جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
تحلیل تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا
نویسنده:
ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثنویت افراطی بین نفس و بدن در فلسفه دکارت معضل رابطه آن دو را پیش آورد. هیچ کدام از راه حل های دکارت در نحوه ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده و او در نهایت با اعتراف به ناتوانی خود، فکر نکردن در این باره را بهتر از فکر کردن دانست. مالبرانش از طریق مبانی کلامی و انحصار علیت در خدا سعی در حل این مشکل داشته و ارتباط آنها را فعل خدا می داند. اسپینوزا از طریق تحویل کثرات به امر واحد و این که نفس و بدن، حالات جوهر واحدند، سعی در حل مساله رابطه نفس و بدن دارد. لایب نیتس به کثرت منادهای نفس و بدن قائل شده و از طریق هماهنگی ازلی که بین منادهای نفس و بدن برقرار است سعی در حل مساله می کند. هیچ کدام از این متفکرین نتوانسته اند در این مساله کامیاب باشند. بهترین و کامیاب ترین پاسخ از نحوه ارتباط نفس و بدن را می توان در فلسفه ملاصدرا یافت، از نظر وی نفس در ابتدای حدوث دارای صورت جسمانی است و بدن مرتبه نازل اوست و سپس در اثر حرکت جوهری به مراتب دیگر نایل می شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
یقین عقلی و یقین ایمانی در اندیشه دکارت
نویسنده:
حسن قنبری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
در این مقاله ابتدا اشاره کوتاهی به مباحث معرفت شناختی دکارت، شامل مراحل شک وی و چگونگی رسیدن او به یقین عقلی و نیز ویژگی های اساسی این یقین، می شود. در ادامه با استناد به آثار خود وی، به تحلیل نوعی یقین ایمانی نیز در اندیشه او پرداخته می شود. در ادامه رابطه این دو نوع یقین در اندیشه دکارت بررسی می شود که در این رابطه، موضع وی با مواضع شکاکان، آگوستین و توماس آکویناس مقایسه می گردد و در نهایت، به این نتیجه می رسد که با وجود برخی تعارضات در اندیشه وی، می توان موضع او را نوعی موضع توماسی دانست. در پایان، این موضع نقد می شود.
صفحات :
از صفحه 69 تا 82
کانت و نظریه ایده های فطری؛ آیا کانت فطری گرا است؟
نویسنده:
سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه در دوره جدید با عقلی مذهبان آغاز شد، نظریه ایده های فطری، که بنیاد معرفت شناسی آنان است، توسط دکارت مطرح گشت، و دیگر فلاسفه عقلی مذهب، مثل اسپینوزا و لایب نتیس، آن را بسط دادند. این نظریه بعدا تحت عنوان «فطری گرایی» به شکل دیگری به کانت نسبت داده شد و در نوشته های برخی از شارحان فلسفه غرب، کانت نیز به حلقه فطری گرایان منسوب گشت. این نوشته می کوشد نشان دهد اندیشه کانت، برخلاف پندار یاد شده، نه تنها فطری گرا نیست، بلکه او راهی جدا از فطری گرایان پیموده است و قرار دادن کانت در این دسته بندی کمکی به فهم فلسفه او نمی کند. فطری گرایی یا نظریه ایده های فطری فقط مقدمه ای است برای کانت تا افق تازه ای در اندیشه غرب بگشاید.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
محدوده و قلمرو معرفت در نظام معرفت‏ شناسى حکمت متعالیه و فیلسوفان دکارتى
نویسنده:
قاسم کاکائى، حسن رهبر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکى از مباحث مهم در معرفت شناسى معاصر، بحث درباره قلمرو و محدوده معرفت است که پرسش هایى را از این دست برمى انگیزد: حوزه شناخت انسان تا کجاست؟ آیا انسان به حقیقت دست مى یابد یا نه؟ آیا امورى هستند که خارج از محدوده شناخت انسان باشند؟ آیا انسان قادر است به همه حقایق علم یابد؟ نویسندگان این مقاله کوشیده اند بر پایه مبانى معرفت شناختى فیلسوفان صدرایى و فیلسوفان دکارتى، به منزله دو گروه مهم و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و با نگاهى مقایسه اى، به تحلیل این مبحث از معرفت شناسى معاصر بپردازند و وجوه افتراق و اشتراک این دو گروه را کانون بحث و بررسى قرار دهند. محدودیت هر یک از منابع معرفت را مى توان از نکات اشتراک آنها برشمرد و تفاوت دیدگاه آنان درباره متعلق معرفت را مى توان از برجسته ترین تفاوت هاى ایشان ارزیابى کرد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 100
بررسى و نقد استدلال هاى دکارت بر دوگانه انگارى جوهرى
نویسنده:
محمدکاظم رضازاده جودى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
بنابر نظریه دوگانه انگارى جوهرى، انسان تشکیل یافته از دو جوهر متفاوتِ نفس یا ذهن غیر فیزیکى و بدن فیزیکى است و آنها تباین ذاتى دارند. مشهورترین شارح و مدافع این نظریه در دوره جدید، رنه دکارت است. وى حیاتى تازه به آن بخشیده و استدلال هاى پرشمارى مانند کاربرد زبان، خلاقیت رفتارى، شک روشمند، ادراک حسى متمایز و تقسیم ناپذیرى نفس را به سود آن صورت بندى کرده است. در این مقاله نخست این پنج استدلال را به وضوح تبیین، و سپس نقدهایى را بر آنها مطرح ساخته ایم. به علاوه، به برخى اشکالاتى که دوگانه انگارى جوهرى، به صورت عام، با آنها روبه روست نیز اشاره کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 83 تا 105
اسپینوزا، فیلسوف یا عارف؟
نویسنده:
محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
اسپینوزا از فیلسوفان قرن 17 اروپاست. به جهت آن‌که وی کل هستی را جوهری واحد می‌داند، برخی او را عارف وحدت وجودی انگاشته‌اند، اما با توجه عمیق‌تر به فلسفه وی معلوم می‌شود که او را نه تنها نمی‌توان عارف دانست بلکه وی از زمره فیلسوفان متجدد و پیرو دکارت (کارتزین) است و همان‌طور که فلسفه جدید مبتنی بر محوریت بشر و اندیشه اومانیستی است، فلسفه اسپینوزا نیز از این امر مستثنا نیست و لذا اندیشه او را نمی‌توان عرفانی دانست. برخی از محورهای مهم تعارض اندیشه اسپینوزا با اندیشه عرفانی و نزدیکی آن به اندیشه مدرن عبارت است از: 1ـ روش اندیشه؛ 2ـ مبنا و اساس؛ 3ـ رابطه عالم با خداوند؛ 4ـ مراتب هستی؛ 5ـ حقیقت؛6 ـ اختیار و آزادی.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفۀ دکارت
نویسنده:
محمدجواد سیدی، احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکری‌اش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه می‌شود و او را مورد نقد قرار می‌دهد. یکی از مهم‌ترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار می‌گیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل می‌یابد و بدل به ابژه‌ای می‌شود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی می‌کند و به نقد تصور دکارتی جهان می‌پردازد. جهان هیدگر در واقع شبکه‌ی روابطی است که زندگی دازاین را برمی‌سازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینه‌ای است که در آن برقرار کردن نسبت‌ با امر تودستی ممکن می‌شود و معنا می‌یابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد می‌کند. هیدگر در نوشته‌هایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدل‌ شدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد می‌کند که در واقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آنیم مفهوم جهان را در اندیشه‌ی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
مابعدالطبیعه دکارت، تمهیدی بر ورود ریاضیات به طبیعیات
نویسنده:
مریم ملکوتی خواه، محمدتقی چاوشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
چکیده :
در اغلب آثاری که درباره دکارت نگاشته شده، صراحتاً تصویری ریاضی از جهان در مابعدالطبیعه او عرضه شده است. اما چون در محافل فلسفی، آثار علمی و ریاضی دکارت مغفول مانده و بیشتر به آثار مابعدالطبیعی وی پرداخته شده توصیفی تحلیلی از اینکه دکارت چگونه طبیعت را جامه ریاضیات پوشانید و پای علوم دقیقه را به طبیعیات گشود مطرح نشده است. حتی برخی از اهل نظر، فلسفه‌ورزی‌های دکارت را مستقل از آثار علمی او دانسته‌اند، حال ‌آنکه ظرایف تفکر ریاضی دکارت در تمام آثار مابعدالطبیعی او منشأ اثر بوده و این ظرایف بدون بررسی آثار ریاضی او پنهان خواهد ماند. این مقاله می‌کوشد مسیر دکارت تا رسیدن به تصویر ریاضی جهان را با عنایت به دقایق آثار علمی و ریاضی او بررسی کند و نشان دهد که چگونه چنین بینشی به نظام طبیعت، انسان را مسلّط بر جهان و متصرّف در آن کرده است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 97
مبناگرایی در ابن سینا و دکارت
نویسنده:
زینت مبصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تکوین و توجیه دانش بشر دغدغه دیرینه اندیشمندان بوده است. در طول تاریخ تفکر بشر دیدگاه هایی در این زمینه شکل گرفته است. مبناگرایی دیدگاهی در این زمینه است که سابقه آن به دوران یونان باستان بازمی گردد. بر اساس این دیدگاه، معلومات بشر به دو دسته معلومات پایه و غیرپایه تقسیم می گردد. معلومات غیرپایه به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از طریق معلومات پایه توجیه گشته و یا تکون می یابند؛ درحالی که معلومات پایه بدیهی اند. تاریخ معرفت شناسی شاهد قرائت هایی گوناگون از این دیدگاه است. نخستین قرائت های آن به ارسطو و پیروان او منتسب است. ابن سینا از مبناگرایانی به شمار می رود که در آرای خود بسیار متأثر از ارسطو است. در قرن هفدهم میلادی قرائت جدیدی از مبناگرایی در دکارت شکل می گیرد که با فطری گرایی و عقل گرایی به معنای خاص دکارتی آن قرین است.این پژوهش در جستجوی این مسأله است که آیا ابن سینا و دکارت را می توان به یک معنا مبناگرا دانست؟ با بررسی و تحلیل آرای این دو فیلسوف در زمینه عناصر مبناگرایی و مقایسه آن ها روشن شد که ابن سینا و دکارت درباره مبادی معرفت، اصل بنیادین آن، راه کار گسترش معرفت از مبادی و نیز تبیین علم انسان به مبادی، از آرایی با اختلافی اساسی برخوردارند.ریاضی گرایی در تبیین عالم از منظر دکارت، تأکید بر روش تحلیل برای شهود حقایق بسیط، بهره بردن از وجود منِ اندیشنده به عنوان اصل بنیادین معرفت و تلاش برای استنتاج کل معرفت از آن، تکیه بر روش شک برای دست یابی به اصل بنیادین معرفت، نیاز به اثبات وجود خداوند برای ضمانت ادراکات واضح و متمایز در انسان و اعتقاد به حقایق بسیطی همچون حقایق ریاضی برای عالم که خداوند مفاهیم آن ها را از بدو خلقت در عقل انسان نهاده است، آرایی است که ماهیت مبناگرایی دکارت را از ابن سینا کاملاَ متمایز نموده است.
بررسی ثنویت نفس و بدن از دیدگاه دکارت و ملاصدرا
نویسنده:
محمود شکری,یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا و دكارت دو فيلسوف هم عصراند و بر جوهريـت نفـس و بـدن تأكيـد كـرده، انسـان را متشكل از اين دو جوهر ـ كه يكی مجرد وديگری مادی است ـ می داننـد. آنچـه ديـدگاه ايـن دو فيلسوف را در مقابل هم قرار می دهد، نحوه تمايز نفس و بدن اسـت. براسـاس ديـدگاه دكـارت، بايد گفت تمايز نفس و بدن ذاتی است، اما طبق ديدگاه ملاصدرا، كه برمبنای آن، نفـس و بـدن هركدام مرتبه ای از مراتب ديگری محسوب مـی شـوند، تمـايز ميـان آندو هماننـد تمـايز و تبـاين موجودات هستی، ذاتی نيست، بلكه مرتبـه ای اسـت. نگارنـده بـرهمـين اسـاس در مقـام مقايسـه، ثنويت نفس و بدن را برمبنای ديدگاه دكارت «ثنويت ذاتی» و برمبنای ديدگاه ملاصدرا «ثنويت تشكيكی» نام نهاده و در آخر به اين نتيجه می رسد كه طبق ديدگاه ملاصدرا ثنويت نفـس و بـدن به معنای دكارتی آن، ذهنی و اعتباری است، نه خارجی و حقيقی.
صفحات :
از صفحه 133 تا 154
  • تعداد رکورد ها : 13