جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
یقین‌شناسی در عرفان ابن عربی
نویسنده:
عبدالحسین خسرو پناه، محمود خونمری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم یقین از جمله مفاهیمی است که در حوزه‌های متعددی مانند فلسفه و عرفان موضوع بحث قرار می‌گیرد. در عرفان اسلامی نیز عارفان مسلمان به مفهوم یقین با توجه به استعمال آن در آیات قرآن کریم و روایات توجه کرده‌اند. هدف نویسنده در مقاله حاضر بررسی مفهوم یقین در آثار ابن عربی است. نویسنده با مراجعه به آثار ابن عربی تلاش می‌کند تا ضمن بیان چیستی مفهوم یقین از دیدگاه ابن عربی به آثار و مراتب آن نیز اشاره نماید. نتیجه‌ای که محقق با تکیه بر تحلیل دیدگاه ابن عربی در مورد مفهوم یقین بدان رسیده است توجه به تمایزی است که وی در مورد یقین روانشناختی و یقین منطقی ایجاد می‌نماید. همچنین در مورد مراتب یقین در کنار اقسام سه گانة آن وی قسم جدیدی بنام «حقیقة الیقین» را نیز معرفی می‌نماید. البته مقصود ابن عربی از یقین نه مطلق یقین، بلکه یقین خاصی است که ارزش دینی و عرفانی داشته و تنها از طریق عبادت به دست می‌آید. نوآوری دیگری که می‌توان در دیدگاه این عربی شناسایی نمود مسالة اعتقاد وی به «یقین بلا محل» است که مصداقی از آن را با استناد به یکی از آیات قرآن و بر طبق برداشت خاص خود نشان داده است. اما به نظر می‌رسد مسألة یقین بلا محل با دیدگاه کلی ابن عربی در مورد عرض، مبنی بر نیازمند دانستن آن به موضوع و محل، در تعارض آشکار است. ضمن آن که به تصریح خود ابن عربی، یقین به عنوان امری مستقل و قائم به خود در خارج موجود نمی‌شود، بلکه متکی به انسان موقن است، همانند قیام علم به عالِم. اما اگر یک عملی را محل یقین بدانیم، باید گفت چنین فرضی خارج از طور عقل متعارف است.
صفحات :
از صفحه 13 تا 35
بازخوانی و تحلیل انتقادی دیدگاه حکیم متأله آیت‌الله جوادی آملی در مسئلة دلالت معجزات بر صدق نبوت
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی، مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اندیشة دینی معجزات گواهی بیّن بر صدق انبیای الهی است که زمینة ظهور یقین مخاطب را فراهم می‌کند. از نظر برخی از متکلمین و فیلسوفان مسلمان، به دلیل وجود رابطة منطقی میان معجزات و ادعای نبوت، یقین مخاطبان از نوع یقین منطقی است اما برخی دیگر به دلیل ضعف دلالت معجزات، یقین یاد‌شده را از نوع یقین اقناعی می‌شمارند. به نظر آیت‌الله جوادی آملی معجزات دلیل عقلی بر صدق نبوت‌اند و یقین حاصل از آن نیز یقین منطقی است. ظهور یقین اقناعی ناشی از مواجهة حسی مخاطبان با معجزات و ضعف ادراک عقلی مخاطبان در کشف رابطة منطقی میان معجزات و مدلول آن است. این پژوهش به بررسی و نقد این دیدگاه و میزان کارآمدی آن در ظهور یقین منطقی می‌پردازد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که هرچند دیدگاه یادشده به دلیل توجه به مبانی معرفت‌شناختی معجزات در مقایسه با سایر دیدگاه‌ها از نقاط قوت بسیاری برخوردار است اما در فرآیند تبیین دلالت منطقی معجزات، تشخیص برخی از معیارها برای مخاطبان دشوار است. علاوه بر این در پایان پژوهش تلاش شده است تا دلالت بیّن معجزات با توجه به هدف از بعثت انبیای الهی تبیین شود.
صفحات :
از صفحه 35 تا 54
بررسی تطبیقی دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت از دیدگاه ابن رشد و علامه طباطبائی
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی، مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پدیده معجزه امری خارق عادت است که آن را انبیای الهی به منزله دلیلی بر صدق نبوت خود به مخاطبان نشان می دهند. یکی از پرسش های مهم در این باره، نوع دلالت معجزات و رابطه آن با صدق ادعای نبوت است. در میان اندیشمندان اسلامی دیدگاه ابن رشد و علامه طباطبائی در این زمینه کاملاً مخالف یکدیگر است. ابن رشد با تأکید بر عدم سنخیت میان معجزات فعلی و ادعای نبوت، رابطه منطقی میان معجزات و اثبات نبوت را رد می کند و دلالت آن را اقناعی می داند، درحالی که علّامه طباطبائی با استناد به قاعده حکم الامثال، این دلالت را از نوع دلالت های عقلی، و یقین حاصل از آن را یقین منطقی می داند. از نظر ابن رشد تنها راه اثبات صدق نبوت، تأمل در محتوای وحی الهی و درک تفاوت آن با دیگر معارف بشری است، درحالی که از منظر علّامه طباطبائی اثبات صدق نبوت انبیای الهی تنها در پرتو تحقق معجزات امکان پذیر است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
بررسی و نقد دلالت عقلی معجزات بر صدق ادعای نبوت
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی، مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده مقاله: دیدگاه اندیشمندان دینی در تبیین رابطه معجزات و مدلول آن، یعنی صدق ادعای نبوت به دو رویکرد عقلی و اقناعی قابل تقسیم است. بر اساس رویکرد اقناعی، هیچ رابطه منطقی و ضروری میان معجزات و مدلول آن در عالم واقع وجود ندارد، در حالی که بر اساس رویکرد عقلی این رابطه منطقی و ضروری و کاملاً قابل تبیین است و معجزات از براهین صدق نبوت هستند. با توجه به نقش بسیار مهم معجزات در ایمان دینی، در این مقاله تلاش شده است دلایل دیدگاه دلالت عقلی معجزات از جهت تمامیت و استحکام مورد بررسی و نقد قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که تبیین‌های رایج از دلالت عقلی معجزات، دلالت آشکار آن بر صدق ادعای نبوت را به روشنی نشان نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
عرفان شهودی و عرفان نظری در مدرسه حِکمی آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مهدی صدفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیت الله جوادی آملی به تبع استاد خود، علامه طباطبایی، با تحلیلِ عینِ ربط بودن معلول به علت، ماهیت را به مفهوم بازمی گرداند؛ ازاین رو خارجی بودن ماهیت را به عرض وجود، که در کلام ملاصدرا است، سخنی مقدماتی و تعلیمی می داند؛ پس آنچه متن خارج را پُر کرده، فقط وجود است که با علم حضوری شهودی اتصالی در مشهد نفس عارف قرار می گیرد. این علمِ شهودیِ عرفانی، عبور از علم و رسیدن به نفس معلوم یا شهود عرفانی عوالم منفصل است؛ اما عارف باید در حیطۀ نظر و برای تبیین و مستدل کردن سخن خود، در عالم مفاهیم و علم حصولی سخن گوید؛ پس چاره ای نیست که منطق پا پیش نهد، این مفاهیم را بررسی کند، با آن ها معاملۀ علم حصولی کند و شهودات بی واسطه را به رتبة یقین روان شناسانه تقلیل دهد؛ اما معاملۀ منطق با عرفان این نیست که جداافتاده از عرفان شهودی با مفاهیمی در عرفان نظری کار کند، طوری که مفاهیم نظری را به بدیهی بازگرداند(شیوۀ منطق)، بلکه فقط وقتی مفاهیم نظری و بدیهی از پلیدی ها مصون اند که با عین خارجی پاک مرتبط باشند و بتوانند یافته های متصل خود را به حقایق منفصل برگرداند. مقاله درصدد است تفاوت های این دو شیوۀ عرفانی را مقایسه و امکان پیوند آن ها را بررسی کند.
ارزش معرفت‏ شناختى اطمینان در مقایسه با یقین، علم متعارف و ظن
نویسنده:
عبداللّه محمدى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
تحلیل ارزش معرفت‏ شناختى «اطمینان» یکى از کاربردى ‏ترین مباحث در معرفت ‏شناسى است. حل این مسئله متوقف بر نسبت ‏سنجى میان «اطمینان» و سایر مراتب معرفت است. این مقاله در پى ارائه نگرشى نوین درباره اعتبار «اطمینان» بوده، در دو بخش کلى سامان یافته است. در بخش نخست با مراجعه به آثار حکما، متکلمان و اصولیین به مقایسه اطمینان، علم و ظن پرداخته و ملحق بودن «اطمینان» به «علم عادى» تبیین شده است و در بخش دوم، دیدگاه‏ هاى مختلف درباره ملاک اعتبار اطمینان ارزیابى و روشن شده است که «اطمینان» مانند ظن نیست که فاقد اعتبار و محتاج ادله اعتبار دهنده باشد؛ بلکه خود همچون «علم عادى» اعتبار دارد. روش تحقیق در این مقاله اسنادى ـ تحلیلى است.
صفحات :
از صفحه 35 تا 58
تحلیل انتقادی دیدگاه ملاصدرا درباره یقینی بودن گزاره‌های فلسفی بر پایه آراء فلسفی علامه طباطبایی
نویسنده:
حجت اله مرزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فیلسوفان مسلمان به عنوان فیلسوفانی واقع گرا، در پژوهش های فلسفی خود همواره در صدد دستیابی به معرفت یقینی بوده‌اند. معرفت یقینی از دید ایشان عبارت است از «اعتقاد به صدق گزاره همراه اعتقاد بالفعل یا بالقوه قریب بالفعل به امتناع صدق نقیض گزاره». به عبارت دیگر معرفت یقینی عبارت است از «اعتقاد صادق جازم ثابت» و چنین معرفتی منطقا تشکیک ناپذیر است. سوال اصلی معرفت شناسی در این جا این است که آیا منطقاً راهی برای دستیابی به اعتقاد جازم صادق ثابت در حوزه مسائل و گزاره‌های فلسفه اولی وجود دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است آیا این راه واحد است یا راه‌های مختلفی وجود دارد؟ به عبارت دیگر چگونه می توان به معرفت یقینی در حوزه فلسفه دست یافت؟ تقریبا اکثر فیلسوفان مسلمان و به خصوص فیلسوفان نظام ساز و مبتکر چون ملاصدرا و علامه طباطبایی به این سوال پاسخ مثبت داده و اساساً ایشان به دنبال دستیابی به چنین معرفتی در باب گزاره‌های فلسفی هستند. از نظر ایشان علم مساوی با همین قسم از معرفت است و مابقی اقسام معرفت شایسته علم نامیده شدن نیستند. در بحث از راه رسیدن به چنین معرفتی در حوزه فلسفه اولی البته دیدگاه دو فیلسوف مورد نظر یکسان نیست. ملاصدرا ضمن لمی شمردن براهین مورد استفاده در فلسفه به استفاده از روش شهودی و هماهنگی گزاره‌های فلسفی با وحی و شهود لااقل در اصول اساسی حکمت متعالیه (چون اصالت وجود، حرکت جوهری، حدوث عالم) تاکید دارد لذا می توان یقین مورد نظر ملاصدرا را یقین متعالی نامید یعنی یقین حاصل از برهان لم که با یقین حاصل از شهود و یقین وحیانی همراه و هماهنگ است. اما علامه طباطبایی مبتنی بر اصول خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و کیفیت وجود مفاهیم فلسفی در ضمن مصادیق، متفاوت از ملاصدرا برهان مفید یقین در حوزه فلسفه را برهان انّ مطلقی می‌داند که در آن از یک ملازم به ملازم دیگر سیر می‌شود. علامه طباطبایی اساساً موافق استفاده از روش شهودی یا استناد گزاره‌ای فلسفی به متون وحیانی در حوزه فلسفه نیست و جمع میان این سه را در قالب یک نظام معرفتی ناممکن می‌داند. به نظر می‌رسد مطابق اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، شناخت کنه واقعیت از دسترس عقل انسانی و از حوزه شناخت مفهومی برکنار باشد. این مطلب به معنای نفی شناخت یقینی از واقعیت که همان وجود است نمی‌باشد بر مبنایلزوم استفاده از برهان ان مطلق در فلسفه شناخت احکام کلی وجود به نحو یقینی میسر است که البته این شناخت با شناخت کنه واقعیت متفاوت است. این پژوهش بیشتر جنبه منطقی و معرفت شناختی دارد بدین منظور با رویکردی تاریخی و تحلیلی ابتدا به عنوان مدخل ورود به بحث به بررسی چیستی یقین و چیستی فلسفه پرداخته و در این مسیر با بررسی ساختار منطقی گزاره‌های فلسفی در نهایت به چگونگی حصول یقین در حوزه فلسفه اسلامی ودر چارچوب حکمت متعالیه مبتنی بر دیدگاه ملاصدرا و تحلیل و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی اقدام کرده‌ایم.
شهید صدر و مسأله استقراء
نویسنده:
یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استقراء مسله ای است که از زمان ارسطو تاکنون فیلسوفان درباب آن سخن گفته اند. مشکل اساسی در مساله استقراء این است که چگونه می توان با مشاهده چند مصداق به نظریه یا فرضیه کلی دست یافت. فیلسوفان علم نظرات گوناگون عقل گرایی، تجربه گرایی، حساب احتمالات و غیره را مطرح کرده اند. شهید صدر در کتاب الاسس المنطقیه للاستقراء، ضمن نقد دیدگاه های فیلسوفان غرب به ارائه نظریه نوینی پرداخته است. وی در این نظریه، دلیل استقرایی را در مرحله توالد موضوعی و توالد ذاتی تفسیر کرده و با تقسیم یقین به منطقی، ذاتی و موضوع، و با استمداد از علم اجمالی در علم اصول، یقین در دلیل استقرایی را موجه می سازد. چالش های مبانی منطقی استقراء در مرحله توالد موضوعی و تولد ذاتی و نقدهای این نظریه در پایان مقاله بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 69
چرا یقین روان شناختی در پذیرفتن دین معتبر نیست و معنای دقیق و اصطلاح یقین روان شناختی و یقین معرفت شناختی چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
«يقين و شك در هر موضوع دو گونه است گاه منطقي و گاه روان شناختي. شك و يقين منطقي از وضوح يا عدم وضوح اشياء و موضوعات و احكام آنها و از ظهور مبادي تصوري و تصديقي نشأت مي‌گيرد؛ اگر امري مبَرهن و مبيَّن، روشن و آشكار باشد، براي نفس انسان يقين حاصل مي‌شود بیشتر ...
کاوشی در رابطه با ایمان و معرفت فلسفی
نویسنده:
نعمت الله بدخشان، محمد مزیدی، سعید رحیمیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
رابطه ایمان و معرفت، که گاه تحت عنوان هایی چون ایمان و عقل، علم و دین و حکمت و شریعت مورد بحث قرار می گیرد، در میان متفکران مسیحی و مسلمان، از بحث های مناقشه انگیز و دامنه دار بوده است. در این باره، میان متکلمان مسیحی، سه رویکرد مختلف به ایمان به وجود آمده است که عبارت اند از: عقل گرایی حداکثری، ایمان گرایی و عقل گرایی انتقادی. در میان متفکران مسلمان نیز نظریاتی کم و بیش مشابه با این رویکرد ها مطرح بوده است. هر چند رویکرد غالب در میان این متفکران، رویکرد عقلی بوده، ولی رویکرد عاطفی و ایمان گرایی نیز در میان آنان طرفدارانی داشته است. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه میان ایمان و معرفت فلسفی را از منظر متفکران مسلمان مورد نقد و بررسی قرار دهد و در تبیین ماهیت و نوع معرفت مرتبط با ایمان دینی، معرفت فطری را توصیه می کند تا رهیافتی به پژوهش های مفصل تر بعدی قرار گیرد. بر این پایه، ابتدا معرفت به دو قسم معرفت فلسفی (حصولی) و معرفت فطری (شهودی) تقسیم و برخی لوازم آن ها بیان شده و بر اساس آن، نظریات مطرح درباره ماهیت معرفت مرتبط با ایمان نیز به دو نظریه، یعنی نظریه فلسفی و نظریه فطری تقسیم گردیده است. در ادامه، نظریه فلسفی ایمان با رویکردی تحلیلی - انتقادی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و اشکالاتی بر آن وارد شده است و در ضمن بحث و نیز در قسمت پایانی، نظریه فطری ایمان بر پایه آموزه های کتاب و سنت مطرح گردیده است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 114
  • تعداد رکورد ها : 13