جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
نظریه ایمان در رفع شکاف معرفت و عمل اخلاقی
نویسنده:
محمد اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر با اشاره کوتاه به دیدگاه های مختلف فلسفی و اخلاقی در رابطه معرفت و علم و عمل انسان و موضع آیات قرآن نسبت به آن، مسئله شکاف میان معرفت و عمل را مورد پذیرش قرارداده و با طرح نظریه ایمان درصدد حل این رخنه برآمده است. برای حل مسئله بر عنصر معرفتی در ایمان تأکید شده، درحالی که نظریات معرفت محور تنها بر شناخت به نیکی و بدی عمل تأکید دارند، عنصر معرفتی در ایمان ما را به معرفت و شناختی مضاعف در نسبت با عمل می رساند.برای رسیدن به طرح جامعی برای حل مشکل شکاف معرفت و عمل از طریق ایمان، تأثیر علت مادی در عمل و رفتار انسان (خود عمل و ماهیت و مراتب آن) و توجه به نقش علیت غایی عمل (اهداف و غایاتی که فاعل نسبت به عمل باور دارد) و نیز، نظر به مسئله تشکیک ایمان و مراتب آن از جمله مبانی تبیین طرح حاضر است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 120
باور دینی، انگیزش و التزام اخلاقی
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان اخلاق در باره نقش انگیزشی باورهای اخلاقی دو رویکرد مختلف دارند: درون‌گرایان با انحصار دلایل انگیزشی به باور، رابطه باور و التزام اخلاقی را ضروری می‌دانند و برون‌گرایان با پذیرش باور و میل به عنوان دو عنصر انگیزشی، ارتباط باور و التزام اخلاقی را ضروری تلقی نمی‌کنند. از این رو، ضعف اراده را ممکن می‌دانند یعنی فاعل با وجود باور به درستی فعل، آن را انجام نمی‌دهد. این مقاله نقش انگیزشی باورهای دینی را مورد سؤال قرار می‌دهد و از ارتباط باور با التزام اخلاقی می‌پرسد؛ اینکه باورهای دینی می‌توانند فاعل را به سوی انجام فعل برانگیزانند؟ و آیا باورهای دینی شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی‌اند؟ این مقاله پس از تحلیل دو رویکرد درون‌گرایی و برون‌گرایی اخلاقی و توضیح صور مختلف رابطه دین و اخلاق، رابطه روان‌شناختی را بررسی می‌کند و پس از تبیین نقش انگیزشی باور دینی رابطه ضروری آن را با التزام اخلاقی رد و ایمان را جایگزین باور می‌کند و در نهایت، نتیجه می‌گیرد ایمان، اگر واقعی باشد، می‌تواند با التزام اخلاقی ارتباط ضروری داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 98
اسلام، اخلاق و خودمهارگری روان‌شناختی
نویسنده:
حمید رفیعی هنر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
همگان این مطلب را تصدیق می‌کنند که افراد، یک‌سری قواعد اخلاقی دارند که با آن، اعمال صحیح را از ناصحیح، متمایز می‌سازند. این قواعد اخلاقی، اعمال خودخواهانه، تکانشی، و کوته‌بینانه را محکوم کرده، در مقابل، اعمالی را تقویت می‌کنند که به منافعی در چشم‌انداز بالاتر می‌انجامد. در نتیجه، افراد دست به انتخاب می‌زنند. توانایی برای چنین انتخاب‌هایی، «خودمهارگری» نامیده می‌شود. امروزه در روان‌شناسی، خودمهارگری، یک توانایی شناخته می‌شود که رفتار فرد را تا مرز قواعد و معیارهای پذیرفته‌شده می‌رساند. اما شاید هر کسی در عمل براساس ایده‌های اخلاقی خود، در برخی جهات، ناکامی‌هایی داشته باشد. پس نیروی خودمهارگری به یاری و کمک، نیازمند است و آموزه‌های ادیان می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند. ظاهراً در آموزه‌های اسلامی، بسیاری از فضیلت‌های اخلاقی، از موفقیت در خودمهارگری ناشی می‌شوند. مثلاً فضیلت‌هایی چون حزم، کرامت، صبر، و بالاتر از همه «تقوا»، از خودمهارگری سرچشمه می‌گیرند. در مقابل، رذایل اخلاقی آزمونی برای خودمهارگری در این حیطه به شمار می‌آیند. بنابراین هدف این مقاله، بررسی توان دین اسلام در پرورش رفتارهای فضیلت‌مندانۀ اخلاقی با ارتقای عوامل خودمهارگری می‌باشد. از بررسی‌ها درمی‌یابیم که دین اسلام با پنج شیوه، باعث ارتقای خودمهارگری می‌شود که عبارتند از: «ارائه معیارهای روشن»، «ایجاد انگیزش برای رفتار اخلاقی»، «نظارتگری بر رفتار»، «مدیریت تمایلات ناشایست»، و «مهار و تنظیم هیجانات».
صفحات :
از صفحه 147 تا 171
تلاقی های منطق و اخلاق
نویسنده:
مهدی اخوان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه‌حل‌ها و عرصه‌های جدید و بدیع پژوهش که ثمرۀ این تلاقی‌ها بوده، پرداخته می‌شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشۀ منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می‌کنیم: شکاف «است ـ باید» (مسألۀ هیوم) و طرح برخی راه‌حل‌های طرح‌شده در مقابل آن و پارادکس‌های منطقِ تکلیف، اصل منطقی ‌ـ ‌اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطۀ طببیعی‌انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسألۀ ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفۀ جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این‌ها مباحثی است که خود طرح‌کنندگان اولیه به آن‌ها التفات و توجه نداشته‌اند.
صفحات :
از صفحه 103 تا 127
امکان پذیری آکراسیا از منظر سقراط و ارسطو
نویسنده:
آروین آذرگین، غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آکراسیا هنگامی رخ می دهد که فاعل، در حالی که می تواند بهترین را انجام دهد، برخلاف حکمِ همه جانبه نگرِ خویش به بهترین، رفتار کند. این مسئله را اولین بار سقراط مطرح کرد. وی می گفت وقوع آکراسیا امکان ناپذیر است. زیرا هیچ انسانی نمی تواند عامدانه اشتباه کند و یا بهترین را انتخاب نکند. اگر گاهی به نظر می آید که برخی عامدانه دست به عمل نادرست می زنند، از آن روست که به دلیل نادانی آن عمل را خیر به شمار می آورند. سقراط با معادل دانستن خیر و امر لذت بخش، این سخن را که «خرد مغلوب شهوت می شود» بی اساس شمرد. در نظر او هیچ چیز نیرومندتر از دانش نیست. اما ارسطو را مدافع امکان وقوع آکراسیا دانسته اند. او میان دانش محقق و دانش معلق تمایز می نهد. در دانش معلق شاید فاعل به کلیات علم داشته باشد اما جزییات مربوطه را نداند و یا با این که به هر دو علم دارد اما علمش به مانند انسان در خواب، دیوانه یا مست، ظاهری باشد. تنها دانش معلق است که ممکن است برخلاف آن رفتار شود. این که فاعل با علم محقق، مرتکب خطا بشود، درک نشدنی است. این مقاله نشان می دهد چگونه برخلاف تصور بعضی از پژوهشگران، موضع ارسطو به موضع سقراط نزدیک است.
بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی
نویسنده:
مهدی علیزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.
ضعف اراده از دیدگاه دیویدسن
نویسنده:
غلامحسین توکلی,آروین آذرگین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ضعف اراده ترجمۀ واژۀ یونانی آکراسیا و به معنای عمل تعمدی فاعل، برخلاف حکم خویش به بهترین عمل است. برخی فلاسفه چنین پدیده ای را غیرممکن می دانند. دیویدسن از زمرۀ کسانی است که وقوع ضعف اراده را باور دارد. او در مقالۀ تاثیرگذار خود در سال 1970 تلاش کرد تا تناقض حاصل از پذیرشِ امکان این رخداد را مرتفع سازد. با این حال او این پدیده را نمونۀ بارز خردگریزی دانست و ادعا کرد که فاعل در ضعف اراده برای رفتار خود هیچ دلیلی ندارد. موضع دیویدسن در قبال مسألۀ خردگریزی در ضعف اراده، در سال 1982 تعدیل یافت. او رفتار آکراتیک را به طور کامل خردگریز ندانست؛ چراکه به خردگریزی، همانند نقصی درون محدودۀ خرد نگریست. از نظر او چون فاعل سست اراده برای عمل خویش دلیلی دارد، دست کم برای توضیح رفتارش درنمی ماند. در راستای توضیح چگونگی رخداد ضعف اراده، دیویدسن بر اساس ایدۀ فروید، ذهن را شامل بخش های مجزایی حاوی عقاید، گرایشات و امیال متفاوت دانست که هر بخش می تواند به صورت خردناپذیر بر عملکرد دیگر بخش ها تاثیر بگذارد. این مقاله بر آن است تا نشان دهد، دیویدسن تا چه اندازه در برطرف کردن تناقضات برخاسته از آکراسیا و همچنین در نمایش چگونگی این رخداد توفیق یافته است.
  • تعداد رکورد ها : 7