جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
فلسفه مرگ و دلالتهای تربیتی آن بر سبک زندگی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با تجارب زیسته معلمان
نویسنده:
اعظم طاهرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجارب زیسته معلمان و یافتن شباهتها و تفاوتهای بین دو دیدگاه، در مورد مرگ و دلالتهای تربیتی آن بر سبک زندگی است. با استفاده از روش تحلیل مفهومی، فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن مورد تحلیل قرار گرفته و سپس دلالتهای تربیتی آن از آیات مرتبط با مرگ، مورد استنتاج قرار گرفته است. برای دستیابی به تجارب زیسته معلمان پیرامون مرگ، از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شده،و سپس با استفاده از روش تطبیقی، این دو دیدگاه از نظر شباهتها و تفاوتها، مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش،شباهتهای کلی بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و معلمان مورد مصاحبه قرار گرفته شده، وجود دارد، اما این شباهتها بیشتر به صورت نظریات و یا باورهایی حاکم بر نگرشهای کلی، بر سبک زندگی است و تا رسیدن به مرحله یقین فاصله دارد.
پیامدهای تربیتی نظریه حرکت جوهری
نویسنده:
طاهره آسیادار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یافته‏ها حاکی است که نظریه‏ی حرکت جوهری، از جمله ابتکارات اندیشه‏ی ملاصدرا است که برخلاف آراء ارسطو و ابن‏سینا که تغییر را تنها درچهار مقوله‏ی کم، کیف، أین(مکان) و وضع(موقعیت) ممکن می‏دانستند، بر تغییر در جوهر نیز اصرار می‏ورزد و به اثبات آن می‏پردازد. از مهم‏ترین مباحث مندرج در این پژوهش این است که بر اساس حرکت جوهری، نظام طبیعت، یکپارچه حرکت است و با شوق ذاتی به سمت غایت حرکت خویش، در تلاش و تکاپوست. انسان نیز به عنوان جزئی مهم در این نظام، در حرکتی به سمت کمال و غایت خویش ره می‏سپارد و موطن حرکت جوهری انسان، نفس اوست. نفس، از این منظر مورد توجه اکید ملاصدرا قرارگرفته است. تحقیق حاضر به این مسئله پرداخته است که با بررسی ویژگی‏های نظریه‏ی حرکت جوهری، دلالت‏های آن را در مباحث تربیتی بیابد.برای نیل به این منظور با استفاده از روش تحلیل و تفسیر مفهومی، نظریات متعدد صدرالمتألهین در زمینه‏ی هستی‏شناسی، معرفت‏شناسی و انسان‏شناسی مورد بررسی قرارگرفت و به سوالاتی در زمینه‏ی تعریف و وجود حرکت، تعریف و تبیین حرکت جوهری، بررسی دلالت‏ها و نتایج متافیزیکی حرکت در جوهر پرداخته شد و از دیگر مسائل مورد توجه این پژوهش، تبیین جایگاه انسان در نظام هستی و سرانجام بررسی دلالت‏های نظریه‏ی حرکت جوهری ملاصدرا برای نظام تربیتی بودند.نتایج حاصل از این پژوهش بر این مسئله تأکید دارد که سیر صعودی در تغییر و تحول موجودات عالم با توجه به نظریه حرکت جوهری، ضرورت وجود تربیت ویژه در سنین مختلف رشد و تغییر انسان را به دنبال خواهد داشت.همچنین اراده و آزادی انسان به عنوان ویژگی بارز او، تأثیر غیرقابل انکاری بر سعادت یا شقاوتش دارد. با توجه به اینکه طبق مفاهیم و اصول نظریه‏ی حرکت جوهری، انسان، قوه و استعداد پذیرش هر نوع تربیتی را دارد و هر صورتی را که برگزیند، ماهیت اصلی او را شکل می‏دهد، شناخت و معرفت صحیح، می‏تواند به این ویژگی خدادادی انسان، جهتی معنادار بخشد.
تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت های آن در تربیت انسان
نویسنده:
صبا بیگلرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از نگارش این پایان‌نامه‌‌، تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه‌ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت‌های آن در تربیت انسان می‌باشد. پژوهش حاضر، با روش تحلیلی‌‌ استنباطی و در پنج فصل نگارش یافته‌است. یافته‌های این پژوهش با توجه به سوالات پنج‌گانه به این قرار است: پیش‌فرض‌های فلسفی مولانا در مبانیِ جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی، همگی مبتنی بر دیدگاه خداشناسانه و توحیدی است و پیوسته بانگ بازگشت به اصلِ خویش را فریاد می‌زند. مولانا در تبیین مفهوم عقل، به انواع عقول قائل است، که مهمترین آن‌ها در قالب عقل جزوی که نوعِ مذموم عقل و عقل کلی که نوعِ ممدوح عقل می‌باشد، بیان می‌شود. همچنین در معرفی انواع عشق، به دو نوعِ عشق مجازی و حقیقی اعتقاد دارد. مولانا عشق حقیقی را ارزشمند می‌داند و محترم می‌شمارد. به نظر وی «عقلِ کلّی»مهم و لازمه‌ی تربیت و سعادت است. اما بر این باوراست که این ابزار به تنهایی برای شناخت و رشدِ کامل، کافی نیست بلکه پس از طی مسیر شناخت، باید با مکمل خود یعنی «عشق حقیقی» بیامیزد. درنتیجه این دو مفهوم نزد مولانا نه تنها تعارضی ندارند بلکه در تعامل نیز می‌باشند. در نهایت می‌توان گفت که مولانا برای عقل و عشق مراتب مختلفی قائل است و هدف غایی او در استفاده از انواع عقول و راه عشق و شهود‌‌‌، فنای فی‌الله و بقای باالله می‌باشد‌. همچنین دو هدف کلیِ واسطه‌ای نیز در راستای رسیدن به هدف غایی وجود دارد که هر کدام دارای روش‌های تربیتی خاص خود می‌باشند و عبارت‌انداز: نخست، «پرورش عقلِ کلّی» که با روش‌هایِ: «آموزش معرفت شهودی» و «توجه دادن به بارقه‌های حق» میسر می‌شود. و هدف دوم، «پرورش عشقِ حقیقی» می‌باشد و با روشِ‌ «تزکیه» و از مسیرِ «مراقبه و محاسبه» امکان‌پذیر می‌باشد.
تبیین آراء و نظرات ویلیام چیتیک و دلالت های تربیتی حاصل از آن
نویسنده:
نرگس سلمان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین آراء تربیتی ویلیام چیتیک و دلالت های تربیتی حاصل از آن انجام شده است. پژوهش از نوع کیفی بوده و در انجام آن از روش تبیینی - تحلیلی استفاده شده است. از تبیین در شناسایی و استخراج آراء تربیتی چیتیک و از تحلیل برای دریافت نظرات ویژه ایشان در تربیت و دلالت های تربیتی آراء ایشان استفاده به عمل آمده است. در تبیین و تحلیل داده ها ازالگوی مفهومی چهار عنصری، هدف، روش، محتوا و ارزشیابی بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد چیتیک از آموزه های اسلامی به ویژه از تلفیق فلسفه و عرفان اسلامی الهام یافته و تلاش دارد تا آموزه های یاد شده را با تفکرات نوگرایانه خویش در زندگی فردی و اجتماعی تلفیق نماید. بدینسان اهداف تربیت در چارچوب اندیشه چیتیک و به تاثیر از تربیت اسلامی عبارت است از تحقیق و درک وجود، درک مفهوم عشق، پرورش انسان کامل، اعتقاد به معاد و دستیابی به خوشبختی ابدی در سایه رسیدن به توحید و قرب خداوند. روش های تربیتی او به تاثیر از آموزه های اسلامی عبارتند از: رحمت، عشق، تذکر وپیروی از صراط مستقیم،الگو گیری، عملی کردن خود، و محتوای تربیت از وحی شامل قرآن برگرفته می شود و در کنار وحی به سیره پیامبر(ص) نظر دارد. در حوزه ارزشیابی چیتیک ارزشیابی های مرسوم در نظامات تربیتی را مورد توجه قرار نمی دهد و به جای آن ارزشیابی معطوف به معاد را معرفی می کند. دلالت های تربیتی چیتیک در حوزه هدف رسیدن به واقعیت نهایی و در واقع حلقه گمشده همه انسان ها که عشق به خداست و این عشق را در تربیت عرفانیکاملا مشهود است، در حوزه روش ابتدا حضور معلم را به عنوان راهنما الزامی می داند و او را الگویی برای متربیان معرفی می کند و معتقد است عشق میان معلم و شاگرد باید جاری باشد در حوزه محتوا برا اساس قران و آموزه های پیامبر عمل می کند و انسان ها را به عمل بر اساس آن دعوت می کند تا به کمال برسند در حوزه ارزشیابی بر معاد تاکید دارد چرا که کسی که معتقد باشد معاد وجود دارد لذا اعمال خود را با آن هماهنگ کرده چون می داند که روزی از او پرسیده خواهد شد. از نکات برجسته آراء تربیتی چیتیک می توان توجه ویژه ایشان به تحقیق و در وجود از سوی انسان به ویژه درک وجود خویش، به تلقی پیوستگی زندگی و معاد از طریق تلقی معاد به مثابه هدف و فرایند یاد کرد.
بررسی تطبیقی مفهوم "خود" از دیدگاه روان‌شناسی انسان‌گرا و عرفان اسلامی و استنتاج دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
زهرا فریدونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تطبیقیمفهوم خود از دیدگاه روان‌شناسی انسان‌گرا وعرفان اسلامی و استنتاج دلالت‌های تربیتی آندر چندین سال اخیر نظریه‌های روان‌شناسی در برنامه‌های آموزشی و تربیتی کشورمان جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. از این میان می‌توان به روان‌شناسی انسان‌گرایی اشاره کرد. تصویری که این روان‌شناسان از انسان به دست می‌دهند، خوشبینانه و امیدبخش است.. آن‌ها محور اصلی نظام فکری خود را بر "خود" و "خودشکوفایی" بنا نهاده‌اند. مکتب عرفان اسلامی نیز که ریشه در منابع اصیل اسلامی دارد، منبعی غنی از مباحث انسان‌شناختی است؛ و یکی از مکاتبی است که در سطح وسیع به موضوع"خود" و"خودشناسی" پرداخته است. با توجه به اهمیت مفهوم"خود" به عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت، هدف کلی این پژوهش، بررسی تطبیقی مفهوم خود از دیدگاه روان‌شناسی انسان-گرا و عرفان اسلامی و استنتاج دلالت‌های تربیتی آن می‌باشد. با توجه با این هدف، ابتدا دیدگاه مازلو و راجرز به عنوان اصلی‌ترین نمایندگان روان‌شناسی انسان‌گرا و نجم الدین رازی و عزیزالدین نسفی به عنوان نمایندگان عرفان اسلامی بررسی و سپس به شباهت‌ها و تفاوت‌های این دیدگاه‌ها در خصوص مفهوم خود پرداخته شده است و دلالت‌های تربیتی برآمده از آن مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر کهاز نوع تحقیات کیفی است با رویکردی غیر پیدایشی به استخراج مقوله‌های مورد نظر پرداخته است. داده‌های مورد نیاز با روش اسنادی جمع‌آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده نیز با رویکرد توصیفی- تفسیری صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که گرچه میان روان‌شناسان انسان‌گرا و عرفان اسلامی دررابطه با خود و خودشناسی تفاوت‌هایی وجود دارد اما این تفاوت‌ها به گونه‌ای نیست که آن‌ها را در مقابل هم قرار دهد . از طرف دیگر شباهت‌های زیادیمیان این دو دیدگاه در خصوص خود و خودشناسی ‌وجود دارد که دلالت‌های تربیتی مشترکی را نیز در پی دارد و چنان‌چه تلفیق و گفتمانی سازنده میان آن‌ها صورت پذیرد کارکردشان در تعلیم و تربیت بیش‌تر و بهتر می‌شود.
 انواع علم از منظر علامه طباطبایی و پیامدهای ان در قلمرو اهداف و محتوای برنامه درسی
نویسنده:
رضاعلی نوروزی، منیره عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مشاهده متن هدف از نگارش مقاله حاضر، تبیین دیدگاه تربیتی علامه طباطبایی بر اساس انواع علم می باشد. به منظور دستیابی به هدف مذکور، از رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی با مراجعه به منابع دست اول استفاده شده است. این تحقیق نشان می دهد که بر اساس تقسیم بندی علامه از علم حصولی می توان به اهداف و ویژگی های جالب توجهی برای محتوای برنامه درسی دست یافت. این اهداف که عبارتند از پرورش حسی، ذهنی، عقلی، اجتماعی، اخلاقی و ذوقی، دستیابی به انواع علوم مطابق واقع، خودآموزی و تولید علم، استفاده از علوم در حل مسائل زندگی و پرورش خلاقیت، در نهایت به پرورش همه جانبه انسان منجر می شوند. به منظور تحقق اهداف فوق، لازم است محتوای برنامه از ویژگی هایی چون تناسب، توالی، تعادل، تنوع، انطباق، ارتباط و ... برخوردار باشند. این نتایج حاکی از آن است که توجه به انواع علم (از دیدگاه علامه طباطبایی) می تواند در تدوین محتوایی غنی برای آموزش دانش آموزان مفید واقع شود.
صفحات :
از صفحه 165 تا 188
تبیین دیدگاه‌های زیباشناختی ابو حیان توحیدی در تعلیم و تربیت و نقد آرای زیبایی‌شناختی الیوت آیزنر بر اساس آن
نویسنده:
محمد محسن علیق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان معاصر و در جوامع اسلامی ما با نقصی عمیق، غفلت و گاهی سوء تفاهم در رابطه میان تربیت و علم زیبایی‌شناسی، مخصوصاً در بحث تربیت اسلامی مواجهیم. به سبب تحقیقات کم و کمبود متخصصین و علمای تربیت، مثلث زیبایی‌شناسی- تربیت-دین تهی و مبهم مانده است. فلذا می‌بینیم که زیبایی‌شناسی اسلامی فقط در حد کتاب ها، نظریات قدیمی فلاسفه مسلمان متقدم و متأخر باقی مانده و نتوانسته فلسفه تربیتی مطابق با مقتضیات عصر جدید که قابلیت اداره عملی و تربیتی فرد و جامعه را داشته باشد، تولید کند. ما در این رساله تلاش کردیم دلالت‌های زیبایی شناختی در آراء تربیتی ابوحیان توحیدی را از طریق تعمق و واکاوی در نظریات فلسفه زیبایی‌شناسی اش استنتاج کنیم، و بر این اساس به اجتهاد و استنباط در اصول و اهداف تربیتی بپردازیم وسپس به چرخش والزامات تربیتی او برسیم. مهمترین دلالتهای تربیتی دیدگاه توحیدی عبارت اند: محوریت عقل در هدایت حواس وخیال –کشف زیبایی نسبی مادی برای رسیدن به زیبایی مطلق – سودبخشی زیبایی ها- رعایت قابلیت‌ها واصالت تفهیم در هنر – حاکمیت اخلاق برلذت - محاکات طبیعت – عشق به زیبایی محرک عمل و..... هدف از استنتاج دلالت‌های تربیتی در آراء زیبایی شناختی ابوحیان توحیدی ارائه نمونه‌ای ساده از یک تلاش اجتهادی-انتقادی است، چرا که مشکلات عرصه تربیتی معاصر در جوامع اسلامی مان نیازمند راه حل‌ها و الگوهایی است که بین اصالت گرایی و همگام زمانه بودن جمع کنند و ارائه کننده سیاست‌ها و برنامه‌های قابل تحقق، نقد و اصلاح متناسب با مبانی فلسفه تربیتی اسلام برای انسان و جامعه باشند. در مقابل الیوت آیزنر به عنوان شخصیت بیشتاز درزمینه تربیت از منظر هنر انتخاب کردیم تا با ایجاد گفتگوی فعال بین این دو دیدگاه وچرخش آنان به بررسی نظرات مشترک وسپس نقدهای وارد از منظر توحیدی به آرای آیزنر بپردازیم. آیزنر دارای تجارب و دیدگاه‌هایی در این زمینه است و به شدت سیطره رویکرد تجربی-علمی غرب را مورد انتقاد قرار می‌دهد و معتقد است زیبایی‌شناسی و هنر در تعلیم و تربیت نقش مهمی داشته و افق‌های جدیدی را برای شناخت و ادراک و کشف حقایق به ما نشان می‌دهد. بازگشت به مبانی فلسفه اسلامی ما از سویی و پیگیری کارهای تربیتی به شکل جدی –که منتقد اصول و شیوه‌های کنونی رایج در تربیت غرب است- بی تردید در بنیانگذاری و وضع یک فلسفه تربیتی جدید و متناسب با شرایط خودمان که بین اصالت و عمق جمع کند و مشکلات تربیتی و آموزشی معاصر مبتلی به نسل کنونی نقش قابل توجهی خواهد داشت و ارائه کننده یک الگوی متفاوت و متمایز در تربیت اسلامی- انسانی خواهد بود.
نقد و بررسی دلالت های تربيتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس ديدگاه محمدتقی جعفری
نویسنده:
علی دهقان زاده بغدادآباد، حميدرضا علوی، مراد ياری دهنوی، مسعود اخلاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بازخواني و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمنداني که در حوزه هاي گوناگون، از جمله انسان شناسي مطالعات عميقي داشته و در زمينة تعليم و تربيت نيز آراء قابل تأملي ارائه داده اند امري ضروري به نظر مي رسد. در اين پژوهش کيفي که به روش «توصيفي ـ تحليلي» انجام گرفته، نکات مهمي در زمينة انسان شناسي برتراند راسل ذكر و سپس دلالت هاي تربيتي انسان شناسانة او بر اساس ديدگاه محمدتقي جعفري نقد و بررسي شده است. مطابق ديدگاه علامه جعفري، حيات انسان تنها به دو قلمرو فردي (لذت و الم شخصي) و فرافردي محدود نمي شود، بلکه از قلمرو سومي به نام «کمال و تعالي» نيز برخوردار است؛ قلمروي مهمي که در ديدگاه راسل جايگاهي ندارد. نتايج تحقيق نشان مي دهد که با وجود اين تفاوت و ديگر تفاوت هاي اساسي در جهت گيري هاي کلي انسان شناسانة اين دو فيلسوف، برخي از اهداف واسطي و اصول و روش هاي تربيت از ديدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردي و اجتماعي بشر در دنيا را هدف گرفته، بر اساس ديدگاه علامه جعفري، که حيات طيبة طبيعي و دنيوي را مقدمة حيات معقول مي داند، تأييد شده، اما ناکافي است. اصل «لزوم تربيت»، اصل «تطبيق تربيت بر غرايز»، و اصل «نافع بودن تربيت» از جملة اين اصول است. نكات غيرقابل تأييدي نيز در آراء تربيتي راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربيت، اصل «شک گرايي صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنين مشخص گرديد بيشتر نقد هاي وارد شده بر ديدگاه راسل مربوط به آن بعد از حيات انسان و تربيت اوست که به سبب انکار خدا و معنويت يا ترديد در آن از سوي راسل، در آراء تربيتي وي مغفول مانده است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 67
مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و دلالت‌های آن در تربیت اجتماعی
نویسنده:
رضاعلی نوروزی، منیره عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این مقاله، بررسی کیفیت تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و استخراج اصول و روش‌های تربیت اجتماعی بر پایه آن است. نخست سه مبنای اساسی مورد توجه قرار گرفت که عبارتند از «غریزهٔ استخدام به عنوان مبنای تشکیل اجتماع»، «اجتناب‌ناپذیری اختلاف در جامعه» و «اهمیت خانواده به عنوان اولین گام در پیدایش جامعه». بر اساس این مبانی، اصول و روش‌های تربیت اجتماعی باید به گونه‌ای تدوین شده باشد که غریزه استخدام را در جهت خدمت به فرد و جامعه به کار گیرد، به رفع اختلافات کمک کند و در حفظ و تقویت روابط خانوادگی توفیق یابد. با بررسی آرای علامه طباطبایی در این زمینه می‌توان به قابلیت آن برای تدوین چنین اصول و روش‌هایی پی برد. از این رو مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی – تحلیلی و بر اساس مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه، به استنتاج اصول و روش‌های تربیت اجتماعی پرداخته است. نتایج به دست آمده، بیان‌گر شدت تأثیرگذاری تربیت اجتماعی، در بهبود روابط اجتماعی و رفع مشکلات جامعه می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 195
  • تعداد رکورد ها : 16