جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 44
«اسلامی سازی دانش» از دیدگاه عطاس و فاروقی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
سعید زاهد، احمد کلاته ساداتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی آراء دو تن از اندیشمندان جریان فکری «اسلامی سازی دانش» است. در نیمه دوم قرن بیستم، عطاس در مالزی و فاروقی در آمریکا، طرح کلی اسلامی سازی دانش را مطرح کردند. با وجود تمایز جدی میان آرای این دو، فصل مشترک اندیشه آنها این بود که دانش غرب به خصوص در حوزه علوم انسانی، باید اسلامی شود. بر این اساس، آنها به ارائه الگو هایی از اسلامی سازی این دانش سکولار پرداختند تا بتوانند چالشهای پیش روی تفکر در جهان اسلام را پاسخ دهند. در این مقاله، ابعاد فکری این دو اندیشمند، از چشم انداز هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی، ارزیابی شده است.روش: روش مطالعه، اسنادی است که با رجوع به آثار این دو اندیشمند، آرای آنها ارزیابی می گردد.یافته ها: اگر تولید علم و دانش را در مجموعه ای از سلسله مراتب معرفتی درنظر بگیریم، می توان گفت که فاروقی بیشتر بر ابعاد هستی شناسی و عطاس، بیشتر به ابعاد روش شناختی توجه داشته است. هر چند به لحاظ روش شناختی، فاروقی مراحل 12گانه ای را برای رسیدن به علم اسلامی معرفی کرده و عطاس بیشتر بر دانشگاه اسلامی تاکید می کند که در آن ادب، جای تربیت در دانشگاه را بگیرد؛ اما عدم شفافیت در سلسله مراتب معرفت و نیز ضعف روش شناختی دقیق، در آرای هر دو آشکار است. به عبارتی؛ مراحل 12 گانه فاروقی و دانشگاه اسلامی عطاس، فرایندی روش شناختی نیست که بتوان با آن علم اسلامی تولید کرد.نتیجه گیری: توجه به مبانی بنیادین هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم اسلامی و نیز سلسله مراتب معرفت، از مبانی اساسی جهت نیل به علم اسلامی است. توجه به این نیازهای اساسی در دیدگاه عطاس و فاروقی ابهام دارد و به درستی پرداخته نشده است؛ هر چند مبانی فکری آن ها کمکی جدی به شکل گیری گفتمان اسلامی سازی دانش در جهان اسلام کرده است.
فلسفه اسلامی؛ امکان و وقوع ان
نویسنده:
اکبریان رضا
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
فلسفه اسلامی به چه معناست؟ آیا پدید آوردن فلسفه اسلامی ممکن است؟ آیا فلسفه اسلامی در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی تحقق یافته است؟ در متون دینی اسلام به وضوح مضامین بسیاری درباره خدا، جهان و انسان وجود دارد که هر چند به زبان فلسفی بیان نشده اند، اما می توان آنها را به صورت فلسفی تقریر کرد و از آنها برای پدید آوردن اصول و نظریات فلسفی جدید استفاده نمود. فلسفه ای که با بهره گیری از معارف اسلامی ساخته می شود، باید در مقام تاسیس، تبیین و داوری به ملاکها و موازین روش شناختی عقلی تن بسپارد. چنین فلسفه ای تنها در صورتی معقول و مقبول تلقی می شود که از بوته داوری عقلی سرفراز بیرون آید. از سوی دیگر آشنایی با آرا فیلسوفان مسلمان، بررسی سیر تحولات آن و مقایسه آن با آرا فلاسفه یونان نشان می دهد فلسفه اسلامی در تاریخ فلسفه و در جهان اسلام تحقق یافته است. در این مقاله با نشان دادن نوآوری های تنی چند از فلاسفه اسلامی و تلاش آنها برای بهره گیری از معارف اسلامی و همسو کردن نظام فلسفی خود با اندیشه های اسلامی، نشان داده شده است که فلسفه اسلامی نه تنها ممکن بلکه امری تحقق یافته است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 110
کتاب الجمع فارابی و نسبت آن با اثولوجیا
نویسنده:
حکمت نصراله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع کتاب الجمع بین رایی الحکیمین نوشته حکیم ابونصر فارابی، با موضوع سایر آثار او- همچنین با موضوع همه آثار فیلسوفان مسلمان- کاملا متفاوت است. به نظر نگارنده تحلیل دقیق الجمع، می تواند افق وسیعی را در شناخت فارابی، در برابر ما بگشاید؛ رسیدن به این منظور، موقوف است به این که نقش اثولوجیا- که در روزگار فارابی منسوب به ارسطو بوده است- در الجمع روشن شود. زیرا در فارابی شناسی امروز- که فضای قالب برآن توسط مطالعات شرق شناسان حاصل شده- تکون الجمع مولود همان اشتباه تاریخی در انتساب اثولوجیا به ارسطو، دانسته شده است. وقتی روشن شود که اثولوجیا نقشی کاملا جنبی و حاشیه ای در تدوین الجمع داشته است، در آن صورت این پرسش به طور جدی مطرح خواهد شد که: چرا فارابی الجمع را نوشته است؟
صفحات :
از صفحه 27 تا 41
معانی عقل در فلسفه فارابی
نویسنده:
اکبریان رضا, رادفر نجمه سادات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرح نظریه های گونه گون در تبیین «نظریه عقل» در اندیشه فیلسوف بر جسته ای همچون ابو نصر فارابی، موسس فلسفه اسلامی، موجب ابهام، تداخل و تعارض آراء گردیده و ضرورت پژوهشی عمیق توام با تبیین نظریه صحیح را هویدا می گرداند. بر این پایه، نگارنده این مقاله می کوشد با تشریح ابعاد مختلف نگاه فارابی در مورد عقل و بررسی و تحلیل آن طی سه گفتار، به بررسی معانی مختلف عقل بپردازد و از این رهگذر، رویکرد فلسفی فارابی به «نظریه عقل» را به دست آورد. از این رو، در بخش نخست به بررسی رساله مهم معانی فی العقل فارابی می پردازد و در بخش دوم معانی شش گانه از «عقل» را مورد تحلیل قرار می دهد و در بخش نهایی ابتکارات و ابداعات فارابی در نظریه عقل را مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 84
نقش خواجه نصیر طوسی در تعامل پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمدزاده رضا, عبادی احمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایم های سه گانه فلسفه اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از این رو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری درباره مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطور این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه نصیر با اتخاذ رویکردی تعامل-محور، به رهیافتی جدید در فهم پارادایم ها نائل شده است. وی در زمره اندیشمندانی است که با ایجاد تعامل سازنده و ترابط اثربخش میان دو پارادایم مشاء و اشراق، زمینه ظهور پارادایم حکمت متعالیه را فراهم آوردند. این مساله، هم از حیث مفهوم سازی اصطلاح «حکمت متعالیه» و هم از لحاظ رهیافت معرفتی قابل تبیین است. تاثر نظام حکمت صدرایی از خواجه نصیر طوسی در مسائل مختلف نیز چشمگیر و قابل تامل است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 32
چیستی شناسی روش پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی
نویسنده:
مهدی رضایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
چکیده :
نوشتار پیش رو با هدف بررسی رویکردهای پژوهش موجود در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به منظور انتخاب روش پژوهش مناسب به رشته تحریر درآمده است.پس از توصیف و نقد و بررسی هر یک از رویکردها، رویکرد انتخابی به همراه روش شناسی پژوهش مناسب تبیین می شود. نگارنده از میان رویکردهای موجود، رویکرد مضاف بودن فلسفه را به «تعلیم و تربیت اسلامی» به مثابه نظام تربیتی استنتاج شده از منابع دینی با استمداد از روش فلسفی و آموزه های دینی را انتخاب می کند و به این نتیجه می رسد که روش مناسب پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی روش تعقلی، استدلالی و استنتاجی در بعد فلسفی و زیربنایی رشته و روشهای تجربی در ساحت علمی و روبنایی آن است. از این رو در تدوین مبانی به مبانی فلسفی در کنار سایر منابع دینی روی می آورد و روش تعقلی و تجربی را در پژوهش بر می گزیند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 53
استاد مطهری و نقد ایدئالیسم
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از قرن هفدهم در فلسفه غرب تحولی بنیادی در پژوهش فلسفی روی داد و بحث درباره نحوه شکل گیری شناخت و میزان اعتبار آن محور مسائل فلسفی شد. این تحول در قلمرو فلسفه اسلامی به علت نبود ارتباط میان دو عالم فلسفه اسلامی و غرب با سه قرن تاخیر بازتاب یافت. استاد مطهری به عنوان استاد مبرز فلسفه اسلامی کوشید تا ابتدا با آرای فیلسوفان جدید و معاصر آشنا شود، سپس به نقد و بررسی آن ها بپردازد. یکی از مسائل مورد توجه استاد مساله شناخت بود که در آن دو دیدگاه اصلی در برابر هم قرار دارند: یکی رئالیسم که وجود مابازای ادراکات حسی را در خارج می پذیرد و شناخت حسی را کاشف از خارج می داند؛ و دیگری ایده آلیسم ذهنی که منکر این امر است. علامه طباطبایی و استاد مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم با دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی به نقد ایدئالیسم ذهنی یا اصالت تصور از یک سو و نقد مبانی ماتریالیسم دیالکتیک از سوی دیگر می پردازند. دیدگاه استاد مطهری در این کتاب، که در دهه سی نوشته شده است، با آنچه در درس های شرح مبسوط منظومه در دهه پنجاه القا کرده اند قدری تفاوت دارد. ایشان در کتاب نخست ایدئالیسم به معنای اصالت تصور را از حیث انکار واقعیت هم تراز سفسطه می گیرد و فیلسوفان ایدئالیستی چون بارکلی و شوپنهاور را به لحاظ انکار جهان خارج از ظرف ذهن، در کنار سوفسطائیانی چون پروتاگوراس و گرگیاس نام می برد، در حالی که در کتاب دوم تحلیل عمیق تری از مساله شناخت و اثبات جهان خارج به دست می دهد. در این مقاله می کوشیم با ارائه تحلیلی جامع از دیدگاه استاد مطهری در باب شناخت و نقد ایشان بر ایدئالیسم، به نقد و بررسی آرای ایشان بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 59
عقل در فلسفه ارسطو به روایت اسکندر و فارابی
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
عقل از مسائل بنیادی در فلسفه مشاء است. رویکرد فارابی به عنوان حکیم مسلمان ایرانی با اندیشه شرقی، و اسکندر افرودیسی به عنوان حکیم یونانی و غربی، به آن نیز از مسائل مهمی است که می تواند از وجوه تمایز و افتراق فلسفه مشائی ارسطویی و حکمت اسلامی محسوب شود. این پژوهش بر طبق سنت روش شناسی مطالعات تطبیقی به تحلیل و تطبیق رساله عقل این دو حکیم می پردازد. بر اساس نظر اسکندر، عقل (در رساله نفس ارسطو) سه نوع است: عقل هیولانی، عقل بالملکه، و عقل فعال، که مورد اخیر خالق و مدبر عقل هیولانی است. اما این عقل بر طبق نظر فارابی واجد سه مرتبه است: هیولانی، بالفعل، و مستفاد. عقل فعال که نورش را بر جمیع افاضه می کند، عقل فلکی و مفارق است. به نظر می رسد که این تقسیم نخستین بار توسط فارابی ارائه شده است. از سویی دیگر فارابی با توجه به معتقدات اسلامی و تمایلات عرفانی، عقل فعال را با جبرئیل و اتصال به عقل فعال را با نبوت منطبق ساخته و سعی در تحصیل این اتصال را سلوک خاص عقلی و عرفانی دانسته و دوام این اتصال را بعد از فنای بدن با سعادت اخروی مترادف شمرده است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 164
مهدویت از دیدگاه دین پژوهان غربی
نویسنده:
رضی موسوی گیلانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج),
چکیده :
«مهدویت از دیدگاه دین‏ پژوهان غربى» اثر سید رضى موسوى گیلانى، مهدویت را از نظرگاه غربیان مورد بررسى قرار داده و به نکات مثبت و منفى آنان، به صورت نقادانه، اشاره مى‏ کند. مقدمه مؤلف در اشاره به جایگاه مهدویت در مباحث اعتقادى، آغازگر مباحث بوده و مطالب در ده فصل تدوین یافته است. فصل ‏هاى کتاب، هر کدام به یکى از شرق ‏شناسان اختصاص یافته که مؤلف براى توضیح دیدگاه آنان مباحثى چون، روش‏ شناسى، زمینه هاى فکرى، نگرش به موضوع مهدویت و نقد و بررسى آراء ایشان پیرامون این مسئله را محور قرار داده است. در ابتداى هر فصل، توضیحاتى پیرامون آن، در قالب مقدمه آمده است. از جمله ویژگى ‏هاى کتاب، تبیین اندیشه ‏ها و پژوهش ‏هاى برخى فیلسوفان غربى؛ از جمله هانرى کربن، جیمز دارمستتر، فان فلوتن، ایگناتس گلدتسیهر، ادوارد برون، مارگولیوث، ژزف کنت دوگوبینو، همیلتون گیب و آنه مارى شیمل است. نویسنده در مقدمه، ضمن ارائه تعریف کوتاهى از اصطلاح «شرق ‏شناسى» به تاریخچه مختصرى از فعالیت‏ها و محورهاى مطالعاتى پاره ‏اى از شرق ‏شناسان اشاره کرده و ضمن تعریف معناى لغوى و اصطلاحى واژه شرق‏ شناسى، دوره ‏هایى که بر این دست مطالعات گذشته است را یادآورى مى‏ کند.
  • تعداد رکورد ها : 44