خود نزدیک شوند و در نتیجه معانی فارسی وامدار اصول زبان عربی و علومی شد که طبیعتاً به اندازهی کافی قادر به نشان دادن ویژگیهای زیباییشناختی متن فارسی نیستند. در این پایاننامه، سعی بر آن شده است تا علوم بلاغی را در جهان عرب، یونان و روم و ایران در سالهای آغازین شکلگیری، مورد بررسی قرار دهیم. این کار از آن جهت است که به احتمال بسیار زیاد به دلیل وجود ارتباطات فراوان میان آن ملتها، اشتراکاتی در مبانی ابتدایی داشته باشند و یا از یکدیگر تأثیر پذیرفته باشند. بررسی این مسأله از آن جهت اهمیت دارد که بتوانیم از این طریق معایب و کاستیهای علم معانی سنتی را که در اکثر کتابها تکرار شده و منطبق با اصول زیباییشناختی زبان فارسی نیستند، بهتر بررسی کنیم.پس از آن تلاش کردهایم با نگاهی به نظریههای ادبی مختلف در جهان غرب، راهکارهایی که بتوان آنها را در زبان فارسی نیز استفاده کرد، برای کارآمدتر کردن این علم پیشنهاد کنیم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
معناشناسی آوایی در آیههای وعده و وعید
نویسنده:
یوسف فضیلت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
آیات قرآنی
,
اعجاز قرآن
,
آواشناسی
,
نحو
,
وعده و وعید
,
زبان شناسی
,
هنر و علوم انسانی
,
صوت شناسی
چکیده :
اساساً لایههای صوتی هر زبان قبل از لایههای سهگانهی دیگر (صرفی، نحوی، معنایی) اولین بخش ماهیت زبانهای بشری را تشکیل می دهد و چون از نظر زبانشناسان، زبان اولاً و بالذات اصواتی است که بشر برای انتقال مفاهیم ذهنی خود جعل و اصطلاح کرده است، مباحث آواشناختی را اولین گام برای تفسیر این زبانها تلقی میکنند.قرآن کریم زیباترین متن ادبی و بزرگترین معجزهی بلاغی و بهترین کتاب هدایت انسانهاست. بدون شک قرآن این معجزه بزرگ الهی از منظر اصوات وکلمات و تراکیب بینظیر است و حتی کوچکترین واحد صوتی در آن دارای ارزش معنایی والایی است. توجه به جانب آوایی در شناساندن ارزش والای معنایی و هنری و بیانی و موسیقایی آن امری مهم و اجتناب ناپذیر است. بخش گستردهای از آیات قرآن کریم برای وعده یا وعید نازل شده است و نقش آواها در تصویر معانی و زیبایی موسیقایی و به طور کلی اعجاز لفظی و معنوی آن بینظیر است و این آواها به تناسب موضوع و اغراض دلالی تنوع پیدا می کنند. و مهمترین ویژگی اسلوبی قرآن این است که آواها تابع معانی و متناسب با اغراض آیات هستند و با توجه به حال و مقام تنوع پیدا میکنند. یعنی خطاب قرآنی در مقام انذار و وعید و وصف غضب الهی بر مجرمان تشدید میگردد ودر مقام وعده و ترغیب و مصاحبه انبیای الهی و مخلصان به اونرم و لطیف می شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
تعداد رکورد ها : 28
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید