جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
بررسی کاربرد قاعدۀ «الواحد» در مکتب اصولی آخوندخراسانی و پیامدهای اعتقادی آن
نویسنده:
نسرین هژبری، محمدرضا کاظمی گلوردی، جمشید سمیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
مقاله حاضر پس از بیان قاعده «الواحد» و ذکر براهین آن به بررسی نوآوری‌های آخوند خراسانی در بهره‌گیری از قاعدۀ «الواحد» در کفایة الاصول پرداخته است و با ذکر اقوال متکلمین و حکما به پیامدهای اعتقادی این قاعده از جهت تأثیر در تبیین قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی، اشاره می‌کند. در مورد کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه باید گفت با وجود اینکه مفاد قاعده «الواحد» از علوم حقیقی بوده و فلاسفه به شدت از خلط احکام حقایق با اعتباریات به دلیل تفاوت ماهوی و منطق استدلال در این دو علم پرهیز می‌کنند، مرحوم آخوند در مباحثی مانند وضع مرکبات، صحیح و اعم، تعدد شرط و جزا و... از قاعده «الواحد» و عکس آن استفاده کرده است. بنابراین هدف اصلی طرح مسئله علاوه بر اثبات عدم تنافی قاعده «الواحد» با قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی خداوند، بیان نوآوری آخوند خراسانی همراه با توضیح دو دیدگاه نقد و تأیید کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه است. مهم‌ترین نتایج این پژوهش آن است که اولاً کاربرد علوم حقیقی در علوم اعتباری خطا نبوده و چه‌بسا در موارد بسیاری باعث تبیین صحیح مسائل و رشد و بالندگی آن علم می‌شود؛ ثانیاً علم اصول فقه از علوم اعتباری محض نمی‌باشد. این پژوهش توانسته است با تبیین نظرات دو گروه موافق و مخالف در کاربرد قاعده «الواحد» در کفایة الاصول، نوآوری مکتب اصولی آخوند خراسانی را در این زمینه به اثبات رساند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
نسبت و رابطه ی علم کلام با دانش اصول فقه
نویسنده:
ابوالقاسم نقیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این جستار، با تعریف دو علم کلام و اصول فقه و تبیین اجمالی ویژگی‌ مسایل این دو گستره از علوم اسلامی، به پیشینه‌ی تاریخی ورود مسایل کلامی‌ به حوزه‌ی مباحث اصولی اشاره شده است. این امر از نوعی ارتباط بین مسایل‌ کلامی و مسایل اصولی حکایت می‌نماید. علم کلام مشتمل بر مباحثی درباره‌ی‌ گزاره‌هایی حقیقی از احوال مبدأ و معاد است و دانش اصول متضمن بحث از گزاره‌هایی اعتباری است که در استنباط حکم شرعی فرعی مؤثر می‌افتد؛ بنابراین بیشتر مسایل علم کلام از حقایق، و مسایل دانش اصول از اعتباریات‌ است. در زمینه‌ی رابطه‌ی تصدیق حقیقی با گزاره‌های اعتباری، برخی از عالمان بر عدم رابطه‌ی منطقی تولیدی بین آن دو تأکید دارند و بعضی دیگر به وجود رابطه‌ی منطقی بین آن دو معتقدند. مهم‌ترین ثمره‌ی مترتب بر این دو نظریه آن‌ است که اصولی، تنها براساس نظریه‌ی اخیر می‌تواند از گزاره‌های کلامی در براهین اثبات مسایل اصولی استفاده نماید. با استقرا در مباحث اصولی طرح شده‌ در کتب دانشمندان این علم درمی‌یابیم که اصولیان از بعضی از گزاره‌های کلامی‌ به عنوان اصل و مبدأ تصدیقی و دلیل بر برخی مسایل و مباحث اصولی بهره‌ جسته‌اند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 90
اخبار از معدوم از منظر ویلیامسون و ملاصدرا و پاسخ به چالش دیدگاه آن ها در چهارچوب نظریه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، سیاوش اسدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مساله اخبار از معدوم ارائه می دهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و به علاوه هریک از این راهکارها با چه چالش هایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مساله، ضمن تاکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل می شود. به این نحو که «جهت امکان» را مربوط به صفات اشیا، از جمله وجود انضمامی آن ها می داند، اما برای وجود منطقی اشیا، «جهت ضرورت» را درنظر می گیرد و اخبار از معدوم را در چهارچوب این نظریه تبیین می کند. ملاصدرا نیز مساله اخبار از معدوم را با ارائه نظریه «وجود ذهنی» پاسخ می دهد. در این نظریه، که خود مبتنی بر نظریه وحدت تشکیکی وجود است، وجود ذهنی مرتبه ای از حقیقت واحده وجود درنظر گرفته و بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تاکید می شود. پس، برای اخبار از معدوم باید معدوم خارجی به وجود ذهنی، که ماهیت مربوط به آن تجلی یا ظل همین وجود ذهنی است، موجود باشد، اما هریک از این راهکارها با چالش هایی روبروست. از جمله این که در ساختار فلسفی ملاصدرا، بحث از چگونگی تصور معدومات مسکوت گذاشته شده است و انحفاظ ماهیت، در ذهن و خارج، بر مبنای وجودشناسی ملاصدرا غیر قابل توجیه است. از سوی دیگر، در دیدگاه ویلیامسون، وجود ضروری اشیا نمی تواند مبین واقعیت خارجی آن ها باشد؛ اما علامه طباطبایی، به جای آن که همانند ملاصدرا، پاسخ به مساله اخبار از معدوم را در دستگاه وجود و ماهیت مطرح سازد، آن را در دستگاه وجود و عدم سامان می دهد. به این نحو که واقعیت خارجی را همان وجود می داند که یا مطلق یا مقید به اعدام است و عدم، از باب توسع، از واقعیت خارجی انتزاع و موضوع گزاره ها قرار می گیرد. بنابراین، موضوع قراردادن اعدام در گزاره ها را یک فعالیت عقلی و در ارتباط با واقعیت، که می تواند چالش های پیش روی دیدگاه های ملاصدرا و ویلیامسون را برطرف سازد، مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 43
  • تعداد رکورد ها : 3